|
||
هر انسانی باید ساده باشد اما نه احمق دروغی که امروز بگویم مجبورم میکنه فردا هم دروغ بزرگتری بگویم پاک زیستن ساده است وقتی عشق نباشد آرامشی وجود ندارد و وقتی پاکی نباشد عشقی نخواهد بود واقعیت است که حقیقت وجود دارد اگر قلب منزه باشد ?همه آمال تحقق خواهد یافت عشق پاک اساس ارتباط دایمی است پس بیا ما هم پاک باشیم |
کلمات کلیدی:
برای هزارمین بار گفت دیگری را دوست دارد برای هزارمین بار گفتم آرزوی خوشبختی ات را دارم برای هزارمین بار گفت بدون او نمی تواند زندگی کند برای هزارمین بار گفتم از خدا می خواهم که او از تو باشد برای هزارمین بار گفت همچو شاهزاده ها است برای هزارمین بار گفتم تو شهبانو اش باشی برای هزارمین بار گفت تو که از من دلخور نیستی ?????????Aren"t You Angry with me برای هزارمین بار گفتم نه......هرگز تا نشکسته باشم دلش () را. تویی که قلب مرا شکستی ُ الهی قلبت را کسی نشکند. |
کلمات کلیدی:
آینه پرسید که چرا دیر کرده است؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است...!
خندیدم و گفتم: او فقط اسیر من است? تنها دقایقی چند دیر کرده است?
گفتم:امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است...!
خندید به سادگیم آینه و گفت: احساس پاک تو را پیر کرده است...!
گفتم: از عشق من چنین سخن مگوی...!
گفت: خوابی روزهاست که دیر کرده است...!
در آینه به خود نگاه می کنم? آه...عشق او عجب مرا پیر کرده است..!
راست گفت آینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است....! |
کلمات کلیدی:
بیقرار انتظارم، انتظار لحظ? پیوستگی،
حیرت گم گشتگی،
حسرت دل دادگی،
سنت افتادگی،
فرصت دلبستگی،
رخصت آشفتگی ،
بی قرار بوسه ام،بی قرار لحظه ی بوسیدنم،
گرمی تابیدنم،
نرمی نوازشم،
ساق? روییدنم ،
تشن? جوشیدنم ،
مست یک پیوستنم ، راه یک رسیدنم ،
بی قرار دیدنم،
بی قرار لحظ? رسیدنم ،
بی قرار انتظار لحظ? بوسیدنم ،
مینا
11/5/87
کلمات کلیدی:
فصل دوستی
بگذارجوانه ی قشنگ دوستی، چهار فصل را تجربه کند
بذر محبت من،
باران بهار را ببین،
رنگین کمان را ببین،
پلی از عشق بساز تا شکوفه شوی
قلب بی تاب و کوچکت را به تابستان بسپار،
تا نبض عشق در تو منظم شود،
تشنه ی مهر شوی،
و ریشه هایت تا حریم امن دوست نفوذ کنند
ابر و باد پاییز را،
رنگهای دل انگیز را،
جذبه ی زیباترین را،
بگذار پاییز برایت آرام قصه بگوید،
داستان پاییز داستان اندوه نیست،
امانت امید است برای عشق
ساقه ی نازک دوستی من
در آغوش زمستان بخواب،
بستری پاک و لطیف،
با رویای زیبای روییدن
نهال مهربان دوستی من
تکیه گاه شادیم باش،
چتر صمیمیتم باش،
دیگر از طوفان خبری نیست
مینا
کلمات کلیدی:
شور عشق، استارت یا سوخت
شور عشق، یعنی همان احساساتی که اوایل آشنایی با یک نفر، ما را مشغول میکند و خواب و خوراکمان را میگیرد، مبنای درستی برای زندگی مشترک نیست؛ یعنی این قبیل عواطف مثل استارت ماشین عمل میکنند. خداوند آنها را در وجود انسان قرار داده که آدم را به حرکت درآورد. ولی ما نمیتوانیم فقط با استارتزدن و باک ِ بدون بنزین حرکت کنیم. شواهد زیادی هم برای اثبات این نکته وجود دارد- مثلاً پژوهشگری به نام آرون تعداد زیادی از افرادی را که دچار عشق حاد و آتشین بودند زیر دستگاهی که از کارکرد مغز عکس میگیرد گذاشت و از آنها خواست به معشوق خود فکر کنند یا عکس آنها را نشانشان داد. کارکرد مغزی این افراد نشان داد که هنگام فکر کردن به معشوق، فقط آن قسمتهایی فعال میشود که مربوط به «پاداش فوری» است- همان قسمتهایی که اگر گرسنه باشیم و غذا بخوریم فعال میشود؛ یا در افراد معتاد به کوکائین، همان قسمتی که بعد از مصرف مادهی مخدر به فعالیت میافتد. این قسمتهای مغز، تشکر فوری را اعلام میکنند، و یک چیز فوری طبعاً دوام زیادی هم ندارد. در حالی که مغز، قسمتهای دیگری هم دارد که مربوط به پاداشهای طولانیمدت است.
نتیجهی این پژوهشها نشان میدهد چون پاداش فوری همیشه تاییدکنندهی چیزهایی است که قابل اتکا نیستند، عشق رمانتیک هم که دستمایهی شعر و غزل و رمان و فیلمهای زیادی شده است و چیز قشنگی هم هست قابل اتکا نیست. در عوض، عشق رفیقانه قابل اعتماد، اصیل و ماندگار است.
بعضی اقوام اصلاً نمیدانند عشق چیست؟
عشق رمانتیک نه تنها کوتاهمدت و غیرقابل اتکاست که حتی اصیل هم نیست. یعنی این طور نیست که جزو سرشت و ذات انسان باشد و ابتلا به آن، از ضروریات زندگی محسوب شود. به نظر شما آیا در بین همهی اقوام و ملتها شور عشق وجود دارد؟ یعنی مردم ِ همهی جوامع و فرهنگها عشق رمانتیک را به این مفهومی که ما میشناسیم میشناسند؟
دو پژوهشگر به نامهای یانکویچ و فیشر، 166 فرهنگ و قومیت مختلف را از نظر آداب و رسوم و شعر و ادبیات و هنرشان بررسی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که در 147 فرهنگ، عشق رمانتیک وجود دارد؛ اما در 19 قومیت،هیچ شواهدی از این عشق در میان نیست؛ یعنی در فرهنگ، ادبیات ، شعر و هنرشان هیچ اشارهای به این شور عاشقانه نشده است؛ اما تشکیل خانواده میدهند، به خانوادهشان علاقه دارند و برای آنها فداکاری هم میکنند. یعنی آن رمانتیسیسم که در ادبیات غربی و در ادبیات ایرانی خودمان هم می بینیم در آن فرهنگها معنایی ندارد. پس عشق رمانتیک چیزی نیست که بگوییم لازمهی هر زندگی است؛ بلکه همان موتور محرک اولیه است. 19 قومیت از این موتور استفاده نمیکنند و ماشینشان بدون این استارت هم روشن میشوند.
در پژوهش دیگری از حدود شش هزار دختر و پسر قبل از ازدواج پرسیدهاند که «شما دوست دارید عشق رمانتیک مبنای ازدواجتان باشد یا نه؟»
90 درصد آنها جواب مثبت دادهاند. یعنی گفتهاند «دوست داریم این احساسات را تجربه کنیم.» اما بعد از چند سال، از همین افراد، بعد از ازدواجشان پرسیدهاند «آیا آن رمانتیسیسم اولیه در ازدواجتان وجود داشته یا نه؟» 33 درصد مردان و 75 درصد زنان گفتهاند در نهایت با فردی ازدواج کردهاند که عاشقش نیستند و رابطهی رمانتیکی هم با او ندارند؛ یعنی حتی خود افراد هم قبول دارند که «عشق» نه شرط کافی برای ازدواج است و نه حتی شرط لازم.
عشق نوعی بیماری است؟
برخی از پژوهشگرها روی این موضوع متمرکز شدهاند که «آیا عشق آتشین صرف نظر از عشق نافرجام، یک بیماری پاتولوژیک است یا نه؟» و جالب است بدانید روانشناسان بیشترین شباهت را بین عشق و یک بیماری خاص روانی به نام وسواس اجباری مشاهده کردهاند. در این بیماری، افکار خاصی به ذهن هجوم میآورد که فرد گریزی از آنها ندارد؛ این افکار او را مجبور به ایجاد رفتارهای خاصی میکند که اگر انجام ندهد دچار تنش و اضطراب زیادی میشود. مثلا کسی عادت دارد هر شب 10 بار دستهایش را بشوید و اگر 8 بار این کار را انجام بدهد درونش منقلب میشود و نمیتواند آسوده بخوابد.
عشق نه فقط در ظاهر و علایم بالینی شبیه این بیماری است، که از نظر آزمایشگاهی هم به آن شباهت دارد. در بیماری وسواس اجباری، یک ناقل خاص در سلولهای پلاکت خون بیمار افزایش پیدا میکند. پژوهشگری به نام مارازیتی، افراد عاشق را به این طریق آزمایش کرده و به این نتیجه رسیده که آنها هم درست همین حالت را دارند. پس عشق یک حالت وسواس اجباری ایجاد میکند که در آن فرد عاشق دچار افکار و عادتهای خاصی میشود که نمیتواند از دست آنها خلاص شود- مثل تماس گرفتن پی در پی با معشوق و فکر کردن مداوم به او که عملکرد عادی ذهنش را مختل میکند.
هوش عاطفیات را بالا ببر
با تمام این حرفها، امروز دانشمندان به این نقطه رسیدهاند که «اگر عشق و احساسات قابل اتکا نیستند پس چه چیز قابل اتکا است؟» یعنی چه چیزهایی باید وجود داشته باشد تا عشق افراد پایدار بماند. ابتدا نظریهای شکل گرفت که اگر برخی شباهتهای اولیه بین افراد وجود داشته باشد صممیت و رفاقت بیشتری بین آنان به وجود میآید که میتواند ازدواج موفق را تضمین کند. اما تجربه نشان داد که این اتفاق هم نمیافتد. آقای اشتنبرگ که مثلث عشق را ارائه کرده بود به این نتیجه رسید که خیلی از طلاقها، بر خلاف انتظار، در مواردی اتفاق میافتد که انتخاب اولیه اشتباه نبوده است. یعنی افراد در ابتدای ازدواج، شباهتهایی به هم داشتهاند اما پس از ازدواج تغییر کردهاند. پس خیلی وقتها مشکل اینجاست که آدمها تغییر میکنند؛ اما با هم تغییر نمیکنند: در دو مسیر یا با سرعتهای متفاوتی تغییر میکنند. پس حالا این سوال به وجود میآید که «اگر شباهت اولیه هم ضامن صمیمیت نیست پس چه چیز میتواند صمیمیت و رفاقت درازمدت بین زوجها را تضمین کند؟»
پژوهشهای زیادی نشان دادهاند که هوش عاطفی یکی از مهمترین عوامل موفقیت ازدواج است. هوش عاطفی نوعی از هوش است که به ما کمک میکند به احساساتمان آگاه باشیم. بتوانیم عواطفمان را خوب بیان کنیم. آنها را خوب کنترل و هدایت کنیم. ظرفیت های خودمان را بشناسیم و در مجموع یک حس مثبت کلی نسبت به خودمان داشته باشیم. از طرف دیگر بتوانیم عواطف فرد مقابلمان را درک کنیم و نسبت به آن واکنش اجتماعی یا بین فردی مناسب داشته باشیم.
هوش عاطفی به ما کمک می کند که وقتی دچار تعارض در احساساتمان میشویم فرو نریزیم و بتوانیم به عنوان مسالهای معمولی حلش کنیم .این نوع هوش، یک چیز ذاتی نیست و در شرایط محیطی شکل میگیرد و در میان تمام عوامل موثر در موفقیت در ازدواج، کلیدیترین نقش را دارد؛ اگر دو طرف دارای هوش عاطفی بالایی باشند میتوانند بفهمند که چطور همراه و همگام با تغییر احساسات و عواطف یکدیگر تغییر کنند تا زندگیشان به رشد و صمیمیت بیشتری منجر شود.
چه قدرعاشق هستید؟
عشق هم بالاخره اتفاقی است که به قول شاعر، خواه ناخواه رخ میدهد. برای خیلی از روانشناسها مطالعه این پدیده جالب است. بعضیها مانند استرنبرگ حتی نظریهای علمی درباره عشق دارند. استرنبرگ معتقد است که یک عشق کامل سه جنبه دارد. اولین جنبه، وفاداری به معشوق است، دومی، احساس صمیمیت نسبت به او و سومی، داشتن میل جنسی به معشوق است. به نظر استرنبرگ، هر کدام از اینها که وجود نداشته باشد، یک جای کار دارد میلنگد. پرسشنامه زیر خیلی به جزییات عشق کاری ندارد و میخواهد به طور کلی بگوید که آیا شما عاشق هستید یا نه؟ این تست در دانشگاه نورس ایسترن بوستون تهیه شده است و خوب، معلوم است که بیشتر برای دانشجوها کاربرد دارد.
چگونه از این تست استفاده کنیم؟
عبارات زیر را بخوانید. معشوقتان را تصور کنید و نام معشوقتان را به جای کلمه او بگذارید. حالا اگر با هر عبارت به طورکامل موافق بودید، عدد 7، اگر نسبتا موافق بودید، عدد 6 ، اگر کمی موافق بودید عدد 5، اگر عبارت را هم درست میدانستید و هم غلط (یعنی در مورد نظرتان مطمئن نبودید)، عدد 4، اگر با آن کمی مخالف بودید، عدد 3، اگر نسبتا مخالف بودید، عدد 2 و اگر بهطور کامل مخالف بودید عدد 1 را جلو عبارت بنویسید.
1) برای رسیدن به او خیلی عجله دارم. ?
2) او را خیلی جذاب میدانم. ?
3) او نسبت به بیشتر مردم، عیبهای کمتری دارد. ?
4) برای او هر کاری که لازم باشد، انجام میدهم. ?
5) به نظر من، او خیلی دلربا است. ?
6) دوست دارم احساساتم را با او در میان بگذارم. ?
7) وقتی با هم کاری را انجام میدهیم، کار برایم خیلی خوشایند است. ?
8) دوست دارم که او حتما مال من باشد. ?
9) اگر اتفاقی برای او بیفتد؛ خیلی ناراحت میشوم. ?
10) خیلی وقتها به او فکر میکنم. ?
11) خیلی مهم است که او به من علاقه داشته باشد. ?
12) وقتی با او هستم، کاملا خوشحالم. ?
13) برایم دشوار است که برای مدتی طولانی از او دور باشم. ?
14) خیلی به او علاقه دارم. ?
راهنمای نمرهگذاری:
حالا عددهایی را که جلوی هر عبارت گذاشتهاید، با هم جمع بزنید.
• شمایی که بالای 89 نمره آوردهاید، وضعتان خراب است. شما بدجوری عاشق شدهاید و اگر صادقانه به پرسشها پاسخ دادهاید، در عشقتان هیچ شکی نمیتوان کرد.
• اگر نمرهتان حول و حوش 78 تا 88 میچرخد، شما هم به احتمال خیلی زیاد عاشق هستید و چیزی نمانده است که در بالای قله عشق بایستید.
• اما اگر نمرهتان بین 68 تا 77 باشد، احتمال کمتری وجود دارد که عاشق باشید. اما شما هم به هر حال عاشقاید.
• کسانی که از 68 پایینتر آوردهاند، بهتر است که خودشان را گول نزنند. به احتمال زیاد چندان عاشق نیستند.
• کسانی که از 58 پایینترند، به هیچوجه عاشق نیستند. این گروه بهتر است پیشه دیگری برای خودشان دست و پا کنند و یا اسم احساسات رقیقشان را نگذارند عشق
کلمات کلیدی:
خندیدم و گفتم: او فقط اسیر من است? تنها دقایقی چند دیر کرده است?
گفتم:امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است...!
خندید به سادگیم آینه و گفت: احساس پاک تو را پیر کرده است...!
گفتم: از عشق من چنین سخن مگوی...!
گفت: خوابی روزهاست که دیر کرده است...!
در آینه به خود نگاه می کنم? آه...عشق او عجب مرا پیر کرده است..!
راست گفت آینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است....! از آغاز نو
کلمات کلیدی:
دوستت دارم: فارسی
انا حبّک : عربی
انگلیسی: I love you
سوئدی: Jag ?lskar dig
اسپانیایی: Te amo
ایتالیایی: Li amo
فرانسوی: Je t"aime
آلمانی: Ich libe dich
یونانی: S"agapo
ترکی آذری: سنی چوخ ایستیرم
ترکی استامبولی: Seni seviyorum
ژاپنی: Aiiiiii shite lmasuuuuuu
چینی: Woooooooooo aiiiii ni
روسی: Ya lyublyu tyebya
فنلاندی: Min? rakastan sinua
اسرائیلی: Ani ohev otakh
آلبانی: Une te dua
پرتقالی: Eu amo-o
کلمات کلیدی:
عشق یعنی زنـــــــــدگی ? یعنی نفس
عشق یعنی گل ? نه خاشاک و نه خس
عشق یعنی عطــــــــــــــر دل را داشتن
شاخه ای گل در گلستــــــــــان کاشتن
عشق یعنی بوسه بر لطف و صفــــــــا
مهر و یکرنگی ? رفیقی با وفـــــــــــــــا
عشق یعنی یک نگـــــاه و صد هــــــوا
چنگ و ساز و تار? هــــــمراه نــــــــــوا
عشق یعنی چــــــــهره در لب داشتن
عشوه را دیــــــدن ? همی تب داشتن
عشق یعنی شـــــــبنمی بر روی گل
راهی از ایــن دل بر آن ســـینه چو پل
عشق یعنی دوستی با قلب پــــــاک
چشـــــمه آبی نهـادن روی خــــــــاک
عشق یعنی بلبلـــی دور از قفــــس
عشق یعنی دوستت دارم و بــــــس
کلمات کلیدی: