دشت ها:
دشتهای افغانستان عموماً در شمال و شرق هستند.از جمله : 1- دشت برنگ 2-د پشت رود 3- گرمسیر 4- ریگستان 5- سیاه سنگ 6- دشت مرغو (مارگو) 7- دشت خلش 8- دشت همدم آب 9- هجده نهر 10- دشت نمدی.
منابع طبیعی
از منابع طبیعی آن میتوان به گاز طبیعی ، نفت ، زغال سنگ ، مس ، کرومیت ، طلق (talc) (نوعی کانی شفاف به رنگهای سفید و سبز و خاکستری) ، سولفات باریم ، گوگرد ، سرب ، روی ، سنگ آهن ، نمک طعام و سنگهای قیمتی (گوهر) ، اورانیوم و .... اشاره کرد.
محیط زیست
شاید مهمترین مشکل زیست محیطی افغانستان خط انقراض حیواناتی چون پلنگ ، سمور، غزالهای وحشی ، قوچ و ... باشد .این حیوانات بیشتر برای استفاده از پوست شان کشته میشوند. از شاخص ترین محدودیتهای زیست محیطی این کشور میتوان به محدویت در دسترسی به منابع آب (مصرف کشاورزی و آشامیدنی)، چرای بیش از حد دام ، آلودگی هوا و آب ، عدم دسترسی به آبهای آزاد و ... اشاره کرد. تقریبا در افغانستان سیستم چگونگی دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.
جغرافیای انسانی
طبق آمار سال ???? دارای ?? ولایت است. پرجمعیت ترین شهرهای افغانستان به ترتیب کابل ، قندهار ، مزار شریف، جلال آباد و ... هستند. . روابط خویشاوندی و خانوادگی در میان مردم افغانستان بسیار نزدیک وصمیمانهاست [نیاز به ذکر منبع] که نشانه عواطف و احساسات عمیق خانوادگی است. هنوز در این کشور مسائل حاد میان مردم توسط ریشسفیدان و بزرگان حل و فصل میشود
کلمات کلیدی:
تقسیمات اداری از سال (1773) به بعد درست از زمانی که تیمور شاه کابل را پایتخت خود قرار داد. آن «شهر» همیشه مرکز پادشاهی افغانستان بوده است. شاهزادگان ولایت را کم و بیش خودمختاری داده بودند. مهمترین ولایات تحت کنترل شاهزادگان و امیران، کابل، قندهار، هرات، ترکستان افغانستان، قطغن و بدخشان بودند. امیر عبدالرحمن خان 1901ـ1880 که از سوی بریتانیا به عنوان امیر کابل و حواشی آن به رسمیت شناخته شد دامنه قلمرو سلطنتیاش را به ولایات هرات، ترکستان افغانستان، هزارهجات، نورستان و بدخشان گسترش داده بود. در زمان نادرشاه «33ـ1921» افغانستان به پنج ایالت اصلی و یا عمده و چهار ایالت فرعی تقسیم گردید. بعد از حکومت مشروطه و تصویب قانون اساسی در سال 1964 افغانستان به 26 ولایت تقسیم شده که هر کدام به دلیل اهمیت و چگونگی انکشاف آن به گروههای یک، دو و سه تقسیم گردیده بودند. کابل، غزنی، گردیز، جلالآباد، مزار شریف، هرات و قندهار جزء مراکز درجه یک ولایات در تقسیمات کشوری قرار گرفتند. هر کدام از این ولایات به وسیله فرمانداری «والی»، اداره میشد که در برابر وزارت داخله در کابل مسئولیت داشتند. مضافاً این که نمایندههایی در هر ولایت وجود داشت که روند اجرایی کار را مستقیماً به کابل گذارش میدادند. هر ولایتی دارای چندین «ولسوالی» بود که به وسیله مسئولی به نام «ولسوال» اداره میشدند و ولسوالیها در برابر «والی» مسئولیت داشته و میبایست گزارش کار را به آنها میدادند، البته هر ولسوال امکان داشت چندین علاقهداری را نیز اداره کند. علاقهداریها در روستاهای مهم مستقر و در قبال ولسوالیها مسئولیت مستقیم داشتند، علاقهداریها به تناسب جمعیت آنان به چهار گروه تقسیم میشدند. در سال 1970 افغانستان به 26 ولایت شش ولسوالی بزرگ «لوی ولسوالی» 175 ولسوالی و 118 علاقهداری تقسیم شده بودند؛ در حال حاضر افغانستان دارای 34 ولایت می باشد . واحدهای کوچک روستایی به وسیله رئیس روستا که معروف به «قریهدار» ملک، و ارباب بود اداره میشد. آنها نقش رابط را بین روستا و رئیس بخش «علاقهدار» داشتند. اما شهرها به نواحی مختلف تقسیم میشدند.
کلمات کلیدی:
ولایت ارزگان Uruzgan به مرکز«ترین کوت» مساحت 295.29 کیلومتر مربع، جمعیت 29/295 کیلومتر مربع، جمعیت 465000 نفر)
ولایت بادغیس Badghis به مرکزیت «قلعه نو» (مساحت 21/858 و 21 کیلومتر مربع جمعیت 224000 نفر)
ولایت بامیان Bamianبه مرکزیت «بامیان» (مساحت 17/414 کیلومتر مربع جمعیت 281000 نفر)
ولایت بدخشان Badakhashan به مرکزیت »فیض آباد» (مساحت 47/403 کیلومتر مربع، جمعیت 521000 نفر)
ولایت بغلان Baghlan به مرکزیت «بغلان » (مساحت 17/109 کیلومتر مربع، جمعیت 517000 نفر)
ولایت بلخ Balkh به مرکزیت «مزار شریف» (مساحت 12/593 کیلومترمربع جمعیت 610000 نفر)
ولایت پروان Paruan به مرکزیت «چاریکار» (مساحت 9/399 کیلومتر مربع ، جمعیت 528000 نفر)
ولایت پکتیا Paktia به مرکزیت «گردیز» (مساحت 9/581 کیلومتر مربع، جمعیت 506000 نفر)
ولایت پکتیکا PaktiKa به مرکزیت «شرنه» (مساحت 19/336 کیلومتر مربع، جمعیت 256000 نفر)
ولایت پنجشیر
ولایت تخار Takhar به مرکزیت «تالقان» (مساحت 12/376 کیلومتر مربع جمعیت 544000 نفر)
ولایت جوزجان Jowzjan به مرکزیت «شبرغان» (مساحت 25/553 کیلومتر مر بع، جمعیت 616000 نفر)
ولایت خوست
ولایت دایکندی
ولایت زابل Zabol به مرکزیت «قلات» (کلات) (مساحت 17/293 کیلومتر مربع جمعیت 1888000 نفر)
ولایت سر پل
ولایت سمنگان Samangan به مرکزیت «آیبک» (سمنگان) (مساحت 15/565 کیلومتر مربع، جمعیت 274000 نفر)
ولایت غزنی Ghazni به مرکزیت «غزنی» (مساحت 23/378 کیلومتر مربع، جمعیت 676000 نفر)
ولایت غور Ghowr به مرکزیت «چخچران» (مساحت 38/666 کیلومتر مربع، جمعیت 354000 نفر)
ولایت فاریاب Faryab به مرکزیت «میمنه» مسساحت 22/279 کیلومتر مربع جمعیت 610000 نفر)
ولایت فراه Farah به مرکزیت «فراه» (مساحت 47/788 کیلومتر مربع، جمعیت 245000نفر)
ولایت قندهار Qandahar به مرکزیت «قندهار» (مساحت 47/675 کیلومتر مربع جمعیت 598000 نفر)
ولایت کابل kabul به مرکزیت «کابل» (مساحت 4558 کیلومتر مربع، جمعیت 1/518000نفر)
ولایت کاپیسا kapisa به مرکزیت «محمودراقی» (مساحت 1/871 کیلومت مربع جمعیت 262000 نفر)
ولایت قندوز Qanduz به مرکزیت «قندوز» (کندز) (مساحت 7/827 کیلومتر مربع،جمعیت 583000 نفر)
ولایت کنر Konarha به مرکزیت «اسد آباد» (مساحت 10/479 کیلومتر مربع، جمعیت 262000 نفر)
ولایت لغمان Loghman به مرکزیت مهترلام (مساحت 7210کیلومتر مربع جمعیت 325000 نفر)
ولایت لوگر Lowgar به مرکزیت «برهکی» (مساحت 4652 کیلومتر مربع، جمعیت 226000 نفر)
ولایت ننگرهار Nangarhar به مرکزیت «جلال آباد» (مساحت 7616 کیلومتر مربع جمعیت 7820000 نفر)
ولایت نورستان
ولایت نیمروز Nimruz به مرکزیت «زرنج» (مساحت 41/356 کیلومتر مربع، جمعیت 108000نفر)
ولایت وردک Vardak به مرکزیت »میدان شهر« (مساحت 9023 کیلومتر مربع، جمعیت 301000 نفر)
ولایت هرات Harat به مرکزیت «هرات» (مساحت 61/315 کیلومتر مربع، جمعیت 808000 نفر)
ولایت هلمند Helmand به مرکزیت «لشگرگاه» (مساحت 61/829 کیلومتر مربع، جمعیت 542000 نفر)
کلمات کلیدی:
کشور افغانستان از معدود کشورهایی است که محصور در کوهستانها و خشکیها است. مناطق مختلف این کشور اغلب پوشیده از کوهاست اما در جنوب و جنوب شرقی مناطق پستی نیز وجود دارد. مرتفعترین و معروفترین رشته کوههای آن عبارتاند از: هندوکش، بابا، سلیمان، سفید کوه و سیاه کوه. مرتفعترین قله کوههای آن، «نوشاخ» با ارتفاع 7485 متر در رشته کوه هندوکش شرقی میباشد
کوهای مشهور افغانستان :
کوه چگائی
کوه سلیمان
تور غر (سیاه کوه) 3982 متر
گل کوه
سیاه کوه
فیروز کوه یا سفید کوه
سلسله کوه تیر بند ترکستان
کوه بابا 5413 متر
سلسله کوه خواجع محمد
هندوکش 6298 متر
کوه پامیر 6281 متر
کوه واخان
سفید کوه 4755 متر
شاه مقصود 2773 متر
بالا کوه 3872 متر
هزار جات 4101 متر
دوشاخ 2110 متر
یاه بند (2560 متر
بلندترین نقطه: قله نوشاک (Nowshâk) به ارتفاع 5 7?48 متر از سطح دریا.
پایین ترین نقطه: رود آمودریا (Amu Darya) به ارتفاع 258 متر از سطح دریا.
کلمات کلیدی:
لوشن پای بر آن است که بحران های توسعه و نوسازی عبارتند از:
1. بحران هویت: یعنی در درجه نخست فرد احساس بکند که به ملتی واحد و کشوری واحد تعلق دارد. به میزانی که این حس تقویت می شود، سیاست در آن جامعه توسعه یافته می شود. از سوی دیگر، نظام های توسعه یافته هم این حس را در افراد تقویت می کنند. ما می توانیم به ملت و کشور خود تعلق خاطر داشته باشیم، بدون این که قصد نفی و طرد دیگران را نماییم.
2. بحران مشروعیت: مشروعیت به این معناست که اعتبار و حوزه قدرت یک دولت– به عنوان مهمترین رکن ساخت سیاسی از کجا ناشی می شود ؟ آیا سنتی است، کاریزمایی یا قانونی. همچنین حوزه اختیارات حکومت نیز مورد بحث است که باید تفکیک و مشخص شود. برای مثال، چه کسی می تواند رییس دانشگاه را تعیین کند. آیا وزیر تحصیلات عالی ؟ استادان دانشگاه؟ ویا هرکس که زورش بیشتر بود. از سوی دیگر، محدودهء اختیارات او تا چه اندازه است؟ مثلا آیا می تواند در لباس پوشیدن و نوع تفریحات و سرگرمی های دانشجویان نیز دخالت بکند؟
3. بحران نفوذ: نفوذ با قدرت متفاوت است، چه بسیار آدم هایی که قدرت فراوان دارند، ولی نفوذ اندک. ممکن است رییس یک دانشگاه مشروعیت داشته باشد، ولی نفوذ نه. حتا بر دستیاران خودش هم نفوذ چندانی نداشته باشد. هنگامی که بحران نفوذ عمیق می شود، نفوذ معنوی، فکری و اخلاقی و اجرایی از میان می رود. همچنین به سخن دیگر می توان گفت بحران نفوذ به معنای رواج نظام مدیریت اقطاعی نیز است که سیستم اداره پارچه پارچه شده و هرکس هر گونه که دلش خواست، در حوزه کاری خودش عمل می کند و مرکز نفوذی بر محیط و محلات ندارد.
4. بحران مشارکت و یگانگی: میزان وفاقی است که مردم میان خود و دولت حس می کنند. یا اجزای مختلف دولت و حکومت میان خودشان به چه میزان وفاق و یکپارچگی دارند؟ آیا نظام در اصل نظام فئودالی، اقطاعی و یا تیولداری است که هر کس در هر منطقه یک چیزی به دستاورد ساز خودش را بزند؟ البته لازم به توضیح است، نظام فئودالی با نظام فدرالی که عدم تمرکز است و لیکن وحدت و انسجام داشته و منطبق بر موازین دقیق قانونی می باشد؛ متفاوت است. بنا بر این، نمی توان پیش از گذشتن از مرحلهء قانونیت و پیش از قوام وفاق و همدلی مردم با یکدیگر و با دولت؛ صحبت از مقولاتی چون فدرالیزم کرد. در یک نظام فاقد وفاق هرکس هر جا قدرت دارد بر حسب منافع، فهم ودرک خودش، عمل می کند. بنا بر این، منابع ملی به درستی توزیع نمی شود و در یک کلمه «منافع ملی» تأمین نمی گردد.
5. بحران توزیع: طی روند نوسازی شماری به ثروت های هنگفت می رسند، در حالی که گروهی دیگر مواجه با فقر و تنگدستی می گردند. این بحران در غرب بطور اخص پس از سال 1929 مطرح شد و نظام های غربی با تعمیم و گسترش بیمه های اجتماعی، اصلاح قوانین کار، اصلاح دستمزد ها و غیره سعی کردند بر بحران توزیع ثروت در جامعه غلبه نموده و وارد مرحله دولت رفاه[4] شدند.
بنا بر این، ساخت سیاسی توسعه یافته ساختی است که بتواند این بحران ها را در حد خودش حل کند و پشت سر بگذارد. در غیر این صورت، نظام های اجتماعی فاقد چنین ساخت سیاسی توسعه یافته در برابر این بحران ها شکست خواهند خورد.
به باور ما، بهترین وقایه در برابر بحرانها، سیاستگذاریهای خردورزانه و پراگماتیک در چهارچوب یک استراتیژی ملی فراسیاسی است
BORIDAYE AZ YAK NAVISHTAI ARYANFAR
AZ SAYT MASHAL
کلمات کلیدی:
در ماه اوت 1914 م جنگ عظیمی در اروپا بین آلمان، رهبر دول محور، و نیروهای متفقین به رهبری فرانسه و بریتانیا درگرفت. هیچ یک از دو طرف نتوانستند به پیروزی کامل دست یابند و جنگ تا چهار سال بطول انجامید. پیش از پیروزی متفقین در نوامبر 1918 حدود 10 میلیون نفر کشته شدند.
دول محور
عبارت بودند از امپراتوری آلمان به رهبری «قیصر ویلیام دوم» (1941 ـ 1859م)، و امپراتوری اتریش - مجارستان. بلغارستان و امپراتوری عثمانی نیز به نفع آنها می جنگیدند. آلمان تا آن زمان قوی ترین قدرت نظامی جنگ محسوب می شد.
نیروهای متفقین
نیروهای مهم متفق عبارت بودند از: بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، روسیه، بلژیک و صربستان. ایالات متحده در آوریل 1917 به طرفداری متفقین وارد جنگ شد. روسیه پس از انقلاب بلشویک در 1917 متفقین را ترک گفت. کشورهایی که قسمتی از امپراتوری بریتانیا بودند از جمله: استرالیا، کانادا ، نیوزلند و هندوستان،هزاران زن و مرد را در اختیار منافع متحدان قرار دادند.
![]() |
زندگی در خندق با دستور حمله، سربازان در بالای خندقهای خود ظاهر می گردند تا شروع به پیشروی نمایند. |
![]() |
28 ژوئن 1914م
یک تروریست صرب، دوک اعظم اتریش، فرانسیس فردیناند، و همسرش را در سارایوو، شهری در بوسنی هرزگوین ، ترور می کند.
28 ژوئیه 1914
امپراتوری اتریش ـ مجارستان به صربستان اعلان جنگ می دهد. روسیه آماده دفاع از صربستان می گردد.
یکم تا سوم اوت 1914
آلمان که متحد اتریش ـ مجارستان است، در یکم اوت به روسیه اعلان جنگ می دهد و در سوم اوت به فرانسه، متحد روسیه، اعلان جنگ می دهد.
2 اوت 1912
بریتانیا برای دفاع از بلژیک که در جنگ بی طرف بود، در برابر آلمان مهاجم وارد جنگ می شود.
اوت 1914
آلمانیها از بلژیک گذشته و به فرانسه حمله می کنند. آلمانیها ارتش فرانسه و نیروی اعزامی بریتانیا را به سمت پاریس عقب می رانند.
20 اوت 1914
آلمانیها روسیه مهاجم را در نبرد تاننبرگ شکست می دهند و از آنها را تا «پروشا» عقب می رانند. این منطقه جنگی موسوم به جبهه شرق می گردد.
سوم تا نهم سپتامبر1914
فرانسویها و بریتانیاییها در نبرد مارن آلمانیها را از نزدیکی شهر پاریس، پایتخت فرانسه به عقب می رانند. تاکسی ها سربازان فرانسوی را از پاریس به خطوط مقدم نبرد انتقال می دهند.
نوامبر 1914
پیشروی در غرب متوقف می گردد. طرفین متخاصم شروع به حفر خندقهایی می کنند که از ساحل بلژیک تا مرز سوئیس امتداد دارند. این منطقه جنگی موسوم به جبهه غرب می گردد. خطوط این منطقه تا سال 1918 چندان تغییر نخواهد یافت.
25 آوریل 1915
سربازان بریتانیایی و استرالیایی به امپراتوری عثمانی حمله می کنند و در گالیپولی ، شبه جزیره ای در غرب ترکیه مستقر می گردند. در این حمله، نیروهای مهاجم به سختی شکست می خوردند.
7 مه 1915
یک زیر دریایی آلمان، کشتی مسافری بریتانیایی «لوسیتانیا» را در اقیانوس اطلس غرق می کند. در میان غرق شدگان 128 آمریکایی وجود داشتند.
21 فوریه 1916
ارتشهای آلمان و فرانسه برای تسخیر شهر نظامی وردان در شمال شرقی فرانسه، وارد نبرد می شوند. نبرد تا ماه دسامبر به طول می انجامد و یک میلیون کشته بر جا می گذازد.
31 مه 1961
ناوگان جنگی آلمان و بریتانیا نبرد دوردست دانمارک انجام می دهند.
1 ژوئیه 1916
در اولین روز نبرد سوم، رودخانه ای در شمال غربی فرانسه، سربازان مهاجم بریتانیایی متحمل 60000 کشته و زخمی می شوند که از این میان 19000 نفر کشته می شوند.
6 آوریل 1917
زیر دریایی ها به تحریک آلمان به لنگر گاه ایالات متحده در اقیانوس اطلس حمله می کنند، رئیس جمهور وودرو ویلسون علیه آلمان اعلان جنگ می دهد.
31 ژوئیه 1917
ژنرال بریتانیایی، داگلاس هیک، نبرد پاسچندیل را آغاز می کند. در طی سه ماه جنگ، بریتانیاییها 6 کیلو متر (4مایل) پیشروی می کنند.
7 نوامبر1917
بلشویکها در روسیه قدرت را بدست می گیرند. آنها مذاکرات صلح با آلمان را آغاز می نمایند.
3 مارس 1918
بلشویکها قرارداد صلح برست ـ بیتوفسک را با آلمان به امضاء می رسانند.
21 مارس 1918
ژنرال آلمانی، اریش لودند ورف حمله گسترده ای را به فرانسه آغاز می کند. سربازان او ارتش متفقین را به سمت پاریس به عقب می رانند.
ژوئیه تا نوامبر 1918
نیروهای متفقین تحت فرماندهی ژنرال فرانسوی فردیناند فوش دست به حمله متقابل می زنند. فرماندهان آلمانی در می یابند که دیگر نمی توانند به مبارزه ادامه دهند.
11 نوامبر 1918
یک آتش بس موقت به جنگ در جبهه غرب پایان می دهد. حکمران آلمانی، قیصر ویلیام دوم، از آلمان به هلند که اکنون یک جمهوری است، می گریزد.
در آغاز قرن بیستم رقابت بسیاری بین قدرتمند ترین دولتهای اروپا، آلمان، اتریش، مجارستان، روسیه، فرانسه و بریتانیا وجود داشت.
حملات شیمیایی
![]() |
آلمان برای اولین با در آوریل 1914 از گازهای سمی استفاده نمود. |
گازهای سمی بسیاری از سربازان را در جنگ جهانی اول از بین برد. ابتدا، سربازان برای اجتناب از استنشاق گازهای سمی، پارچه ای آغشته به بیکربنات سود را روی صورت خود قرار می دادند. ماسکهای ضد گازهای شیمیایی بزودی برای مقابله با حملات شیمیایی تولید شدند و در میان سربازان جبهه خط مقدم پخش گردیدند.
دولتهای رقیب
این دولتها برای تصرف مستعمرات جدید و تجارت در سرتاسر دنیا به سختی با یکدیگر رقابت می کردند. آنها هم چنین نیروهای مسلح عظیمی بوجود آوردند. بسیاری از رهبران اروپایی معتقد بودند که برا شروع جنگ تنها مسئله زمان مطرح است.
آلمان نیرومند
آلمان تا آن زمان مبدل به نیرومندترین دولت اروپا شده بود. اما حاکمان آن کشور با وجود روسیه در شرق، فرانسه در غرب، و بریتانیا که کشتیهایش بر دریا ها مسلط بودند. احساس محدودیت می کردند. حاکمان آلمانی می خواستند از جنگ برای توسعه قدرت خود در اروپا و از بین بردن دشمنانشان استفاده کنند.
نگرشها به جنگ
وقتیکه در ماه اوت 1914 جنگ اعلام شد، میلیونها تن از مردم شادمان در خیابانهای شهرهای مهم اروپا شروع به رقص و پایکوبی نمودند. مردم تصمیم حاکمان خود برای رفتن به جنگ مورد حمایت قرار دادند. مردان جوان داوطلب برای جنگیدن، هجوم می آورند. با این وجود، صحنه های دهشت انگیز جنگ جهانی اول، نگرش مردم به جنگ را تغییر داد. یک نسل کامل از مردان جوان به خاک و خون کشیده شدند.
پیامدها
جنگ جهانی اول، چهار امپراتوری را نابود ساخت، امپراتوری آلمان تاج و تخت را از دست داد و دولت جمهوری جایگزین آن شد. امپراتوریهای شکست خورده اتریش ـ مجارستان و عثمانی هر دو از هم گسیختند و امپراتوری روسیه نیز بدست انقلابی های بلشویک افتاد.
جبهه غرب
![]() |
در نبرد این نقشه نشانگر موقعیت جبهه غرب و نبردهای مهمی سات که در طول این جبهه انجام یافته است. |
تا پایان سال 1914م متفقین و دول محور ردیفی از خندقها را به طول 650 کیلومتر (400 مایل) از دریای مانش تا مرز سوئیس حفر نمودند و این ناحیه جبهه غرب نامیده می شد. آتشباری مداوم توپخانه ها زمین حائل میان دو نیروی متخاصم را مبدل به ناحیه ای وسیع و پر از چاله و گل و لای و بدون حفاظ نموده بود. بسیار از افراد در نبردهای سختی که در طول این جبهه اتفاق افتاد جان باختند.
قرارداد ورسای
بعد از جنگ، نشست بزرگی در سال 1919 در قصر ورسای، نزدیک پاریس، برای مذاکره بر سر استقرار صلح، به نام قرار داد ورسای، تشکیل یافت. رئیس جمهور ایالات متحده وودرو ویلسون (1924 ـ 1856) گفته بود جنگ بوجود آمد تا جهان را برای ایجاد دموکراسی امن نماید. او قصد تشکیل اروپای دموکراتیک از دولتهای ملی را داشت.
جامعه ملل
در سال 1920، امضاء کنندگان قرارداد ورسای، جامعه ملل را تشکیل دادند. اهداف این سازمان حفظ صلح در سرتاسر دنیا و حل و فصل نمودن اختلاف از طریق مذاکره بجای جنگ بود. جامعه ملل هرگز به ایفای این نقش موفق نگردید. ایالات متحده به این اتحادیه نپیوست.
غرامت
بریتانیا و بخصوص فرانسه می خواستند مطمئن شوند که آلمان نمی تواند دوباره جنگ دیگری راه بیاندازد. آلمانیها اجازه نداشتند ارتش بزرگی داشته باشند و می بایست غرامت می پرداختند (پول هنگفتی برای جبران خسارت کشورهایی که با آنها جنگیده بودند). با این وجود، آلمانیها از اصول صلحی که توسط متفقین پیروز، در قرار داد ورسای بر آنها دیکته شده یود، به وحشت افتادند. اکثر آلمانیها نمی پذیرفتند که آنها مسئول جنگ بوده اند و در برابر قرار داد صلح مقاومت می کردند.
تورم شدید
در سال 1923 بعد از آنکه آلمانیها از پرداخت غرامت خودداری کردند، سربازان فرانسوی قسمتی از آلمان به نام «منطقه صنعتی روهر» را اشغال نمودند. اقتصاد آلمان از هم پاشید و موجب تورم شدید گشت. پول آلمان بی ارزش شد و مردم حتی برای خرید یک فنجان قهوه احتیاج به یک فرغون پر از اسکناس داشتند.
آرامش گمراه کننده
سرانجام این بحران در آلمان فروکش کرد. تا سال 1924 زندگی در اروپا تقریبا بصورت عادی بازگشت. اما در پس پرده، آلمانیها هم چنان از نتایج جنگ جهانی اول ناخشنود باقی ماندند.
زندگی در خندق
شرایط زندگی در خندقها بسیار بد بود. زندگی افراد در زیر رگبار مسلسلها و آتش توپخانه دائما در معرض خطر بود.
یک افسر بریتانیایی شرح می دهد که زندگی در خندقها در جبهه غرب چگونه بوده است. |
در هوای مرطوب، گل و لای همه چیز را می پوشاند. سربازها همچنین مجبور بودند که در خندقها غذا بخورند و بخوابند. موشهای بزرگ در اطراف پرسه می زدند و از اجساد رو به فساد تغذیه می کردند. پیش از حمله دشمن، آتشباری سنگین توپخانه وجود داشت که روزها به طول می انجامید و گاهی اوقات افراد را دیوانه می ساخت.
حقایق ثبت شده
بیشتر افرادی که در جنگ کشته می شدند مردان جوان بودند. فرانسه 4/1 میلیون کشته داد که در حدود یک دهم جمعیت مردان آن کشور است، آلمان نیز 3 میلیون کشته داد و رقم کشته های بریتانیا نیز 750000نفر بود. ایالات متحده 115000 و روسیه 7/1 میلیون کشته دادند.
کلمات کلیدی:
(شکل 1 )
فرآیند از دست رفتن سرزمین فلسطینی ها
از سالهای ( 1946 ــ 2005 )
رنگ سبز مردم فلسطینی ورنگ سپید مردم اسراییلی
تاریخچه فلسطین
"...قبایل کنعانى، بیش از هفت هزار سال قبل از میلاد، از منطقه مجاور شبه جزیره عربستان (عربستان سعودی ، امارات متحده عربی ، بحرین ،عمان ، قطر ، کویت ، یمن) به این سرزمین آمده و در آن سکنى گزیدند. پیش از آنکه قبایل دریاى مدیترانه( Palest ) به این منطقه بیایند و با کنعانىها همزیستى کنند و نام «فلسطینى» بر اهالى آن غالب گردد، قبایل یبوسىها و فینیقىها در این سرزمین مىزیستهاند.
موقعیت جغرافیایى فلسطین :
مساحت فلسطین- 27027 کیلومتر مربع است. فلسطین بخشى از بلاد شام (سوریه، اردن و لبنان) به شمار مىرود که از طرف شرق به اردن، از غرب به دریاى مدیترانه، از شمال و شمال شرقى به لبنان و سوریه و از جنوب به خلیج عقبه و صحراى سیناى مصر محدود مىشود.
در فلسطین سه منطقه کوهستانى، دشتى و ساحلى وجود دارد که زمینهاى حاصلخیز کشاورزى رامی سازد . صحراى نقب در بخش جنوبى واقع شده و یک سوم مساحت فلسطین را تشکیل مىدهد.
فلسطین فعلى به سه بخش تقسیم مىشود :
1ــ سرزمین اشغالى 1948 که یک میلیون و یکصد هزار فلسطینى را در خود جاى داده است.
2ــ کرانه باخترى که مساحتى بالغ بر 5650 کیلومتر مربع داشته و شهر قدس را در برمىگیرد جمعیت فلسطینى آن قریب به یک میلیون و پانصدهزار نفر است.
3 ــ نوار غزه با مساحتى بیش از 350 کیلومتر مربع که جمعیت فلسطینى آن حدود یک میلیون و سیصد هزار نفر است.
نزدیک به 5- 4 میلیون فلسطینى نیز پس از اشغال فلسطین به دست اسرائیلی ها آواره شده و در کشورهاى اردن، سوریه و لبنان زندگى مىکنند.
حضور یهود در فلسطین :
حضرت ابراهیمعلیه السلام حوالى 1900 سال ق. م به همراه برادرزادهاش (لوط علیه السلام ) از عراق هجرت کرد و در فلسطین رحل اقامت گزید و مردمان این سامان را به توحید فراخواند. پس از آن عبرانىها در قالب عشایر دامپرور و در جستوجوى آب و غذا، به این منطقه آمده و در میان مردمان این دیار- که از روى نوع دوستى و مهمان نوازى آنها را پذیرفته بودند اقامت گزیدند. اما وقتى تعدادشان فزونى یافت، شروع به درگیرى با میزبان کرده، کوشیدند بر پارهاى از مناطق و اماکن مقدس چیره شوند. اوج اقتدار یهود در دوران حکومت حضرت سلیمان بود که بخشهاى وسیعى از سرزمینهاى آباد آن روز را تصرف خود داشتند. اما خـُلق و خوى متکبّرانه یهودیان و اختلافى که بین آنان پیش آمد، آنها را از هم متفرق کرد و باعث شد حکومت آنان، چند سالى بیش دوام نیاورد و پس از مرگ سلیمان، به دست بختالنصر بابلى از میان برود. در این زمان بیشتر آنها به اسیرى گرفته شدند . گرچه [ با چیره شدن آریائیان بر بختالنصر بابلى در روز 12 اکتبر سال 539 قبل از میلاد] بعدها جمعى از آنان به وسیله کوروش بزرگ شاهنشاه هخامنشیان آریایی به فلسطین بازگردانیده شدند ، [ برطبق مندرجات تورات 5400 ظرف طلا و نقره به بنی اسرائیل تسلیم داده شد ، واز پول خزانه دولت آریایی ها تخت سلیمان علیه السلام تعمیر گردید ] .
در تورات از نبردهاى بسیارى که فلسطینىها در رویارویى با یهودیان داشتهاند، سخن به میان رفته است. در مقطعى دیگر رومیان با پذیرش مسیحیت، با یهودیان درگیر شده، شمار کثیرى از آنها را کشتند. بدین سان حضور یهودیان پایان یافت و آنان در گوشه و کنار جهان پراکنده شدند. "(1)
زمینه سازی ایجاد دولت اسرائیل
" ...سال 1916 میلادی، دولت های بریتانیا و فرانسه در مذاکراتی پنهانی – با نظر مثبت روسیه – طرحی برای تقسیم قلمرو حکومتی امپراتوری عثمانی به مناطق "تحت نفوذ" آماده کردند که بعدها به نام دو نماینده بریتانیایی و فرانسوی به تفاهم نامه سایکس- پیکوت (Sykes-Picot) مشهور شد. اگرچه این طرح هیچگاه به اجرا در نیامد، اما مقدمه ای شد برای تقسیم نهایی سرزمین های مسلمان نشین عثمانی میان فرانسه و بریتانیا که سرانجام پس از شکست این امپراتوری در پایان جنگ جهانی اول به سال 1918 میلادی رخ داد.
(شکل 2)
با پایان یافتن جنگ جهانی اول در سال 1918 میلادی، جامعه ملل یا League of Nations، که نهاد متقدم بر سازمان ملل متحد (UN) به شمار می رود، امپراتوری شکست خورده عثمانی را به مناطق تحت کنترل بریتانیا و فرانسه تقسیم کرد. در این میان اداره سرزمین فلسطین (شامل نوار غزه، کرانه باختری رود اردن و کشورهای اردن و اسراییل امروزی) به دولت بریتانیا درآمد. این وضعیت از سال 1920 تا 1948 میلادی، یعنی سالی که کشور اسراییل رسما اعلام موجودیت کرد، کم و بیش ادامه داشت.
(شکل 3 )
دهه های 1920 و 1930 میلادی شاهد درگیری های خشونت بار میان عرب های ساکن فلسطین و مهاجران یهودی بود. [کشته شدن 60 میلیون انسان در جنگ جهانی دوم ، واقعه هولوکاست نازیها ]، سرنوشت یهودیان برای افکار جهانی [ با همکاری همه جانب? دولت بریتانیا ] اهمیت ویژه ای یافت. پس از جنگ، در سال 1947 میلادی، پیشنهادی در مجمع عمومی سازمان ملل ارایه شد (2) که سرزمین فلسطین را به دو بخش تحت کنترل یهودیان و تحت کنترل کشورهای عربی تقسیم می کرد. شهر بیت المقدس نیز به منطفه ای بین المللی تبدیل می شد. چیزی نگذشت که با مخالفت قاطع اعراب، این راه حل به فراموشی سپرده شد.
(شکل 4 )
با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم و خروج نیروهای بریتانیا از سرزمین فلسطین، درگیری میان ساکنان عرب و یهودی آن دوباره بالا گرفت. سال 1948 میلادی یهودیان رسما تاسیس کشور اسراییل را اعلام کردند. در کوتاه زمانی نیروهای نظامی کشورهای عرب همجوار به سرزمین فلسطین سرازیر شدند تا اولین جنگ تمام عیار میان اعراب و اسراییل شکل بگیرد. پس از هشت ماه با مداخله سازمان ملل و مشخص کردن یک مرز صلح ، آتش بس برقرار شد. در نتیجه این تحولات و مرزبندی ها، کرانه باختری رود اردن و نوار غزه به عنوان مناطق مستقل جغرافیایی تعیین شدند.
(شکل 5 )
در فاصله سال های 1948 تا 1967 میلادی، کرانه باختری تحت کنترل کشور اردن بود و نوار غزه را ارتش مصر اداره می کرد. سال 1956 جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر، کانال سوئز را ملی اعلام کرد. این اقدام با واکنش نظامی اسراییل، بریتانیا و فرانسه مواجه شد و صحرای سینا به اشغال نیروهای اسراییل در آمد. این نیروها مدتی بعد عقب نشستند تا نیروهای سازمان ملل در مرز مصر و اسراییل مستقر شوند. سال 1967، تنش میان دو کشور بالا گرفت؛ عبدالناصر خواستار خروج نیروهای سازمان ملل شد؛ و گذرگاه آبی دهانه شرم الشیخ را بر کشتی های اسراییلی بست. جنگ قطعی می نمود.
(شکل 6 )
سال 1967، اسراییل که تهدید را جدی تر از همیشه می دید، حمله ای پیشگیرانه علیه مصر، و متحدانش سوریه و اردن، ترتیب داد. حمله غافلگیرانه اسراییلی ها موجب شد بخش بزرگی از نیروی هوایی مصر که نقطه قوت نیروی نظامی این کشور به شمار می رفت، پیش از برخاستن از زمین نابود شود. در ادامه این نبرد بسیار کوتاه، که به "جنگ شش روزه" مشهور شد، ارتش اسراییل کرانه باختری رود اردن، نوار غزه، بلندیهای جولان در سوریه و صحرای سینا را اشغال کرد. در کمتر از یک هفته، مساحت زمین های تحت کنترل اسراییل چند برابر و نقشه سیاسی خاورمیانه دگرگون شده بود.
(شکل 7 ) (3)
از آن زمان به بعد، مبنای همه مذاکرات فلسطینیان و اسراییلی ها را اصل "صلح در برابر زمین" تشکیل داده است ؛ اصلی که پس از جنگ شش روزه در سال 1967 بر اساس آن قرار شد اسراییل سرزمین های اشغالی را در ازای به رسمیت شناخته شدن کشورش توسط همسایه های عرب بازپس دهد. از میان سرزمین های اشغال شده در سال 1967، صحرای سینا در قرارداد صلح 1979 به مصر بازگردانده شد؛ در سال 2005 نیروهای اسراییل و شهرک نشین های یهودی از نوار غزه خارج شدند. اشغال سرزمین های دیگر، با گذشت قریب به سه دهه از جنگ و به رغم نظر جامعه بین الملل همچنان ادامه دارد.
قسمتی از نوشتهء محترم بصیر کامجو
کلمات کلیدی:
آثار تاریخی استان هلمند [ویرایش]
آثار تاریخی استان قندهار [ویرایش]
آثار تاریخی استان غزنی [ویرایش]
- منارهای مسعود و بهرامشاه
- موزه تپه سردار
- آرامگاه سلطان محمود غزنوی
- آرامگاه شریف خان
- آرامگاه سنائی غزنوی
آثار تاریخی استان لوگر [ویرایش]
آثار تاریخی استان پکتیا [ویرایش]
آثار تاریخی استان ننگرهار [ویرایش]
آثار تاریخی استان لغمان [ویرایش]
آثار تاریخی استان پروان
آثار تاریخی استان کاپیسا
استوپاهای چشمه معاذالله
آثار تاریخی استان سمنگان
تخت رستم
آثار تاریخی استان بلخ
- آرامگاه حضرت علی کرم الله وجهه در شهر مزار شریف
- مسجد نهگنبد
- خانقاه کلان دهدادی
- آرامگاه امیر دوست محمد خان در صحن روضه? شریف
آثار تاریخی استان کندز
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی: