مهندس شاه امیر فــــروغ | 2008-10-14 | |
بسم الله الرحمن الرحیـــم
به بهان? جشنِ مهرگان یا ( میترا کانا )
اعیاد و جشن های آریانای باستان
تتبــع و نگارش از : مهندس شاه امیر فــــروغ
در « گـــاتها » ایــن سروده های اکثراً مذهبیِ زرتشت ، در کتـــابِ مقدسِ آریانای باستان یعنی «اوستا» یا نخستین سروده های نظمی جهان ، به سرود? زیبایی بر می خوریم که در ارتباط با کشورداری و عدالت ، مردم سالاری و آزاد منشی ، آزادگـــی و ایمان ، همچنیــن مبارزه علیه ظلم و زور ، ستم و تذویر ، بدکنشی و دروغ و ... چنین سروده شده :
« از تو می پرسم ای اهورا ! چه چیز است سزای آن کسی که از برای سلطنتِ بد کنشی و دروغ پرستی ، در سعی و تلاش است ؟ آری سزای آن بد کنشی کــه جز آزارِ ستــــوران و کارگرانِ دهقان ، کارِ دیگری ندارد ، هرچند از این بدبختان هرگز آزاری به او نمی رسد .»
و در جای دیگر از همین قطعه ، می خوانیم :
« هیچیک از شما نباید به سخنان و حکمِ این دروغ پرستِ بد کنش گوش فرا دهید زیرا که او خان و مان و شهر و دهِ تان را دچارِ احتیاج و فساد خواهد ساخت ، پس او را با نیروی سلاح از خویش برانید . »
( آهنو گات - یسنا 31 قطع? 16 )
«یسنا »در لغت به معنی پرستش ، ستایش ، نماز ، جشن و در اصطلاح نامِ یکی از بخش های پنج گان? « اوستـــا » و مهم ترین بخش آن میباشد که شاملِ 72 فصل است و در مراسم آیینی آنرا به گویش می گرفتند .
در قطع? فوق از « کارگرانِ دهقان » نام برده شده ، حقیر بدین باورم که منظورِ زرتشت از بکار گرفتنِ این واژه ، نشان دادنِ مظلومیتِ کشاورزانِ کارگری است که در زیریوغِ ظلم و زورِ «دهقان» یا «دهگان» که همانا صاحبِ زمین و مالکِ ده بودند ، بــه زراعت می پرداختند.
بعد از مقدم? کوتاهِ فوق ،به بررسی اعیاد و جشن های آریـــانـــای باستان می پردازیم :
در این مورد نخست باید در مورد کیش و آیین سرزمینِ آریــانــای قرنِ دهمِ قبل از میلادِ مسیح و ظهورِ زرتشت روشنی انداخت .
آیینِ « زرتشتی » یا « زردشتی » آیینی است کـــه زرتشت از خانواد? « سپیتمه » موجد آنست دراین کیش اهورا مزدا خدای بزرگ و اهریمن روانِ خبیث است . سه رکــنِ مهم این آیین را منش نیک ، کــردار نیک و گفتار نیک تشکیل می دهد ، همچنین در این کیش ، اعتقاد به جهانِ آخرت ، صراط ، میزان ، داوری ، بهشت و دوزخ آشکار است .
با مطالع? تاریخ گذشت? سرزمینِ مان آریانا ، میبینیم که بلخِ قرن دهم پیش از میلاد ،شاهدِ ظهورِ زرتشترا و به وجود آمدنِ اثرِ با ارزشِ « اوستا » میباشد که در این اثر به واژه ها و مطالبِ کلیدی زیر بر می خوریم :
1 - واژ? « اهورا » یا « اهورا مزدا » :
اهورا مزدا که به آن « هور مزدا » ، « هرمزد » ، « اورمزد » ، « ارمزد » ، «هرمز» و « هورمزد » نیز گویند ، خدای بزرگِ آریانای باستان ، در کیش زرتشتیان بوده و خالقِ زمین و آسمان و دیگر آفریدگان می باشد که «امشاسپندان» و « ایزدان » نیز آفرید? اویند. او در عینِ قدرت و دانش ، منبعِ خیر و راستی و تقدس و تقوا می باشد .
2 - واژ? « امشاسپند » :
در آیینِ زرتشت ، امشاسپندان به هفت اله? ارجمند و مقربِ اطلاق میشود که عبارت اند از « بهمن » ، « اردیبهشت » ، « شهریور » ، « اسپندارمذ » ، « خرداد» و « امرداد » .
در آغازِ پیدایش آیینِ زرتشت ، در رأسِ این شش الهه ، سپنتا مینو یعنی « خردِ مقدس » قرار داشت ، بعدها « اهورا مزدا » را بجایش قرار دادند و گــــاه نیز بـجای اهورا مزدا
« سروش » را جای داده اند .
3 - واژ? « ایزد »:
در دینِ زرتشتی « ایزد » به فرشتگانی اطلاق میشود که از جهتِ رتبه ، دونِ « امشاسپند » هستند . تعداد این ایزدان بسیار است و به دو بخشِ « مینوی » و « جهانی» تقسیم میشوند .
4 - واژ? « سروش » :
در کیشِ زرتشتی ، به یکی از ایزدان که در روز رستاخیز به امرِحساب و میزان گماشته میشود ، « سروش » گویند . این ایزد بندگان را راهِ فرمانبرداری می آموزد ، همچنین وی مؤکلِ روز هفدهمِ هر ماهِ خورشیدی یعنی « سروش روز » است .
بر میگردیم به معرفی اهورا مزدا و امشاسپندان دیگر یعنی شش اله? مقربِ درگاهِ وی و اعیاد و جشن های مرتبط با این فرشتگان :
اول - دی « آفریننده » :
صفتی است که بر« اهورا مزدا »اطلاق میشود و نام دهمین ماه از سال شمسی و روز های هشتم ، پانزدهم و بیست و سوم از هر ماهِ خورشیدی را بدین نام یعنی « دی » یاد کنند و برای اینکه این سه روزِ موسوم به « دی » با هم اشتباه نشوند ، نام هر روز را با نام روز بعد بپیوندند یعنی روز هشتم را « دی به آذر » ، روز پانزدهم را « دی به مهر » و روز بیست و سوم را « دی به دین » گویند .
« دین » یکی از ایزدان در کیش زرتشتی و مؤکل بر روز بیست و چهارم از هر ماهِ خورشیدی یعنی « دین روز » میباشد .
دوم- بهمن « امشاسپندِ نیک منش » :
دومین روز از هر ماهِ شمسی و یازدهمین ماه خورشیدی یا دومین ماهِ زمستان را بنام این امشاسپند یعنی « بهمن » نامگذاری کرده اند .
« بهمنجه » یا « بهمنگان » جشنی است که در « بهمن روز » یعنی دومین روز از ماهِ بهمن ، به واسط? توافقِ اسم روز با اسم ماه ، در آریانای باستان برگزار میشد .
سوم - اردیبهشت « امشاسپندِ بهترین راستی » :
سومین روز از هر ماهِ خورشیدی و دومین ماه از هر سالِ شمسی که در میان? فروردین و خرداد قرار دارد ، بنام این امشاسپند یعنی « اردیبهشت » نامگذاری شده است .
« اردیبهشتگان » جشنی است که در روز سوم ماهِ اردیبهشت در آریانای باستان برپا می شد و این بنا بر قاعده یی بوده که چون نام روز با نام ماه موافق آید آن روز را جشن می گیرند مانند ( فروردینگان ،خردادگان ، مهرگان ، ... ) .
چهارم - شهریور « چهارمین فرشت? مقرب » :
روزِ چهارم از هر ماهِ خورشیدی و ششمین ماهِ شمسی یعنی آخرین ماه تابستان را به نام این امشاسپند ، « شهریور » نام نهاده اند .
« شهریورگان » جشنی است که در « شهریور روز » یعنی چهارمین روز از ماهِ شهریور و با توجه به توافق نام روز با نام ماه ، در آریانای باستان برپا می داشتند .
پنجم - اسپندارمذ « امشاسپندِ بردباری و فروتنی » :
پنجمین امشاسپند که در آیین زرتشتی ، نمایند? بردباری و سازش اهورا مزدا و واسط? بینِ آفریدگار و آفریدگان است ، « اسپندارمذ » نام دارد .در جهان خاکی نگهبانی زمین با اوست و روزِ پنجم از هر ماهِ خورشیدی و ماهِ دوازدهم شمسی را که امروز به آن « اسفند » گویند بنام این الهه ، « اسپندارمذ » نام نهاده اند .
جشنی که در« اسپندارمذ روز» یعنی روز پنجمِ ماهِ اسپندارمذ ، برپا میشد «اسپندار جشن»نام داشت . ابوریحان بیرونی گوید در آریانای باستان این جشن به زنان مخصوص بوده است و در این روز زنان از شوهران خود هدیه می گرفته اند ، از این رو به جشن مژده گیران نیز معروف بوده است .
ششم - خرداد « ششمین فرشت? مقرب » :
یکی دیگر از امشاسپندان ، « خرداد » میباشد که ششمین روز از هر ماهِ خورشیدی و سومین ماهِ شمسی یا آخرین ماهِ بهار را به نام این الهه ، نامگذاری کرده اند .
« خردادگان » جشنی است که در « خرداد روز » یعنی روز ششم از ماهِ خرداد ، برپا می شده .
هفتم - امرداد « اله? مردن و در گذشتن » :
روز هفتم از هر ماهِ خورشیدی و ماهِ پنجم از هر سال شمسی را بنام این امشاسپند ، «امرداد» نام نهاده اند .
« مردادگان » جشنی است که در « امرداد روز » یعنی هفتمین روز از ماهِ امرداد آنرا جشن می گرفته اند .
اکنون میپردازیم به معرفی ایزدان و جشن های مرتبط با آنان :
الف - آذر :
آذر نام ایزدی است در آیین زرتشتی که روز نهم از هر ماهِ خورشیدی و ماهِ نهم از هر سالِ شمسی را بنام این ایزد ، « آذر » گفته اند .
« آذر جشن » به جشنی گویند که در « آذر روز » یعنی روز نهم از ماهِ آذر برپا می نمودند و در این روز آریایی های باستان به زیارت آتشکده ها می رفتند .
ب - آبان :
نام فرشته یی است که مؤکل بر « آبان روز » میباشد و روز دهم هر ماهِ خورشیدی و ماهِ هشتم از هر سالِ شمسی را بدین نام یاد کنند .
« آبانگان » نام جشنی است که در « آبان روز » یعنی روز دهم از ماهِ آبان در آریانای باستان برپا میشد .
« آبانگاه » به روز دهم فروردین ماه گویند و در تاریخ آمده اگر در این روزباران ببارد آبانگاهِ مردان است و مردان به آب درآیند و اگر باران نبارد ، آبانگاهِ زنان باشد و ایشان در آب شوند و این عمل را بر خود مبارک دانند .
ج - تیر :
فرشته یی است که مؤکل بر « تیر روز » میباشد و روز سیزدهم از هر ماهِ شمسی و ماهِ چهارم از هر سالِ خورشیدی را بدین نام یاد نمایند .
« تیرگان » نام جشنی است که در « تیر روز » یعنی روز سیزدهمِ از ماهِ تیر در سرزمینِ باستانی آریانا برگزار میشد .
د - مهر :
قبل از ظهورِ زرتشت ، این اسم یعنی « مهر » نام یکی از خدایانِ آریانای باستان بود که رب النوعِ خورشید و آفتاب معنی میدهد . روز شانزدهم از هر ماهِ خورشیدی و ماهِ هفتم از هر سالِ شمسی را « مهر » نامند .
« مهر یا میثر » که در اوستا و پارسی باستان به آن « میترا » ، در سانسکریت « میتره » ودر زبانِ پهلوی آنرا « میتر » گویند ، در « گات ها » به معنی عهد و پیمان آمده و اوستا
« مهر » را از آفریدگانِ اهورا مزدا محسوب نموده و از او بنام ایزدِ محافظِ عهد و پــیمان یاد میکند ، همچنین او را فرشت? فروغ و روشنایی می نامد .
« مهرگان » یا « میتراکانا » مهم ترین عیدِ آریانای باستان میباشد که این عید را « عید میترا » یعنی عید مهر « خدای نور و آفتاب » می نامند و چون روز مزبور در غالبِ سالها در ماهِ « باغیادیش » واقع می شده ، لذا اسم این ماه از همین عید اقتباس شده که ماهِ « عید بغ » یعنی « میترا » باشد .
روز شانزدهم هر ماه که به « مهر روز » موسوم است ، مخصوص به فرشت? فروغ و روشنایی یعنی « مهر » است . در « مهر روز » یعنی شانزدهمین روز از ماهِ مهر در سرزمینِ آریانای باستان ، جشن بسیار بزرگی برپا می گردید که این جشن بزرگ شش روز طول می کشید ، این عید از روز شانزدهمِ مهر آغاز ودر روز بیست و یکم مهر که « رام روز » باشد ، ختم میگردید . روز آغازین را « مهرگانِ عامه » و روز فرجامین را «مهرگانِ خاصه » می نامیدند .
در آیین زرتشتی « رام » یا « آرام » نامِ یکی از ایزدانی است که مؤکلِ روز بیست یکم هر ماهِ خورشیدی یعنی « رام روز » میباشد .
و - فروردین :
« فروردین » یا « فرودین » نام اولین ماهِ سالِ خورشیدی و آن مدتِ توقفِ آفتاب است در برجِ حمل ، مدتِ این ماه را سی و یک روز گیرند و نام نوزدهمین روز از هرماهِ خورشیدی را نیز « فروردین » گویند « فروردین روز » .
« فروردیان » یا « فروردگان » جشنِ فرورد ها یا « فروهران » است و آن هنگامیست که فروهران به زمین فرود آیند و مدت آن ده روز است که از «اشتاد روز» تا « انیران روز» از اسفند ماه و پنج روز از گاتها را در بر میگیرد .
در آیینِ زرتشت « اشتاد » نام فرشته یی است که مؤکلِ روز بیست و ششم هر ماهِ خورشیدی است وبه بیست و ششمین روز هر ماهِ خورشیدی « اشتاد روز » گویند .
در کیشِ زرتشتی « انیران » به فرشته یی گویند که مؤکل بر روز سی ام از هر ماهِ خورشیدی میباشد و به روزِ سی ام هر ماهِ خورشیدی «انیران روز » گویند .
« فروهر » : در آیینِ زرتشتی ، فروهر نیرویی است که اهورا مزدا برای نگهداریِ آفریدگانِ نیکِ ایزدی از آسمان فرو فرستاده و این نیرویی است که سراسرِ آفرینشِ نیک از پرتو آن ، پایدار است . پیش از آنکه اهورا مزدا جهان خاکی را بیافریند ، فروهر یعنی هر یک از آفریدگانِ نیکِ این گیتی را در مینوی زیرین ، بیافریده و هر یک را به نوب? خود برای نگهداری یکی از آفریدگانِ جهانِ خاکی فرو می فرستد و پس از مرگِ آن آفریده ، فروهر او دیگر باره بسوی آسمان گراید و به همان پاکیِ ازلی بماند ، اما هیچگاه کسی را که به وی تعلق داشت ، فراموش نکند و سالی یکبار به دیدن او بیاید و آن هنگام جشنِ فروردین یا «فروردگان » باشد ، یعنی روز هایی که برای فرود آمدنِ فروهر های پاکان و نیکان اختصاص دارد .
شانزدهم مهر ماهِ 1387 خورشیدی « لندن »
مهندس شاه امیر فروغ
مأخذ :
1 - جلد اولِ کتابِ افغانستان در مسیرِ تاریخ - زنده یاد میر غلام محمد غبار .
2 - فرهنگ فارسی « یک جلدی » معین - زنده یاد دکتر محمد معین .
3 - یادداشت های شخصی نویسنده - برگرفته شده از مراجع مختلف .
منبع سرنوشت |
کلمات کلیدی:
یکبار دگر نسیم نوروز وزید
دلها به هوای روز نو باز تپید
نوروز و بهار و بزم یاران خوش باد
در خاک وطن ، نه در دیار تبعید
--------
نوروز! خوش آمدی صفا آوردی!
غمزخم فراق را دوا آوردی
همراه تو باز اشک ما نیز دمید
بویی مگر از میهن ما آوردی!
--------
بر سفرهی هفت سین نشستن نیکوست
هم سنبل و سیب و دود ِ کُندر خوشبوست
افسوس که هر سفره کنارش خالی ست
از پاره دلی گمشده یا همدم و دوست
--------
هر چند زمان بزم و نوش آمده است ،
بلبل به خروش و گل به جوش آمده است ،
با چند بهار ، لالهی خفته به خاک ،
نوروز کبود و لاله پوش آمده است!
--------
نوروز رسید و ما همان در دیروز
در رزم نه بر دشمن شادی پیروز
این غُصّه مرا کشت که دور از میهن
هر سال سر آمد و نیامد نوروز !
--------
نوروز نُماد جاودان نوشدن است
تجدید جوانی جهان کهن است
زینها همه خوبتر که هر نو شدنش
باز آور ِ نام پاک ایران من است
--------
دلتنگ ز غربتیم و شادان باشیم
از آنکه درست عهد و پیمان باشیم
بادا که چو نوروز رسد دیگر بار
با سفرهی هفت سین در ایران باشیم
کلمات کلیدی:
پرسش: 1 - شمع و آب در هفت سین نشانه ی چیست؟ 2 - هفت سین را نام ببرید و بنویسید که هر کدام نماد چیست. 3 - گفتن " زردی من از تو سرخی تو از من " به چه معنی است؟ 4 - چگونه ایرانیان روحیه ی همبستگی و همیاری خود را تقویت می کنند؟ 5 - چرا به دوستان و آشنایان خود کارت تبریک می فرستیم؟ 6 - شما نوروز را چگونه جشن گرفتید؟ چند موضوع فوق از سایت قارسی گرفته شده اگر به سوالات فوق جواب دهید به فرزندان ما که دور از وطن اند کمک میکنید |
کلمات کلیدی:
| |
سه شنبه ی آخر سال همه به محل برگزاری چهارشنبه سوری می رویم. تقریبا همه ی ایرانیان شهرمان به آنجا می آیند . بوته هایی برای آتش زدن آماده شده است. وقتی از روی آتش می پریم جمله ی زیر را می گوییم: زردی من از تو سرخی تو از من
ما به این وسیله آرزوی سلامتی و شادابی می کنیم. در آنجا آجیل شیرین هم می خوریم. در آجیل شیرین ، پسته ی خام ، نخود چی ، توت خشک ، بادام ، فندق ، کشمش و گردو وجود دارد. این آجیل را آجیل چهارشنبه سوری می گویند.
|
کلمات کلیدی:
بیا که نوروزه بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 ) لباس نو به تن بکن تا بچینیم هفت سین نگاه بکن به دامنم که کرده ام چین چین سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 ) سیب و بیار سبزه رو بزار تو سفره ی هفت سین سنبل و بیار سرکه رو بزار ، تو سفره رو بچین بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 ) سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 ) سیر و بیار سکه رو بزار تو سفره ی هفت سین سنجد و بیار آینه رو بزار ، تو سفره رو بچین سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 ) آب و بیار شمع و بزار تو سفره ی هفت سین تخم مرغ رو بیار شیرینی رو بزار، تو سفره رو بچین سفره ی هفت سین دامنم چین چین ( 2 ) بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 ) بیا بیا نگاه بکن به سفره ی هفت سین بیا بیا تو دوست من کنار من بنشین بیا که نوروزه سالی یکروزه ( 2 ) شعر از : گروه ترانه های کودکان
|
کلمات کلیدی:
Gott Nytt Persiskt ?r ! Glad Noruz!
2009 / 1388 / 5233 / 3734
لحظه ی تحویل سال1388 هجری خورشیدی ، همزمان با 5233 پارسی باستانی و 3734 زرتشتی
برابر است با جمعه 20 مارس 2009 میلادی ساعت 12 و43 دقیقه و 39 ثانیه به وقت سوئد
(برابر با ساعت 15 و 13 دقیقه و 39 ثانیه به وقت ایران ) است
کلمات کلیدی:
فرخنده و خجسته باد بر شما
جشن شادیبخش چهارشنبه سوری و عید باستانی نوروز
(توجه: پیوستهای این تبریکنامه را نیز بنگرید)
برابر با شب آخرین چهارشنبهی سال، جشنی به نام «چهارشنبه سوری» یا «جشن شب سوری» در سراسر سرزمینهای ایرانی همراه با آتشافروزی و پریدن از روی آن و مراسمی ویژه برگزار میشود.
برخلاف اعتقاد عربها که روز چارشنبه را نحس و بدیُمن میپنداشتند و این اعتقاد در آثار جاحظ و حتا منوچهری دامغانی نیز راه یافته است، اما ایرانیان نه تنها این روز، بلکه هیچ روز و زمان دیگری را نحس نمیپنداشتند و بخصوص چارشنبه را گاهِ کام و جشن دانستهاند.
::
نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست، اما این جشن، تاریخچه ای سه هزار ساله دارد وکهن ترین آیین ملی در جهان به شمار میرود. در برخی از متن های کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شده است. پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.
برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به ??? سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمیگردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.
::
نویسندگان و نظریه پردازانی نیز بودهاند که آیینهای شادی و سرور چهارشنبه سوری و نوروز را آیینهایی ناپسند و مذموم میدانستند. از آن جمله میتوان به مرتضی مطهری اشاره نمود که بزرگداشت آیین چهارشنبه سوری را از آن «احمقها» میداند، و آیین نوروز را «ضد اسلام».
نماهنگِ سخنرانی مرتضی مطهری در باب نوروز و چهارشنبه سوری
پیشتر از آن نیز امام محمد غزالی در کیمیای سعادت نوشته بود: « ... اظهار شعار گبران حرام است بلکه نوروز و سده باید مندرس شود و کسی نام آن نبرد ...».
منابع و آگاهی کاملتر:
دربارهی چهارشنبه سوری: آریابوم
دربارهی نوروز: ویکیپدیا
کلمات کلیدی:
کل یوم لا یعصی الله فیه فهو عید
هر روزی که در آن خدا نا فرمانی نشود آن روز عید است . " امام علی(ع) "
بود آن روز بر ما عید مطلق
که در جنبش در آید پرچم حق
عید نماد پیروزی شادمانی جشن و نشاط است . عید فطر جشن پیروزی سپاه سپیده بر نیروهای شبرنگ اهریمنی است . دین باوران سبزدل جان را در جویبار رمضان شسته سپاه سیاه شب را درهم شکسته و بر اریکه سپید سحر - رهایی از قفس و پیروزی بر هوا و هوس را جشن می گیرند .
روزه داری که در لحظات پر رمز و راز رمضان دل را از زباله رذایل پیراسته و با زیور قضایل آراسته عید فطر را جشن پیروزی و آغاز بهروزی می داند .
اوج و عروج پرنده دل در گرو خروج از گل است . تا پرنده دل از گل نرهد بر اوج فضایل نپرد . ایمان شیرازه کتاب زندگی است . بدون این شیرازه کتاب روزهای زندگی اوراق پراکنده ای است در دست باد . صحیفه حیات صفحاتی است از آفات . هر برگی به رنگی و هر رنگی سایه ای از ننگی است .
روزه داران پیروز ستارگان ثواب را از آسمان آبی محراب صید کرده اند . ستارگانی که دل را صفا می بخشند و درد دل را شفا . نمازشان ضریح سبز یاد است و تسبیح سرخ فریاد . آنان با این سیمرغ زرین از قاف زمین به طواف یقین می رسند . روح انسان پرنده ای خوش آهنگ است و دنیا قفسی تنگ . نماز کلید طلایی رهایی است از این زندان تنگ تنهایی . روزه داران نماز را تنها همدم تنهایی و یگانه شاهد شکیبایی می دانند و بر این باور ند که هر که از بند " تن " رها شود در جمع " تن " ها " تنها " شود ! اینان رهاتر از موج اند وفراتر از اوج .
آن دلسوخته خودساخته - شریعتی - گفت : "
" علی تنهاست !" آری چون انسان در این دنیا تنهاست . اگر یاد سبز خدا نبود چه کسی حجم زرد تنهایی های انسان را پر می کرد ؟!
اگر امید سبز " قرب الهی " در دل نمی شکفت چسان می شد این " غربت " را در گل نهفت ؟!
اگر نبود این " ذکر زلال "- " فکر ضلال " انسان را ملول می ساخت و پیوسته در " ملال " می سوخت !
در عید سعید فطر روزه دار پیروز سر فراز و دل فروز پیروزی یک ماه مجاهدت را جشن می گیرد . او یک ماه از هوا و هوس گریخته و با دیو نفس درآویخته . دل را با یاد دلدار نرم و با عشق او گرم کرده است .
تیره دلان زهر زور نوشیده اند و او نهر نور . آنان از ضلال سراب سیراب شده اند و او از ذکر زلال محراب . دیگران در فکر فریب اند و او در ذکر حبیب . بی خدایان در دام غرور اسیرند و او سیر . آنان در زنجیر اسارت اسیرند و او بر سریر امارت امیر . بندگان هوس با خوردن خوراک خوشگوار خوش اند و او با دل سپردن به یار . آنان به خاک دل بسته اند و او از افلاک وارسته . دنیا دوستان فریفته حباب اند و او شیفته حبیب . اینان در تمنای خیال اند و او در " منا"ی وصال .
روز اول ماه شوال عید فطر - یکی از دو عید بزرگ جهان اسلام - است . جشن و سرور این عید فرخنده به خاطر پیروزی و موفقیت در رزم بزرگ و آزمون سترگ روحی و جسمی و انجام یک فریضه ارزشمند دینی و پایان یک ماه تمرین هوس سوز و زندگی ساز " روزه " است .
دین باوران حق یاور هر ساله در ماه مبارک رمضان در پرتو یک ماه روزه داری و تزکیه با زلال " عبادت" ضلال " عادت " را می شویند و با پای " جان" راه " جانان " را می پویند . عید فطر جشن وصال است و مرحله ای از کمال .
جشن و سرور عید فطر با دو عبادت اصیل آغاز می شود : تجدید پیمان با خالق و تحکیم پیوند با مخلوق .
مسلمین با تکبیر نماز عید به نیایش با خدا می پردازند و با پرداخت زکات فطره فقر و فاقه را ریشه کن می سازند . جالب است که ویزای ورود به نماز عید فطر پرداخت زکات فطره است . پرداخت فطریه نشانه تحکیم پیمان و پیوند اغنیا با نیازمندان و فرودستان جامعه است . اگر این فریضه مالی به صورت صحیح اجرا شود بسیاری از مشکلات مالی و اجتماعی جامعه اسلامی برطرف می گردد . ادای این زکات گامی است به سوی استقرار عدالت اجتماعی . عدالتی که تضمین کننده پویایی و پایایی نظام اجتماعی است .
عید سعید فطر - جشن پروزی حق باوران - بر همه یاوران حق مبارک باد !
( نویسنده : سیدعلیرضا شفیعی مطهر )
کلمات کلیدی: