سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که نخواهد آبرویش بریزد ، از جدال بپرهیزد . [نهج البلاغه]
یادداشتها و برداشتها
 
عقل و عشق
عقل و عشق

سنّت فاخر و فربه تصوّف اسلامی محصول دو عکس‌العمل است: یکی در برابر تجمّل و عشرت و عیش و نوش و فساد و دنیاگرایی و کامجویی بی‌حساب و بی‌امان دربار خلفای اموی و عبّاسی و دیگری در مقابل خدای مهیب و خودکامه و پرقدرت متکلّمان اشعری و موشکافی‌های فیلسوفانه معتزلیان در صفات و افعال باری‌، به خصوص عدالت او. عکس‌العمل نخست تصوف زاهدانه را پدید آورد و دومی تصوّف عاشقانه را.
تصوّف عاشقانه، هم بر عقل قلم بطلان می‌کشید هم بر خوف. می‌خواست خدا را دوست بدارد نه اینکه از او بترسد. و می‌خواست در او چون یک عاشق حیران بماند، نه اینکه فیلسوفانه معمّای وجود او را بگشاید. منصور حلّاج، صوفی مشهور قرن سوم هجری، خلاصه و عصاره این رویکرد را چنین بیان می‌کند: «معشوق همه ناز باشد نه راز» یعنی او خوراک فیلسوفان و عاقلان نیست بلکه در خور عاشقان است و بس. و عشق چنین بود که به جنگ عقل آمد. شاید واژه «جنگ» واژه غلیظی بنماید امّا جست‌وجو در آثار صوفیان، کمتر از این را افاده نمی‌کند.
عشق هم رقیب عقل نظری شد هم رقیب عقل عملی. از طرفی صوفیان مدّعی شدند که عشق چشمانی به عاشق می‌بخشد و دیدن منظره‌هایی را برای او ممکن می‌سازد که عقل از آنها محروم است. جلال‌الدّین رومی بزرگترین عارف و شاعر ایرانی / افغانی، متولد بسال 604/1234، در خطاب به مرشد و محبوبش،‌ شمس تبریزی می‌گوید: «شمس تبریز تو را عشق شناسد نه خرد» یعنی عشق، معرفت‌بخش است،‌ قدرت کشف دارد و یافته‌هایش ارزش معرفتی دارند. از طرف دیگر، به اعتقاد صوفیان، عقل موجودی خودخواه، سودجو و محافظه‌کار است و اهل ایثار و کرم و فداکاری نیست، در مقابل آن، عشق، خودخواهی عاشق را به صفر می‌رساند، «او را می‌میراند»،‌ او را گشاده‌دست و خوشخو و بلاکش و فداکار می‌کند،‌ و همه بیماری‌های روحیِ عاشق را شفا می‌بخشد.
به قول رومی:

مرحبا ای عشق خوش سودای ما          ای طبیـب جمله علّت‌هـای ما
ای دوای نخــوت و نامــوس ما                ای تو افلاطون و جالینوس ما

این عاشقی گرچه گوهر دینداری است اما به حقیقت ورای تکالیف دیندارانه است. عموم دینداران در دین‌ورزی سودی و پاداشی می‌جویند،‌ و این اگرچه فی‌نفسه بد نیست، الاّ اینکه به مرتبه عاشقی نمی‌رسد که سود و پاداش را ترک گفته است و دست به قمار عاشقانه گشوده است.
تصوّفی که بر این‌گونه عاشقی بنا می‌شود،‌ با وحی پهلو می‌زند و کم‌وبیش پیامبران را عارفانی بزرگ می‌شمارد که محصول وحی خود را با مردم در میان نهاده‌اند. حال آنکه عارفانِ ناپیامبر، چنین مأموریتی ندارند.
باری رابطه میان تصوّف و فلسفه یا عشق و عقل،‌ همچون رابطه عقل و وحی رابطه‌ای هموار و آرام نبوده و نیست. فیلسوفان مسلمان همچنان که از وحی بهره جسته‌اند از عرفان هم بهره جُسته‌اند و هیچکدام را منافی عقل صافی ندانسته‌اند. کمترین چیزی که در اینجا می‌توان گفت که فیلسوفان،‌ آن مقدار از اکتشافات عرفانی را که قابل عقلانی کردن بوده برگرفته‌اند و در مورد بقیّه سکوت کرده‌اند. اما عارفان، ذهن عاری از فلسفه را بیشتر می‌پسندیدند،‌ و فلسفه‌اندیشی و «سبب‌دانی» را با حیرت که شأن عاشقان است ناسازگار می‌یافتند. به علاوه که درک ما قبل تئوریک عارفان گرچه می‌توانست به قالب‌های مفهومی فیلسوفان ریخته شود، امّا با این قالب‌گیری بساطت و بکارت و اصالت خود را از دست می‌داد و همین بود آنکه آنانرا از فلسفه حذر می‌داد.
من که هم فلسفه و هم عرفان تدریس کرده‌ام، عمری را در دل این تعارض زیسته‌ام. و در شاگردانم به خوبی نگریسته‌ام که نهایتاً به کدام سو می‌روند. کمتر دیده‌ام که کسی تاب این کشمکش را بیاورد و هر دو وزنه را با هم بردارد. غلبه نهایتاً یا با عقل بود یا عشق. و عشق اغلب تواناتر بود.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/4/13:: 4:49 صبح     |     () نظر
 
عقل و وحی

عقل و وحی

پاپ بندیکت شانزدهم در سخنرانی غوغاساز اخیرش، با افتخار به همکاری میان مسیحیّت و فلسفه یونانی اشاره کرد و آشتی آن دو را امری میمون و دوران‌ساز برای مسیحیت برشمرد و اسلام و پروتستانتیسم را تقبیح کرد که با عقل، آنهم عقل فلسفی و یونانی، چنانکه باید رشته الفت را محکم نکرده‌اند و خدای اسلام را به صراحت، خدایی غیرعقلانی بل ضدعقل دانست.
اینجا جای داوری در باب سخنان بعضاً غیردقیق و ناسنجیده پاپ نیست. سخن این است که رابطه میان عقل و وحی هیچگاه رابطه آدم و صددرصد دوستانه‌ای نبوده است. عقل مستقلّ از وحی،‌ همواره رقیب وحی شمرده می‌َشده است و پیامبران هیچ‌گاه خوش نمی‌داشته‌اند که فیلسوف نامیده شوند. متکلّمان، که عقاید دینی را استدلالی و عقلانی می‌کردند و خود را از این جهت خادم دین می‌پنداشتند در نظر پیروان ارتدوکس ادیان خائن محسوب می‌شدند. اینان متهم بودند که با عقلانی کردن،‌ دین را تابع عقل کرده و صحت و حقیقت آن را با ترازوی خرد وزن می‌نمایند و این امری است، دست‌کم مشکوک و بی‌فایده. مؤمنان می‌گفتند وحی برای دستگیری از عقل آمده است و چگونه می‌توان این نسبت را واژگون کرد و عقل را به دستگیری وحی گماشت؟ پاره‌ای پا را از این هم فراتر می‌نهادند و می‌گفتند شمع عقل به کار شب‌های بی‌وحیی می‌آید اما همین‌که خورشید وحی طلوع کند، آن شمع را باید کُشت.
همکاری عقل و وحی البتّه انتخاب دیگر بود. اینکه خداوندِ خالقِ عقل همان خداوند فرو فرستنده وحی است مبنایی بود برای آن همکاری. بسیاری از فیلسوفان بزرگ مسیحی و اسلامی چون بوعلی سینا و فارابی و توماس آکویناس بدین مشرب تعلّق داشتند و حتی صدرالدین شیرازی فیلسوف عقلی سده هفدهم میلادی ایران می‌گفت: «خاک بر سر فلسفه‌یی که دین حق تأییدش نکند». مکتب کلامی معتزله، که متأسّفانه از رقیبش مکتب اشعری، شکست تاریخی زیانباری خورد، بر موافقت عقل و شرع بنا نهاده شده بود و با حکمت یونانی هم بر سر مهر بود.
خدای این مکتب، خدایی عادل و اخلاقی، و رفتارش همه بر وفق موازین خرد بود. همچنین بود درکی که از پیامبر و آموزه‌هایش داشتند. عقل در این مکتب چندان فربه بود که دین در کنارش لاغر می‌نمود. برعکس مکتب اشعری، که دینی فربه و عقلی لاغر داشت. صوفیان که از اصل حسابی جدا داشتند،‌ و به عشقی فربه رسیده بودند که دین و عقل هر دو در کنارش لاغر می‌نمودند. باری، یافته‌های عقل تجربی در قرون شانزدهم و هفدهم اروپا، و تعارض میان علم و کتاب مقدس، کشمکش فروخفته میان عقل و وحی را ناگهان بیدار کرد و این دریا را دوباره به تلاطمی شدید افکند. این تعارض برای هر دو طرف، یعنی هم علم هم دین، به گمان من تعارضی خجسته بود و به هر دو آموخت که کم ادّعاتر و فروتن شوند و به پیچیدگی روابط میان حقایقی که در حوزه‌های مختلف به دست می‌آیند، حسّاس‌تر شوند. این کشمکش البته تا آن‌جا پیش رفت که همراه با ظهور پروتستانتیسم، بروز مخاصمات خونین فرقه‌های مختلف مسیحی، راه را بر سکولاریسم تمام عیار گشود و صلای بی‌طرفی حکومت نسبت به ادیان را سر داد و هژمونی یک دین بر دیگر ادیان را از میان برداشت. وحی اسلامی، گرچه با عقل غیردینی (و به خصوص عقل فلسفی / یونانی) گاه آشتی و گاه جدل داشت، اما هیچ‌گاه با عقل تجربی روبرو نشد، و این جز بدان سبب نبود که علم تجربی جدید در میان مسلمانان نرویید. گرچه آفاتش را ندید از برکاتش هم نصیب نبرد و وقتی این علم فاتح، در قرون نوزدهم و بیستم به سرزمین‌های اسلامی رسید، نه تنها پُشتی را نلرزاند بلکه دل‌ها را شاد کرد که فاتحی در می‌رسد که مسیحیّت را شکست داده و اینک رفیق اسلام می‌شود. داستان جالبی است که علم و فلسفه جدید در ممالک اسلامی تقریباً با هیچ مقاومتی روبرو نشد. ابتدا درهای دانشگاه‌ها و سپس درهای حوزه‌های علمی دینی بروی آنها گشوده شد و موضوع بحث و درس قرار گرفتند.
در ایران پس از انقلاب اسلامی نیز چنین بود و هست. به یاد دارم که پس از انقلاب، هنگامی‌که من در ستاد انقلاب فرهنگی بودم یکی از خبرنگاران ایتالیایی در مصاحبه با من، می‌پرسید که آیا قرار است تدریس تئوری تکامل از دانشگاه‌ها حذف شود و من جواب منفی دادم و آنگاه با خود اندیشیدم که چنین مسأله‌ای حتی به ذهن من و همکارانم خطور نکرده بود. البته حساب مارکسیسم را باید جدا نگاه داشت. روحانیان همواره آنرا یک تئوری ماتریالیستی و ضد دین محسوب می‌کردند.
امروزه، حرکتی بنام روشنفکری دینی در ایران به باز تعریف نسبت عقل و وحی همت گماشته است و خصوصاً در تفسیر متن مقدس (یعنی قرآن) از دستاوردهای جدید هرمنوتیکی و از تجربه مسیحی کمک می‌گیرد و برخلاف نظر پاپ بندیکت شانزدهم، متن قرآن را نه تنها به تفسیرهای متعدد می‌سپارد و این را منافی با وحیانی بودن عین الفاظ قرآن نمی‌شمارد،‌ بلکه اسلام را چیزی جز همین تفسیرها نمی‌داند و رسیدن به جوهر ناب دین را دشوار بلکه محال می‌یابد.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/4/13:: 4:48 صبح     |     () نظر
 
اندر باب عقل

اندر باب عقل 

ای برادر تو همه اندیشه ای

مابقی تو استخوان و ریشه ای

اندر باب عقل

عبدالکریم سروش

ریچارد رورتی وقتی گفته بود که در دوران قرون وسطا خدا، خدا بود. آنگاه در دوران روشنفکری و مدرنیسم عقل، خدا شد و امروزه،‌ یعنی در دوران پست‌مدرنیزیم،‌ هیچ خدایی وجود ندارد. این سخن، بهرة بزرگی از حقیقت دارد. بُت عقل یا خدای عقل امروز شکسته است و واژه عزیز خرد که روزی فاخرترین و مقدس‌ترین واژه‌ها بود، امروز جز معنایی مشکوک و مبهم و فروتن افاده نمی‌کند. عقل ارسطویی، عقل دکارتی، عقل کانتی، عقل هگلی، عقل دینی، عقل تاریخی، عقل دیالکتیکی، عقل نظری، عقل عملی و ... دیگر انقسامات خرد و درشت، آیینه عقل را چنان در هم شکسته‌اند و تکه تکه کرده‌اند که در آن هیچ صورت سالمی دیده نمی‌شود.
امروز وقتی از عقل سخن می‌رود یا غرض شیوه‌های منطقی قیاس و استقراء و اثبات و ابطال و ... است یا منظور، محصولات خرد است که عبارتند از فلسفه، زبان، اخلاق، علم و امثال آنها. و چون این محصولات، همه سیّال و متغیّرند، لذا تحول (یا تکامل) عقل جزو مسلّمات این دوران به شمار می‌رود. عقل مدرن و عقل کلاسیک متفاوت‌اند چون محصولات این دو عقل، یعنی علم و فلسفه و اخلاق و سیاست و اقتصادشان متفاوت‌اند و چون چنین است از تن دادن به نوعی نسبی‌گری (relativism) چاره‌ای نیست و این همان است که امروزه همه در آن غوطه‌وریم.
پاره‌یی از فیلسوفان مسلمان،‌ عقل نظری را مجموعه بدیهیات نظری و عقل عملی را مجموعه بدیهیّات عملی می‌شمردند. بنابراین تعریف، باید گفت که بدیهیّات عوض شده‌اند و آنچه برای گذشتگان بدیهی می‌نموده امروزه از بداهت افتاده است و بالعکس. در قرون وسطا وجود خدا چیزی نزدیک به یک بدیهی نظری بود ولی امروزه این مقام را از دست داده است، در مقابل، «حقوق بشر» امروزه از بدیهیات دوران شمرده می‌شود در حالی‌که نشانی از آن در میان بدیهیات عقل عملی گذشتگان دیده نمی‌شود. دوران روشنگری (Enlightenment)خود را روشن می‌دید و قرون وسطا را عصر ظلمت (Dankages) می‌نامید و البته اگر از قرون وسطائیان می‌پرسیدید جای این دو صفت را عوض می‌کردند و روشنی را از آنِ خود و ظلمت را از آنِ رقیب می‌دانستند. همین‌که امروزه کمتر کسی تعبیر «عصر ظلمت» را به کار می‌برد، خود حکایت از تغییر موضع عمیقی در معرفت می‌کند. معلوم شده است که هم دوران روشنگری هم دوران قرون وسطا محصور و محبوس پارادایم‌های خود (یا بدیهیّات خود) بوده‌اند و ساکنان این دو پارادایم (یا اپیستمه) به زحمت می‌توانسته‌اند از ارتفاعی بالاتر، به نقد خود دست ببرند. و فقط وقتی که آن حصارها برافتاده است زبان‌ها و چشم‌ها باز شده است. وضعیت ما هم در دوران پست ‌مدرن بی‌شباهت با آنها نیست.
این نکته را همه از کوهن و فوکو آموخته‌ایم که یک عقلانیت نداریم بکله عقلانیت‌ها داریم و اگر یک درس باید از آن بگیریم عبارتست از تواضع عقلانی. گذشتگان می‌گفتند تکبّر و خودخواهی حجاب خردورزی است حالا باید گفت تکبّر عین بی‌خردی است. و تواضع از فضایل اجتناب‌ناپذیر خردورزان و معرفت‌اندوزان است.
احکام عام و جهانی و فراتاریخی از دل «عقل مطلق فراتاریخی» به درآوردن و بر همه آدمیان در همه اعصار حاکم وصادق دانستن، امروزه از هر وقت دیگر مشکل‌تر شده است. بشریت اینک به پلورالیسم و رلاتیویسمی بهداشتی و سودمند رسیده است که میوه‌اش فروتنی و نفی دگماتیزم است. آن را به فال نیک باید گرفت. امّا عقل نه تنها از درون با انواع و انقسامات خردکننده و خِرَدشکن روبرو بوده و هست، بکله از بیرون هم رقیب‌های فراوان داشته و دارد. من درین‌جا به سه رقیب که خود آنها را آزموده و با آنها زیسته‌ام اشاره می‌کنم:


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/4/13:: 4:47 صبح     |     () نظر
 
چند جمله برای شاد زیستن :
 چند جمله برای شاد زیستن :


1- اگر شاد باشید، ‌عشق به سویتان سرازیر می شود... نیازی نیست حتی به دنبال عشق بروید. این یکی از قوانین خداوند است که ‌ آب همیشه به سوی گودی ها می رود و عشق به سوی شادی ....


 


2- زندگی موهبتی است که به ما ارزانی شده است و تا وقتی امید هست، زندگی هست. ما قدرت آن را داریم که نومیدی را به امید، شکست را به پیروزی و اشک را به خنده مبدل سازیم به شرطی که به زندگی و شگفتی های آن، به لذت ها، ناامیدی ها، تلاش ها، دردها و رنج ها (بله) بگوییم... 


 


3- پیام خداوند عشق است . به خودت عشق بورز که آغاز کار است . سپس به آنانی که به تو نزدیک اند . عشق بورز . پس از آن به دنیا و کل جهان. فقط در اینصورت قادر خواهی بود به خدا عشق بورزی......


 


4- ما قدرت آن را داریم که همه پدیده های شادی بخش زندگی را در اختیار داشته باشیم و آن ها را برای خود خلق نماییم، فقط کافی است تصمیم به تغییر بگیریم . اگر تصمیم بگیریم از امروز هر لحظه با عشق وغوطه ور در عشق زندگی کنیم مفهوم و معنی حیات و شاد زیستن را بهتر درک خواهیم کرد و از آن لذت خواهیم برد....


 


آنچه که در درون جاری است در بیرون هم متجلی است.



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/4/3:: 10:36 عصر     |     () نظر
 
بی باوری
بی باوری

آسمان مغلوب نیرنگ زمین شد ناگهان

اهرمن دنیا مدار عصر کین شد ناگهان

شک شکست آیینه ای همرنگی مارا چوسنگ

بین ما بی باوری دیوار چین شد ناگهان

پای همپیمان ما پیمود راه دشمنی

دست همدستان مامرگ آفرین شد ناگهان

درظلام دست و پا گم کردنی تنها شدیم

سایه و همسایه ما همنشین شد ناگهان

باره‌ اقبال عالم یال افشان رفت و لیک

اسپ بخت ما دچار زخم زین شد ناگهان

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/3/29:: 3:51 صبح     |     () نظر
 
دروغگو را بهتر بشناسیم؟
دروغگو را بهتر بشناسیم؟

افراد دروغگو معمولا از نظر نوع رفتاری با یکدیگر شباهت بسیاری دارند که دانستن برخی از خصوصیات به ما


 


 کمک می کند که تا حدودی انسان دروغگو را بشناسیم برخی از علائم و روشهایی که باعث شناهخت دروغگو


 


 می شود عبارتند از:


 

1- چشمان کسانی که دروغ ...

افراد دروغگو معمولا از نظر نوع رفتاری با یکدیگر شباهت بسیاری دارند که دانستن برخی از خصوصیات به ما


 


 کمک می کند که تا حدودی انسان دروغگو را بشناسیم برخی از علائم و روشهایی که باعث شناهخت دروغگو


 


 می شود عبارتند از:


 


1- چشمان کسانی که دروغ می گویند یا بازتر از حد معمول است یا دائما چشمهای آنان به نقاط مختلف حرکت


 


 می کند. در عین حال آنها معمولا از نگاه مستقیم به شما احساس ناراحتی می کنند و سعی می کنند


 


 مستقیما به شما نگاه نکنند.


 


2- گاهی اوقات افراد دروغکئ بخشی از صورت یا دهانشان را هنگام حرف زدن می پوشانند.


 


3- وقتی از آنها سوال می شود دماغ یا گوششان را به حالت عصبی می  خارانند.


 


4- فرد دروغگو معمولا هنگام حرف زدن حرکت اضافی زیادی از خود بروز می دهد.


 


5- در هنگام حرف  زدن زیاد تپق می زنند و اشتباهات فراوان گفتاری را سعی می کنند به گونه ای بپوشانند.


 


6- آنها همیشه کلی گویی می کنند و بارها این کلیات را تکرار می کنند و با این کار تلاش می کنند تا خودشان را


 


 قانع کنند.


 


7- آنها سعی می کنند به گونه ای گیج و مبهم سخن بگویند و با این کار به شما اجازه نمی دهند تا حرفهای آنان را


 


 تجزیه کنید.


 


8- هنگامی که سعی دارید در مورد موصضوع مورد بحث از آنها سوال کنید بلافاصله موضوع بحث را عوئض می


 


 کنند.


 


9- حتی سوال شما را متوجه شوند چنین وانمود می کنند که سوال شما را نشنیده اند و با این کار به بحث خاتمه


 


 می دهند.


 


10- اگر می خواهید مطمئن شوید مه او دروغ کفته است چند روز بعد راجع به موضوعی که در مورد آن دروغ گفته


 


 است ار او سوال کنید تا برایتان یک داستان با مظالب متفاوت تعریف کند.


 


11-اگر قدری به صحبت آنها شک دارید شما را متهم به بی اعتمادی می کند و خیلی سریع با این کار به بحث


 


 خاتمه می دهد.


 


12- آدم های دروغگو معمولا پر حر ف هستند و در مورد هر چیزی اظهار نظر می کنند.


 


13- افراد دروغگو معمولا کسانی هستند که در زندگی شخصی یا خانوادگی دچار مشکل هستند. پس در مورد


 


 حرفهای چنین افرادی بیشتر دقت نمایید.


 


14- تن صدای افراد دروغگو در هنگام دروغ گفتن معمولا بالاتر از حد طبیعی است.


 


15- خنده های بی دلیل و بی گاه در هنگام صحبت کردن یکی دیگر از علائم افراد دروغگو است


 


16- آدمهای دروغکو همیشه سعی می کنند حرفهای زیبا و جذاب به زبان بیاورند و با این کار می خواهند امکان


 


 کشف حقیقت را از ما سلب کنند.


 


نکته پایانی این که اگر چه که شاید افراد دروغگو در کوتاه مدت بتوانید حقیقت را از دیگران پنهان کنند اما زمان باعث


 


 خواهد شد که همیشه افراد دروغگو رسوا شوند و هیچ گته حقیقت پنهان نخواهد ماند, اگرچه شاید مدت زمان


 


 طولانی پنهان بماند


 



علی اصغر یوسفی منش ::: سه‏شنبه 2/8/1385::: ساعت 12:56 عصر

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/3/26:: 6:21 صبح     |     () نظر
 
...•¤**¤•. آموزش خودهیپنوتیزم Relaxation .•¤**¤•...

  < language=java>var CC=0; var CommAr=[47];

.•¤**¤•. متن زیر توسط  نیــم نــام نوشته شد .•¤**¤•.   

عنوان متن + ...•¤**¤•. آموزش خودهیپنوتیزم Relaxation .•¤**¤•... دوشنبه 30 اردیبهشت 1387  ساعت 12:17 صبح

سلام دوستان عزیز
در ابتدا فرارسیدن ایام فاطمیه رو به همگی شما تسلیت میگم
بنا به درخواست جمعی از دوستان تو این بخش نحوه رسیدن به حالت ریلکسیشن (که در مطلب قبلی با اون آشنا شدین) رو براتون توضیح میدم ...
امیدوارم با بکار گیری هرچه مطلوبتر این روش به روحیه ای سرشار از شادابی و نشاط همراه با آرامشی خواص دست پیدا کنید و این روش را بکار بگیرید و تاثیر مطلوب اونو تو زندگی تون شاهد باشید ...
فقط تنها خواهشی که دارم اینه که تمامی 11 مرحله زیر رو بادقت بخونید و به ترتیب بکار بگیرید ، انشاالله که به بهترین حالت از آرامش روحی دست پیدا میکنید :
1-     شروع خواب مصنوعی :
اول بدنبال مکانی ساکت و دنج بگردید ، آروم روی صندلی راحتی بشینید و یا در جایی نرم دراز بکشید (گذاشتن موسقی ای آروم یا صدای طبیعت می تونه کیفیت کار رو بهتر کنه) . بعد چشمهاتونو ببندید و از 10 تا 1 به صورت معکوس بشمارید بطوریکه شماره ها رو یک در میون با دم و بازدمتون تنظیم کنید ، مثلاً شماره 10 ، نفسی عمیق بکشید و 15 ثانیه نگهدارید بعد با شماره 9 بیرون بدین و همینطور تا آخر ... در ضمن تصور کنین لحظه به لحظه و با هر شماره بدنتون سنگینتر می شه .



2-     شل کردن پاها :
اول از همه پای راستتونو از انگشتانش تا زانو تو ذهنتون مجسم کنید . خوب اونو احساس کنید و تو ذهنتون تصور کنین که تمام اجزای اون مثل خمیر شل ، گرم و سنگین شده ، سنگین سنگین ، این کلمه رو 5 بار تکرار کنین ، وارد پا ، ساق پا ، ران و ... همه و همه شل ، سنگین و گرم شدن بعد همینطور پای چپ (برای اینکار میتوانین تو ذهنتون 5 بار به پاهاتون دستور بدین که آروم ، سنگین و گرم شو و بگین لحظه به لحظه پاهام گرمتر و سنگینتر و شل تر میشن . احساس سه کلمه گرم ، سنگین و شل رو مدام تو ذهنتون تکرار کنین .
3-     شل کردن تنه :
حالا یک نفس نیمه عمیق و آروم بکشید و همه بدنتون رو شل کنین . حالا عظلات شکم ، سینه ، سرسینه ها و پهلوهاتون رو آروم آروم شل کنین ، فکر کنین تمام قسمتهای بدنتون شل و ول شدن ، پس این قسمتها رو ، راحت ، شل ، سنگین و گرم شده تجسم و باور کنین ، میتوانین 5 بار تو ذهنتون بگین از کمر تا کتفم شل و سنگین شده و لحظه لحظه گرمتر و شل تر و روانتر می شه . (به تصویر کشیدن اجزاء بدن تو ذهنتون به صورت ماده ای مثل خمیر یا هر ماده ای که در حال وا رفتن و روان شدن باشن خیلی کمکتون می کنه) .
4-     شل کردن دستها :
منظورم قسمت مچ دستتون تا انشگتاتون هست ، پس به ترتیب اول دست راست و بعد چپ خودتون رو شل و ول کنین ، دقیقاً مثل مراحل قبل ، یعنی تصور کنین تمامی اجزاء دست مورد نظر شل و سنگین شده . بهتره از نوک انگشتاتون شروع کنین و 5 بار با خودتون بگین دست چپم شل و سنگین شده ، آروم و ول شده .
5-     شل کردن کتفها و بازوها :
حالا نوبت کتفها و بازوهاتونه که شل ، سنگین و بدون هیچ انقباضی قرار بدین (دقیقاً مثل اعضای قبلی رفتار کنین) ، می تونین تصور کنین همینطور که بازوهای شما سنگین ، شل و گرم می شن کم کم مثل خمیری نرم ، شل و ول به سمت پاهاتون ول میشن .
6-     شل کردن سر :
اینبار نوبت عظلات گردن ، فک ، چونه ، صورت ، لبها ، گونه ها ، پیشونی ، گوشها ، ماهیچه ها ی زیر چشم و موهاتون رسیده . تصور کنین اصلاً اختیار این قسمتها دست شما نیست و همشون شل ، گرم و سنگین و بصورت مایع شدن ، ولشون کنین و تو ذهنتون ببینین صورتتون آروم و آسوده شل شده است .
7-     چسبوندن پلکها :
حالا تصور کنین پلکهاتون خیلی محکم به هم چسبیدن ، یعنی فکر کنین اونا رو با قویترین چسب دنیا به هم چسبوندن و شما تو ذهنتون مجسم کنین که به هیچ وجه نمیتونین چشمهاتون رو از هم باز کنین آروم آروم عظلات صورتتون رو شل کرده و ولشون کنین .
8-     پاک کردن آلودگیها :
در این مرحله تو ذهن و خیال خودتون تصور کنین هوایی زلال و شفاف (ترجیحاً دیده شدنی) با تنفس تو ریه هاتون می فرستین ، بطوریکه این هوا نه تنها تو ریه ها بلکه به تمام سلولها و اتمهای اجزای دیگه بدنتون هم وارد میشه و همه عظلات داخلی و ماهیچه ها و مغزتون رو پاک پاک پاک ، صاف و زلال و شفاف میکنه و به همین خاطر هوای داخل بدنتون سیاه رنگ میشه ، پس تو بازدم ، اون رنگ سیاه که در واقع بیماریها ، نقطه ضعف ها ، ناراحتی ها و مشکلاتتونه بیرون میدین . این تنفس دم پاک و بازدم سیاه رنگ رو چندین بار تکرار کنین و تصور کنین که با بیرون رفتن تنشها و بیماریها به صورت دود سیاه ، لحظه به لحظه شادابتر و سرحالتر می شین و رفته رفته رنگ سیاه بازدم هاتون هم کمتر میشه تا اونجا که هم دم  و هم بازدمتون زلال و شفاف و پاک می شن و در واقع تمام سلولهای بدنتون رو پاک و تمیز و جوانتر شده می بینین .
9-     افزودن به کیفیت آرامش :
تصور کنین کنار دریا تو ساحلی بسیار زیبا یا کنار رودخونه ای جنگلی یا تو باغی سرسبز و آروم یا روی تشکی نرم و لطیف یا قایقی راحت وسط اقیانوسی آرام زیر گرمای مطلوب خورشید و نسیم خنک پرطراوتی (و خلاصه هر مکان و فضای آرامشبخشی که بودن در آنجا را دوست دارید) دراز کشیدین ، احساس کنید که نسیم دریا یا صدای آب شما را آرومو آرومتر میکنه ، خورشید به صورت حرارتی مطبوع به شما می تابه و بدنتون رو نوازش و گرم می کنه ، حالا تو ذهنتون بگیین لحظه به لحظه آرومتر می شم ، دستام ، پاهام ، کمرم ، سینه ام ، شکمم ، عضلات صورتم همه سنگین و سنگین تر میشن . دست چپم ، سنگین شده سنگین سنگین ، دست راستم شل و آروم شده سنگین سنگین ، گرم گرم ، هر نفسی که می کشم مشکلات ، تنشها ، بیماریها و انقباضها از بدنم خارج میشه و من آروم و راحتم ، پاهام ، سینه ام و سرم سنگین و گرمن ، من راحتم من آرومم ، در اوج نشاط و آرامش ، آسوده و راحت ، رها و آزاد و شاد و امیدوار . (دقت کنید که تکرار کردن این کلمات و تصور کردن دوباره اجزای بدنتون به صورتی آروم خیلی تو کیفیت آرامشتون تاثیر میذاره) .
10-  تلقین خواسته ها :
تو این مرحله ، همونطور که از اسمش پیداست ، هر چی دلتون میخواد و هر آرزویی دارین به صورت جمله ای کوتاه تو ذهنتون تکرار کنین مثلاً بگین من هر لحظه به لحظه و روز به روز از هر لحاظ بهتر می شم یا من در درسها یا کارم موفق هستم ، یا من ثروتمندم ، یا من سالمم . حتماً این جملات رو به زبان حال (نه اینکه از این به بعد میخواهم باشم) و مثبت بیان کنین (یعنی از کلمات منفی و کلمه نه استفاده نکنین) . جمله هاتون رو چندین بار تکرار کنین و تصور کنین که به هدف خودتون رسیدین . دوستانتون رو ببینین که برای شما خوشحالند ، صداها را بشنوید که به شما تبریک می گن ، دوستان و آشنایان شما رو تو بغل گرفته و می بوسن و موفقیتتون رو بهتون تبریک میگن ، تو این لحظه شما احساس بسیار بسیار خوبی دارین (خوش به حالتون) .
11- بیدار شدن از خواب مصنوعی :
حالا نوبت بیدار شدن از خواب هستش ، آروم آروم از 1 تا 10 بشمارین ، با هر شماره تنفستون رو تندتر کنین (کوتاه و سریع) ، و به خودتون بگین وقتی به 10 برسم چشمهام رو باز می کنم ، شاداب و سرحالم ، کاملاً با نشاط و سرحال ، خوشحال و پر انرژی . انگشتای پای راستتون رو تکان بدین ، بعد انگشتای پای چپ ، ساق پای راست و ساق پای چپ ، رانهاتون رو به حرکت دربیارین ، پاها رو بالا بیارین ، دستاتون رو تکان بدین ، گردنتون و عضلات صورتتون رو منقبض کنین . (تذکر مهم اینکه در مرحله 11 حتماً با تلقین معکوس ، حالت سنگینی و کرختی بدنتون رو حذف کنین مثلاً بگین پای چپم سبک شده ، دماش عالیه و خیلی راحتم ، همچنین حتماً تلقین کنین من بعد از بیداری شاد و سرحال و پر انرژی هستم ، همه ی اعضای بدنم در حالت عادی راحتتر و پر انرژی اند- بهتون گفته باشم اگه از خواب بیدار نشدین پای خودتونه) .
تقسیم کردن بدن به قسمت های بیشتر بخاطر این بود که عمل (تن آرامی) به آسونی امکانپذیر باشه . چون مغز فرمانهای جزئی رو سریعتر و بهتر از فرمانهای کلی اجرا میکنه . پس بدن خودتون رو قسمت به قسمت شل کنین تا به مرحله بالاتر ، مفیدتر و موثرتری از تن آرامی برسین .
ترتیب مثالها و جملاتی که تو این مراحل براتون توضیح دادم بدون شک ثابت نیستن ، بخصوص مراحل 8 ، 9 و 10 تا اونجا که میتونین از قوه تخیلتون استفاده کنین . طبیعتاً بعد از انجام یکی دوبار می تونین متناسب سیستم روحی ، جسمی و نیازهای خود اونا رو تغییر بدین و سعی کنین تمام مراحل رو برای خود سفارشی تر  (Customize)کنین .
همونطور که میدونین رفتن به حالت Relaxation و اعمال مشابه اون برای عوض کردن اجتماع یا آدمهای اطرافتون نیست بلکه روشی هست که شما رو با روحتون آشتی میده و قدرتهای نامتناهی ای که خداوند متعال در اختیارتون قرارداده رو به کنترل شما درمیاره تا بتونین در برابر محیط ، موقعیتها ، فرصتها و افراد اطرافتون بهترین تصمیم و عکس العمل رو بکار بگیرین ...
شرمنده که این مطلبم یکم که نه خیلی طولانی شد
ولی مطمئنم از خوندنش پشیمون نمیشین
حتماً این روش رو برای خودتون امتحان کنین و به دوستانتون هم پیشنهاد کنین که انجام بدن ...
منتظر نظراتتون هستم ، چنانچه به مطلب خواصی علاقه مندین از طریق کامنت بگین تا براتون بذارم
آرزو میکنم شاد ، سلامت ،موفق و جاوید باشید


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/3/26:: 5:53 صبح     |     () نظر
 
شادی‏آفرینی در خویش
 شادی‏آفرینی در خویش

شادی‏آفرینی در خویش

برای افزایش شادی در افراد می‏توان راههایی را پیشنهاد کرد:

1. ایمان: مهم‏ترین عامل مسرّت‏انگیز، ایمان به خداست (ر.ک: سوره انعام، آیه 81 و 82). نداشتن نگرانی و اضطراب و رسیدن به اطمینان قلبی، اساس هر نوع شادی است و این میسّر نیست، مگر با ایمان به قدرت مطلقی که سرچشمه همه نیکیهاست (پیش از این نیز به تحقیقاتی درباره نقش مذهب، اشاره کردیم).

2 . رضایت و تحمّل: امام صادق(ع)فرموده است: «نشاط و شادی، در پرتو راضی بودن به رضای خدا و یقین به دست می‏آید و اندوه و غم در شک و ناخُشنودی از مقدّرات الهی حاصل می‏شود»

3 . پرهیز از گناه و نادیده گرفتن حقوق دیگران: پرهیز از گناه، در بیشتر مواقع، پرهیز از لذاید مادّی سطحی است؛ امّا برای انسان شادی‏آور است؛ زیرا روح انسان به گونه‏ای است که گاهی از «پرهیز» و «ریاضت معقول»، سرخوش می‏شود. نادیده گرفتن حقوق دیگران نیز به طور قطع، موجب ناآرامی وجدان آدمی خواهد شد و سرنوشت معنوی او را به مخاطره می‏اندازد.

4 . مبارزه با نگرانیها: اگر انسان بتواند نگرانیها و اندوهها را از خود دور کند، شاد است. کسانی که دچار دلهره و نگرانی باشند، از هیچ یک از امکانات زندگی، لذّتی نمی‏برند.

5 . تبسم و خنده: گرمی تبسّم و خنده کینه‏ها را از بین می‏برد و روابط انسانی را تعادل می‏بخشد. وقتی که ما می‏خندیم، همه چیز به نفع جسم و روح ما پیش می‏رود. حتی وقتی که انسان غمگین است، بهترین کار، این است که در برخورد با دیگران، خود را شاد نشان دهد و تبسّم نماید.

6 . شوخی: طبعیت انسان، شوخی را می‏پسندد و با آن شاد می‏شود؛ زیرا مزاح، برای مدتی تصویرهای پیاپی غمناک را قطع می‏کند و عناصر شادی بخش را در لایه‏های روانِ آدمی فرو می‏برد.

7 . بوی خوش: بوی خوش، نشاط می‏آورد. در روابط انسانها با یکدیگر نیز بوی خوش، عامل فرح‏انگیز مهمّی است و متقابلاً بوی بد، ناامید کننده و باعث افسردگی است.

8 . لباسهای روشن و تنوّع رنگها در محیط زندگی: رنگ روشن، شادی‏آفرین است و در شریعت، توجه زیادی به پوشیدن لباسهای روشن شده است. پیامبر(ص9 فرمود: «جامه سفید بپوشید که نیکوترین رنگهاست».همچنین پیشوایان ما از رنگهای متنوّع )زرد، قرمز، سفید، سبز، نارنجی، مشکی و...( در لباس و کفش و ابزارهای زندگی، استفاده می‏کرده‏اند.

9 . خودآرایی و محیطآرایی: آراستگی ظاهری انسان، عامل مهمّی در محبوبیت وی و جذب افراد به کردارهای پسندیده است.

10 . تحرّک جسمی و فکری روزانه: شادی ممکن است به وسیله تغییر نگرشها و یا شرایط اجتماعی دچار دگرگونی شود. عادت به یک برنامه ورزشی و مطالعاتی (مطالعه علمی همراه با تفکّر و تحلیل) و گفتگوی روزانه، با هدفِ داشتن آمادگی جسمی و متعادل نگه داشتن دستگاهها و اندامهای بدن و نیز فعّال نگه داشتن ذهن، می‏تواند بسیار سودمند باشد.

11 . مثبت نگریستن: ایجاد نگرش مثبت در خویش از طریق: خودسازی آگاهانه، تقویت امید به آینده و به لطف خداوند، یکی از رازهای شاد زیستن است. روانشناسان معتقدند که خوشبینی - که یک ویژگی شخصیتی به حساب می‏آید - می‏تواند شادی را افزایش دهد.

12 . داشتن الگوهای خوب و متعالی: به نظر می‏رسد که مطالعه گفته‏های پیشوایان و الگوگیری از زندگی آنان و دیگر انسانهای خوش‏بخت و موفق، بر شادابی می‏افزاید.

13 . رویکرد به ادبیات و هنر: ادبیات و هنر، علاوه بر تسکین دهنده بودن، به شکوفایی استعدادهای انسان و نیز افزایش مقبولیت وی کمک می‏کنند. به هر حال، نقش شعر خوب، موسیقی خوب، فیلم خوب و... در شادی بخشی، غیرقابل انکار است.

14 . بهره‏گیری متعادل از خُوشیهای زندگی: امام کاظم(ع) فرمود: «شبانه‏روزتان را به چهار قسمت تقسیم کنید: بخشی را به کار و تلاش اختصاص دهید؛ قسمتی را به عبادت خداوند بگذرانید، بخشی را در کسب دانش و بخش چهارم را در خوشیهای حلال و پسندیده صرف کنید و از چهارمی برای سه تای دیگر، کمک بگیرید».

15 . سیر و سفر و تفریح: امام صادق(ع) فرمود: «سفر کنید تا سالم باشید».از حضرت علی (ع) نیز روایت شده است که: «چنانکه بدنْ خسته می‏شود، روح نیز خسته و دلتنگ می‏گردد و هر دو به تفریح و استراحت نیاز دارند».

16 . حضور در جمع افراد شاد: حضور در جمع انسانهای شاد، موقعیتهایی را برای شاد بودن، فراهم می‏آورد. مجالس شادی، چنانچه خردمندانه و اخلاقی برگزار شوند، بهترین وسیله برای تجربه کردن روشهای به شادی رسیدن و نیز شاد ساختن دیگران است.

17 . تغذیه مناسب: پژوهشها نشان داده‏اند که صبحانه مناسب و حاوی مختصری موادّ قندی، سهم بسزایی در شادی روزانه دارد. همچنین برخی پروتئینهای موجود در گوشت و سبوس غلّات و همچنین گروه ویتامینهای «ب»، نقش مؤثری در شادی‏بخشی و پیشگیری از افسردگی دارند (درست به عکس غذاهای حاوی کافئین، مثل چای و قهوه). نقش سبزیجات و میوه‏ها (بویژه سیب و پرتقال و زیتون) و شیر تازه در افزایش نشاط، غیرقابل انکار است.

18 . خواب کافی: مهم نیست که چه‏قدر می‏خوابیم. مهم، این است که از بیداری‏مان خوب استفاده کنیم. پس لازم است که خوابمان منظّم باشد و زیادی نخوابیم (که تنبلی و بی‏مسئولیتی می‏آورد) و کم نخوابیم (که موجب اختلال در فعالیتهای بیداری می‏شود).

19 . امید به آینده: امام حسن(ع) فرموده است: «برای دنیا چنان تلاش کن که گویا همیشه زنده‏ای، و برای آخرت، چنان مهیّا شود که گویا فردا به سویش پرمی‏کشی». ناامیدی، گناهی بزرگ است و از کسانی سَر می‏زند که با خداوند، بیگانه‏اند و نشاط «توکّل» در آنها نیست.



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/3/26:: 3:21 صبح     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10      
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
EMOZIONANTE
یا امیر المومنین روحی فداک
حاج آقاشون
همفکری
خورشید تابنده عشق
پرسه زن بیتوته های خیال
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
در انتظار آفتاب
.:: بوستان نماز ::.
لنگه کفش
ای لاله ی خوشبو
شین مثل شعور
upturn یعنی تغییر مطلوب
عاشقان
به سوی فردا
عشق و شکوفه های زندگی
اگه باحالی بیاتو
دیار عاشقان
فرزانگان امیدوار
(( همیشه با تو ))
آیینه های ناگهان
تمیشه
***جزین***
همنشین
به وبلاگ بیداران خوش آمدید
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
لیلای بی مجنون
به سوی آینده
عشق سرخ من
نگاهی به اسم او
ایران
آموزه ـ AMOOZEH.IR
و رها می شوم آخر...؟!!
جلوه
بی نشانه
PARSTIN ... MUSIC
رهایی
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
پارمیدای عاشق
دلبری
نظرمن
هو اللطیف
افســـــــــــونگــــر

جاده های مه آلود
جوان ایرانی
hamidsportcars
پوکه(با شهدا باشیم)
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
جمعه های انتظار
سپیده خانم
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند) HADERBAD SHENASI
بندیر
شقایقهای کالپوش
د نـیـــای جـــوانـی
قلمدون
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
یه گفتگوی رودر رو
پرواز تا یکی شدن
بچه مرشد!
سکوت ابدی
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
*تنهایی من*
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خاکستر سرد
شجره طیبه صالحین ،حلقه ریحانه
شوالیه سیاه
خندون
هم نفس
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
ای نام توبهترین سر آغاز
هه هه هه.....
سه ثانیه سکوت
►▌ استان قدس ▌ ◄
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.

مهر بر لب زده
نغمه ی عاشقی
امُل جا مونده
هفت خط
محمد جهانی
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
ارتش دلاور
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
فانوسهای خاموش
گروه تک تاز
مقاله،پایان نامه،پرو‍ژه،کتاب الکترونیک،تحقیق،جزوه،نمونه سوال و..
سیب سبز
دانشگاه آزاد الیگودرز
فریاد بی صدا
اکبر پایندان
کانون فرهنگی شهدای شهریار
پژواک
تخریبچی ...
عاشقانه
geleh.....
بــــــــــــــهــــــــــــار
****شهرستان بجنورد****
وبلاگ آموزش آرایشگری
یک کلمه حرف حساب
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
«حبیبی حسین»
..:.:.سانازیا..:.:.
+
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
حوض سلطون
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
دلدارا
پناه خیال
مجله اینترنتی شهر طلائی
جوک بی ادبی
عاطفانه
آقاشیر
امامزاده میر عبداله بزناباد
قرآن
دریـــچـــه
بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams
صراط مستقیم
من بی تو باز هم منم ...
عشق در کائنات
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سروش دل
تنهایی
روانشناسی آیناز
کـــــلام نـــو
جبهه مقاومت وبیداری اسلامی
بصیرت مطهر
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
تنهایی افتاب
نمایندگی دوربین های مداربسته
کوسالان
امام مهدی (عج)
@@@گل گندم@@@
سفیر دوستی
کافه محلی است برای جمع شدن وسرچشمه آغاز زایش هرچشمه است
کلبه عشق
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
کربلا
جوکستان بی تربیتی
کلبهء ابابیل
وبسایت رسمی مهندس امیر مرتضی سعیدی ایلخچی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جـــیرفـــت زیـبا

سارا احمدی
مهندسی عمران آبادانی توسعه
ققنوس...
حزب الله
««« آنچه شما خواسته اید...»»»
ashegh
طاقانک
تک درخت
تراوشات یک ذهن زیبا
سکوت سبز
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
@@@این نیزبگذرد@@@
بادصبا
ಌಌتنهاترین عشق یه عاشق دل شکستهಌ᠐
راز رسیدن به شادی و سلامتی
معارف _ ادبیات
پوست مو زیبایی
تنهای تنها
آخرین صاحب لوا
جاده مه گرفته
دخترانی بـرتر از فــرشته
دلـتنگـ هشـیگـــــــــی
تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
مستانه
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
ناز آهو
گیسو کمند
جــــــــــــــــوک نـــــــت
عکس سرا- فقط عکس
عکس های عاشقانه
حقوق دانشگاه پیام نور ایلام
تیشه های اشک
فقط خدا رو عشقه
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
آزاد
ارمغان تنهایی
فقط عشقو لانه ها وارید شوند(منامن)
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
علی پیشتاز
تنهاترم
محمدمبین احسانی نیا
یادداشتهای فانوس
دوست یابی و ویژگی های دوست
کد تقلب و ترینر بازی ها
ستاره سهیل
داستان های جذاب و خواندنی
عاشقانه
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
یادداشتهای من
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
سرافرازان
*bad boy*
سرزمین رویا
برای اولین بار ...
خاطرات و دل نوشته های دو عاشق
چون میگذرد غمی نیست
بازگشت نیما
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
سایه سیاه
رازهای موفقیت زندگی
دوره گرد...طبیب دوار بطبه...
* ^ــ^ * تسنیم * ^ــ^ *
بچه های خدایی
مرام و معرفت
خوش آمدید
The best of the best
بوستان گل و دوستان
صفیر چشم انداز ایران
من.تو.خدا
۞ آموزش برنامه نویسی ۞
شبستان
دل شکســــته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
یامهدی
تنها هنر
دل نوشته
صوفی نامه
har an che az del barayad
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
شجره طیّبه

دانلود هر چی بخوایی...
نور
Dark Future
مجله مدیران
S&N 0511
**عاشقانه ها**
پنجره چهارمی ها
AminA
نسیم یاران
تبیان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
اندکی صبر سحر نزدیک است....
ابهر شهر خانه های سفید
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
توشه آخرت
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
جزتو
ترخون
عشق پنهان
@@@باران@@@
شروق
Manna
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پرسش مهر 8
دریایی از غم
طره آشفتگی
...ترنم...
Deltangi
زیبا ترین وبلاگ
ارواحنا فداک یا زینب
علمدار بصیر
کرمان

عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
قمه‏زنی سنت یا بدعت؟
سلام
عطش
حضرت فاطمه(س)
♀ ㋡ JusT fOr fuN ㋡ ♀
اواز قطره
محمد قدرتی Mohammad Ghodrati
آرشیو یادداشت‌ها
دینی
گلچینی از جغرافیای طبیعی و تاریخی افغانستان
آثارتأریخی افغانستان
گلچینی از تاریخ جهان و افغانستان
میراث گرانبهای گذ شتگان چراغی است برآیند گان
کابل و ولایات افغاانستان عزیز
زبان شرین پارسی
وازه نامهء هم زبانان
ادبیات و هنر
پرواز خیال
شعر و ادب
اى الهه عشق مادر!
عاشقانه ها
موزیک و اشعار آهنگهای بهترین اوازخوان افغان احمد ظاهر و دیگران
سیاسی
جامعه شناسی -مردم شناسی
دانستنیهای جالب
طب ورزش صحت وسلامتی
مسائل جنسی خانه و خانواده
آموزش زیبایی
روانشناسی
طب سنتی و نسخه های پزشکی با گیاهان دارویی
غذا موادغذائی و اشامیدنیها
خواص میوه ها و سبزیجات
اخبار
زندگینا مه
داستانهای کوتاه و آموزنده
نجوم فضا وفضانورد ی
کمپیوتر انترنیت و وب نویسی
لطیفه ها اندرز ها و پیامهای کوتاه خواندنی و عالی
طنز
تقویم هجری شمسی اوج درایت فرهنگی ما
سرگرمی ها
معرفی کتاب
تصویر عکس ویدئو فلم
بهترین های خط
جالبترین کارتونها
طالع بیی
یادداشتها
قوانین خواب و رویا وتعبیرخواب
تبریکی و تسلیت
داغ غربت
علمی
تاریخی و اجتماعی
خانهء مشترک ما زمین
اشعار میهنی رزمی و سیاسی
هوا و هوانوردی
آموزش و پرورش
معانی اصطلاحات و تعاریف
دنیای عجاء‏بات