در ایران کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه دارد، که نام فرشتگان است. نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست. در هر ماه روزی را که نام روز با نام ماه یکی باشد، جشن می گرفتند. در دی ماه، در ایران کهن، چهار جشن، وجود داشت که امروز از این چهار جشن تنها شب نخستین روز دی ماه، یا شب یلدا را جشن می گیرند، یعنی آخرین شب پاییز، نخستین شب زمستان، پایان قوس، آغاز جدی و درازترین شب سال را.
یلدا از نظر معنی معادل با کلمه نوئل از ریشه ناتالیس رومی به معنی تولد است و نوئل از ریشه یلدا است. واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است. ولادت خورشید (مهر و میترا) و رومیان آن را (ناتالیس انویکتوس) یعنی روز (تولد مهر شکست ناپذیر) نامند.
اجداد ما این شب را تا به صبح به جشن و پایکوبی به گرد آتش، میپرداختند، برخوانی الوان از میوههایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و به مینشستند. این میوها هر یک بار معنایی نمادین با خود دارد: هندوانه که قاچهای مدور میخورد چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است. انار هم صندوقچه دانههای مروارید سرخ که خود نماد تناسل نسل و زایش است و شب چرههایی که با شکستن آن شادی را با خود به همراه میآورد و دمی همه را از حرف زدن باز میدارد.
پایان فصل خزان و فرارسیدن سرما و دگرگونی رنگ زمین از زردی خزان به سفیدی عشق و محبت را ایرانیان از دیرباز در شبی بلند و مهربانگرامی میدارند. جای جای ایران زمین به عنوان سرزمینی کهن با کولهباری مملو از آیینهای هزاران ساله، "یلدا" بلندترین شب سال را به گونهای خاص و برگرفته از آیینها و سنتهای بومی منطقه به صبح میرسانند.
آیینهای شب یلدا گرچه در گذر ایام دستخوش تغییراتی شده اما همچنان در سنتهای مناطق مختلف کشور مورد توجه قرار دارد. هرچند که زندگی ماشینی و گرفتاریهای روزمره، موجب ایجاد فاصله میان مردم ایران با سنتها و آیینهای گذشته شده، اما هنوز هم جلوهها و نمادهای از سنتهای ویژهای از ایران باستان در ایامی مانند شب یلدا و نوروز به چشم میخورد. نکته زیبا و بیادماندنی بلندترین شب سال در این است که همه ایرانیان اعم از فارس، ترک، کرد، لر، بلوچ و عرب، شب یلدا را شب جشن، شادی، دور همنشینی، مهرورزی، دوستی و صداقت میدانند. آنچه در این میان و برگزاری آیینهای ویژه شب یلدا جالب است شباهتهای جشن کریسمس به یلدا است، مورخان میگویند این جشن گرچه متعلق به مسیحیان است اما در اصل از ایران باستان و آیین"مهر"(میترائیسم) گرفته شده و به همین دلیل، با دی و شب یلدای ایرانی همزادی و اشتراکات فراوان دارد.
زمان "کریسمس" اکنون نیز میان شاخههای مختلف مسیحیت اعم از ارتدوکس، کاتولیک و پروتستانها، متفاوت است و هریک، مبنایی را برای آن تعیین کردهاند گرچه همگی به سالروز تولد "مهر" (میترا) - خدای پاکی- در ایران باستان نزدیکند. با یلدا واپسین ساعات خزان گذر میکند و صدای پای زمستان با سوزی سرد اما نوازشگر به گوش میرسد. خیانها شلوغ و پر رفت و آمد است انگار نفس گرم شب یلدا و دور هم نشستن، سوز سرما را از یاد برده است.
•شب یلدا در خراسان به "شب چله" معروف و دارای پیشنیه دیرینهای است و مردم در این شب با شرکت در شب نشینیهای طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات سعی در بهتر گذراندن طولانیترین شب سال دارند. مردم این منطقه برای استقبال نخستین روز از سردترین فصل سال تا آنجا که توان مالی دارند، در خرید میوههای مخصوص شب یلدا مانند هندوانه، انار و خربزه کوتاهی نمیکنند. بردن هدیه به خانه عروس با عنوان "شب چلهای" از دیگر مراسم شب یلدا در استان خراسان به ویژه مناطق جنوبی این استان است. در این شب برای دخترانی که به تازگی نامزد شدهاند، از سوی خانواده داماد، هدایایی فرستاده میشود و خانوادههای عروس و داماد دور هم جمع میشوند. در این شب افراد با جمع شدن در خانه بزرگ فامیل، خواندن شعر و داستان، خوردن شیرینی، آجیل و انواع تنقلات، بلندترین شب سال تا پاسی از شب بیدار میمانند.
یکی از آیینهای ویژه شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم "کف زدن" است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به "بیخ" مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام "تغار" میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام "دسته گز" مایع مزبور را آنقدر هم میزنند تا به صورت کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف کند. کف آماده شده با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.
• اما در استان اصفهان نیز از قدیمالایام آیینهای ویژهای وجود داشته که کم و بیش هنوز هم ادامه دارد. به باور اصفهانیهای قدیم، زمستان به دو بخش "چله" و "چلهکوچیکه" تقسیم میشد که موعد چله از اول دیماه تا ?10?بهمن بود اما "چله کوچیکه" از دهم بهمن آغاز میشد و تا سی بهمن ادامه داشت. البته آیین برگزاری شب چله در اصفهان به دو نام"چله زری" (ماده) و"عمو چله"(نر) تقسیم میشود زیرا از گذشته تاکنون همه موجودات و اشیاء را بر اساس جنس مذکر و مونث تقسیم میکردند. اصفهانیها دوشب را به عنوان شب چله برپا میکردند و آیینهای مخصوص به این شب را به جا میآوردند. آیین شب چله در شهر اصفهان خانوادگی برگزار میشده است و خانوادههای اصفهانی با پهن کردن سفرهیی با عنوان "سفره شب چله"، این شب را گرامی میداشتند. هندوانه بهعنوان نمادی کروی که برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب میشود، بهعنوان مهمترین میوه بر سر سفره چله قرار میگیرد. از دیگر بخشهای این آیین در اصفهان قدیم پهن کردن تمام البسه و رخت خوابها در هوای آزاد بویژه در مقابل خورشید با هدف خوش آمدگویی به "عمو چله" و "چله زری" بوده است.
• در استان کرمانشاه نیز که از شهرهای باستانی و کهن ایران زمین است، شب یلدا از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار است و همواره با مراسم زیبا و با شکوهی همراه است. مردم استان کرمانشاه براساس آیینی کهن در این شب بیدار میمانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجیل خوردن با مادر جهان در زادن خورشید همراهی و همدردی کنند. میوههایی نیز دراین شب خورده میشود که به گونهای نمادی از خورشید است مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سیب سرخ و یا لیموی زرد، قصههایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، حکایت حسین کرد شبستری و خواندن اشعار زیبا و دلنشین شامی کرمانشاهی در گذشته نقل مجالس شب یلدا در کرمانشاه بود. آن روزها افراد فامیل بنا بر رسمی دیرینه به خانه بزرگترین فرد فامیل که معمولا پدر بزرگ و مادر بزرگ بودند میرفتند و با تکاندن برفهای زمستان از لباس هایشان در گرمای آرامش بخش کرسی فرو میرفتند. افراد فامیل بر سر یک سفره باهم شام میخوردند و بر روی سفره مخصوص این شب خوردنیهای متنوعی چیده میشد.
خوردنیهایی از قبیل آجیل، راحت الحلقوم، مشکلگشا، شیرینی محلی دست پخت مادر بزرگها به خصوص نان شیرینی معروف "نان پنجرهای، کاک و نان برنجی"، و میوههایی چون انار، سیب و هندوانه که نگین این سفره بود. یکی از آداب زیبایی که شب یلدا در استان کرمانشاه وجود دارد گرفتن فال حافظ است که مردم با اعتقادات خاص خود رهنمودهایش را چراغ راه مشکلات خود در زندگی قرار میدهند. هچنین دختران دم بخت با این کار از باز شدن بخت خود در آن سال خبری میگرفتند.
• مردم استان زاهدان نیز بر اساس یک سنت دیرینه در شب یلدا در خانه بزرگ قوم خویش گردهم میآیند و به قصههایی که پدربزرگها و مادر بزرگها برایشان نقل میکنند گوش میدهند. برگزاری جشنها و نشستهای خانوادگی همراه با گروهی از اعتقادات اسطورهای، شبی خاطرهانگیز را برای خانوادههای زاهدانی به خصوص کودکان و نوجوانان فراهم میکند. گفتن قصه، گرفتن فال حافظ، بازیهای دستهجمعی نظیر گل یا پوچ و بیان لطیفه و خاطره رااز سرگرمیهای شب یلدا در این منطقه عنوان کرد.
• استان آذربایجانشرقی نیز به عنوان یکی از خطههای زرخیز ایران زمین برای زنده نگه داشتن این شب بیادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند که به پارهای از آنان اشاره میشود. اکثر مردم آذربایجان در شب یلدا "چیلله قارپیزی" (هندوانه چله) میخورند و معتقدند با خوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمیکنند. در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی رسم بر این است که کسانی که نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود "خوانچه" طبق میفرستند و اقوام در هر چه بهتر بودن این خوانچهها کمک میکنند. محتویات خوانچهها عبارتند از شیرینی، پرتقال، سیب، انار، هندوانه، آیینه و پارچه که با پولک و تور تزیین میشود. هنگام غروب، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایکوبی میپردازند. سپس طبقهای آماده را بر سر افرادی که معین شده قرار داده و روانه خانه عروس میکنند و مادر عروس پس از تحویل طبقها، هدایای مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به آنها میدهد. فردای این شب مادر دختر تمام طبقها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت میکند. همچنین علاوه بر فرستادن سهم چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج زوج های تبریزی، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را که شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یک قواره پیراهنی باکفش و چادری روانه منزل آنها میکند.
در آذربایجان سابقا که ارتباطات به این آسانی نبود از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه در تور میگذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان میکردند تا در هوای آزاد خراب نشود و یا اینکه در کاه قرار میدادند. هندوانه مهمترین خوراک شب چله مردم آذربایجانشرقی است. اغلب مردم در این شب برنج، مرغ و آش شیر پخته و بعد از شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا (گندم برشته با شاهدانه)آجیل، لبو، هویچ، حلوای گردو انواع میوه، خربزه، هندوانه و خشکبارهایی چون انگور، بادام و سنجد میل میکنند. ریشسفید خانواده در حالیکه با چاقو هندوانه را میبرد، میگوید قادا بلامیزی بو گئجه کسدوخ (بلایای خودمان را امروز بریدیم) در تبریز پوستهای میوه و اشغالها را در آب روان ریخته و این رفتار را خوب و خوش یمن میدانند. بعد از خوردن تنقلات و میوه در سابق بزرگان خانواده به نقل حکایات و داستانهایی از حماسههای ملی این سرزمین نظیر، اصلی و کرم، بایاتی خواندن و ضربالمثل پرداخته و تا پاسی از شب به صحبت و گفت و گو مشغول میشوند. زنان معمولا تا پایان چله کوچک خانه تکانی نمیکنند و اعتقاد دارند اگر در طول این دو چله کسی خانه تکانی کند، چله او را نفرین میکند و اگر چله کسی را نفرین کند به نکبت و بدبختی گرفتار میشود.
• اما آیین شب یلدا در استان مرکزی از دیرباز در سه شب متوالی با عناوین شب "چلهبزرگه"، "چله وسطی" و "چلهکوچیکه" برگزار میشده و خویشان و دوستان سفرهای از مهر را میگشودند و از هر دری سخنی میگفتند. یکی از آیینهای ویژه یلدا، در استان مرکزی دیدار و بزرگان و سالخوردگان فامیل بوده است. در شبهای چله افراد فامیل در همایشی صمیمی دور کرسی چوبی جمع میشدند و به قصههای بزرگترها گوش میدادند. زنان و دختران روستایی در گرگ و میش شبهای چله در تکاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا میکردند و برای گذران ساعات خوش در کنار فامیل لحظه شماری میکردند. آنان در سینیهای قدیمی مسی در فضای دوده گرفته آشپزخانههای قدیمی، انواع میوه و تنقلات به ویژه هندوانه، انگور، تخمه و نخودچی کشمش، و خرما را مهیا میکردند.در این شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شکر در پای سفره، همگان در کنار هم، از شادیها و غمها، موفقیتها، اعتقادات، امیدها و بیمهاشان میگفتند. بزرگترها و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستانهای کهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل میکردند.
در شب یلدا، بزرگترها با کودکان هم بازی میشدند،"پر یا پوچ"دزد بازی و مشاعره از جمله بازیهایی است که در شب چله در مناطق مختلف استان مرکزی با مشارکت همه اعضای خانواده رواج داشت. این رسومات تا 50? سال پیش در شهر اراک و سایر مناطق استان مرکزی به شکلی فرا گیر وجود داشت اما اکنون به ندرت میتوان چنین جلوههایی را به چشم دید.
• یلدای تهران قدیم نیز با میوههای تازه فصل پاییز، میوههای خشک شده تابستان آجیل مخصوص، شیرینی و هندوانه به صبح میرسید. تهرانیان قدیم در همه اعیاد خود سنت حسنه جمع شدن افراد خانواده در منزل بزرگتر خانواده را منظور میداشتند و همه فرزندان خانواده در منزل مادر و پدر جمع میشدند. از سنن یلدای تهران، صرف میوههای تابستانی از جمله هندوانه است که به دلیل نزدیکی این مراکز کشاورزی با تهران، میوه هندوانه در خوراکیهای شب یلدای تهرانیان قرار گرفته است. آجیل شب یلدا نیز از دیگر مصروفات تهرانیها است که ترکیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه اهالی تهران قدیم به خواص گوناگون میوههای خشک شده است که با عنوان " آخشیج "(تضادها) کاربرد داشته است. ولی تهرانیها شب یلدا را همه ساله جشن میگیرند تا سنتهای زیبای قدیم در لابلای زندگی مدرنیته شهرنشینیشان حفظ شود.
• مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. به عقیده بزرگترها آوردن میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرخ فام که به "شب چره" معروف است، همراه با خوراکیهای دیگر شگون داشته و زمستان پر برکتی را نوید میدهد. در بعضی مواقع که مادر بزرگها در آوردن تنقلات تاخیر میکنند کوچکترها شعر "هر که نیارد شب چره - انبارش موش بچره" سر میدهند، که مادربزرگ در آوردن "شب چره" تعجیل میکند. در این شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشگلکشا و انجیر خشک، شب نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند. به عقیده مادر بزرگهای قزوینی اگر دراین شب ننه سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مراوریدش پاره شود تگرگ میآید. یکی دیگر از آداب و رسوم "شب یلدا" فرستادن "خونچه چله" از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی هندوانه، خربزه، سیب، به با تزئینات خاصی فرستاده میشود.
• از جمله آیینهای شب یلدا در خراسان شمالی آن است که خانوادهها در این شبنشینی شب یلدا تفالی نیز به دیوان حافظ میکنند که اینکار هم معمولا توسط بزرگ خانواده صورت میگیرد. آنان دیوان اشعار لسانالغیب خواجه شیراز را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال و مراد دل خود را از او طلب میکنند. بازگویی خاطرات، قصهگویی پدر بزرگها و مادر بزرگها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانوادهها دلپذیرتر میکند. یکی دیگر از سنتهای کهن شب یلدا، چله بردن برای خانواده عروس است. با فرا رسیدن شب چله مردهای جوان طبقهای آراسته میوه، شیرینی و کلهقند تزیین شده را به رسم هدیه به خانه عروس جوان میبرند. این طبقهای هدیه که معمولا مسی است و روی آن با سفرههای قرمز گلدوزی شده پوشانده شده، پر از ظرفهای بزرگ میوه پیچیده در زرورقهای رنگین با گل و نوارهای مواج میشود.
مردانی این طبقها را بر سر گذارده و در پی یکدیگر با شادی و پایکوبان راهی خانه عروس میشوند. خانواده دختر نیز به پاس قدردانی و به رسم یادبود لباسو یاقطعه پارچهای را برای خانواده داماد، در سینی خالی شده هدایا میگذارند. اگر قبل از شب چله برف باریده باشد برخی از مردم شهر و روستا در این شب با خوردن برف شیره، با شیرین کردن کام با معجونی از بارش زمستانی، با سردی زمستان آشتی میکنند. همچنین بزرگترها با دادن حلوا قلقلی از کوچکترها پذیرایی میکنند. حلوا قلقلی از کوبیده شدن مغز گردو، بادام، کنجد و دیگر دانههای روغنی تهیه و سپس در شیره انگور نیز خوابانده میشود. اما برخی از افراد کهنسال و نیز آشنایان به فرهنگ مردم در خراسان شمالی همه این آیین و مراسم را بهانهها و ترفندهایی برای گردهم آمدن خانوادهها، بجای آوردن صله ارحام و رفع کدورتهای احتمالی بین خویشاوندان میدانند. آنان بر این باورند که پیشینیان در هر فصل به بهانهای سعی میکردهاند تا اقوام را جمع کرده و صلح، صفا و صمیمیت را در بین آنان حکمفرما کنند.
کلمات کلیدی:
این هم یک شعر کودکانه زیبا در خصوص شب یلدا
تقدیم به بچه های سنین مهد کودک، پیش دبستانی و دبستان
سی ام آذره و یک شب زیبا
یه شب بلند به اسم شب یلدا
شب شب نشینی و شادی و خنده
شبی که واسه ی همه خیلی بلنده
همه ی اهل خونه خوشحال و خندون
آجیل و شیرینی و میوه فراوون
شب قصه گفتن و یاد قدیما
قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما
شب یلدا که سحر شد، فصل پاییز دیگه میره
جای پاییز رو زمستون می گیره
ننه سرما باز دوباره برمی گرده
کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده
شاعر: خانم مهری طهماسبی دهکردی
کلمات کلیدی:
اساماسهایویژهشبیلدا
یلدا را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم
شب یلدا، این شب زایش مهر و میترا، شب پیدایش نور و روشنائی
بر تو ای ایران و ای ایرانی تبار مبارک باد
.
.
.
باور به نور و روشنایی است، که شام تیره، از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد
یلدایتان مبارک
.
.
.
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق
شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد
.
.
.
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشینیم
و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها
یلدایتان رویایی... روزهایتان پر فروغ، شبهایتان ستاره باران!
.
.
.
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست
تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم
تا فردایی روشن راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک!
.
.
.
شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهار زندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان از سنت ایرانیان است
.
.
.
یلدا، دختر سیاه موی بلند بالا، یادگار نام وطن
میوه پائیز ایران و عروس زمستان، در راه است
او را بر سفره مهر بنشانیم و با نسل فردا پیوندش دهیم
ایرانی بودن را فراموش نکنیم. یلدا مبارکباد
.
.
.
شب یلد ا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه، هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
شب یلدا مبارک
.
.
.
شب یلدا شب بزم و سرور است
شبی طولانی و غمها بدور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه
بساط خنده و شادی چه جوراست
.
.
.
تو دلداری چو من دیوونه داری
تو مجنونی چو من بی خونه داری
شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست
اگه تو یخچالت هندونه داری !
.
.
.
بدو که روز کوتاهه
پائیز آخر راهه
هندونه رو آوردی؟
جوجه هاتو شمردی ؟
زمستون میشه فردا
مبارک باشه یلدا !
.
.
.
همه لحظه های پایانی پاییزت
پر از خش خش آرزوهای قشنگ
یلدا مبارک
.
.
.
در آغاز زمستان هرگز زمستانی مباد، بهار آرزوهایت
یلدا مبارک
.
.
.
شده یلدا مقارن با محرم
نمی دانم بخندم یا بگریم
مبارک، تسلیت عید و عزاتان
پس از شادی بخور یک ذره هم غم!
.
.
.
سهم من از شب یلدا شاید
قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگی ست
غم هایم بلند همانند شب یلداست
.
.
.
شب یلداست
دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس
دلم در اوج رفتن رو به شمعی سوخت و من نالان
کنار سفره ای از عشق خالی
شبی مایوس و سرگردان دارم امشب
.
.
.
به صد یلدا الهی زنده باشی
انار وسیب وانگورخورده باشی
اگر یلدای دیگر من نباشم
تو باشی وتو باشی وتو باشی
پیشاپیش یلدات مبارک
.
.
.
مهم نیست هندونه ی شب یلدات شیرین نباشه
یا انارات ترش از آب دراد
یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه
یا چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه
مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه
.
.
.
لبی سرد و دلی افسرده داریم
به سر افکار تیپا خورده داریم
رسد پایان پاییز و از آغاز
هزاران جوجه ی نشمرده داریم !
.
.
.
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد
یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
یلدای خوشی را برایت آرزو می کنم
.
.
.
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛
ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است
.
.
.
شب یلدا عزیزه هندوانه
اگرچه ترش و لیزه هندوانه !
بهایش را چو پرسیدم ز یارو
بگفتا هیس ! جیزّه هندوانه !
.
.
.
فریاد کشیده هر دو جیبم جانسوز
با دیدن نرخ هندوانه دیروز
یلدا تو کمی دیر تر امسال بیا
یارانه برای تو ندادند هنوز !
.
.
.
لبی سرد و دلی افسرده داریم
به سر افکار تیپا خورده داریم
رسد پایان پاییز و از آغاز
هزاران جوجه ی نشمرده داریم
.
.
.
رفتم شب یلدا به سراغ حافظ
تا حال مرا کند برایم محرز
گفتم که شود بهتر از این احوالم ؟
دیوان به زبان آمد و گفتا هرگز !
.
.
.
از غم به جان آمد دلم درمان ندارد
شام غریبان را سحر امکان ندارد
امشب شب مهتاب و یلدا با هم آمد
تکرار تلخ ماجرا پایان ندارد
.
.
.
رویت به سرخی انار شبت به شیرینی هندوونه
خنده ات مثه پسته و عمرت به بلندی یلدا
.
.
.
آخر پاییز شد، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !
بشمار، تعداد دل هایی را که به دست آوردی
بشمار، تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی
بشمار، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی
فصل زردی بود، تو چقدر سبز بودی ؟
جوجه ها را بعدا با هم میشماریم ...
.
.
.
با سلام، اگر در صحت و سلامت به سر می برید،
لطفا به این شماره پیامک خالی بفرستید
طرح سر شماری جوجه های آخر پاییز!
.
.
.
یلدا شب پیوند دل و خاطره است
دیدار من و برف لب پنجره است
یلدا شب هندوانه و فال و غزل
کار دل من بی تو ولی یکسره است ...
.
.
.
شما را گر شب یلدا بلنده
مرا لیست طلبکارا بلنده
از اول شانس و اقبالم کج افتاد
زمانه ناقلا با من لج افتاد
اگرچه بخت من چون شام تاره
در اون بالا ندارم یک ستاره
ولی هندونه ام در شام یلدا
سفیدیش بود چون شیر گاوا
انارم ترش و گردوهام پوچه
و چشمان زنم افسوس لوچه
بود آجیل تلخ و سیب ها کال
و قطعاً می شود وارونه ام فال
خلاصه در شب یلدای بنده
بود اوضاع و حالم باب خنده
.
.
.
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه با ما
دل خوش باشه نصیبت
غم بمونه واسه فردا
.
.
.
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.
یلدایتان مبارک
کلمات کلیدی:
یلــدا، بلندترین شب سال در راهست ...
ایرانیان قدیم شادی و نشاط را از موهبت های خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیده های اهریمنی می پنداشتند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا و سنت های دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است که ایرانیان پس از رهایی از بیدادگری و ستم به شکرانه بازیافتن آزادی، جشن برپا می ساختند و پیروزی نیکی بر بدی و روشنایی بر تاریکی و داد بر ستم را گرامی می داشتند.
شب یلدا نیز یکی از این موارد است. در دوران کهن، شب مظهر تاریکی و تباهی و وحشت بوده و اغلب سعی می کردند که شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد. تا پلیدی و تباهی در آن راه نیابد. شب یلدا طولانی ترین شب ها است. یعنی تسلط تاریکی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی می کاهد و چون فردای این شب روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولانی می شود، ایرانیان تولد دوباره خورشید را که مظهر روشنایی است، جشن می گیرند.
یلدا اولین شب زمستان است که براساس رسوم قدیم ایرانیان در این شب مردم در کنار هم جمع شده و با میوه و خشکبار خاصی که ویژه شب یلدا است آن را جشن میگیرند. از جمله میوههایی که در این شب میهمان خانهها میشود، علیرغم این فصل میتوان به هندوانه و انار اشاره کرد. هرچند مردم ایران، امسال در حالی به استقبال شب یلدا می روند که قیمت انواع خشکبار افزایش 100 درصدی داشته و قیمت هر کیلوگرم هندوانه از مرز 4 هزار تومان عبور می کند، اما از آنجا که از دیرباز برخی ایرانیان میگفتند اگر در شب یلدا هندوانه خورده نشود، شگون ندارد، از اینروست که فقیر و غنی حتی اگر میوه دیگری نخرند اقدام به خرید هندوانه در این شب خاص میکنند.
شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند. چون شب یلدا بدون تردید از آیینهای دیرینه و پر معنای ایرانی است که در آن سنت پسندیده صله رحم زنده میشود و باید به هر طریق ممکن آن را پاس داشت ... در ادامه ایمیل مجموعه ای از اس ام اس های شب یلدا را حضور شما دوستان تقدیم می کنیم :
کلمات کلیدی:
شایـعه پـایـان جـهان در شـب یـلدا !
دروغی که هر چند سال یکبار رواج مییابد ...
شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در محافل اجتماعی مطرح شده است اما کارشناسان علمی و مذهبی هیچ توجیهی برای این شایعه را منطقی ندانسته و این شایعه را ترفندی برای بهره گیری های برخی افراد از جهل مردم می دانند.
در این رابطه حتی مدت هاست شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر سال 2012 همزمان با شب یلدا در ایران در وبلاگ های مختلف و شبکه های اجتماعی مطرح می شود و هر روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرد. البته از سوی کارشناسان علمی و به خصوص سازمان فضایی ناسا این شایعات تکذیب شده و حتی ناسا آن را شایعه ای مضحک دانسته است.
قضیه به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر سال 2012 برای نخستین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره ای به نام "نیبیرو" که سومری ها آن را کشف کرده اند، در حال حرکت به سوی زمین است. ابتدا گفته می شد که این فاجعه در ماه می 2003 رخ می دهد و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد، زمان موعد به دسامبر 2012 تغییر کرد و به تقویم باستانی "مایا" که تحول بزرگ در زمستان سال 2012 را پیش بینی کرده بود، ربط داده شد، به همین دلیل هم تاریخ 20 دسامبر به عنوان روز موعود پیش بینی شد.
در مورد این شایعه سازمان جهانی ناسا این موضوع را مطرح کرد که نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین چیزی را پیش بینی نکرده است.
در گزارش ناسا آمده است، اصلاً تراز به خط شدن گیتی وجود ندارد و حداقل تا چند دهه آینده چنین هم راستایی رخ نمی دهد و حتی اگر هم چنین پدیده ای اتفاق افتد، تأثیر آن بر زمین بسیار ناچیز است. به عنوان نمونه، در سال 1962 چنین هم ترازی رخ داد و 2 مورد دیگر هم در سال های 1982 و 2000 اتفاق افتاد. در هر دسامبر هم زمین و خورشید با مرکز کهکشان راه شیری هم تراز می شوند، اما این یک رخداد سالانه است که هیچ تبعاتی هم ندارد.
پایان عصر جاهلیت و آغاز عصر دانایی
قسمت عمدهای از شایعه مربوط به پایان آمدن دنیا را به منجمها نسبت دادهاند در صورتی که منجمها حرفی در این زمینه نگفتهاند و این مسئله توجیه علمی ندارد. برخی میگویند بر اساس تقویم مایا وقتی یک روز در سه دور این تقویم مشترک باشد آخر دنیاست، در صورتی که تقویم مایا سه دور مختلف دارد که امکان مشترک بودن یک روز در این سه دور در بعضی سالها اتفاق عجیبی نیست.
همترازی خورشید و مرکز کهکشان و زمین نیز که برخی به عنوان توجیه علمی پایان دنیا بودن اعلام میکنند هم هر سال اتفاق میافتد.
تئوریهایی که برای این شایعه مطرح کردند اصلاً جدی نیست ولی یکی از پیشبینیهای آنها میتواند به واقعیت نزدیک باشد که این تئوری میگوید در 21 دسامبر 2012 و پس از آن سطح آگاهی مردم جهان بالا میرود و مردم با ابعاد معنوی و روحانیت بیشتر آشنا میشوند.
اینکه عصر جهل به پایان برسد و عصر روشنایی، دانایی و خرد آغاز شود مسئله امیدوارکنندهای است و اصلاً ترسناک نیست. پس قرار نیست چیزی نابود شود ولی برخی کشورها نظیر کشور روسیه در شبکههای تلویزیونی خود به طور مداوم برنامههایی را به عنوان پایان دنیا پخش میکنند که این مسئله فقط سبب ترس و افسردگی در مردم میشود.
حتی از نظر مذهبی نیز این مسئله توجیه ندارد زیرا در قرآن هم بیان شده که کلید تمام اسرار در دست خداست و کسی از زمان ظهور امام زمان(عج) و قیامت اطلاعی ندارد. از آنجا که غیر از خداوند بزرگ هیچ کس نمیتواند پایان جهان را پیشبینی کند بنابراین اینگونه دروغها از نگاه باورهای اسلامی منسوخ بوده و غیرقابل قبول است ولی متأسفانه برخی جوانان کماطلاع ما نیز این شایعات را پذیرفته و دچار اضطراب میشوند.
البته در کشور ما نسبت به اروپا و آمریکا، این اشخاص تعداد کمی دارند در حدی که قابل توجه نیست ولی رسانهها باید در این زمینه اطلاع رسانی و شفاف سازی کنند در حالیکه در این زمینه بعضی رسانهها با این شایعه پراکنی همصدایی میکنند ...
مشهورترین آخرالزمان های نیم قرن اخیر !
چند سالی است که شایع شده جهان در 21 دسامبر 2012 / 1 دی 1391 به پایان میرسد. در ابتدا هم شما دوستان دلایلی را در رد این شایعه از نظر گذراندید؛ اما از آنجا که برخی هنوز اصرار دارند این واقعه قطعی است، در اینجا مروری میکنیم بر چند مورد مشهور از پیشگوییهای آخرالزمانی که در همین نیم قرن اخیر اتفاق افتاده است :
2012/1391 : پیشگویی مایاها
مایاها تقویم بسیار پیچیدهای دارند که بر خلاف تقویمهای شمسی و میلادی (و قمری یا هر تقویم شناخته شده دیگری) با پایان یک سال تمام نمیشود، بلکه دورهای چند هزار ساله دارد که از قضای روزگار در 21 دسامبر 2012 به پایان میرسد. چنین شایع شده که پیشینیان مایاها این زمان را تاریخ قطعی پایان دنیا پیشبینی کرده بودند که با مجموعهای از بلایای طبیعی طومار عمر بشر را در هم خواهند پیچید، اما بازماندگان این قوم نظر دیگری دارند و این تاریخ را تنها پایان دوره فعلی تقویم مایا میدانند که با فرا رسیدن آن، طولانیترین تقویم بشری یک دوره خود را به پایان خواهد رساند و دوره دیگری آغاز خواهد شد.
کل این دوره تقویم مایا که "تقویم طویل" نامیده می شود، 5126 سال طول میکشد. دوره فعلی این تقویم در 11 آگوست 3114 پیش از میلاد آغاز شده و در روز 21 دسامبر 2012 به پایان میرسد. ولی نکته جالب اینجاست که خود دانشمندان مایا بر سر اینکه در این تاریخ تقویمشان به پایان میرسد، تفاهم ندارند. نظر اکثریت این است که پایان این دوره تقویم در روز 13.0.0.0 است که مقارن با همان 21 دسامبر 2012 است، اما اقلیتی هم بر این باورند که این دوره در تاریخ 20.0.0.0 به پایان میرسد که در حوالی سال 8000 میلادی خواهد بود. بنابراین اگر 22 دسامبر / اول دیماه از خواب بیدار شدید و دیدید هیچ اتفاقی نیفتاده، میتوانید تا سال 8هزار میلادی منتظر بمانید.
2011/1390 : سیاهچاله شتابدهنده بزرگ هادرونی
برخی از منتقدین شتابدهنده بزرگ هادرونی واقع در سرن (آزمایشگاه هستهای اروپا در مرز سوئیس و فرانسه) پیش از راهاندازی این شتابدهنده از این میترسیدند که شروع به کار آن عوارض ناشناختهای برای بشریت داشته باشد. از جمله آن عوارض، تشکیل یک سیاهچاله بود که میتوانست کل کره زمین را ببلعد و در خود فرو ببرد. فعلا که چند سال از شروع به کار این شتابدهنده میگذرد و هیچ چیزی در داخل محوطه این شتابدهنده گم نشده است! تا ببینیم فردا چه خواهد شد.
2003/1382 و 2012/1391: برخورد با سیاره نیبیرو
نیبیرو سیارهای است فرضی که پیشبینی شده بود در سال 2003/1382 با برخورد به زمین آخرالزمان را رقم میزند. وقتی این اتفاق نیفتاد، نظریهپردازان ایدههای آخرالزمانی خیلی ساده این زمان را با سال 2012/1391 و پایان تاریخ سومری ترکیب کردند و به انتظار نشستهاند که در دسامبر 2012/1391 و همزمان با انقلاب زمستانی، نیبیروی خیالی به زمین نزدیک شود و این پیشبینی به واقعیت بپیوندد.
کتیبههای باستانی سومری از مردمان سیاره دیگری در منظومه شمسی به نام نیبیرو حکایت میکنند که به روی زمین آمده و نسل بشر را بر روی زمین بنیان نهادند. مشکل اینجاست که هیچ اخترشناسی تاکنون چنین سیارهای را نه در منظومه شمسی و نه در ستارگان نزدیک خورشید ندیده است. یک بار در می 2003/اردیبهشت 1382 قرار بود این سیاره فرضی به زمین برخورد کند، اما گویا تنها کسی که باید این پیشبینی را جدی میگرفت، صدام حاکم وقت سرزمین سومر بود که در آن سال با حمله امریکاییها، طومار حکومتش درهم پیچید.
نکته مثبت در مورد طرفداران نیبیرو این است که آنها بسیار انعطافپذیر و امیدوارند. بار اول گفتند که پایان دنیا بین 2003/1382 و 2011/1390 خواهد بود و اکنون از فاصله زمانی 2011/1390 تا 2015/1394 حرف میزنند. در سال 2015/1394 هم بالاخره میشود یک زمان دیگر را اعلام کرد. به قول معروف دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.
2000/1379 و ماجرای Y2K
در سال 1999/1378 دنیا که تازه چند سال بود که وارد عصر کامپیوتر شده بود، با مشکلی کاملا جدی مواجه شد. با سال 2000 چه باید کرد؟ مشکل اینجا بود که بیشتر برنامههای کامپیوتری آن دوران برای نمایش سال فقط از دو رقم استفاده میکردند، به این ترتیب سال 1999 با دو رقم 99 و سال 2000 با 00 نشان داده میشد. ترس از این بود که کامپیوترها با رسیدن به این تاریخ دچار مشکل منطقی شوند و با عقب رفتن ناگهانی تقویم (یعنی از 31/12/99 به 1/1/00) خروجی پیشبینی نشدهای داشته باشند. شاید برای یک کامپیوتر عادی نتیجه این اختلال چندان مهم نباشد، اما وقتی بدانیم که کامپیوترهای کنترل کننده موشکهای بالستیک و تسلیحات اتمی امریکا و روسیه هم دچار همین مشکلات بودند، قضیه جدیتر میشود. به هر حال این تاریخ هم گذشت و مشکلی پیش نیامد.
2000/1379 و بازگشت مسیح
گروهی از مسیحیان نیز در این بین از دید دیگری به سال 2000/1379 مینگریستند. آنها با تکیه بر متون مذهبی تاریخی مسیحیت، اعتقاد داشتند که پس از سپری شدن دو هزاره، دوره فرمانروایی مسیح بار دیگر فرا رسیده و در این سال مسیح یک بار دیگر ظهور خواهد کرد. مسیح نیامد اما در ایالات متحده، یک متعصب مذهبی مسیحی به نام جرج بوش پسر، با تقلب در انتخابات ایالت فلوریدا رئیسجمهور شد و به کمک یک متعصب مذهبی دیگر به نام اسامه بن لادن، با خوانش غلط از کتب مذهبی، به مدت بیش از یک دهه دنیا را درگیر جنگ و کشتار بیگناهان کرد.
1992/1371 و بازهم بازگشت مسیح
در دوم نوامبر 1992/ 11 آبان 1371، کلیسای "میسیون روزهای پیشروی" در کره جنوبی منحل شد. دلیلش هم این بود که لی جانگ ریم موسس این گروه، چند ماه قبل از آن پیشبینی کرده بود که در روز 28 اکتبر همان سال مسیح بازخواهد گشت. صدها و شاید هم هزاران نفر اموال خود را فروختند، خانوادههای خود را ترک کردند، کار خود را رها کردند و حتی از ارتش فرار کردند. مسیح را که میدانیم در این تاریخ هم نیامد، اما چه بر سر آقای کشیش آمد؟ او به زندان رفت، ولی نه به خاطر پیشبینی اشتباهش، بلکه برای کلاهبرداری. آقای ریم، 4 میلیون دلار از پولهای خیریه را به جیب زده بود؛ اما وقتی قضیه جالبتر میشود که بدانید که این کشیش متقلب380 هزار دلار از این مبلغ را در جایی سرمایهگذاری کرده بود که تا 6 ماه پس از زمان ادعایی بازگشت مسیح به باردهی نمیرسید.
1990/1369: آخرالزمان اتمی
الیزابت کلیرپرافت، یک رهبر مذهبی مسیحی بود که در اواخر دهه 1980/1360 به پیروان خود گفت که خود را برای آخر الزمان آماده کنند. آخرالزمان اختراعی وی قرار بود در سال 1990/1369 و با یک جنگ اتمی رخ دهد، ولی از آنجا که مسئولین کنترل جنگافزارهای اتمی پنج قدرت اتمی آن روز جهان (ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، انگلیس، فرانسه و چین)، از او و پیروانش عاقلتر بودند، امروز همه ما زنده هستیم و در حال خواندن این مطلب.
1982/1361: رویای یک کشیش
پت رابرتسن، کشیش نامداری است که جمع کثیری از مسیحیان متعصب آمریکا چشم به دهان او دارند. او در روز 9 ژوئن 1982/18 خرداد 1361 به شنوندگان شبکه سخنپراکنی مسیحی (CBN) که خودش تاسیس کرده بود، گفت که آرماگدون (نبرد نهایی خیر و شر در داستانهای مسیحی) نزدیک است و همه شرایط ان فراهم شده است. صدالبته مسیح نیامد ولی رابرتسن به کار خود ادامه داد.
1955/1334: پیشبینیهای بانوی خانهدار
در سال 1954/1333، یک بانوی خانهدار امریکایی 54 ساله به نام دوروتی مارتین با ادعای ارتباط با فضای بیرون، پیشبینیهای وحشتناکی در مورد آینده مطرح کرد که بدترین آنها، زیر و رو شدن زمین در سال 1955/1334 بود. سال 1955 رسید و نه زمینلرزه بزرگی در آمریکا رخ داد و نه آتشفشانی فوران کرد. نتیجه امر، بستری شدن دوروتی در یک کلینیک روانی بود تا از اتهام ترویج اغتشاش در امان بماند؛ اما نه به خاطر این مورد! دلیل بستری شدن دوروتی مارتین، پیشبینی دیگری بود مبنی بر اینکه در شب سال نو 1955/1333، فضاییها او و همسایگانش را با خود به آسمان خواهند برد تا از مصیبت در امان بمانند. نتیجه این پیشبینی، ازدحام جمعیت زودباور در اطراف خانه وی در آن شب بود. فضاییها آن شب نیامدند؛ شاید به این دلیل که دیدند فضاپیمایشان جای کافی برای این همه آدم را ندارد و به کل از نابودی زمین منصرف شدند!
و اما رکورددار جهانی آخرالزمان: هارولد کمپینگ
هارولد کمپینگ، یکی دیگر از کشیشان صاحبنام امریکاست که او هم مانند رابرتسن طرفداران زیادی در بین معتقدان مذهبی مسیحی این کشور دارد. آقای کمپینگ اما رکوردی دارد که در نوع خود بینظیر است: او تا همین امروز سه مرتبه پایان دنیا را پیشبینی کرده است: اولین بار در سال 1994/1373 که قرار بود در تاریخ 6 سپتامبر آن سال دنیا به پایان برسد. اما نه عمر دنیا تمام شد و نه روی هارولد کمپینگ. البته 18 سال طول کشید تا یک بار دیگر او جرات کند و چنین ادعایی را مطرح کند. این بار قرار شد که در روز 21 می 2011/ 1 خرداد 1390 دنیا تمام شود و 200 میلیون مسیحی به آسمان رفته و با خداوند دیدار کنند و بعد از این صعود بزرگ، زمین به گوی عظیمی از آتش تبدیل شده و با نابود کردن باقی جمعیت زمین، خود نابود شود. آن تاریخ هم گذشت و دنیا نابود نشد، اما هارولد با گذشت چند روز دوباره وارد صحنه شد و با اعتماد به نفس مخصوص به خود اعلام کرد که پایان دنیا قطعی است، فقط در تاریخ اشتباه شده و به جای 21 می، در روز 21 اکتبر 2011 / 1 آبان 1390 دنیا تمام میشود. صدالبته که آن تاریخ هم گذشت و نه تنها اتفاقی نیفتاد بلکه هنوز هم دنیا برای ماندگاری خود ادعاها دارد.
هر چند حرف و حدیث ها در این رابطه زیاد است ولی به همین مختصر اکتفا می کنیم
و تصاویری جالب و گرافیکی از شبیه سازی پایان دنیا را حضور شما دوستان تقدیم می کنیم ...
گاهی خداوند درها را قفل می کند و پنجره ها را می بندد !
چه زیباست فکر کنیم طوفانی در راه است؛
و خداوند نمی خواهد آسیبی به ما برسد ...
کلمات کلیدی:
والپیپـر و اس ام اس های ویـژه ایـام محـرم
با سلام و ضمن عرض تسلیت ایام شهادت اسطوره ی مکتب عشق و آزادگی، حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران وفادارش، حضور یکایک مسلمانان سوگوار و همراهان ارجمندم ، و با این امید که عزاداری همگی شما دوستان مورد قبول حضرت حق قرار گیرد، تعدادی والپیپر و مجموعه ای از اس ام اس های ویژه ماه محرم رو به شما عزیزان تقدیم می کنم که امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره و این بنده ی سراپا تقصیر رو از دعا فراموش نکنید.
برای مشاهده هر تصویر در سایز بزرگ و والپیپری بر روی آن کلیک کنید
جهـت دانـلود تـمام تصاویـر ایـن ایمیـل با سایـز بـزرگ و والپیپری ، اینـجـا کلیـک کنیـد
اس ام اس ویژه ایام محرم
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نــوحه و چــه عــزا و چــه مــاتم است
باز این چه رستخیز عظیــم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
ای وجودت عشق را معنای حسین
عالمی یک قطره تو دریا حسین
پرسیدم ازحلال ماه: چرا قامتت خم است؟
آهی کشید و گفت: که ماه محرم است!
گفتم: مگر که چیست محرم؟
با ناله گفت: ماه عزای اشرف اولاد آدم است!
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
آبروی حسین به کهکشان می ارزد
یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست
گفتا که حسین بیش از آن می ارزد
محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید
دوباره شور عاشورا به پا شد
حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد
ای به دل بسته، قدری آهسته
کن مدارا با، زینب خسته
یا حسین مظلوم
یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن
تموم حاجتا رو همه از اون می گیرن
بین دو نهر آبه، یه سرزمین خشکه
شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عطر مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه
سینه زن حسینه، یل ام البنینه
دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین
تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین
السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
کربلا لبریز عطر یاس شد
نوبت جانبازی عباس شد
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست
علم فاطمه دست قلم عباس است
فرشتهها از امشب صبوی غم مینوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه میپوشن
عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است
عالم همه قطره و دریاست حسین
خوبان همه بنده و مولاست حسین
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش
از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی
و ایام پژمردن گلستان فاطمه تسلیت باد
کلمات کلیدی:
از خداوند برای درگذشتگان این زلزله غفران الهی مسئلت نموده و به ملت شریف ایران، مردم خوب آذربایجان و علی الخصوص بازماندگان آنها تسلیت عرض می نمائم.
کلمات کلیدی:
دستان پرنوازش بهار، طبیعت خفته را از خواب بیدار می سازد، و زمین و درخت رازهای رنگارنگ و عطرآگین خویش را نثار نگاه ما می کنند. در سال جدید خورشیدی، سبزی، شادی، کامیابی، بهره وری، اثربخشی فعالیتها و بهروزیتان را از درگاه ایزد منان آرزومندم.
باز کن پنجره ها را، که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می گیرد،
و بهار،
روی هر شاخه، کنار هر برگ،
شمع روشن کرده است.
همه ی چلچله ها برگشتند،
و طراوت را فریاد زدند.
کوچه یکپارچه آواز شده است،
و درخت گیلاس،
هدیه ی جشن اقاقی ها را،
گل به دامن کرده است.
باز کن پنجره ها را ای دوست!
هیچ یادت هست،
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
هیچ یادت هست،
توی تاریکی شب های بلند،
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه ی گل های سپید،
نیمه شب، باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟
حالیا معجزه ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین!
و محبت را در روح نسیم،
که در این کوچه ی تنگ،
با همین دست تهی،
روز میلاد اقاقی ها
جشن می گیرد.
خاک، جان یافته است.
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره ها را...
و بهاران را باور کن!
کلمات کلیدی:
بخوان به نام پروردگارت که آفرید. همان که انسان را از خون بسته اى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمىدانست، یاد داد.
نام : محمد
لقب : مصطفی
کنیه : ابوالقاسم
نام پدر : عبدالله
نام مادر: آمنه
تاریخ ولادت : 17 ربیع الأول
مدت امامت : 23 سال
مدت عمر : 63 سال
تاریخ رحلت : 28 صفر (11 ق)
کلمات کلیدی: