- آرامگاه تیمورشاه
- مسجد عیدگاه
- بوستانسرای، آرامگاه امیر عبدالرحمنخان
- باغ بابر
- باغ لطیف
- زیارت شیخ سعدالدین احمد انصاری
- آرامگاه و مسجد حاجی صاحب پایمنار
- آرامگاه میرزا عبدالقادر بیدل در محله? یکه ظریف خواجه رواش
- آرامگاه میرزا ظریف مامای میرزاعبدالقادر بیدل در محله? یکه ظریف خواجه رواش
- آرامگاه سید جمالالدین افغانی
- مسجد چوبفروشی
- آرامگاه نادرشاه شهید
- آرامگاه اعلیحضرت محمد ظاهرشاه
- مسجد شریف علیا
- مسجد ملا محمود
- مسجد گدری
- مسجد سهدکان چنداول
- دیوارهای سرکوه شیردروازه و آسمائی
- بالا حصار کابل
- قصر دارالامان
- زیارت آستانه واقع دارالامان (حضیره? اجداد مرحوم استاد سید محمد داؤد الحسینی)
- کاخ کوتیباغچه و برجهای درون ارگ
- قصر چهلستون
- منار علم و جهل
- منار عبدالوکیل خان
- زیارت عاشقان و عارفان علیه رحمه
- زیارت بابای خودی علیه رحمه
کلمات کلیدی:
مسجد عیدگاه
میان باغ علیمردان و چمن حضوری در شهر کابل افغانستان قرار دارد. این مسجد درسال1311 ه.ق. بنا نهادهشده و کار تعمیر آن در سال 1315 ه.ق. پایان یافت. در دیوار مسجد کتیبه سنگی وجود دارد که درآن تمام خصوصیات درج است. درین مسجد غیر از ادای نماز اجتماعات و جرگههای رسمی نیز برگزار میشد مثلاً جنگ با بریتانیا جهت استرداد استقلال افغانستان از منبر سنگی همین مسجد اعلان شد. و دیگر جرگههای قومی و فیصلههای عمومی درهمین مسجد صورت میگرفت.
شرق باغ علیمردان و شمالغرب چمن حضوری این مسجد در چمن حضوری مقابل جوی مستان طرف جنوب پل محمود خان ساحه وسیع را اشغال نموده عمارت مسجد به صورت طولانی شمالاً جنوباً بداخل هفتاد وشش گنبد خورد ویک گنبد بزرگ و یک رشته رواقها وکمانها ساخته شده و دارای منارهاو محرابهای منقش و یک محراب بزرگ مرکزی ودو محراب خورد پائینی بوده و ده منارههای خورد وبزرگ دارد. صرف سر گنبد بزرگ و سطی آهنپوش بوده بقیه تمام گنبدهای مذکور کاهگل است و پیشروی مسجد به طول آن تراسره یا صوفه به فرش سنگ مرمر سفید دارا است. مسجد مذکور تقریباً یکمتر بلند تر از صحن حیاط ساخته شده و قبلاً صحن مسجد مذکور با دیوار خشتی محدود شدهبود. به سمت شرق سه دروازه درآمد بزرگ با کمانهای گجبری شده و تزئین شده که دارای اصالت تاریخی بود و جود داشت. متاسفانه بعد از کودتای ثور 1357زبین رفت و گل و بته و درخت آن کشیدهشد صحن حیاط قیر و بتن گردیدهاست .
بوستان سرای
از جمله ساختمانهای دوره امیر عبدالرحمنخان در افغانستان بوده که در سال 1822 م به وسیله معماران قندهاری ساخته شده است. در اول چوپپوش و مقر پذیرایی مهمانان ویژه و شخصی امیر صاحب بود. امیر مهمانان را در همین جا بحضور پذیرفته و دیدار مینمود. او به این ساختمان علاقه ویژه داشته و از همین سبب وقتی که امیر عبد الرحمن خان فوت مینماید پسرش امیر حبیبالله پیکر پدرش را درین عمارت که دلخواهش بود دفن نمود.
باغ لطیف
در نزدیکی بالاحصار شهر کابل، پایتخت افغانستان، و در آغاز شهدای صالحین قرار داشت و از سوی سرهنگ عبدالطیف خان بنا شده بود. سرهنگ عبدالطیف از تیره? مومند و اصلاً ساکن شالیز غزنه بود. وی در دوران جوانی و در هنگامیکه امیرمحمدافضل خان هنوز به امارت نرسیده بود و از طرف پدرش فرمانروای کل صفحات ترکستان بود، به درجه کپتانی رسید که نامبرده در توپخانه حضور به عنوان فرمانده (قوماندان) ایفای وظیفه میکرد. چندی بعد به درجه (رتبه) سرهنگی (کرنیلی) رسید که تا زمان حکومت امیرعبدالرحمن خان در همین درجه باقی ماند.
با به قدرت رسیدن عبد الرحمن خان، عبدالطیف خان، برادر بزرگش عبدالقادرخان و پسر بزرگش عبدالسلام خان یکی پی دیگری بین سالهای 1306 تا 1308 هجری قمری محبوس گردیدند تا اینکه در زندان جان باختند و در همین باغ دفن گردیدند که اکنون گورگاههای ایشان مشخص نیست.
سرهنگ لطیف در شوربازار کابل سکونت داشت که محل سکونت وی بنام گذر کرنیل لطیف نامیده میشود. وی این باغ را در زمان سرهنگی خود ساخته بود که در آن زحمات فراوانی کشیده بود. این باغ با داشتن گلهای رنگارنگ و درختان زیبای شاه توت، توت، سیب، آلبالو، زردالو و غیره در شهر کابل نمونه بود. در میان باغ جوی آب روان قرار داشت و در کنار این جوی مسجدی نیز بنا شده بود. این باغ بزرگترین تفریگاه برای اهالی شهرکابل بود که مردم شهر کابل از طرف عصر بدانجا سرازیر میشدند. به همین دلیل، همه ساله برای مدت پنج هفته جشن (میله) نوروزی جشن دهقان درینجا برپا میشد. درین روزها، دهقانان به نمایش فرارودههایشان میپرداختند. نمایش گاوها، اسبها، قوچ جنگی، سگ جنگی، مرغ جنگی، کاغذپرانبازی، میله (جشن) گل ارغوان و دهها سرگرمیهای دیگر هزاران شهروند کابل و اطراف آن را به خود میکشانید.
دراوائل سال 1376 خورشیدی ازین باغ اثری بجا نمانده بود. این باغ در اثر بی توجهی حکومتهای پیشین و سپس در دوران جنگهای 23 سال اخیر به ویرانهای تبدیل شد و مکانی برای کشتن چارپایان بدست قصابان بود. ولی با اینحال مسجد آن طور نسبی آباد بود.
کلمات کلیدی:
شهد نور خورشید
مادرم دوش بمن ظرفی داد
توی آن ساغر رویائی نور
مادرم گفت: بنوش
کودکم نور بنوش
نور شهد خورشید.
مادرم را گفتم:
ظرف این نور کجاست؟
سینه اش را بدهانم بگذاشت
بوسه ای داد و بگفت:
ظرف این نور زپستان خداست
باید تاکید کرد که تنها در جوامعی که زنان با مردان برابر و شاید رنان
قدر و احترام بیشتری دارند می توان شاهد ارتقاء فرهنگی اجتماعی اقتصادی و
سیاسی یک ملت بود. فقط مادران فهمیده و آزاد هستند که کودکان آزاده می
زایند
کلمات کلیدی:
به بی عادتی کاش عادت کنیم
پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم
وجود تو چون عین ماهیت است
چرا باز بحث اصالت کنیم
رعایت کن آن عاشقی را که گفت:
" بیا عاشقی را رعایت کنیم "
+ نوشته شده در یکشنبه سی و یکم شهریور 1387ساعت توسط سارا |
کلمات کلیدی:
پرنده
عجب پرنده شدم روزگار کشت مرا
که بی وفایی عشق و بهار کشت مرا
شکسته بال بیافتاده دردل صحرا
که طعم سوزش ودرد وشرار کشت مرا
بسان پیکرحسی که ریشه ریشه شود
لبان خنجر تیز، آشکار کشت مرا
عجب پرنده ام از جان جان جدا مانده
که مستی های تنو زلف یار کشت مرا
همان پرنده که بعد ازجهان از پرواز
دو چشم ظالمی صیاد وار کشت مرا
من آن پرنده که پرواز سرزمین منست
که بی نهایت ره، آشکار کشت مرا
دراین جهان پر از خط و خال نیرنگی
فریب و بازی نقش و نگار کشت مرا
اگرچه زاده بلخم و شهر وند جهان
لبان شرابی از قندها کشت مرا
کلمات کلیدی:
ما عاشق هم بودیم
ما عاشق هم بودیم...حسی که یه عادت نیست
از من که گذشت اما...این رسم رفاقت نیست
این که منو از قلبت...بیواهمه میگیری
این که منو میبازی...دنبال کسی میری
وقتی همه دنیات...تنهایی و غربت بود
وقتی همه جا با تو...احساس یه وحشت بود
کی با همه قلبش...بغض شبتو وا کرد
کی حال تو رو فهمید...کی با تو مدارا کرد
باشه برو حرفی نیست...من از همه دلگیرم
حالا که دلت رفته...دستاتو نمیگیرم
ما هر دو برای هم...هر ثانیه کم بودیم
کی جز تو نمیدونه...ما عاشق هم بودیم
ما عاشق هم بودیم
...ارسعید شهروز
کلمات کلیدی:
?? عادت آدم های موفق
کرایگ هایپر؛
1) فرصت هایی را می بینند و پیدا می کنند که دیگران آنها را نمی بینند.
2) از مشکلات درس می گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می بینند.
3) روی راه حل ها تمرکز می کنند.
4) هوشیارانه و روشمندانه موفقیت شان را می سازند، در زمانی که دیگران آرزو می کنند موفقیت به سراغ شان آید.
5) مثل بقیه ترس هایی دارند ولی اجازه نمی دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.
6) سوالات درستی از خود می پرسند. سوال هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می دهد.
7) به ندرت از چیزی شکایت می کنند و انرژی شان را به خاطر آن از دست نمی دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی بافی و بی ثمر بودن است.
8) سرزنش نمی کنند (واقعا فایده اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می گیرند.
9) وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت شان پیدا می کنند و بیشتر از ظرفیت شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می کنند.
10) همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه ریزی می کنند و فکر می کنند تا وقتی که کارشان را انجام می دهند استرس کمتری داشته باشند.
11) خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند متحد می کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می دانند .
12) بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی گذارند زندگی شان اتوماتیک وار سپری شود.
13) به وضوح و دقیقا می دانند که چه چیزی در زندگی می خواهند و چه نمی خواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی می کنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.
14) بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری می کنند.
15) در انجام کارهایشان امروز و فردا نمی کنند و زندگی شان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمی دهند.
16) آنها دانش آموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار می کنند. آنها از راه های مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد می گیرند.
17) همیشه نیمه پر لیوان را می بینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.
18) دقیقا می دانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگی شان را با از شاخه ای به شاخه ای دیگر پریدن از دست نمی دهند.
19) ریسک های حساب شده ای انجام می دهند؛ ریسک های مالی، احساسی و شغلی.
20) با مشکلات و چالش هایی که برایشان پیش می آید سریع و تاثیرگذار روبه رو می شوند و هیچ وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمی کنند. با چالش ها روبه رو می شوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره می برند.
21) منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمی مانند تا آینده شان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان می سازند.
22) وقتی بیشتر مردم کاری نمی کنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل می کنند.
23) بیشتر از افراد معمولی روی احساسات شان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچ گاه برده احساسات شان نمی شوند.
24) ارتباط گرهای خوبی هستند و روی رابطه ها کار می کنند.
25) برای زندگی شان برنامه دارند و سعی می کنند برنامه شان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامه ریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.
26) در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی می خواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را می فهمند.
27) ارزش های زندگی شان معلوم است و زندگی شان را روی همان ارزش ها بنا می کنند.
28) تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، می دانند که پول و موفقیت مترادف نیستند. آنها می دانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلی ها خیال می کنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافته اند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.
29) اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کرده اند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را می روند که کمتر کسی می تواند برود، شاد می شوند.
30) از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشی از اینکه کجا زندگی می کنند و چه دارند و چه طور به نظر می رسند، توجهی ندارند.
31) دست و دل باز و مهربان هستند و از اینکه به دیگران کمک می کنند تا به خواسته هایشان برسند خوشحال می شوند.
32) متواضع هستند و اشتباهات شان را با خوشحالی می پذیرند و به راحتی عذرخواهی می کنند. آنها از توانایی هایشان خاطر جمع هستند ولی به آن مغرور نمی شوند. آنها خوشحال می شوند که از دیگران بیاموزند و از اینکه به دیگران کمک می کنند تا خوب به نظر برسند بیشتر از کسب افتخارات شخصی شان لذت می برند.
33) انعطاف پذیر هستند و تغییر را غنیمت می شمارند. وقتی وضعیتی پیش می آید که عادت ها و آسایش روزمره شان را بر هم می زند از آن استقبال می کنند و با آغوش باز وضعیت جدید و ناشناس را می پذیرند.
34) همیشه سلامت جسمانی خود شان را در وضعیت مطلوبی نگه می دارند و می دانند که بدنشان خانه ای است که در آن زندگی می کنند و به همین خاطر، سلامت جسمانی برای آنها خیلی مهم است.
35) موتور بزرگ و پرقدرتی دارند. سخت کار می کنند و تنبلی نمی کنند.
36) همیشه منتظر بازتاب کارهایشان هستند.
37) با افراد بدذات و غیرموجه نشست و برخاست نمی کنند.
38) وقت شان و انرژی شان را روی وضعیت هایی که از کنترل شان خارج است صرف نمی کنند.
39) کلید خاموش روشن دارند. می دانند چگونه استراحت کنند و ریلکس شوند. از زندگی شان لذت می برند و سرگرم می شوند.
40) آموخته هایشان را تمرین می کنند. درباره تئوری های عجیب و غریب خیالبافی نمی کنند بلکه واقع بینانه زندگی می کنند.
manbaامید یک نسل
کلمات کلیدی:
بالا بکش تصویر را!
باور نکن زاهد تو را درعاشقی داور شود
یا محتسب با خنجرش آید تو را دلبر شود
هرگز مجو ای مهربان! از مسلک آهنگران
غیر از دمِ داس و تبر یا تیشه ای در سر شود
ای شهپر عشق و وفا، انگیزه ی آب بقا
برخیز تدبیری نما، تا بودنت باور شود
بزدا غبار بیشه را، خار و خس بی ریشه را
صیقل بده اندیشه را تا دل تو را رهبر شود
جان تو جانان آورد، پاکیزه دامان آورد
این دود این خمپاره ها یک روز خاکستر شود
ای هم صدای بی خبر! بی تو نمی ماند اثر
از نسل اولاد بشر ، حتی اگر محشر شود
برهم بزن تقدیر را، این کاتب تحریر را
بالا بکش تصویر را تا حرف واضح تر شود
یا دم بزن از جانِ من یا تازه کن ایمان من
شوری بزن برجان من از دل نهالی بر شود
***
باور نکن این باد ها فصلِ بهار آورده است
یا رعد مَشکِ آب را برسبزه زار آورده است
پنداشتی ای آشنا! این طبل و این سرنا مگر
با این صدای زیر و بم، پیمانِ یار آورده است؟
این دلقکِ جادوگری، پشتِ نقابِ دلبری
با حیله و افسونگری، موجِ شرار آورده است
کلمات کلیدی:
«اولورو» در استرالیا

آبهای «کرالا» در جنوب هند

کوههای «Sognefjord » در نروژ

کانال قدیمی ونیز

آبشار ویکتوریا در زامبیا

دریاچه «Ha Long Bay» در ویتنام
کوههای «کلیمانجارو» در افریقا

شهر سیدنی در استرالیا

قصرNeuschwanstein در آلمان

شهر ریودوژانیروی برزیل
شهر پاریس فرانسه
شهر «کیپ تاون» در افریقای جنوبی

شهر باستانی «پترا» در اردن

کلمات کلیدی: