شهد نور خورشید
مادرم دوش بمن ظرفی داد
توی آن ساغر رویائی نور
مادرم گفت: بنوش
کودکم نور بنوش
نور شهد خورشید.
مادرم را گفتم:
ظرف این نور کجاست؟
سینه اش را بدهانم بگذاشت
بوسه ای داد و بگفت:
ظرف این نور زپستان خداست
باید تاکید کرد که تنها در جوامعی که زنان با مردان برابر و شاید رنان
قدر و احترام بیشتری دارند می توان شاهد ارتقاء فرهنگی اجتماعی اقتصادی و
سیاسی یک ملت بود. فقط مادران فهمیده و آزاد هستند که کودکان آزاده می
زایند
کلمات کلیدی:
خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر ، تسلیت باد .
چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد
به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد . . .
(سوره ی کوثر ?? نقطه دارد)
نمایان شد ز خط آتش و دود / که جرم فاطمه حب علی بود
پس از زهرا علی بی همزبان شد / اسیر امتی نامهربان شد . . .
عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهرائیم . . .
کدامین شب از آن شب تیره تر بود / که زهرا حایل دیوار و در بود
شبی کاندر هجوم تیغ بیداد / سرت را سینه زهرا سپر بود . . .
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم / مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند / ما منتظر شفاعت زهرائیم
یتیمان جز دو چشم تر ندارند / به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد / که طفلان علی مادر ندارند
آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند .
خون است که روی خاک خشت افتاده است
داغ است به قلب سر نوشت افتاده است
خیزید و فرشته را به بیرون ببرید
آتش به در باغ بهشت افتاده است
.هر سینه که دوستدار زهراست / آشفته و بی قرار زهراست
گنجینه ی هفت آسمان ها / در سینه ی خون نگار زهراست
از شرح کرامتش همین بس / عالم همه وامدار زهراست
تا که نامت بر زبان آمد ، زبان آتش گرفت / سوختم چندان که مغز استخوان آتش گرفت
حیدر آمدخاک همچون باد ، گرم گریه شد / خواست تا غسلت دهد ، آب روان آتش گرفت
نگاه سرد مردم بود و آتش / صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل / هجوم قوم هیضم بود و آتش
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
الهی داد از این دل داد از این دل
کنار قبر زهرا کرده منزل
بگو زهرا زجا خیزد ببیند
که اشک دیده کردخاک او گل
چنان داغت دلم غمناک کرده / که دست من تو را در خاک کرده
بجایت زینب مظلومه تو / غبار غم ز رویم پاک کرده
.سوز دل کنم گریه برایت / که دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم / بیادم آورد آن ناله هایت
اگر محور به هر امکان علی بود / ولی بر فاطمه مهمان علی بود
کنار تربتت مظلومه زهرا / سر شب تا سحر گریان علی بود . . .
<>
کلمات کلیدی:
هرروزتان نوروز نوروزتان پیروز
Gott Nytt Persiskt År ! Glad Noruz!
2011 / 1390 / 5235 / 3736
با درود فراوان
|
|
|
کلمات کلیدی:
به منا سبت روز جها نی زن !
در آغاز کلام روز جهانی زن را به زنا ن رنج دیده وستم کشیده وطنم و تمام زنا ن دنیا تبریک گفته و مبارزات آزادیخواهانه
شا نرا در راه بدست آوردن حقوق حقه شان خواهانم .
ای زن وقتی خشونت و تظلم قد مش را بر زمین میگذارد روشنای رنگش را می بازد پس اگر سیلاب نیستی دریا باش و اگر مهتاب نیستی چراغ باش تا که رهنمایی دیگران باشی .
میدانی که درخت کالبد زن پُرغوغا ست که در ته سینه اش محفوظ است ؟
آیا همه میدانند که جسارت و شهامت و برده باری زن مانند لبه ی تیغی است که بغض ها و کدورت ها را میدرد ؟
پس این تصور هر زن است که در پرتو روشنا یی سپیده ها سایه های شب سرد شسته میشود همانست که تو ای پرستوی زیبا که از کوچه ی افلاک پریده
و آمده یی پس تو همان گمشده یی استی که ترا با کم نامیت در یافته اند براستی که تو تهداب گذار جامعه و فرهنگ تحمل استی .
زنی نشسته به شمع میگوید : من و تو در یک گناه و یکسان میسوزیم پس تقصیر در چیست ؟ گناه من و تو اینست که به دیگران روشنایی میبخشیم .
زنان کشور ما مانند شمع سوخته و قطره قطره چکیدن گرفته و یا چکیده یی از سینه یی روزگار بوده که به مشت موم مبدل شده ودرخاک توده ها و شوره زار
ها بشکل مجسمه های بی روح دیده میشوند .
آیا میدانند که روز هشتم مارچ بنام روزجهانی زن توسط زنان آ گاه و با درک برگزار شده و از دور افتاده ترین کشور های جهان از زنان محروم و نادار که
از حقوق شان محروم و بیخبر اند یاد آوری میشود ، آری باید همه بدانند .
من زنم
منم زاده ی انسان
و انسا نیتم
و تربیت دهنده یی در هر زما ن
که از مرز کهنسا ل آبشارا ن
در غرش دریا ها و گردش زمین
و در همه صخره ها نام مرا خوانند
من زمینم که به گرد خود
میچرخم
از دوران و گرد ش من و
گرداب ها بر تافته و
آتشفشانها برق جسته و
آرام ، آ رام بسوی ساحل
آرامش میروند
دانی که
من از بازار تار و خفقان
و از غروب سوزان
نسوخته ام
نعره هایم بسوی شهر روشن
سوی لانه های نورانی
سوی کبوتر ها
که یاد گاران من اند
نشانی دارم از آ نان
که به بلندی ها رفته و در پرواز اند
من دانم که زنم
آه ای ابر های آغشته به آب
دانی که قا یق من
در چهار راهیی سینه ام
لنگر انداخته
من کیی استم تا حال مرا نشناخته اید
من زنم
در انتظار روزم من که
در برابر فواره های تظلم
به پا خیزم و من هیچگاه
در مد خود غرق نشده ام
نمی میرم
من
آ یا سُرب گشته اید ؟
که هرگز موم نمیشوید
میخواهید دنیا را منفجر سازید
نامم را میدانید
کیی استم من که تا حال مرا نشناخته اید
من زنم
نام من نام هزاران شهر است
روز و شبم را در جاده ی بی پناه
گذرانده ام
وقتی چشمانم باز شد
خود را در بند قفس بدیدم
هیچ دانید
پایان این روز و چنان شب را ؟
من کیی استم و چی میخواهم
بال و پر رنگین
که به برج سحر در پرواز آیم
جامه ی فخر پوشم و
از دل و درون دریا بیرون آمد ه
نگاهم را میان تپه ها و آسما نها دوزم
و رنگ سیاه را از سپید و
سرخ را از نیلی تشخیص دهم
دانی که من زنم
هراسی از بند ندارم
هزاران ، هزار مثل من
در این زمان ، بیزمان اند
و در بی پناهی بی پناه اند
ما همه زنان
اگر خواهید حما سه ی ما را شنوید
به چشمان ما نگاه کنید
میخواهیم به آ رزو هایمان برسیم
اگر حال نه و امروز نه و فردا نه
دانم من
آری پس فردا و فرداهای دیگر رسیدنی است
با تقدیم حرمت « بلقیس مل »
کلمات کلیدی:
عید سعید اضحی تبریک
کلمات کلیدی:
لحظه ی تحویل سال1389 هجری خورشیدی ، همزمان با 5234 پارسی باستانی و 3735 زرتشتی
برابر است با شنبه 20 مارس 2010 میلادی ساعت 18 و32 دقیقه و 13 ثانیه به وقت سوئد
(برابر با ساعت 21 و 02 دقیقه و 13 ثانیه به وقت ایران است. )
نوروز
آیا می دانید که چرا ایرانیان ، در هر کجا که زندگی کنند ، نوروز باستانی را جشن می گیرند؟
نوروز یادگار مادران و پدران ماست که از عهد باستان تا به امروز جشن گرفته می شود .
مردم هند و اروپایی که ایرانیان هم جزو آنان هستند از دیرباز خورشید و آب را گرامی می داشتند و به اهمیت این دو در زندگی پی برده بودند . آنها عاشقان نور و پاکی بودند و برای هر کدام از این دو، فرشته ای در نظر گرفته بودند . مهر که به زبان پهلوی نیز مهر و به زبان فارسی باستان میتره نامیده می شود، نماد خورشید نور و روشنایی بوده و آناهیتا نماد یا مظهر پاکی و پاکدامنی بوده است.
قرار دادن شمع و آب در سفره هفت سین نماد مهر و آناهیتا ا ست .
می گویند اولین نوروز چهارشنبه ای بوده که با آغاز ماه قمری مصادف شده است. مردم شب چهارشنبه شاخه های خشک را جمع آوری کردند و آتش زدند تا رفتن زمستان و آمدن بهار را جشن بگیرند.
گفتن " زردی من از تو سرخی تو از من " هنگام پریدن از روی آتش در شب چهارشنبه سوری ، به معنی آرزوی سلامتی کردن و نشانه ی امید به آینده است .
سیزده بدر ( شب چهاردهم ) که شب چهاردهم ماه هم بود ، یادگار اولین نوروز می باشد.
هر کدام از سین هایی که سر سفره گذاشته می شود معنی خاصی دارد :
سیب نماد شادی،
سنجد نماد عشق ،
سبزه نماد باروری و سرسبزی،
سیر نماد سلامتی ،
سرکه نماد حرکت و جنبش در زندگی ،
سکه نماد ثروت و
سنبل نماد زیبایی و طراوت بهار است.ایرانیان با جشن گرفتن نوروز نه تنها شادی و سلامتی روحی و روانی خود را پایدار می کنند ، بلکه با انجام کاری دسته جمعی روحیه همبستگی و همیاری خود را نیز تقویت می نمایند.
بیا که نوروزه
بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 )
لباس نو به تن بکن تا بچینیم هفت سین
نگاه بکن به دامنم که کرده ام چین چین
سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 )
بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 )
سیب و بیار سبزه رو بزار تو سفره ی هفت سین
سنبل و بیار سرکه رو بزار ، تو سفره رو بچین
بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 )
سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 )
سیر و بیار سکه رو بزار تو سفره ی هفت سین
سنجد و بیار آینه رو بزار ، تو سفره رو بچین
سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 )
بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 )
آب و بیار شمع و بزار تو سفره ی هفت سین
تخم مرغ رو بیار شیرینی رو بزار، تو سفره رو بچین
سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 )
بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 )
بیا بیا نگاه بکن به سفره ی هفت سین
بیا بیا تو دوست من کنار من بنشین
سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 )
بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 )
شعر از : گروه ترانه های کودکان
کلمات کلیدی:
روز پیوند قلبها مبارک
تحفه یک عکس نسبتآ قدیمی
یک خلبان نظامی زن ایرانی سال 47
کلمات کلیدی:
حسرت گرفته باز حصار مدینه را غم تیره کرده است دیار مدینه را
داغ عزاى حضرت صادق فکنده باز با اشک و آه ما, سر و کار مدینه را
مدینه در سوگ تو گریست و فوج فوج مردم غمگین و سوگوار, سالروز رحلت رسول خدا (ص) را به یاد آورند.
رحلت تو, داغى سنگین بود و به خاک سپردنت داغى سنگین تر, سیل اشک از دیدگان جارى بود, تشییع کنندگان, ناباورانه در پى جنازه مطهرت به سوى بقیع رهسپار شدند و مدینه تعطیل شد و هر خانه اى ماتمکده اى حزن آلود!
آرى ... اى امام صادق (ع)
معصومى بودى که در بقیع به خاک آرمیدى, آیا تشییع کنندگانت میدانستند که چه کوه عظیمى را بر دوش
میکشد? خوشا بر خاک بقیع که پیکر پاک تو را در برکشید.
.
.
.
وقتى با تابش مهر درخشان فضایل تو, مجالى براى خودنمایى شب پره ها نمى ماند, ...
آرى در آن شرایط, روشن بود که خفاشان کور سو, نگذارند فروغ فروزانت جلوه گرى کند.
و اینگونه بود که تو, در عین شهرت و اعتبار و نفوذ و محبوبیت, همچنان مظلوم بودى, و مظلومى اى امام صادق (ع )....
تو ناصر حقایق, دچار منصور دوانقى بودى, آن باطلى که لباس حق پوشیده و جامه خدمت و خلافت به بر کرده بود تا رعیت را در هیات شبانى بفریبد و گرگ ایمان و جان آنان شود.
شهادت تو, نشانى از مظلومیت خط اهل بیت بود. و باید به حق گفت که تو امام صادقان و صادقى از امامانى ..
شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) را به تمام شما شیعیان و پیروان آن حضرت تسلیت عرض می نمائیم.
ار ارسالی دوستان
کلمات کلیدی:
سلام سلام سلام
خوبید خوشید سلامتید؟
بچه ها امروز روزتولدشه , پس همه با هم:
...
خب به همین مناسبت تاریخ تولدم رو می گم:
من متولدم خرداد ?? ... برو جلو...........جلوتر...........اِ برو دیگه.............................اِ زرنگی؟ دیگه بیخیال سالش شو لطفا...
کلمات کلیدی:
به گزارش خبرنگار فارس، آیتالله العظمی محمد تقی بهجت فومنی در اواخر سال 1334 ه.ق. در خانوادهای دیندار و تقوا پیشه، در شهر مذهبی فومن واقع در استان گیلان، چشم به جهان گشود.
هنوز 16 ماه از عمرش نگذشته بود که مادرش را از دست داد و از اوان کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید.
آیتالله العظمی محمد تقی بهجت فومنی آخرین بازمانده از شاگردان آیتالله العظمی سید علی قاضی بود
RE: آیتالله العظمی بهجت مرجع تقلید شیعیان به ملکوت اعلی پیوست!!
آیتالله العظمی بهجت مرجع تقلید شیعیان به ملکوت اعلی پیوست!! |
کلمات کلیدی: