زبان، به حیث مهمترین ابزار بیان و رساننده ی پیام در ذهن مخاطب، عمل می کند.
عملکرد زبان در فرایند شکل گیری - به یاری واژه ها - از یک رابطه ی " دال مدلولی" آغاز می شود و "دال ها" در بافت های مفهومی شان با "مدلول" ها، معناهای ویژه ای را می آفرینند.
با توجه بر ویژ گی مهم بودن زبان، چیزی که برای پالایش در زبان مهم است، رعایت اصل تحول در آن است.
بی تردید، هرزبانی در فرایند زمان – و در نتیجه ی خصلت گیرندگی و دهندگی اش- آسیب های فراوان و تحولات گسترده را در خود جذب می کند؛ اما این نکته روشن است که کشورهای عقب مانده ی جهان سوم- به دلیل رشد سرسام آور فن آوری – و نیاز شان به این مساله (فن آوری) در بازار تبادلات فرهنگی، بیشتر به عنوان عمله های "گیرنده" عمل می کنند؛ و این درست (با توجه بر مفهوم دستیابی مثبت به فن آوری پیشرفته) آسیب نخستی است که بر پیکر زبان وارد می شود.
با استناد بر این مسأله، افغانستان از شمار کشورهایی است که طی دوره های گوناگون، (مانند سایر عرصه ها) بزرگترین آسیب را در بخش زبان- نیز - متحمل شده است. همین اکنون زبان نوشتار – و حتا گفتار- هم از لحاظ گویش و هم به لحاظ نویسندگی، دچار آشفته گی های فراوان است. به جز از چند نویسنده ی انگشت شمار، اکثر نویسندگان "غلط نویس" اند. کهنه گرایی و چسبیدن به گریبان واژه های متروک، کاربُرد واژه های خارجی بدون توجه به برابرهای واژگان در زبان، به کارگیری "اشتباهات رایج" در روش دستوری و نشانه گذاری و نوشتار و دهها مورد دیگر از شمار این آشفته گی ها در حوزه ی زبان است.
با توجه به مواردی که نشان داده شده، درین نبشته می کوشم چند گزینه ی پیشنهادی را به خاطر جلوگیری از گسترش این نا هنجاری ها و رعایت اصل تحول در زبان، مطرح کنم:
1- توجه به شگرد های تازه در زبان
2- کاربرد واژه های برابر در زبان
3- رعایت روش درست نویسی
4- به کار گیری روش های هنجار مند در هنگام خوانش متن
1- توجه به شگرد های تازه در زبان:
افزون بر مواردی که در سر آغاز این نوشتار آمد، نخستین مولفه ی اصل تحول و روش تجدد پسندی در زبان، توجه (و حتا یادگیری) شگردها و شیوه ی تازه در زبان است. همان سان که در بحث نخست به این مسأله پرداخته شد، هر زبانی به گونه ی طبیعی – و گاهی هم در ازمنه ی رویکردهای ناشی از حوادث – تحول می پذیرد. این تحول، مشمول هنجارهای کاربرد واژه ها، کالبد شناسی مفاهیم واژه ها، ساختارهای تازه ی دستوری، شیوه ی نگارش، رعایت اصل های نشانه گذاری و آوانگاری و دریافت های جدید از زبان است. زبان در این مرحله، ماهیت "روزمره" و ویژگی "این زمانی" دارد. شگرد های تازه، مبتنی بر رشد فرهنگ زبانی و وِیژگی گسترش و تعمیم پذیری زبان، به حیث یک رویکرد اثرگذار مطرح است.
می خواهم به زبان ساده تر به این مسأله بپردازم. یکی از مواردی که در برابر زبان امروز نویسندگان و رسانه ها به حیث یک چالش عمده وجود دارد (و گاهی هم این چالش، ما را از توجه به فراگیری و رعایت روش های تازه در زبان باز می دارد) کاربرد واژه ها و جملات " عهد دقیانوسی؟!" در زبان است. بسیاری از نویسندگان و رسانه های فعال در حوزه ی پردازش و نگارش، هنوز هم با همان به اصطلاح نثر "میرزایی" و "مستوفییانه" ی کهن می نویسند و با نوشتن واژه ها ی مانند: محضر فخیم، عالیمقام، مستدام، مرحمت، تحریر، تقدیم و... به نثر شیوای ادبیات باستانی ما نیز خیانت می کنند. به گونه ی نمونه توجه کنید به بریده ای از یک نبشته ی از این دست:
"مدیر سایت پیمان ملی افتخار دارد که فرا رسیدن شصتمین زاد روز فخر فرهنگ کشور، دوکتور لطیف ناظمی را به تمام خوانندگان عزیز و به خصوص محضر فخیم استاد ناظمی و خانواده ی محترم شان تبریک و تهنیت بگوید. خداوند سایه ی پر جلال این شاعر ناقد و عالیمقام ادبی را همواره بر سر فرهنگ دوستان کشور عزیز ما افغانستان مستدام بدارد و عمر با عزت توأم با سلامتی و نشاط به ایشان مرحمت نماید. اینک نوشته ی آقای بشیر عزیزی را که به همین مناسبت به رشتهء تحریر درآمده است، تقدیم می داریم."
این نثر با این زبان، آدم را به یاد همان "میرزا بنویس" های دم دروازه ی دادگاه ها و وزارتخانه ها می اندازد که به نام "محرر" و به نام "عریضه نویس" مشهور اند.
شگرد های تازه در زبان به گونه ی زیر است:
- توجه به داده های جدید و عوض شدن ساختار های نحوی و دستوری در زبان
- بررسی رویکردهای تازه در زبان نوشتار و گفتار (مشمول به کارگیری واژه های جدید، گونه های گویشی در تلفظ، درست نویسی و درست گویی و دوری از کاربرد واژه های نادرست و بی مفهوم.)
- ژرفنگری به مسأله های پیرایش و ویرایش در زبان
- درک مفاهم کلیدی واژه ها (به لحاظ کاربرد معنایی در زبان امروز)
- نو پسندی و دوری از استفاده ی واژه های متروک
2- کاربرد واژه های برابر در زبان:
یکی از روش های اصل تحول در زبان، دانستن و به کارگیری روش استفاده از برابر های "زبان ما در" در برابر واژه های بیگانه در زبان است. (یاد دهانی: باید افزود که در برخی موارد، شاید روش به کارگیری برابر ها در زبان چندان هنجارمند، جا افتاده و قشنگ نباشد. این یاد آوری و توجه به روش کاربَُرد برابرها زمانی می تواند ارزشمند باشد که این برابر ها در فرهنگ غنامند زبان ما موجود باشد و یا هم به شیوه ی سامانمند از جانب نهادهای معتبر علمی ساخته شود)
برای دریافت این روش به نمونه ی پایین توجه کنید:
واژه ی برابر |
بُن مایه |
واژه ی بیگانه |
نیاکان |
تازی |
آباء |
همه پرسی |
اروپایی |
رفراندم |
آرمانی |
فرانسوی |
ایده آل |
آگاهی |
تازی |
اطلاع |
ورزشگاه |
انگلیسی |
استدیوم |
سخنران |
تازی |
خطیب |
3- رعایت روش درست نویسی:
روش درست نویسی در زبان نوشتار، نیازمند رعایت شیوه های این سان است:
- درک درست و هنجارمند واژه ها دربافت زبانی آن.
- نگارش درست جملات و پرهیز از اشتباهات نوشتاری.
- توجه به مفاهیم دستوری.
- ارزش گذاشتن به نشانه گذاری و به کارگیری درست این روش هنگام نگارش.
- دانستن مفاهیم ژرف واژه ها در هنگام کاربرد.
- دانستن بار معنایی واژه ها در اصطلاحات زبانی.
- ریشه شناسی واژه ها.
- به کارگیری شیوه های تازه ی درست نویسی در روند نگارش.
- فراگیری روش های پالایش در نگارش (به منظور زیبا نویسی و سره نویسی)
4- به کارگیری روش های هنجارمند در هنگام خوانش متن:
خوانش هنجارمند متن، از مهمترین شگردهای تحول در زبان پنداشته می شود. رعایت روش درست خوانی و پرهیز از تلفظ نا درست واژه ها و جملات، نخستین گام در زمینه ی پشتیبانی از روش تحول در زبان است. با آن که برخی از دانشمندان زبان، سختگیری در هنجار های تلفظی را هنگام استفاده ی درست از واژه ها، به گونه ای در تضاد با رسانیدن پیام روشن به "شنونده و خواننده" تلقی می کنند؛ اما پی گیری – روشی تا حدی میانه اما ژرف- می تواند از شیوه های نا درست و گسترش "اشتباهات رایج" در زبان جلوگیری نمایند؛ از این رو این هنجار، مستلزم توجه به روش های زیر است:
- متن در زبان نوشتار، باید با هنجارهای آوایی درست و اصل تلفظی آن خوانده شود.
- روش های ضبط شده ی درست واژه ها رعایت گردد.
- توجه به مخرج های واژه ها در هنگام خوانش، از موارد ضروری است.
- دقت به روش نشانه گذاری و ادای آن در زمان خوانش متن، باید رعایت شود.
- داشتن گویش معیاری برای تلفظ واژه ها امر مهم است.
منبع کابل پرس
کلمات کلیدی: