دنیـای بی خـدا ؟!
آغاز با خدا
پایان بی خدا
پیدا نمی کند
سیگار زندگی
در زیر پای مرگ
فانی نمی شود
در زندگی سقوط
راحت تر از صعود
انجام می شود
در برکه سیاه
نیلوفر سفید
لبخند می زند
جراحی دماغ
پر مشتری تر از
جراحی دل است
در چشمهای تو
دریای بیکران
در گل نشسته است
از این همه گناه
تنها به عاشقی
اقرار می کنم
یک تک درخت پیر
با جابجا شدن
خشکیده می شود
یک کاج بی خبر
باضربه تبر
بیدار می شود
در دست بی خبر
هرگز کسی خبر
پیدا نمی کند
با این همه خدا
دنیای بی خدا
باور نکردنی است
از ناخدا شدن
تا با خدا شدن
بسیار فاصله است
هر شک به ابتدا
با شک به انتها
همراه می شود
تغییر سرنوشت
از حدس سرنوشت
همواره بهتر است
در لحظه ی کمال
سرتاسر جهان
بی نقص و کامل است
خوشبختی از قضا
با بخشش و عطا
تکثیر می شود
با صد ورق دروغ
تاریخ آدمی
ناقص نمی شود
بی ساغر سکوت
انسان به معرفت
نایل نمی شود
در دفتر حیات
زیباترین رموز
در بخش خلقت است
بی رنج اشتباه
انسان به اکتشاف
هرگز نمی رسد
در پازل جهان
یک قطعه ی بزرگ
همواره غایب است
در پیش روی شمع
هر تکه آینه
یک شمع روشن است
تدبیر غربیان
با عشق شرقیان
ترکیب می شود
هر شعر تازه ای
با حرف تازه ای
آغاز گشته است
یک هسته ی درخت
در ظرف کوچکی
بالغ نمی شود
پنهان ترین درون
با دیده ی خرد
شفاف و روشن است
در شهر زندگی
اصل همیشگی
اصل تفاوت است
در شهر بی صدا
افکار هر کسی
مانند دیگری ست
با خواب یک شبان
دارایی دهی
بر باد می رود
در درگه خدا
تاخیر در امور
هرگز نبوده است
با قهر آفتاب
سیاره ی زمین
پوشیده از یخ است
هر گز سمندری
در آتش درون
جولان نمی دهد
از اولین اذان
تا آخرین نماز
یک عمر فاصله ست
هر اشک آسمان
در جستجوی گل
از دیده جاری است
در اوج آسمان
آرامش بزرگ
همواره حاکم است
در قله های سخت
انسان به آسمان
نزدیک می شود
در جبهه ی جهان
انسان بی طرف
پیدا نمی شود
سرکش ترین قلل
از فتح آدمی
همواره عاجزند
با اختراع پول
خوشبختی بشر
دشوار گشته است
زیبایی سکوت
بی انتهاتر از
زیبایی صداست
هر ناخدای خوب
در پیچ و تاب موج
ورزیده گشته است
هر کسب نعمتی
با حذف نعمتی
آغاز می شود
در قلب هر بشر
رازی برای کشف
همواره بوده است
یک جام پر ترک
از وحشت شکست
خالی نمی شود
با اینهمه قیود
انسان واقعی
آزاده و رهاست
یک قفل صد کلید
از قفل بی کلید
همواره بدتر ست
گلهای باغ فرش
در زیر پای ما
پر پر نمی شوند
هر جام تشنه ای
در وادی سراب
از تشنگی پر است
اندیشه های سست
دائم به گرد خویش
دیوار می کشند
الگوی فربه تر
انسان فربه تر
ایجاد می کند
یک ساعت خراب
روزی دو مرتبه
اهل صداقت است
یک خانه ی یخی
در پرتو چراغ
ویرانه می شود
با قدرت نگاه
انسان ز پله ها
بالا نمی رود
در شهر عاشقان
عاشق تر از خدا
پیدا نمی شود
هر عصر تازه ای
با دید تازه ای
آغاز می شود
بی فتح روح خویش
هرگز به فتح غیر
قادر نمی شویم
یک چتر کاغذی
با بارش بهار
نابود می شود
دیوار خانه ها
ما را به پنجره
محتاج کرده است
از دامن زمین
چیزی به آسمان
نازل نمی شود
در جهان خلقت
ساحل خوشبختی
بین دو بدبختی ست
بی حق انتخاب
زیباترین بهشت
قعر جهنم است
در شهر زندگی
تابوت و مهد ما
با هم برادرند
بی باور طلوع
افسانه ی غروب
زیبا نمی شود
بی شمع انتقاد
افکار مردمان
روشن نمی شود
هر درس زندگی
بی درک مطلبش
تکرار می شود
در کوه زندگی
در کوله بار ما
تنها اراده است
در راه نادرست
برگشتن درست
اوج شهامت است
لبخند مردگان
از اخم زندگان
بسیار بهتر است
دنیای عاشقان
با جذر و مد عشق
ویران نمی شود
دنیای بی ثبات
با خنده های ما
تحقیر می شود
هر پیر با چراغ
از کودک درون
شعله گرفته است
هر سنگ خاره ای
با اهرم زمان
از جای می جهد
زیباترین بنا
با سیل کوچکی
نابود می شود
ارابه های عشق
از وادی جنون
باید گذر کنند
در قلب عاشقان
یک غایب بزرگ
همواره حاضر است
این خیل مردگان
با نعره ی کلنگ
از جا نمی جهند
یک کشتی بزرگ
با زخم کوچکی
نابود می شود
ننگین ترین شکست
با غفلتی حقیر
آغاز گشته است
یک نخل ریشه دار
با غارت خزان
زخمی نمی شود
رسواترین سکوت
هرگز به اشتباه
صحبت نمی کند
بر کج ترین سطوح
با خط مستقیم
بتوان خدا کشید
یک قلب بی ریا
از مسجد خدا
همواره برتر است
در شهر زندگی
قانون نقره ای
قانون باور است
قلب سخن پذیر
از قول دلپذیر
آکنده می شود
در شهر دشنه ها
آرامش عمیق
حاکم نمی شود
هرگز کبوتری
از لوله ی تفنگ
خارج نگشته است
یک پیچک ضعیف
بی تیرکی قوی
بالا نمی رود
این فرصت بقا
از فرصت فنا
بسیار کمتر است
با غرش تفنگ
انسان به برتری
هرگز نمی رسد
در شهر زندگی
بی جستجوی خویش
پیدا نمی شویم
بی خنده ی چراغ
بیداری بشر
باور نکردنی ست
تندیس ماسه ای
در پیش روی باد
ویرانه می شود
از کوج یک شبح
ردی به یادگار
هرگز نمانده است
پایان عاشقی
ما را به انقراض
نزدیک می کند
زندان زندگی
با مرگ متهم
همراه می شود
بی مرگ کرم توت
دیبای خوش نگار
حاصل نمی شود
از سرزمین عشق
هرگز مسافری
هجرت نکرده است
هر سنگ کوچکی
در برف روزگار
بهمن نمی شود
کلمات کلیدی:
(سه ید هارتاگوتا ما که به اشتباه بعضی از نویسندگان بسیارارجمند آنرا سیدها رتا می نویسند) وی بعد ازنصایح و تبلیغات ارجمندش بنام بودا گایا معروف شد(یعنی مرد یکه به اصل و حقیقت رسید.)(بودهی به معنی درخت دانش) پیروانش به سفرپرداخت وسر زمین کوهی مارا بانصا یح او بیدارنموده و آنرا مهد پرورش آرامش وحوصله ساخت و تا امروزافتخارات تاریخ بزرگی را برای ماجا گذاشت که بد بختانه دزدان و تارا ج گر ان کلتورو باورهای عالی ما را دربهای ناباوری وشک تبادله نموده و تخم نفاق را به نسل اندر نسل ما به ارمغان گذاشت. قبل ازینکه زمان بودا و زرتشت را تماس بگیرم باید شما را مروری برنظریات سه ید هارتاگوتاما (بودا) بدهم تا بدانید که او کی بود و چه میخواست.
بودا دین نیست، درنظریات بودا خدائی که مافوق تصورویا خارج ازتعقل انسان باشد یاد نشده است. اصلا" هیچ نامی درنطریات او بنام خدا، پروردکارویا قدرت مافوق تذکر نیا فته و او خود را به همه گان انسان معمولی مانند دیگران توضیح کرده و گفته است که من آنچه را درتجربه زندگی آموخته ام بشما عرضه میدارم، هیچوقت مجبوریت پذیرش آنرا بخود هموار نسازید تاآنرا درنیافته باشید. اومیگفت دین واقعی محبت است، سعادت عبارتست از: روحی سالم دربدن سالم. جهان را آغازو انجامی نیست. همه چیز درجهان حادث و متغیر است، امرثابتی درعالم وجود ندارد. ...
بودا پس ازدریافت حقیقت قریب هشتاد سال به رهنمائی مردم میپرداخت. سرانجام در سال 483ق م چشم ازجهان بست. چند قرن بعد از مرگ بودا پادشاه بزرگ هند آشوکا نظریات اورا به رسمیت شناخت و ازان بعد بود که گذاشته های او بنام آئین بوداپذیرفته شد ودر سرزمینهای هند وافغانستان امروزی بشمول آسیای مرکزی ترویج گردید. زیرا سرزمین شبه قاره هند بدون اینکه تحت فرمانروائی شاه، شهنشاه، امپراتورویا دیگراز این قبیل نام باشد بسیار پهناور و نام واحدی داشتند. همین سرزمین کوهی ما درجمله بود. گرچه بعضی دانشمندان غربی به این باور که سرزمین آریائی ها همین سطوح مر تفع پامیر است باور ندارند اما همین مردم که ما آنرا بنام آریائی یاد میکنیم ازهمین جا نسبت تراکم نفوس به اطراف پراگنده شده میرفتند تا آنکه مهاجرتهای وسیع به دنبال آمد و یک عده بسوی قاره هند و دیگری بسوی خلیج فارس رفتند. ازین بعد بود که باور های زردشتی، و بعد ها نظریات بودا درین سرزمین مرکزی رواج یافت.
کلمات کلیدی:
عید سعید فطر در افغانستان عید سعید فطر از جمله اعیاد بزرگ اسلامی است که در میان همه مسلمانان از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد به گونه ی که همه مسلمانان جهان این عید خجسته و مبارک را تجلیل نموده و گرامی می دارند. مردم مسلمان افغانستان نیز با آداب و رسوم خاصی به استقبال این عید سعید می روند که در این نوشتار سعی دارم بخشی از آداب و رسوم مردم کشورم را به شما معرفی نمایم. بدون شک هر ملتی روز خاصی را به عنوان عید گرامی می دارند، مردم مسلمان افغانستان نیز عید سعید فطر را بزرگ ترین عید خود می دانند و به همین دلیل از این روز خجسته و مبارک، با شکوه خاصی تجلیل به عمل می آورند. مردم افغانستان قبل از فرا رسیدن این روز بزرگ، با خانه تکانی کردن منازل، خریدن لباس های نو، تهیه ی غذاهای مخصوص و انواع شیرینی جات و... خود را برای استقبال از این روز بزرگ آماده می کنند. در روز عید و قبل از بر پایی نماز عید، به زیارت اهل قبور می روند و برای آنها از خداوند بزرگ طلب مغفرت و آمرزش می کنند. با طلوع آفتاب، نماز وحدت بخش عید فطر را با شکوه خاصی به جا می آورند و بعد از آن رسم بر این است که هریک از خانواده های فامیل ضمن تهیه نمودن غذا، در منزل بزرگ خانواده جمع می شوند و غذای چاشت (نهار) را در کنار بزرگ خانواده و سایر اعضای فامیل، صرف می کنند. مردم افغانستان عید فطر را به مدت سه روز جشن می گیرند و در این ایام با انجام دادن سنت حسنه ی صله ارحام به دید و بازدید اقوام و دوستان می روند. عید سعید فطر در افغانستان تعطیل عمومی است و به طور کلی تمام ادارات به مدت سه روز تعطیل می باشد.
کلمات کلیدی:
فتوای دردناک:بوسیدن همسر وضو را باطل میکند!
یک امام جماعت اهل اردن پس از صدور یک فتوای عجیب دچار دردزیادای ناشی از کتک خوردن شد.
به گزارش آینده به نقل از شیعه آنلاین، اخبار رسیده از اردن حاکی از آن است که نمازگزاران یک مسجد اردنی امام جماعت آن مسجد را بخاطر صدور یک فتوای عجیب مورد ضرب و شتم قرار دادند.
گفته می شود این درگیری فیزیکی دو روز پیش میان نمازگزاران با امام جماعت مسجد "الفتح" در منطقه "عرجان" در حومه امان پایتخت اردن رخ داد.
بر اساس فتوای عجیب این امام جماعت، بوسیدن همسر وضو را باطل می کند.
پس از مورد حمله قرار گرفتن این امام جماعت، تعدادی از نمازگزاران او را از دست حمله کنندگان نجات داده و از مسجد فرار دادند.
در همین حال نمازگزاران حمله کننده اعلام کردند که روز گذشته با مراجعه به اداره اوقاف و شئونات اسلامی استان امان، از این امام جماعت شکایت کرده و خواستار اخراج وی شده اند.
کلمات کلیدی:
مقدمه
یکی از اوقات و لحظه های که نظیر ندارد، هیچ وقت و زمان دیگری نمی تواند با آن برابری نماید «شب قدر» است. این شب چنان عظمت و معنویت دارد که بیان آن، در قالب واژه ها و ساختار جمله ها نمی گنجد. با هیچ ادبیاتی نمی توان به مقام وصف آن رسید، با هیچ عبارتی نمی شود معنویت نهفته درآن را بیان نمود. خداوند به پیامبرش می فر ماید« و ما ادراک ما لیلة القدر»[1] و تو چه میدانی شب قدر چیست ؟! پیامبر که برگزیده خداوند و سینه او تجلی گاه وحی بود وقتی این گونه مورد خطاب قرار می گیرد. چه رسد به آدمیان خاکی که در قید هوا های نفسانی خویش گرفتار اند و هزاران حجاب بر چشم شان نقش بسته اند با این حال سخن از عظمت و فضیلت «شب قدر» بگوید.
برای اینکه ذره ای از عظمت شب قدر را درک نمایم و اوصاف آنرا بدانیم باید به آیینه قرآن کریم نگاه نمایم که در آن، شب قدر چگونه معرفی شده است؟ چه اوصاف و ویژگیهای دارد؟ و چه باید کرد تا بتوان از معنویت آن استفاده لازم را برد.
معنای شب قدر
مراد از «قدر» تقدیر و اندازه گیرى است ، پس شب قدر، شب اندازه گیرى است ، خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال را( از آن شب تا شب قدر سال آینده) تقدیر مىکند ، زندگى ، مرگ ، رزق ، سعادت ، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر مىسازد ، آیات از سوره دخان هم که در وصف شب قدر است بر این معنا دلالت دارد «انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین؛ فیها یفرق کل امر حکیم، امرا من عندنا انا کنا مرسلین»[2] ، چون فرق ، به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است ، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعهاى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازهگیرى مشخص سازند.[3]
عظمت شب قدر
بر اساس آموزه های دینی در طول یک سال، هیچ وقت و زمانی به لحاظ معنوی، در پیمانه و مقیاس «شب قدر» نیست. پرسش این است که علت عظمت این شب چیست؟ چرا شب قدر این اندازه مهم است؟ با تمسک به قرآن کریم، بدست می آید که چند عامل و عنصر در عظمت و فضیلت شب قدر دخالت دارد که در ذیل به برخی آنها پرداخته می شود.
1. نزول قرآن کریم
قرآن کریم کلام خدا است که بر پیام اکرم(ص) نازل شده است، در پرتو نورا نیت آن ،انسان گم گشته راه خود را پیدا نمود، از چشمه سار معرفت و معارف آن هزار هزار چشمه لبریز گشت. جان انسان های تشنه سیر آب، روح و روان آنها زنده شد و کویر های خشکیده تبدیل به گلستان گردید.در هر لحظه و زمانی که این رحمت الهی و این نعمت ابدی، نازل شده است. بدون شک آن لحظه و زمان عظمت و فضیلت دارد. ازآیه« إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ»[4] ما آن ( قرآن ) را در شب قدر نازل کردیم . بدست می آید که قرآن در شب قدر نازل گردیده. لذا به برکت نزول قرآن، شب قدر نیز عظمت پیدا نموده است.
2. شبی بهتر از هزار ماه
در سوره مبارکه قدر آمده است:« لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شهْرٍ»[5] شب قدر بهتر از هزار ماه است !
هزار ماه، معادل با سی هزار شب، حدوداً هشتاد و سه سال و عمر معمولی یک انسان است. این مدت زمان نسبتا طولانی که برابر با عمر معمولی و طبیعی یک انسان می باشد، اختصاص به شب قدر دارد.
3. خطاب خاص
آیات قرآن کریم به صورت های مختلفی بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده هر آیه با توجه به محتوا ، شان نزول و.. لحن خاصی دارد. در آنجای که محتوا و پیام آیه بسیار مهم است. پیامبر(ص) به صورت خاص مورد خطاب قرار گرفته مثلا در سوره «قارعه» می فرماید: «وما ادراک ما القارعة»[6] وتوچه می دانی که حادثه کوبنده چیست؟!(آن حادثه همان روز قیامت است)
در سوره «قدر» نیز نوع خطاب این گونه است:« و ما ادراک ما لیلة القدر»[7] مفسرین گفته اند این نوع خطاب که به صورت خاص می باشد در محتوای آن عظمت خاصی نهفته است.« این تعبیر نشان مىدهد که عظمت این شب به قدرى است که حتى پیغمبر اکرم (ص) با آن علم وسیع و گستردهاش قبل از نزول این آیات به آن واقف نبود .»[8]
اوصاف شب قدر
شب قدر، چند ویژگی و امتیاز دارد که به خاطرآنها از سایر اوقات جدا می شود:
1. فرشتگان و روح در این شب نازل می شود« تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِم مِّن کلِّ أَمْرٍ»[9] منظور از« من کل امر» این است که فرشتگان براى تقدیر و تعیین سرنوشتها و آوردن هر خیر و برکتى در آن شب نازل مىشوند ، و هدف از نزول آنها انجام این امور است . یا اینکه هر امر خیر و هر سرنوشت و تقدیرى را با خود مىآورند [10].
2. این شب سرتاسر سلامتی و سلام است« سلَمٌ هِىَ حَتى مَطلَع الْفَجْرِ»[11]
راغب در مفردات گفته : کلمه سلام و سلامت به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است . پس جمله «سلام هى» اشاره است به اینکه عنایت الهى ورحمتش شامل همه آن بندگانى بشود که به سوى او روى مىآورند ، و نیز به اینکه در خصوص شب قدر باب نقمتش و عذابش بسته باشد ، به این معنا که عذابى جدید نفرستد و لازمه این معنا آن است که طبعا در آن شب کید شیطانها هم مؤثر واقع نشود ، همچنان که در بعضى از روایات هم به این معنا اشاره شده است.[12]
چرا شب قدر مخفی است؟
بسیارى معتقدند مخفی بودن شب قدر در میان شبهای سال ، یا در میان شبهاى ماه مبارک رمضان براى این است که مردم به همه این شبها اهمیت دهند ، همانگونه که خداوند رضاى خود را در میان انواع طاعات پنهان کرده تا مردم به همه طاعات روى آورند ، و غضبش را در میان معاصى پنهان کرده تا از همه بپرهیزند ، دوستانش را در میان مردم مخفى کرده تا همه را احترام کنند ، اجابت را در میان دعاها پنهان کرده تا به همه دعاها رو آورند ، اسم اعظم را در میان اسمائش مخفى ساخته تا همه را بزرگ دارند ، و وقت مرگ را مخفی ساخته تا در همه حال آماده باشند . و این فلسفه مناسبى به نظر مىرسد .[13]
چه باید کرد؟
به راستی در شب قدر از خود پرسیده ایم، وقتی ما چنین شبی با فضیلت وبا عظمتی داریم و خداوند بزرگ این مائده رحمت و نعمت خویش را پهن نموده است . این فرصت طلای را در اختیار ما قرار داده است. چه با ید کرد؟ تا بتوان از معنویت شب قدر استفاده لازم رابرد. با توجه به متون دینی موارد ذیل سفارش شده است:
1. احیا و شب زنده داری
از آنجا که در شب قدر، سرنوشت انسانها براى یکسال ، بر طبق لیاقتها و شایستگیهاى آنها ، تعیین مىشود ، باید آن شب را بیدار بود ، و توبه کرد و خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لیاقتى بیشتر و بهتر براى رحمت او پیدا کرد . آرى در لحظاتى که سرنوشت ما تعیین مىشود نباید انسان در خواب باشد ، و از همه چیز غافل و بیخبر که در این صورت سرنوشت غمانگیزى خواهد داشت.[14]
2. مرور به اعمال و گذشته خویش
یکی از کار های که در شب قدر می توان انجام داد و به نظر می رسد که بسیار مفید و مؤثر خواهد بود، مرور به اعمال و نگاهی به گذشته است. بدین معنا که انسان صادقانه در چنین شبی با خود خلوت کند و گذشته خود را مورد ارزیابی قرار دهد، نکات مثبت و منفی زندگی خود را بررسی نماید. سپس تصمیم بگیرد که در آینده جنبه های مثبت را تقویت نماید و جنبه های منفی را برطرف کند.
3.توبه و استغفار
از آنجای که شب قدر، شب نزول رحمت و برکت از طرف خداوند است در این شب بندگان خداوند مورد عنایت خاص او قرار می گیرد، بدیهی است که آن بنده ای مورد لطف و عنایت بیشتر قرار خواهد گرفت که خودش را بیشتر آماده کرده باشد. توبه و بازگشت به خداوند این آمادگی را در وجود انسان ایجاد می کند.
در مجموع باید تلاش و کوشش نمود که در شب قدر، «شب زنده دلان»، خود را در معرض وزیدن رحمت الهی قرار دهد زیرا چنین فرصتی کمتر بدست می آید. به فرموده پیامبراکرم (ص) «إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»[15]
جلال الدین بلخی درتبیین آن چنین سروده است:
گفت پیغمبر که نفحتهاى حق اندر این ایام مىآرد سبق
گوش و هش دارید این اوقات را در ربایید این چنین نفحات را
نفحه آمد مر شما را دید و رفت هر که را که خواست جان بخشید و رفت
نفحهى دیگر رسید آگاه باش تا از این هم وانمانى خواجهتاش[16]
منبع پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محقق کابلیکلمات کلیدی:
اصول صحیح تغذیه در روزه داران
قال الله تعالى:
{ یا أیها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون * أیاما معدودات فمن کان منکم مریضا أو على سفر فعدة من أیام أخر وعلى الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین فمن تطوع خیرا فهو خیر له وأن تصوموا خیر لکم إن کنتم تعلمون}.
چه غذاهایی برای وعدههای افطاری و سحری مناسبترند؟ برای رفع یبوست ناشی از کمبود مصرف مایعات در طول روزهای این ماه مبارک، چه کار باید کرد؟ آیا فعالیتهای بدنی هم در طول ایام این ماه رمضان، توصیه میشود؟ کدام دسته از بیماران باید از روزه گرفتن پرهیز کنند؟ و...
پاسخ به این سوالها را از زبان کارشناسان بخوانید.
برای جلوگیری از عطش
دکتر عباس شجاعی، متخصص علوم تغذیه، دانشگاه اصفهان:
هنگام سحر از خوردن غذاهای خشک نظیر کوکو سبزی، کوکو سیبزمینی، کتلت و گوشتهای سرخ شده مثل کباب، جوجهکباب و ماهی خودداری کنید. این غذاها به همراه غذاهایی که ادویه زیادی دارند، باعث عطش زیاد وترش کردن معده میشوند.
تمام روزه داران، خصوصاً آنهایی که دچار بیماریهای گوارشی و معده هستند، سعی کنند از خوردن این غذاها بپرهیزند و یا از لیمو ترش، ماست و سبزی خوردن در کنار این غذاها استفاده کنند.
روزهداران برای پیشگیری از بروز ناراحتیهای گوارشی و ترش کردن و سوزش سر معده، باید از مصرف زیاد غذاهای شیرین و چرب مانند زولبیا و بامیه در سحر یا افطار پرهیز کنند.
مصرف سس مایونز، خامه،سوسیس و کالباس نیز در سحری یا افطاری مناسب نیست، زیرا این غذاها زمینه بروز ناراحتیهای گوارشی نظیر ترش کردن معده را فراهم میکنند.
ضمنا خوب است شش تا هشت لیوان آب در فاصله ی افطار تا سحر نوشیده شود و برای پیشگیری از احساس تشنگی در طول ساعات روز، لیمو ترش تازه در پایان سحری مصرف شود.
برای تامین قند خون
دکتر ربابه شیخالااسلام، مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت:
افراد روزهدار همانند زمانی که روزه دار نیستند، باید سه وعده غذا بخورند که این وعدهها شامل سحر، افطار و شام است. البته مصرف غذا در دو وعده(سحری و افطار) نیز اشکالی ندارد. بهتر است غذای مصرفی در سحر ویژگی وعده ناهار را داشته باشد.
در ماه مبارک رمضان استفاده از برنامه غذایی متنوع و متعادل شامل 5 گروه اصلی یعنی نان و غلات+ میوهها+ سبزیجات+ گوشت و حبوبات و تخممرغ+ شیر و لبنیات، برای حفظ سلامت بدن و تامین انرژی و نیازهای تغذیهای بدن توصیه میشود.
استفاده از خرما در ماه رمضان بهخصوص در هنگام افطار برای تأمین قند خون فرد روزهدار بسیار مؤثر است. روزهداران سعی کنند به جای غذاهای چرب و سرخ شده، از غذاهای آب پز و بخارپز شده استفاده کنند.
برای حفظ تعادل در وعدههای غذایی
دکتر مسعود کیمیاگر، متخصص تغذیه:
نیازی به حذف هیچ یک از وعدههای غذایی نیست. در ماه رمضان انسان دچار محدودیت یا محرومیت مواد غذایی نمیشود و احتیاج به ذخیرهسازی مواد غذایی پیش از ماه رمضان وجود ندارد.
با توجه به این که در ماه رمضان یک وعده ی غذایی حذف میشود، همه ی افراد باید حداقل 20 درصد کمتر از ماههای دیگر سال غذا بخورند.
با مصرف متعادل مواد غذایی در ماه رمضان، بدن فرصت سوزاندن چربیهای اضافی را پیدا میکند. تمامی روزهداران باید وعده ی سحری را در برنامه ی غذایی خود داشته باشند، زیرا حذف این وعده، سلامت آنها را به خطر میاندازد.
برای جلوگیری از افزایش وزن
دکتر برلیانت بزرگمهر، دبیر انجمن تغذیه ایران:
در ماه مبارک رمضان از مصرف بیش از حد غذاهای چرب و شیرین خودداری کنید. روزهداران هنگام افطار از مواد غذایی شیرین مانند زولبیا، بامیه و حلوا به مقدار زیاد مصرف نکنند، زیرا باعث افزایش وزن میشود.
انجام پیادهروی و ورزش در این ماه، توصیه میشود. بهتر است روزهداران روزهشان را با آب ولرم باز کرده و پس از آن از نان، پنیر، گردو و غذاهای گرمی مانند آش استفاده کنند و حتما بین افطار تا شام یک تا دو ساعت فاصله بگذارند و حتما در این زمان آب فراوان بنوشند.
کودکان و نوجوانانی که برای نخستین بار روزه میگیرند باید در وعده ی سحری، غذای کافی بخورند و همچنین آبمیوه و سبریجاتی مانند هویج و گوجهفرنگی را فراوان مصرف کنند، زیرا مقدار زیادی ویتامین را به صورت فشرده به بدن آنها میرساند.
برای سلامت روزهاولیها
میترا زراتی، کارشناس ارشد تغذیه:
فعالیت زیاد نوجوانان روزهدار در ماه رمضان منجر به مصرف انرژی بیشتر و افزایش تعریق در طی ساعات روز میشود و این مسئله میتواند زمینهساز بروز سوءتغذیة خفیف یا شدید باشد.
بهترین ورزشها در طول این ماه، شنا و پیادهروی پس از صرف افطار است، چرا که این ورزشها از گرفتگی عضلات و بروز یبوست پیشگیری میکنند
به گزارش روابط عمومی مرکز بهداشت و درمان جنوب تهران دکتر سید رضا حسینی سده با تبریک فرارسیدن ماه ضیافت الهی افزود همانطور که نفس برای تزکیه احتیاج به استراحت دارد ، دستگاه گوارش نیز باید استراحت کند به همین منظور روزه دار باید از نظر تغذیه ای طوری عمل کند که بدن در یک حال تعادل باقی مانده و اختلالی در سلامتی اش پیش نیاید.
وی با اشاره به اینکه رژیم نامناسب غذایی باعث کاهش وزن نمی شود گفت برخی افراد بدلیل عدم رعایت اصول صحیح تغذیه نه تنها لاغر نمی شوند بلکه در پایان ماه مبارک رمضان دچار چاقی و بالا رفتن کلسترول و تری گلیسیرید می شوند.
دکتر حسینی سده خوردن مایعات به میزان لازم و پرهیز از خوردن مواد قندی مثل زولبیا و بامیه و نیز مصرف نوشابه های گازدار در فاصله افطار تا سحری را یادآور شد و به روزه داران توصیه کرد از پرخوری و مصرف تنقلات ، مواد پر چرب و شور و نیز غذاهای نفاخ ، حجیم و ادویه دار خودداری کنند.
وی با تاکید بر خوردن سحری گفت نخوردن سحری علاوه بر اینکه برای سلامتی مضر است باعث اختلال در کارهای فکری و فعالیتهای روزانه می شود .
دکتر حسینی سده استفاده از چهار گروه غذایی نان و غلات ، شیرولبنیات ، گوشت و حبوبات و نیز سبزیها و میوه ها را برای روزه داران توصیه کرد و افزود خوردن مایعات گرم بخصوص سوپ و نیز خرما ، پنیرو سبزی برای افطار مناسب است و درصورت تمایل برای صرف شام بهتر است پس از گذشت دو تا سه ساعت از افطاری از غذاهای پروتئینی مثل انواع گوشتها و حبوبات استفاده شود.
وی یک وعده غذایی اضافه برای نوجوانان را بدلیل در حال رشد بودن آنان الزامی دانست و گفت توصیه می شود نوجوانان شام را به طور کامل بخورند و از مواد پروتئینی و قندی بیشتری استفاده کنند. دکتر حسینی سده در پایان ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات روزه داران ابراز امیدواری کرد همه روزه داران بتوانند از برکات این ماه مبارک و میمون بهره کافی را ببرند
دکتر برلیانت بزرگمهر گفت: برخی از افراد به دلیل بیتوجهی به توصیههای پزشکی و الگوهای غلط غذایی، در طول ماه رمضان یا بعد از آن دچار اختلالاتی مانند یبوست، سنگ مجاری ادراری، سردرد، سرگیجه، بیحوصلگی، عصبانیت، پرخاشگری و کاهش دید چشم شده و مقاومت بدنشان در برابر بیماریها کاهش مییابد. در حالی که با تغذیه صحیح در ماه رمضان نه تنها هیچ عارضهای بروز نمیکند بلکه کمک شایانی به سلامت بدن میشود.
وی با تاکید بر این که سحری باید وعده اصلی غذایی در ماه رمضان باشد، افزود: نخوردن سحری در ماه رمضان می تواند مشکلات جدی را به دنبال داشته باشد. در ماه رمضان نیز باید سه وعده غذایی در نظر گرفته شود؛ وعده سحری که غذای اصلی را تشکیل می دهد، موقع افطار غذای مختصری مصرف شده و وعده شام بهتر است یک یا دو ساعت بعد از افطار در نظر گرفته شود.
به گفته این متخصص تغذیه، باید برای خوردن سحری فرصت کافی در نظر گرفته شود. همچنین بهتر است هنگام افطار، روزه با نوشیدنی نسبتاً گرم مانند شیر و مقداری عسل، خرما یا نان و پنیر و گردو باز شود. بهتر است به جای زولبیا، بامیه و شیرینیهایی مانند آن از خرما وعسل استفاده شود. این در حالی است که در خوردن آن نباید افراط شود چرا که چاقی را به دنبال دارد.
وی با اشاره به عوارض ناشی از تغذیه اشتباه در ماه رمضان گفت: عدم مصرف سحری و همچنین پرخوری در افطار، چاقی و ناراحتیهای گوارشی را به دنبال دارد. به دنبال عدم مصرف وعده سحری، قند خون افت پیدا کرده و تمایل به مصرف غذاهای سرخ کرده و به ویژه شیرین افزایش یافته و باعث چاقی میشود.همچنین افت قند خون، سردرد، سرگیجه و عوارض عصبی را به دنبال دارد.
به گفته وی، یبوست عارضه طبیعی روزه نیست. عدم مصرف کافی آب، سبزیجات و سالاد در ماه رمضان یبوست را به دنبال دارد. مشاهده میشود برخی از افراد بعد از یک ماه روزه گرفتن، چاق میشوند؛ پرخوری در وعده سحر و به ویژه افطار و افراط در مصرف مواد چرب، غذاهای سرخ کرده و مواد شیرین مانند زولبیا و بامیه، چاقی را به دنبال دارد. در مجموع انباشتن معده از انواع غذاها در وعده افطار اشتباه است.
دکتر بزرگمهر با تاکید بر این که در ماه رمضان هم باید طبق معمول دیگر ماهها زندگی کرد؛ ادامه داد: در این ماه نیز پیادهروی و ورزش نباید فراموش شود. به این ترتیب افرادی که قبل از افطار دچار ضعف میشوند باید قبل از ظهر برای این امر اقدام کنند. وی گفت: درماه رمضان ازمصرف زیاد موادی که تشنگی را به دنبال دارند مانند نمک، گوشت و مرغ باید پرهیز کرد. از آن جا که پروتئینهای حیوانی به صورت اوره دفع میشوند و دفع اوره مستلزم مقدار زیادی آب است، تشنگی ایجاد میکند. به این ترتیب انواع خورشتها و خوراکهای کم چربی و کم نمک و مصرف نان و برنج به میزان کافی در ماه رمضان لازم است. دکتر بزرگمهر با تاکید بر ضرورت توجه به تغذیه جوانان و نوجوانان در ماه رمضان، گفت: از آن جا که این گروههای سنی در دوره رشد بوده و از فعالیت فکری و جسمی بیشتری برخوردارند، باید به تغذیه آنها در این ماه بیش از پیش توجه شود. اصولا جوانان و نوجوانان در مواقع عادی صبحانه کافی مصرف نمیکنند که این امر در ماه رمضان تشدید میشود. وی با تاکید بر مصرف وعده سحری در جوانان و نوجوانان به ایسنا گفت: این گروه سنی باید در وعده سحری از مواد دارای آب زیاد مانند ماست، شیر، سوپ، سبزیها و میوهها به میزان کافی استفاده کنند. استفاده کافی از سبزی، سالاد و میوه، میزان تشنگی را کاهش میدهد. همچنین عدم مصرف لبنیات به میزان کافی، اختلال در رشد را به دنبال دارد. افت فشار خون در این گروه سنی کاهش قدرت یادگیری و تمرکز را به دنبال دارد. وی گفت: کم غذایی یا بدغذایی در ماه رمضان، در جوانان و نوجوانان لاغری ایجاد میکند؛ بنابراین در ماه رمضان نیز مانند سایر ماهها باید وزن در محدوده طبیعی باشد.
کلمات کلیدی:
سخنانی از حضرت امیر المومنین
و درود خدا بر او فرمودند:
*ضرروت توجه به فناپذیری لذت ها
پایان لذت ها،و بر جای ماندن تلخی ها را به یاد آورید.
*سر انجام حق ستیزی
هرکس با حق در افتاد نابود شد.
*راه خود سازی
در تربیت خویش تو را بس که از آنچه بر دیگران نمی پسندی دوری کنی.
*ضرورت پایبندی به عهد و پیمان
عهد و پیمان ها را پاس دارید به خصوص با وفاداران
*ضرورت یاد مرگ
چه بسیار کسانی که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسیدند ،و چه بسیار کسانی که در آغاز شب براو حسد می بردند و در پایان شب عزاداران به سوگشان نشستند.
*غیرتمندی و ترک زنا
غیرتمند هرگز زنا نمی کند.
*انسان و انواع آزمایش ها
چه بسا کسی که با نعمت هایی که به او رسیده ،به دام افتد، وبا پرده پوشی بر گناه ،فریب خورد،و با ستایش شدن ،آزمایش گردد و خدا هیچ کس را همانند مهلت دادن نیازمود.
*غیبت نشانه ناتوانی
غیبت کردن تلاش ناتوان است.
*ترک غرور و یاد مرگ
فخرفروشی را کنار بگذار،تکبر و خود بزرگ بینی را رها کن،به یاد مرگ باش.
*پرهیز از غرور زدگی در ستایش
چه بسا کسانی که با ستایش دیگران فریب خوردند.
*ضرورت ترک حرام و غفلت زدگی
از حرام دنیا چشم بپوش ،تا خدا زشتی های آن را به تو نمایاند،و غافل مباش که لحظه ای ازتو غفلت نشود.
*ارزش قناعت
هرمقدار که قناعت کنی کافی است.
*ارزیابی عمل
چقدر فاصله بین دو عمل دور است ،عملی که لذتش میرود و کیفر آن می ماند ،و عملی که رنج آن می گذرد و پاداش آن ماندگار است.
*عدالت در قضاوت
داوری با گمان بر افراد مورد اطمینان ،دور از عدالت است.
*غفلت دنیا پرستان
اهل دنیا سوارانی در خواب مانده اند که آنان را می رانند.
*تلخی و شیرینی های دنیای آخرت
تلخکامی دنیا ،شیرینی آخرت،وشیرینی دنیای حرام،تلخی آخرت است.
*ضرورت عبرت گرفتن
عبرت ها چقدر فراوانند وعبرت پذیران چه اندک.
*ارزش گمان مومن
از گمان مومنان بپرهیزید که خدا حق را بر زبان آنان قرار داده است.
*سخت ترین گناه
سخت ترین گناه ،آن که گناهکار آن را کوچک بشمارد.
*ارزش سکوت
آنچه نمیدانی مگو،بلکه همه ی آنچه را که میدانی نیز مگو،زیرا خداوند بزرگ بر اعضای بدنت چیزهایی را واجب کرده که از آنها در روز قیامت برتو حجت آورد.
*ارزش صبرو تحمل
بردباری و درنگ هم آهنگند و نتیجه آن بلند همتی است.
*دنیا برای آخرت است
دنیا برای رسیدن به آخرت آفریده شد،نه برای رسیدن به خود.
*روز دردناک ظالم
روز انتقام گرفتن از ظالم سخت تر از ستمکاری بر مظلوم است.
*پیروزیهای دروغین
پیروز نشد آن کس که گناه بر او چیرگی یافت ،و آن کس که با بدی پیروز شد شکست خورده است.
*خداترس در خلوت گاهها
از نافرمانی خدا در خلوت ها بپرهیزید ،زیرا همان که گواه است،داوری کند.
*یکی از راههای پاک ماندن
دست نیافتن به گناه نوعی عصمت است.
*ارزش پاکدامنی و شکر گذاری
پاکدامنی زیور تهید دستی،و شکر گذاری زیور بی نیازی(ثروتمندی) است.
*ضرورت یاد قیامت
کوچ کردن نزدیک است.
*استفاده از فرصت
از دست دادن فرصت ها اندوهبار است.آنان که وقتشان پایان یافته خواستار خواستار مهلتند، و آنان که مهلت دارند کوتاهی می ورزند.
*توانگری و شهوت ها
ثروت ریشه ی شهوت هاست.
*شناخت عظمت پروردگار
بزرگی پرورگار درجانت ،پدیده ها را در چشمت کوچک می نمایاند.
*نادانی ها و دشمنی ها
مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند.
*ضرورت یاد مرگ
خدا را فرشته ای است که هرروز بانگ میزند ،بزایید برای مردن،و فراهم آورید برای نابود شدن،و بسازید برای ویران گشتن.
*ارزش حکمت و بی لیاقتی منافق
حکمت را هرکجا باشد فراگیر،گاهی حکمت در سینه منافق است و بی تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه ی مومن آرام گیرد.
*احتیاط در فرستادن پیک ها و نامه ها
فرستاده تو بیانگر میزان عقل تو ،و نامه تو گویا ترین سخنگوی تو است.
*ضرروت پاسخ دادن به در خواست ها
نیازمندی که به تو روی آورده فرستاده خداست وکسی که از یاری او دریغ کند،از خدا دریغ کرده و آن کس که به او بخشش کند ،به خدا بخشیده است.
*نشانه های ایمان
نشان ایمان آن است که راست بگویی،آنگاه که تو را زیان رساند،و دروغ نگوئی که تورا سود رساند و آن که بیش از مقدار عمل سخن نگویی،و چون از دیگران سخن گویی از خدا بترسی.
کلمات کلیدی:
ایزدیگری دینی از اعماق تاریخ
توسط هیوا سعیدپور • اردیبهشت 16 1388
هیوا سعیدپور
“ای ایزد بزرگ! حقا که تو پادشاه جهانی، و یزدان مهر و ماهی روزی دهنده جن و آدمیزادی و خداوندگار جهان بالا، ای مزدا! مردم کردستان را مژده یاری ده که دفتر ایمان را پخش نمایند و گمراهان را نابود کنند و شورشی در کردستان بر پا نمایند و عظمت ایران را پا بر جا و استوار نگهدارند و سرزمین کفر را نابود سازند.” این ترجمه ی یک نیایش پس از نمازهای شش گانه ی ایزدیان است. مردمی با دینی عجیب و کمتر شناخته شده. جمعیتی کوچک با اندیشه های متکثر و متناقض. مردمی که تا چند سال پیش برخی یهودی شان می خواندند، برخی زردشتی، بعضی مهرپرست و بعضی نیز فرقه ای مسلمان که مشرک شده اند! اما هنوز بسیارند کسانی که ایشان را شیطان پرست می نامند. و البته به تعبیری هم درست است. گرچه شباهت این دین را به هیچ کدام از دین هایی که در بالا ذکر شد نمی شود انکار کرد.
نوشتار حاضر تلاشی است بی غرضانه و بی طرفانه برای معرفی و تبیین اندیشه و ساختار جامعه ی ایزدی. تا هم گوشه ای کوچک از شناخته شده های این مردم را باز نمایاند و هم باب گفتگویی باشد پیرامون آنچه شیطان پرستی نامیده می شود. بی تردید این نوشتار کم و کاستی های فراوانی دارد که عدم دسترسی نگارنده به منابع قابل اعتنا و همچنین کمبود این منابع مزید بر علت است.
ایزدیان گروهی دینی هستند که در کشورهای عراق، ترکیه، ایران، روسیه و منطقه ی مورد مناقشه ی قره باغ زندگی می کنند. همچنین در دهه های اخیر خیل زیادی از این مردم به اروپا و آمریکا مهاجرت کرده اند که بیشتر آنان در کشور آلمان ساکن اند. بیش از نیمی از ایزدی ها در شمال عراق زندگی می کنند و مرکز مذهبی آنان روستای “لالش” در نزدیکی شهر سنجار (شنگال) واقع شده.
زبان ایزدیان کردی و به گویش کرمانجی شمال است. البته در طول تاریخ و به دلیل اذیت و آزارهایی که از ناحیه ی مسلمانان و به ویژه دولت عثمانی بر آنان روا داشته شده، گروه کثیری از آنان مسلمان شده و برخی نیز با اینکه مذهب کهن خویش را حفظ کرده اند، اما برای در امان ماندن از قتل عام و غارت طی نسلهای متمادی به زبان عربی و ترکی سخن گفته و تنها آشنایی آنان با زبان کردی به دلیل کتب مقدس آنان است که به این زبان نوشته شده است. البته شمار ایزدیان غیر کرد زبان بسیار اندک قلمداد می شود.
وجـه تسمیـه واژه ایزدی
ایزدیان خود را “ایزدی”? می خوانند. واژه ی ایزد در اوستا “یزتا” و در زبان پهلوی “یزته” یا “یزت” است که در فارسی و کردی امروز (زبان ایزدیان) “ایزد” به معنی خدا است. گروهی ایزدیان را “یزیدی” و منتسب به یزید بن معاویه و گروهی منتسب به به یکی از خوارج نهروان بنام یزید بن أنَیسه خارجی می دانند. این اشتباه از آن جهت رخ داده که اعراب واژه ی “یزیدی” را که بر گرفته از تلفظ پهلوی آن است، مرتبط با نام یزید در زبان عربی گرفته اند. البته ایزدیان خود نیز به دلیل آزار و اذیت اعراب و تظاهر به عرب بودن در این تحریف بی نقش نبوده اند و یزید ابن معاویه را یکی از مقدسین خود می دانند.
ایزدیان خود معتقدند که از نسل “یزدان” اند. ایشان معتقدند که خدا (شیطان- ملک طاووس) چون می خواسته ملت ایزدی را از دیگر ملل ممتاز سازد، برای “شاهد ابن جراح” پسر حضرت آدم ،که بدون جفت –همشکم- متولد شد، فرشته ای از بهشت فرستاد تا با او ازدواج کند. حاصل این ازدواج پسری به نام “یزدان” است که ملت یزیدی از نسل او هستند.
تاریخچــه
قدمت دین ایزدی به پیش از ورود اسلام به سرزمین کردستان بر می رسد. به درستی پیدایش این دین مشخص نیست. با توجه به شواهد به نظر می رسد که این دین شکلی تحریف شده از مهرپرستی و ادامه ی اندیشه ی زروانی باشد که به دلیل فشارهای فراوان در زمانهای مختلف و به ویژه در دوران ساسانی و اسلامی خود دست به تحریف این دین زده اند و آنچه امروز تحت عنوان دین ایزدی می شناسیم آئینی است که تحت تأثیر مانویت قرار گرفته و عقاید ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشته است. تأثیرات فراوانی نیز از دین یهود و فرقهء “نسطوری” و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در دینورزی ایزدی قابل مشاهده است.
اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود که در کتاب الیَزیدیه و مَنشاء نحلَتِهِم به این مساله اشاره میکند که پیش از قرن ششم هجری قمری نامی از این قوم در تاریخ نیامده بود که این زمان همان زمانی است که شیخ عدی3به میان آنها آمده و طریقهء “عدویه” را در میان آنها بنیان نهادهاست. ابوفراس در کتاب خود که به سال 752ری قمری تالیف شدهاست آنها را به همین نام خوانده است.محقق دیگر، ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی در کتاب الانساب مینویسد :جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دید که یزیدی بودند و در دیههای آنجا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند و گِلی به نام “حال” میخورند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمیدارند و آن را با نان خمیر میکنند و بصورت قرص درآورده و گاه گاه میخورند و آن را “برات” نامند.
یکی از بزرگترین مقدسین ایزدیان شیخ عدی است که مقامی الهی دارد. برخی او را که نام کامل و کنیهاش “شرفالدین ابوالفضائل عدی بن مسافر بن اسماعیل بن موسی بن مروان بن حسن بن مروان” است را منصوب به مروان بن حکم میدانند و در امویت او اتفاق نظر دارند. او را مردی صالح و باتقوا دانستهاند که در بعلبک به دنیا آمدهاست از شام به منطقه سنجار آمده و به انتشار طریقه عدویه پرداخته و توانسته یزیدیها را بدور خود جمع نموده و به خدا پرستی و رعایت برنامه های اسلامی وادار نماید. بعدها در کوهستان حکاری در کردستان و در موصل سکنی گزیدهاست. در این زمان او به “شیخ عدی حکاری” موسوم میگردد.
با تکیه بر مستندات خود ایزدیان: شیخ عُدی بن مسافر در سال 467ری قمری مطابق با 1074لادی در روستای “بیت فار”4 واقع در 37مایلی جنوب “بعلبک” در لبنان بدنیا آمد. پدرش مسافر بن اسماعیل؛ مسلمانی معتقد بود. عُدی بن مسافر پس از گذراندن دوران کودکی، جهت کسب علوم از روستای خویش در لبنان رهسپار بغداد شد. در آنجا بود که با “شیخ عبدالقادر گیلانی” -مؤسس طریقت تصوف قادریه- دوستی صمیمی یافت، شیخ عُدی به زودی به منطقه ای کوهستانی در نزدیکی شهر سنجار رفت و در روستایی به نام “لالش” گوشه نشین شد و به ریاضت و زهد پرداخت.
بسیاری بر این توافق دارند که وی در آغاز ورود به منطقه ی لالش در غاری مسکن گزید و زندگی صوفیانه ای را پایه گذاشت. این سبک زندگی که شیخ عدی پیشه کرده بود بی شباهت به آداب زندگی دیرهای نسطوری پیرامونش نبود. بتدریج مردم بومی منطقه ی لالش که کشاورز و دامپرور بودند و پنهانی پیرو دین کهن خویش بودند، گرداگردش جمع شدند و زُهد او حدیث عام و خاص گردید و تا هنگام درگذشتش در سال557حری قمری (و یا شاید 555 یا558 به کار وعظ و نصیحت مردم ادامه داد. و پس از مرگ همان جا در لالش در همان مکانی که گوشه نشینی اختیار کرده بود، بخاک سپرده شد.
کرامات بسیاری از سوی ایزدیان به شیخ عُدی نسبت داده می شود. مستشرق غربی جان گست که تحقیقات جامعی بر روی ایزدیان انجام داده است، می نویسد: “پس از مرگ شیخ عدی جایگاه او در نزد ایزیدیان چنان بالا رفت که در ابتدا او را یک پیامبر تصور می کردند. پس از مدتی مدعی شدند که او وزیر خداست و اینکه امور زمین و آسمان با تدبیر او انجام می شود و می گویند: حکم آسمان در دست خدا و حکم زمین در دست شیخ عدی است، او شریکی عزیز در نزد خداست که خواسته ی او رد نمی شود، بلکه او روح مقدس و پاک کننده ی جان هاست. اوست که بر انبیاء فرود می آید و حقایق دین و آموزه های دینی را بر آنان وحی می کند.”
جان گست در جایی دیگر از کتاب خود می نویسد: “در میان یزیدیان افسانه ای به این شرح رایج است، آنان معتقد اند شیخ عدی در سن پانزده سالگی به دنبال سرنوشت خود از روستای بیت فار مهاجرت کرد و بعد از گذشت پنج سال در شبی از شبها در زیر سایه ی مهتاب هنگامی که سوار اسب خود بوده به گوری قدیمی و مخروبه می رسد و در برابر آن متوقف می شود، در این هنگام شبحی از دل زمین بیرون می آید و جلوی او می ایستد که به اندازه ی دو شتر بوده و طول دستهایش به هشت پا می رسید و سری همچون گاومیش و پشمی بلند و خشن و چشمانی بزرگ و گرد همچون گاو نر که به رنگ سبز می درخشید و پوستی سیاه و تیره داشته. در این هنگام قبر به اشاره ی آن شبح چنان بزرگ می شود که به ابرها رسیده و شکل مناره به خود گرفته و شروع به لرزیدن می نماید. شیخ عدی درحالی که از ترس آنچه که می دید می لرزید، پایش به آفتابه آبی که نزدیکش بود می خورد. سپس شبح به جوان زیبارویی که دمی سبز رنگ چون طاووس داشته تغییر شکل می دهد و به او می گوید: “نترس، فقط این مناره خواهد ریخت و همه ی جهان را ویران خواهد کرد، ولی تو و کسانی که به تو گوش فرا دهند، آزاری نخواهند دید و شما بر ویرانه ها حکومت خواهید کرد. من ملک طاووس هستم و تو را برگزیدم تا دیانتم را در جهان اعلام کنی.”
پس از درگذشت شیخ عدی بن مسافر، برادرزاده او شیخ حسن بن ابوالبرکات ملقب به تاج العارفین جانشین وی شد. این شیخ حسن مؤلف یکی از دو کتاب مقدس دیانت ایزدان مشهور به مصحف رَش است. در دوره ی او بود که بدرالدین لؤلؤ حاکم موصل از ترس آنکه وی کردهای منطقه را بر علیه او بشوراند، او را گرفته و در بند کرد و سپس دستور داد او را با تسمه ی سیمین خفه کنند.
دکتر محمد التونجی می نویسد: “هنوز هم در میان طوایف یزیدی، کسانی هستند که معتقد اند شیخ حسن بن ابوالبرکات کشته نشده است و روزی باز خواهد گشت و به این امید مال نذری و زکات انباشته می کنند و منتظر بازگشت او هستند. امروزه قبیله ای که اصل و نسب آنها به شیخ حسن (تاج العارفین) می رسد، متولی اداره ی جامعه ی یزیدیان هستند و حفاظت از اصول دیانت یزیدیه و آموزش قوال ها(قاریان مذهبی) را برعهده دارند.”
آرامگاه شیخ عدی بن مسافر و برخی مریدانش در خانقاه وی واقع در روستای لالش برای ایزدیان حکم قبله را پیدا کرده است و ایزدیان در موسمی خاص جملگی به زیارت آن می روند، گرد آن طواف می کنند و با آب چاه مجاور آن غسل می کنند و هر شب سرتاسر آن بقعه را با چراغ های روغن سوز روشن نگه می دارند. بر اساس شریعت ایزدیاتی (ایزدیگری) بر ایزدی واجب است که به هر جایی که می رود یک مشت از خاک تربت شیخ عُدی را همراه داشته باشد.
کتاب های دینی ایزدی
ایزدیان دو کتاب مقدس به نام های جلوه و مصحف رَش (مصحف سیاه) دارند. آنها معتقدند که جلوه از سوی ملک طاووس فرستاده شده و وحی منزل است. ملک طاووس در این کتاب به امر و نهی ملت ایزدی پرداخته و از قدرت ازلی و ابدی و پاداش و مجازاتهای خود سخن گفته است. در مقدمه ی این کتاب آمده : “جلوه قبل از همه ی مخلوقات و آفریده های ملک طاووس وجود داشته است. ملک طاووس این کتاب را بر ملت خود نازل کده است تا پیروان خود را بر دیگران ممتاز گرداند.”
کتاب مصحف رَش حاوی دستوراتی در باره ی اداره ی امور ملت یزیدی و رفتار با غیر یزیدی ها و چگونگی خلق زمین و آسمان ، ملائک و عرش و آدم و حوا است. مصحف رَش ملت ایزدی را نژاد پاک و مقدس معرفی می کند و مادربزرگ شان را بر خلاف سایر انسان ها حوری آسمانی می داند. همچنین در انی کتاب از طوفان نوح و طوفان های دیگر و اینکه هر هزار سال یکی از خدایان به منظور جلوگیری از فساد و اصلاح امور به زمین نازل می شود و قوانین و مقررات لازم را به زبان کردی وضع می نماید سخن رفته است. مسائل مربوط به احکام مذهبی از قبیل طواف سنجق ها ، زیارت مرقد شیخ عدی و چگونگی جمع آوری نذورات و انجام مراسم جسن در اول سال و احکام مربوط به فقرا و غیره در این کتاب آمده است.?
جهان بینی ایزدی
ایزدیان معتقدند خدا نخستین موجودی را که خلق کرد ملک طاووس بوده است. ذات ملک طاووس با ذات خدا یکی است و پس از ملک طاووس شش ملک دیگر قائلند که رابط بین خدا و خلق هستند ولی ملک طاووس اولین ملک محسوب می شود.? در اینجا عقاید زردشتیان در ذهن متبادر می شود که پس از اهورامزدا به وجود خرد مقدس یا اسپنتامینو عقیده دارند که اولین موجود است و بعد از او شش امشاسپند دارند و اسپنتامینو گاهی جــزو امشاسپنـدان محسوب می شود و عده آنها به هفت می رسد و گاهی او را به اعتبار ا لوهیت می نگرند و امشاسپندان شش تا می شوند.
بنا بر رای مستشرقینی مثل هورتن کیش یزیدی نور پرستی است و منشا آن ثنویت ایران قدیم است که به غلبه نور بر ظلمت منتهی می شود.
ملک طاووس اهریمن نیست بلکه تشخص اصل شــر است که دنباله خیــر محسوب می شود. و به این معنی است که شر از لوازم خیر و مخلوف بالعرض است و جزو نقشه آفرینش است. پس ملک طاووس هم از ارکان آفرینش به شمار می رود. ایزیدی ها شیطان را به عنوان معارض و خصم خدا نمی پرستند، بلکه ملک طاووس یا شیطان را ملکی می دانند که هرچند سبب طغیان و سرکشی و مغضوب درگاه الهی شد و به جهنم افتاد ولی ???? سال در آنجا گریست چندانکه هفت خُم از اشک دیدگانش پر شد و آنگاه خدا او را بخشید. ایزیدیان هم مثل بسیاری از پیروان ادیان باستانی اعتقاد دارند که جهان و هرچه در او هست از چهار عنصر اصلی یعنی “آب، باد، خاک و آتش” ترکیب یافتهاست.
مشابه باور ادیان سامی، در باور ایزدیان، خدا انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند؛ و آتش به باور آنها بر گِل ?ممزوج آب و خاک? ارجحیت دارد. از این رو وقتی خداوند از همه فرشتگان بارگاهش ?از جمله ملک مقرب، طاووس? میخواهد که در مقابل ساخته ی دست او -آدم- تعظیم کنند، ملک طاووس (شیطان) از این دستور ایزد سر میپیچد و از همان زمان سر به شورش میگذارد، شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و ایزیدیان آن را شورشی بر حق و از روی حکمت خداوند میدانند و شیطان را لعن نمیکنند و معتقدند که در آخرالزمان او مشمول لطف و بخشش پروردگار خواهد گشت.
محققین و متکلمین اسلامی آنها را بدلیل باور به نسخ اسلام در آخرالزمان، جزو غلاة دانستهاند. ایزیدیها به شیطان یا بقول خودشان ملک طاوس ارادت دارند و چون در کتابهای مذهبی سایر ادیان به شیطان و ابلیس لعن شده، او را ملک طاوس می نامند که رئیس تمام ملائکه می باشد. در فرهنگ اعلام معین آمده است که چون در آن زمان ?یعنى در زمان زندگى شیخ عدى? عادت لعن و سب شیوع داشت “شیخ عدى دستور داد لعن را مطلقا ترک کنند، حتى لعن بر ابلیس را”.
علاوه بر ایزیدیها بعضی از عرفای مشهور، یکتا پرستی ابلیس را ارج می نهند. بقول ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، (ج ? ص ??) ابوالفتوح احمد بن محمد غزالی برادر ابو حامد محمد بن محمد غزالی روزی در بغداد بر بالای منبر گفت: “اگر کسی توحید را از ابلیس یاد نگیرد زندیق است. زیرا او مامور شد که بغیر از خدا را سجده کند ولی نپذیرفت.”
ایزدیان به تناسخ ارواح عقیده دارند و معتقدند انسان چنانچه در جهان نیکوکار و خیر باشد، هنگامیکه میمیرد روحش مجدداً به تن کودکی نیکوکار حلول میکند، اما اگر انسان بدکار و شریری باشد، هنگامیکه روحش آزاد میشود به بدن جانواران و حشرات موذی چون کژدم و مار راه مییابد. به عقیده آنها ارواح دو دسته اند: دسته ی اول؛ ارواح شریره اند که در حیوانات بد جنس حلول می کنند و همیشه در عذابند .دسته ی دوم ارواح پاک هستند که در فضا پرواز می نمایند تا برای مردم زنده اسرار کائنات و مغیبات را کشف نمایند و این ارواح با عالم غیب در تماس دائم هستند.
جامعه ی طبقاتی ایزدی
میرزا شکرالله سنندجی در کتاب تحفه ی ناصری جامعه ی ایزدی را دارای ده طبقه شامل امیر، پسمیر، پیشین امام، باباشیخ، مشایخ، پیر، فقیر، قوال، کوجک و مرید. میداند. جامعه ی ایزدی تا اندازه ای یک جامعه ی کاستی است که تحرک طبقاتی در آن بسیار مشکل، و در برخی طبقات کاملا غیر ممکن است. در برخی منابع نامی از طبقات “پسمیر” و “پیشین امام” نیامده که احتمالا پسمیرها را جزء امرا و پیشین نیز در طبقه ی باباشیخ باشد. ویژگیها و وظایف هر کدام از طبقات به اختصار به شرح زیر است:
امیر: فردی مصون و غیر مسئول است و او را معصوم دانسته و معتقدند که جزئی از خداوند در او حلول نموده و حق قضاوت مطلق بر رعیت خود دارد زیرا او وکیل شیخ عدی است. امیر باید از خانواده ی شیخ عدی انتخاب شود. از وظایف او می توان به تولیت و سرپرستی مرقد شیخ عدی و اداره ی امور مربوط به آن و محافظت از سنجقهای هفتگانه?، دریافت خیرات و نذورات و اداره ی امور املاک موقوفه ی شیخ عدی نام برد. نام امیر فعلی ایزدیان “میر تحسین بگ” است.
پسمیر: پسمیر به کسی گفته می شود که در طبقه ی پائینتر از امرا قرار گرفته اند. امرا در بین ایزدیان تنها با طبقه ی پسمیرها ازدواج می کنند. پسمیرها هم تنها با طبقه ی خود و امرا ازدواج می کنند.
پیشین امام: سومین طبقه ی اجتماعی ایزدی پیشین امام نام دارد که وظیفه ی روحانی دارند. از وظایف عمده ی آنها انجام مراسم دینی و عقد نکاح است.
بابا شیخ: باباشیخ در واقع پیشوای دینی است. وی پرده دار مرقد شیخ عدی است و حفظ سجاده منسوب به شیخ عدی بر عهده ی او می باشد و اوست که ایام روزه و عدد رکعات نماز و نصاب زکات را تعیین می کند. او برخلاف سایر ایزدیان شراب نمی نوشد و چهلمین روز تابستان و زمستان را روزه می گیرد و به هنگام روزه با کسی سخن نمی گوید و با کسی تماسی ندارد.
مشایخ: مشایخ از نسل شیخ عدی دوم، مشهور به ابوالمفاخر هستند. ایزدیان معتقدند که خدای شر (ملک طاووس) دارای قدرت و تسلط فوق العاده ای بر کائنات است و از آنجا که مشایخ می توانند در کار کائنات دخل و تصرف نموده و سیر طبیعت را تغییر دهند، از ارجمندی خاصی در میان ایزدیان برخوردارند. کار دفع شر از طریق تقدیم قربانی و خیرات به پیشگاه ملک طاووس از وظایف مهم مشایخ است.
پیر: پیرهای ایزدی از بین چهار خانواده که به شیخ عدی خدمت کرده اند انتخاب می شوند. پیرها در تمام شئون زندگی ایزدیان دخالت دارند. آنان با خواندن دعا و انجام مراسم مذهبی و استمداد از خاک و سنگ مرقد شیخ عدی و اولیاء بیماران را شفا می دهند و دیوانگان را به سر عقل می آورند و در مراسم کفن و دفن مردگان شرکت دارند.
فقیر: به زاهدان یزیدیه فقیر می گویند. فقرای یزیدیه خرقه ی پشمی سیاهی می پوشند که تا پاره نشود آن را از بدن بیرون نمی آورند. این خرقه از طرف امیر به فقرا هدیه میشود. فقرا کمربندی پشمی به کمر می بندند و حلقه ای مسی به آن آویزان می کنند. همچنین رشته طنابی را هم به گردن خود می بندند. پوشاک ایزدیان مخصوصا حلقه و خرقه دارای قداست است. همه ی مردم ایزدی خواه از طبقات روحانی یا عوام می توانند به مرتبه ی فقیری برسند.
قوال: به کسانی گفته می شود که سرودهای دینی را در مراسم دینی یا در ایام عید می خوانند. غالبا قوالها شعرای محلی خوبی هستند که گویا شیخ عدی به آنها حق انشاء قصیده و مدیحه را داده است و به حفظ اسرار شریعت و حوادث تاریخ ماخوذ نموده و نیز به مصاحبت طاوس ملک مفتخر داشته است.
قوالها طی تشریفات خاص سنجقها را به میان مردم برده و نذورات ایشان را جمع آوری می کنند. و جاروب کردن مقبره شیخ عدی از دیگر وظایف آنان است ، این کارها به طور موروثی به آنان به ارث می رسد و به فرزندان خود رقص دینی و نواختن دف و نی و سرنا و قصاید و سرود می آموزند، آنها با غیر از سلسله خود ازدواج نمی کنند.
کوجک ها: کوجک ها از طبقه ی عوام و غیر روحانی هستند. وظیفه آنان خدمت در مرقد شیخ عدی است. آنها مطیع و تحت امر باباشیخ هستند. ایزدیان معتقدند که کوجکها می توانند رابطه ی معنوی با عالم ملکوت برقرار سازند و از طریق مکاشفه و شهود از اسرار غیب مطلع و باخبر شوند. آنها عالم و بصیر به جایگاه ارواح و مردگان هستند و می دانند که ارواح مردگان در نعمت به سر می برند یا در عذابند.
چنانچه یزیدی به مقام کوجک ها رسید باید بر چهل منبر رفته و چهل چراغ زیارت کنند و قسم بخورند که نسبت به شیخ عدی بن مسافر وفادار باشند و چهل روز روزه بگیرند. در کتاب جلوه، عمل به گفته های کوجکها توصیه شده و آمده است: “به گفته ی خدمتگذاران من عمل کنید واز خدمتگذارانم اطاعت نمائید، به اخبار که از غیب می دهند و از طرف من است باور و ایمان داشته باشید”.
مرید: مریدهای یزیدیه که مردم عوام و گدایان این طایفه هستند، کورکورانه اوامر روسای روحانی خود را انجام می دهند. هر مرد یا زن یزیدی باید پیر و شیخ داشته باشد و صدقات و نذر و نیاز خود را به او بدهد و از وی تعلیم بگیرد.
……………………………………………………………………………………………….
? . Ezidî
? . صیدق الدملوجی، ایزیدیه، ص ?/
? . ایزدیان او را “شیخ ئادی” می نامند.
? . نام فعلی این روستا خربة قنافار است.
? . هفت ملک ایزدی عبارتند از: عزرائیل (ملک طاووس یا شیطان)، دردائیل، اسرافیل، میکائیل، جبرائیل، شمتائیل، نورائیل.
? . مجسمه های برنزی به شکل طاووس که نماد شیطان یا ملک طاووس است.
? . الیزیدیه، ص ???/
برای مطالعه ی بیشتر:
www.en.wikipedia.org/wiki/Yazidi
www.en.wikipedia.org/wiki/Lalish
www.malaezidiyan-berlin.net
www.dasin.net
www.yeziditruth.org
www.lalish.de
www.lalishduhok.org
www.en.wikipedia.org/wiki/Sheikh_Adi_ibn_Musafir
www.yazidi.org
موضوعات مردم شناسی
تگ ها
منبع آگاهانه
کلمات کلیدی:
وصیت
تعارف میکنی اما نگاهت سرد و سرمایی
دلم در پای ساحل می تپد اما نمی آیی
دل ماهی به شط تشنگی افتاده بر ساحل
تن ساحل اسیر ماسه های پست هر جایی
شکایت می کنی ، از دوری اما کاش می دیدی
منم ماهی، تویی ساحل،منم تشنه تو دریایی
بپیچ در ازدحام خود به دور هیچ و راضی باش
کنارم هست گرخالی ، کنارت هست رسوایی
وصیت می کنم در مرگ من، آیینه ات سازند
من و خواب گل مریم تو و تصویر تنهایی
??-??-??
زینت نور
کلمات کلیدی: