این هم یک شعر کودکانه زیبا در خصوص شب یلدا
تقدیم به بچه های سنین مهد کودک، پیش دبستانی و دبستان
سی ام آذره و یک شب زیبا
یه شب بلند به اسم شب یلدا
شب شب نشینی و شادی و خنده
شبی که واسه ی همه خیلی بلنده
همه ی اهل خونه خوشحال و خندون
آجیل و شیرینی و میوه فراوون
شب قصه گفتن و یاد قدیما
قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما
شب یلدا که سحر شد، فصل پاییز دیگه میره
جای پاییز رو زمستون می گیره
ننه سرما باز دوباره برمی گرده
کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده
شاعر: خانم مهری طهماسبی دهکردی
کلمات کلیدی:
اساماسهایویژهشبیلدا
یلدا را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم
شب یلدا، این شب زایش مهر و میترا، شب پیدایش نور و روشنائی
بر تو ای ایران و ای ایرانی تبار مبارک باد
.
.
.
باور به نور و روشنایی است، که شام تیره، از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد
یلدایتان مبارک
.
.
.
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق
شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد
.
.
.
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشینیم
و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها
یلدایتان رویایی... روزهایتان پر فروغ، شبهایتان ستاره باران!
.
.
.
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست
تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم
تا فردایی روشن راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک!
.
.
.
شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهار زندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان از سنت ایرانیان است
.
.
.
یلدا، دختر سیاه موی بلند بالا، یادگار نام وطن
میوه پائیز ایران و عروس زمستان، در راه است
او را بر سفره مهر بنشانیم و با نسل فردا پیوندش دهیم
ایرانی بودن را فراموش نکنیم. یلدا مبارکباد
.
.
.
شب یلد ا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه، هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
شب یلدا مبارک
.
.
.
شب یلدا شب بزم و سرور است
شبی طولانی و غمها بدور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه
بساط خنده و شادی چه جوراست
.
.
.
تو دلداری چو من دیوونه داری
تو مجنونی چو من بی خونه داری
شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست
اگه تو یخچالت هندونه داری !
.
.
.
بدو که روز کوتاهه
پائیز آخر راهه
هندونه رو آوردی؟
جوجه هاتو شمردی ؟
زمستون میشه فردا
مبارک باشه یلدا !
.
.
.
همه لحظه های پایانی پاییزت
پر از خش خش آرزوهای قشنگ
یلدا مبارک
.
.
.
در آغاز زمستان هرگز زمستانی مباد، بهار آرزوهایت
یلدا مبارک
.
.
.
شده یلدا مقارن با محرم
نمی دانم بخندم یا بگریم
مبارک، تسلیت عید و عزاتان
پس از شادی بخور یک ذره هم غم!
.
.
.
سهم من از شب یلدا شاید
قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگی ست
غم هایم بلند همانند شب یلداست
.
.
.
شب یلداست
دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس
دلم در اوج رفتن رو به شمعی سوخت و من نالان
کنار سفره ای از عشق خالی
شبی مایوس و سرگردان دارم امشب
.
.
.
به صد یلدا الهی زنده باشی
انار وسیب وانگورخورده باشی
اگر یلدای دیگر من نباشم
تو باشی وتو باشی وتو باشی
پیشاپیش یلدات مبارک
.
.
.
مهم نیست هندونه ی شب یلدات شیرین نباشه
یا انارات ترش از آب دراد
یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه
یا چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه
مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه
.
.
.
لبی سرد و دلی افسرده داریم
به سر افکار تیپا خورده داریم
رسد پایان پاییز و از آغاز
هزاران جوجه ی نشمرده داریم !
.
.
.
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد
یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
یلدای خوشی را برایت آرزو می کنم
.
.
.
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛
ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است
.
.
.
شب یلدا عزیزه هندوانه
اگرچه ترش و لیزه هندوانه !
بهایش را چو پرسیدم ز یارو
بگفتا هیس ! جیزّه هندوانه !
.
.
.
فریاد کشیده هر دو جیبم جانسوز
با دیدن نرخ هندوانه دیروز
یلدا تو کمی دیر تر امسال بیا
یارانه برای تو ندادند هنوز !
.
.
.
لبی سرد و دلی افسرده داریم
به سر افکار تیپا خورده داریم
رسد پایان پاییز و از آغاز
هزاران جوجه ی نشمرده داریم
.
.
.
رفتم شب یلدا به سراغ حافظ
تا حال مرا کند برایم محرز
گفتم که شود بهتر از این احوالم ؟
دیوان به زبان آمد و گفتا هرگز !
.
.
.
از غم به جان آمد دلم درمان ندارد
شام غریبان را سحر امکان ندارد
امشب شب مهتاب و یلدا با هم آمد
تکرار تلخ ماجرا پایان ندارد
.
.
.
رویت به سرخی انار شبت به شیرینی هندوونه
خنده ات مثه پسته و عمرت به بلندی یلدا
.
.
.
آخر پاییز شد، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !
بشمار، تعداد دل هایی را که به دست آوردی
بشمار، تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی
بشمار، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی
فصل زردی بود، تو چقدر سبز بودی ؟
جوجه ها را بعدا با هم میشماریم ...
.
.
.
با سلام، اگر در صحت و سلامت به سر می برید،
لطفا به این شماره پیامک خالی بفرستید
طرح سر شماری جوجه های آخر پاییز!
.
.
.
یلدا شب پیوند دل و خاطره است
دیدار من و برف لب پنجره است
یلدا شب هندوانه و فال و غزل
کار دل من بی تو ولی یکسره است ...
.
.
.
شما را گر شب یلدا بلنده
مرا لیست طلبکارا بلنده
از اول شانس و اقبالم کج افتاد
زمانه ناقلا با من لج افتاد
اگرچه بخت من چون شام تاره
در اون بالا ندارم یک ستاره
ولی هندونه ام در شام یلدا
سفیدیش بود چون شیر گاوا
انارم ترش و گردوهام پوچه
و چشمان زنم افسوس لوچه
بود آجیل تلخ و سیب ها کال
و قطعاً می شود وارونه ام فال
خلاصه در شب یلدای بنده
بود اوضاع و حالم باب خنده
.
.
.
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه با ما
دل خوش باشه نصیبت
غم بمونه واسه فردا
.
.
.
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.
یلدایتان مبارک
کلمات کلیدی:
یلــدا، بلندترین شب سال در راهست ...
ایرانیان قدیم شادی و نشاط را از موهبت های خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیده های اهریمنی می پنداشتند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا و سنت های دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است که ایرانیان پس از رهایی از بیدادگری و ستم به شکرانه بازیافتن آزادی، جشن برپا می ساختند و پیروزی نیکی بر بدی و روشنایی بر تاریکی و داد بر ستم را گرامی می داشتند.
شب یلدا نیز یکی از این موارد است. در دوران کهن، شب مظهر تاریکی و تباهی و وحشت بوده و اغلب سعی می کردند که شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد. تا پلیدی و تباهی در آن راه نیابد. شب یلدا طولانی ترین شب ها است. یعنی تسلط تاریکی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی می کاهد و چون فردای این شب روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولانی می شود، ایرانیان تولد دوباره خورشید را که مظهر روشنایی است، جشن می گیرند.
یلدا اولین شب زمستان است که براساس رسوم قدیم ایرانیان در این شب مردم در کنار هم جمع شده و با میوه و خشکبار خاصی که ویژه شب یلدا است آن را جشن میگیرند. از جمله میوههایی که در این شب میهمان خانهها میشود، علیرغم این فصل میتوان به هندوانه و انار اشاره کرد. هرچند مردم ایران، امسال در حالی به استقبال شب یلدا می روند که قیمت انواع خشکبار افزایش 100 درصدی داشته و قیمت هر کیلوگرم هندوانه از مرز 4 هزار تومان عبور می کند، اما از آنجا که از دیرباز برخی ایرانیان میگفتند اگر در شب یلدا هندوانه خورده نشود، شگون ندارد، از اینروست که فقیر و غنی حتی اگر میوه دیگری نخرند اقدام به خرید هندوانه در این شب خاص میکنند.
شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند. چون شب یلدا بدون تردید از آیینهای دیرینه و پر معنای ایرانی است که در آن سنت پسندیده صله رحم زنده میشود و باید به هر طریق ممکن آن را پاس داشت ... در ادامه ایمیل مجموعه ای از اس ام اس های شب یلدا را حضور شما دوستان تقدیم می کنیم :
کلمات کلیدی:
پـس ایـن چـی ؟! ...
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که عکسها قابل نمایش نیست، در بالای ایمیل بر روی گزینه Show Images کلیک کنید
از کارتون توی یک اداره مدرن راضی نیستین؟
پس این چی؟!
هنوز هم از گرسنگی مینالید؟
پس این چی؟!
از خواب توی تخت خواب سفتتون خسته شدین؟
پس این چی؟!
هنوز قدر محبت و مراقبت های والدینتون رو نمیدونین؟
پس این چی؟!
راحتی و آسایش باعث میشه وقت مطالعه خوابتون ببره؟
پس این چی؟!
آیا آرامش و لذت یک حمام گرم رو دارین و باز هم از زندگی مینالین؟
پس این چی؟!
هنوز هم از اینکه دستاتون وقتی ظرفای خودتون رو میشورین آسیب میبینه نگران هستین؟
پس دستای کوچیک این چی؟!
Louis Vuitton کافی نیست؟ مارک های جدید تر میخواین؟
پس این چی؟!
از بازی های تکراری خسته شدین؟
پس این چی؟!
کار دیگه ای برای انجام دادن ندارین؟
پس این چی؟!
با داشتن پاهایی سالم هنوزم مینالید؟
پس این چی؟!
همیشه به یاد داشته باش:
درست زمانی که از وضعیت زندگیت شکایت میکنی، مردمانی هم هستند که
برای داشتن زندگی مثل تو و بودن به جای تو حاضرند به هر کاری دست بزنند
کلمات کلیدی:
جملههای عـالی از انـسانهای عـادی
• خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!
• برای زندگی کردن دو راه وجود دارد. یکی اینکه گویی هیچ معجزه ای وجود ندارد و دیگری اینکه گویی همه چیز یک معجزه است.
• اگر میدانستید که افکارتان چقدر قدرتمند است، هیچگاه حتی برای یک بار دیگر هم منفی فکر نمی کردید!
• در یک رابطه بودن به معنای بوسیدن، قرار گذاشتن یا در دسترس بودن نیست. به معنای بودن با کسی است که شما را به گونه ای خوشحال کند که هیچ کس دیگری نتواند!
• فقط کسانی را در زندگیتان نیاز دارید که در زندگیشان نیازمند شما باشند.
• یک پسر میداند چیزی را که میخواهد چگونه بدست آورد و یک مرد میداند چیزی را که بدست آورده چگونه نگه دارد.
• ممکن است شاهزاده ام را پیدا کنم اما پـــدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند!
• هیچگاه نمی توانید یک اشتباه را دو بار مرتکب شوید چرا که بار دوم دیگر آن یک اشتباه نیست بلکه یک "انتخاب" است.
• به خودتان اجازه ندهید توسط این سه چیز تحت کنترل درآیید: گذشته تان، مردم و پول.
• ذهن فراموش می کند اما دل همیشه بخاطرش می ماند.
• هرگز برای کسی که شما را می آزارد گریه نکنید... در عوض لبخند بزنید و به او بگویید، ممنون بخاطر اینکه به من فرصتی دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم!
• همیشه دنبال افرادی که کمترین اهمیت را در زندگی به ما می دهند می دویم. چرا به این کار پایان ندهیم و اطرافمان را نگاه نکنیم تا ببینیم چه کسانی دنبال ما می دوند؟
• همه افراد به عنوان یک انسان قابل احترامند اما از هیچکس نباید بت ساخته شود.
• اگر کسی را ترک می کنید لااقل به وی علتش را توضیح دهید؛ چون اینکه ببیند لایق یک توضیح ساده هم نبوده، دردناک تر از خود ترک شدن است.
• کسانی که زندگی خود را وقف بدست آورن منافع مادی و ثروت کرده اند به شما خواهند گفت که احساس خوشبختی را در اموال خود نمی یابند. خوشبختی هرگز انعکاس ثروتهای مادی یک شخص نیست، بلکه انعکاس ثروتهای معنوی و احساسی او است.
• 6 کلید یک رابطه موفق: دوستی، آزادی، صداقت، اعتماد، درک و گفتگو.
• اگر خدا دعاهای شما را مستجاب کند، ایمانتان را افزایش داده، اگر با تاخیر مستجاب کند، صبرتان را زیاد کرده و اگر مستجاب نکند، چیز بهتری برایتان در نظر دارد.
• کلمات، قدرت آزار دادن شما را ندارند، مگر اینکه گوینده آن برایتان بسیار عزیز باشد.
• هرگاه آماده بودید عاشق شوید، نه هرگاه که تنها بودید.
• دردناک ترین محبتها آنهایی است که با ریا، تزویر و تظاهر آمیخته است و لذت بخشترین محبتها آنهایی هستند که در عین کوچک بودن با خلوص نیت و با بی آلایشی همراه است.
• فرار کردن از مشکلات فقط فاصله رسیدن به راه حل را افزایش می دهد. آسانترین راه برای گریختن از مشکلات حل کردن آنها است.
• انسان نمی تواند اقیانوسهای جدید را کشف کند مگر اینکه شجاعت از دست دادن دیدن ساحل را داشته باشد.
• یک فرد موفق کسی است که بتواند از آجرهایی که دیگران به طرفش پرتاب کرده اند، ساختمانی محکم بنا کند.
• اگر نتوانید به یک خانم احترام بگذارید، حق صحبت کردن با وی را از دست خواهید داد.
• وقتی کسی را می بخشید، شخصی که بیشترین منفعت را می برد، خود شما هستید.
• سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد.
• کلمات بیش از آنچه که شما تصور می کنید تاثیر گذارند. همیشه پیش از صحبت کردن فکر کنید.
• گفتن خداحافظ به کسی که نمی خواهید بگذارید برود واقعاً دردناک است، اما حتی دردناک تر این است که از کسی که هیچگاه قصد ماندن نداشته بخواهید بماند.
• وقتی به کسی بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید، در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت: شخصی برای زندگی یــــا درسی برای زندگی!
• همه مردم را "بعضی مواقع" میتوان فریفت و بعضی از مردم را برای "همه عمر" ! لیکن نمیتوان همه مردم را برای همه عمر فریب داد.
• بی خردی اسارت بدنبال دارد و خرد موجب آزادی و رهایی است.
• اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و زنده نگه داشت.
• آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک میریزد، زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.
• کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی، نه حاشیه ای فراموش شدنی ...
• همه اشیاء دارای قیمت هستند و این تنها انسان است که دارای حرمت و منزلت است.
• گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است.
• کسی به فرجام زندگی آگاه نیست، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد.
• چراغ مایه دفع تاریکی است و بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است که از آن باید دوری جست.
• جهان تنها از کسی به نیکی یاد می کند، که به آبادانی کوشیده باشد.
• مردم به همان اندازه خوشبخت اند که خودشان تصمیم میگیرند.
• خوشبختی به سراغ کسی میرود که فرصت اندیشیدن در مورد بدبختی را نداشته باشد.
• دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی!
• دیروز چک باطله است و فردا چک وعده ای است. امروز است که تنها نقدینه شماست. آن را عاقلانه هزینه کنید ...
کلمات کلیدی:
شایـعه پـایـان جـهان در شـب یـلدا !
دروغی که هر چند سال یکبار رواج مییابد ...
شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در محافل اجتماعی مطرح شده است اما کارشناسان علمی و مذهبی هیچ توجیهی برای این شایعه را منطقی ندانسته و این شایعه را ترفندی برای بهره گیری های برخی افراد از جهل مردم می دانند.
در این رابطه حتی مدت هاست شایعات مختلفی در مورد به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر سال 2012 همزمان با شب یلدا در ایران در وبلاگ های مختلف و شبکه های اجتماعی مطرح می شود و هر روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرد. البته از سوی کارشناسان علمی و به خصوص سازمان فضایی ناسا این شایعات تکذیب شده و حتی ناسا آن را شایعه ای مضحک دانسته است.
قضیه به پایان رسیدن دنیا در روز 21 دسامبر سال 2012 برای نخستین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره ای به نام "نیبیرو" که سومری ها آن را کشف کرده اند، در حال حرکت به سوی زمین است. ابتدا گفته می شد که این فاجعه در ماه می 2003 رخ می دهد و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد، زمان موعد به دسامبر 2012 تغییر کرد و به تقویم باستانی "مایا" که تحول بزرگ در زمستان سال 2012 را پیش بینی کرده بود، ربط داده شد، به همین دلیل هم تاریخ 20 دسامبر به عنوان روز موعود پیش بینی شد.
در مورد این شایعه سازمان جهانی ناسا این موضوع را مطرح کرد که نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین چیزی را پیش بینی نکرده است.
در گزارش ناسا آمده است، اصلاً تراز به خط شدن گیتی وجود ندارد و حداقل تا چند دهه آینده چنین هم راستایی رخ نمی دهد و حتی اگر هم چنین پدیده ای اتفاق افتد، تأثیر آن بر زمین بسیار ناچیز است. به عنوان نمونه، در سال 1962 چنین هم ترازی رخ داد و 2 مورد دیگر هم در سال های 1982 و 2000 اتفاق افتاد. در هر دسامبر هم زمین و خورشید با مرکز کهکشان راه شیری هم تراز می شوند، اما این یک رخداد سالانه است که هیچ تبعاتی هم ندارد.
پایان عصر جاهلیت و آغاز عصر دانایی
قسمت عمدهای از شایعه مربوط به پایان آمدن دنیا را به منجمها نسبت دادهاند در صورتی که منجمها حرفی در این زمینه نگفتهاند و این مسئله توجیه علمی ندارد. برخی میگویند بر اساس تقویم مایا وقتی یک روز در سه دور این تقویم مشترک باشد آخر دنیاست، در صورتی که تقویم مایا سه دور مختلف دارد که امکان مشترک بودن یک روز در این سه دور در بعضی سالها اتفاق عجیبی نیست.
همترازی خورشید و مرکز کهکشان و زمین نیز که برخی به عنوان توجیه علمی پایان دنیا بودن اعلام میکنند هم هر سال اتفاق میافتد.
تئوریهایی که برای این شایعه مطرح کردند اصلاً جدی نیست ولی یکی از پیشبینیهای آنها میتواند به واقعیت نزدیک باشد که این تئوری میگوید در 21 دسامبر 2012 و پس از آن سطح آگاهی مردم جهان بالا میرود و مردم با ابعاد معنوی و روحانیت بیشتر آشنا میشوند.
اینکه عصر جهل به پایان برسد و عصر روشنایی، دانایی و خرد آغاز شود مسئله امیدوارکنندهای است و اصلاً ترسناک نیست. پس قرار نیست چیزی نابود شود ولی برخی کشورها نظیر کشور روسیه در شبکههای تلویزیونی خود به طور مداوم برنامههایی را به عنوان پایان دنیا پخش میکنند که این مسئله فقط سبب ترس و افسردگی در مردم میشود.
حتی از نظر مذهبی نیز این مسئله توجیه ندارد زیرا در قرآن هم بیان شده که کلید تمام اسرار در دست خداست و کسی از زمان ظهور امام زمان(عج) و قیامت اطلاعی ندارد. از آنجا که غیر از خداوند بزرگ هیچ کس نمیتواند پایان جهان را پیشبینی کند بنابراین اینگونه دروغها از نگاه باورهای اسلامی منسوخ بوده و غیرقابل قبول است ولی متأسفانه برخی جوانان کماطلاع ما نیز این شایعات را پذیرفته و دچار اضطراب میشوند.
البته در کشور ما نسبت به اروپا و آمریکا، این اشخاص تعداد کمی دارند در حدی که قابل توجه نیست ولی رسانهها باید در این زمینه اطلاع رسانی و شفاف سازی کنند در حالیکه در این زمینه بعضی رسانهها با این شایعه پراکنی همصدایی میکنند ...
مشهورترین آخرالزمان های نیم قرن اخیر !
چند سالی است که شایع شده جهان در 21 دسامبر 2012 / 1 دی 1391 به پایان میرسد. در ابتدا هم شما دوستان دلایلی را در رد این شایعه از نظر گذراندید؛ اما از آنجا که برخی هنوز اصرار دارند این واقعه قطعی است، در اینجا مروری میکنیم بر چند مورد مشهور از پیشگوییهای آخرالزمانی که در همین نیم قرن اخیر اتفاق افتاده است :
2012/1391 : پیشگویی مایاها
مایاها تقویم بسیار پیچیدهای دارند که بر خلاف تقویمهای شمسی و میلادی (و قمری یا هر تقویم شناخته شده دیگری) با پایان یک سال تمام نمیشود، بلکه دورهای چند هزار ساله دارد که از قضای روزگار در 21 دسامبر 2012 به پایان میرسد. چنین شایع شده که پیشینیان مایاها این زمان را تاریخ قطعی پایان دنیا پیشبینی کرده بودند که با مجموعهای از بلایای طبیعی طومار عمر بشر را در هم خواهند پیچید، اما بازماندگان این قوم نظر دیگری دارند و این تاریخ را تنها پایان دوره فعلی تقویم مایا میدانند که با فرا رسیدن آن، طولانیترین تقویم بشری یک دوره خود را به پایان خواهد رساند و دوره دیگری آغاز خواهد شد.
کل این دوره تقویم مایا که "تقویم طویل" نامیده می شود، 5126 سال طول میکشد. دوره فعلی این تقویم در 11 آگوست 3114 پیش از میلاد آغاز شده و در روز 21 دسامبر 2012 به پایان میرسد. ولی نکته جالب اینجاست که خود دانشمندان مایا بر سر اینکه در این تاریخ تقویمشان به پایان میرسد، تفاهم ندارند. نظر اکثریت این است که پایان این دوره تقویم در روز 13.0.0.0 است که مقارن با همان 21 دسامبر 2012 است، اما اقلیتی هم بر این باورند که این دوره در تاریخ 20.0.0.0 به پایان میرسد که در حوالی سال 8000 میلادی خواهد بود. بنابراین اگر 22 دسامبر / اول دیماه از خواب بیدار شدید و دیدید هیچ اتفاقی نیفتاده، میتوانید تا سال 8هزار میلادی منتظر بمانید.
2011/1390 : سیاهچاله شتابدهنده بزرگ هادرونی
برخی از منتقدین شتابدهنده بزرگ هادرونی واقع در سرن (آزمایشگاه هستهای اروپا در مرز سوئیس و فرانسه) پیش از راهاندازی این شتابدهنده از این میترسیدند که شروع به کار آن عوارض ناشناختهای برای بشریت داشته باشد. از جمله آن عوارض، تشکیل یک سیاهچاله بود که میتوانست کل کره زمین را ببلعد و در خود فرو ببرد. فعلا که چند سال از شروع به کار این شتابدهنده میگذرد و هیچ چیزی در داخل محوطه این شتابدهنده گم نشده است! تا ببینیم فردا چه خواهد شد.
2003/1382 و 2012/1391: برخورد با سیاره نیبیرو
نیبیرو سیارهای است فرضی که پیشبینی شده بود در سال 2003/1382 با برخورد به زمین آخرالزمان را رقم میزند. وقتی این اتفاق نیفتاد، نظریهپردازان ایدههای آخرالزمانی خیلی ساده این زمان را با سال 2012/1391 و پایان تاریخ سومری ترکیب کردند و به انتظار نشستهاند که در دسامبر 2012/1391 و همزمان با انقلاب زمستانی، نیبیروی خیالی به زمین نزدیک شود و این پیشبینی به واقعیت بپیوندد.
کتیبههای باستانی سومری از مردمان سیاره دیگری در منظومه شمسی به نام نیبیرو حکایت میکنند که به روی زمین آمده و نسل بشر را بر روی زمین بنیان نهادند. مشکل اینجاست که هیچ اخترشناسی تاکنون چنین سیارهای را نه در منظومه شمسی و نه در ستارگان نزدیک خورشید ندیده است. یک بار در می 2003/اردیبهشت 1382 قرار بود این سیاره فرضی به زمین برخورد کند، اما گویا تنها کسی که باید این پیشبینی را جدی میگرفت، صدام حاکم وقت سرزمین سومر بود که در آن سال با حمله امریکاییها، طومار حکومتش درهم پیچید.
نکته مثبت در مورد طرفداران نیبیرو این است که آنها بسیار انعطافپذیر و امیدوارند. بار اول گفتند که پایان دنیا بین 2003/1382 و 2011/1390 خواهد بود و اکنون از فاصله زمانی 2011/1390 تا 2015/1394 حرف میزنند. در سال 2015/1394 هم بالاخره میشود یک زمان دیگر را اعلام کرد. به قول معروف دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.
2000/1379 و ماجرای Y2K
در سال 1999/1378 دنیا که تازه چند سال بود که وارد عصر کامپیوتر شده بود، با مشکلی کاملا جدی مواجه شد. با سال 2000 چه باید کرد؟ مشکل اینجا بود که بیشتر برنامههای کامپیوتری آن دوران برای نمایش سال فقط از دو رقم استفاده میکردند، به این ترتیب سال 1999 با دو رقم 99 و سال 2000 با 00 نشان داده میشد. ترس از این بود که کامپیوترها با رسیدن به این تاریخ دچار مشکل منطقی شوند و با عقب رفتن ناگهانی تقویم (یعنی از 31/12/99 به 1/1/00) خروجی پیشبینی نشدهای داشته باشند. شاید برای یک کامپیوتر عادی نتیجه این اختلال چندان مهم نباشد، اما وقتی بدانیم که کامپیوترهای کنترل کننده موشکهای بالستیک و تسلیحات اتمی امریکا و روسیه هم دچار همین مشکلات بودند، قضیه جدیتر میشود. به هر حال این تاریخ هم گذشت و مشکلی پیش نیامد.
2000/1379 و بازگشت مسیح
گروهی از مسیحیان نیز در این بین از دید دیگری به سال 2000/1379 مینگریستند. آنها با تکیه بر متون مذهبی تاریخی مسیحیت، اعتقاد داشتند که پس از سپری شدن دو هزاره، دوره فرمانروایی مسیح بار دیگر فرا رسیده و در این سال مسیح یک بار دیگر ظهور خواهد کرد. مسیح نیامد اما در ایالات متحده، یک متعصب مذهبی مسیحی به نام جرج بوش پسر، با تقلب در انتخابات ایالت فلوریدا رئیسجمهور شد و به کمک یک متعصب مذهبی دیگر به نام اسامه بن لادن، با خوانش غلط از کتب مذهبی، به مدت بیش از یک دهه دنیا را درگیر جنگ و کشتار بیگناهان کرد.
1992/1371 و بازهم بازگشت مسیح
در دوم نوامبر 1992/ 11 آبان 1371، کلیسای "میسیون روزهای پیشروی" در کره جنوبی منحل شد. دلیلش هم این بود که لی جانگ ریم موسس این گروه، چند ماه قبل از آن پیشبینی کرده بود که در روز 28 اکتبر همان سال مسیح بازخواهد گشت. صدها و شاید هم هزاران نفر اموال خود را فروختند، خانوادههای خود را ترک کردند، کار خود را رها کردند و حتی از ارتش فرار کردند. مسیح را که میدانیم در این تاریخ هم نیامد، اما چه بر سر آقای کشیش آمد؟ او به زندان رفت، ولی نه به خاطر پیشبینی اشتباهش، بلکه برای کلاهبرداری. آقای ریم، 4 میلیون دلار از پولهای خیریه را به جیب زده بود؛ اما وقتی قضیه جالبتر میشود که بدانید که این کشیش متقلب380 هزار دلار از این مبلغ را در جایی سرمایهگذاری کرده بود که تا 6 ماه پس از زمان ادعایی بازگشت مسیح به باردهی نمیرسید.
1990/1369: آخرالزمان اتمی
الیزابت کلیرپرافت، یک رهبر مذهبی مسیحی بود که در اواخر دهه 1980/1360 به پیروان خود گفت که خود را برای آخر الزمان آماده کنند. آخرالزمان اختراعی وی قرار بود در سال 1990/1369 و با یک جنگ اتمی رخ دهد، ولی از آنجا که مسئولین کنترل جنگافزارهای اتمی پنج قدرت اتمی آن روز جهان (ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، انگلیس، فرانسه و چین)، از او و پیروانش عاقلتر بودند، امروز همه ما زنده هستیم و در حال خواندن این مطلب.
1982/1361: رویای یک کشیش
پت رابرتسن، کشیش نامداری است که جمع کثیری از مسیحیان متعصب آمریکا چشم به دهان او دارند. او در روز 9 ژوئن 1982/18 خرداد 1361 به شنوندگان شبکه سخنپراکنی مسیحی (CBN) که خودش تاسیس کرده بود، گفت که آرماگدون (نبرد نهایی خیر و شر در داستانهای مسیحی) نزدیک است و همه شرایط ان فراهم شده است. صدالبته مسیح نیامد ولی رابرتسن به کار خود ادامه داد.
1955/1334: پیشبینیهای بانوی خانهدار
در سال 1954/1333، یک بانوی خانهدار امریکایی 54 ساله به نام دوروتی مارتین با ادعای ارتباط با فضای بیرون، پیشبینیهای وحشتناکی در مورد آینده مطرح کرد که بدترین آنها، زیر و رو شدن زمین در سال 1955/1334 بود. سال 1955 رسید و نه زمینلرزه بزرگی در آمریکا رخ داد و نه آتشفشانی فوران کرد. نتیجه امر، بستری شدن دوروتی در یک کلینیک روانی بود تا از اتهام ترویج اغتشاش در امان بماند؛ اما نه به خاطر این مورد! دلیل بستری شدن دوروتی مارتین، پیشبینی دیگری بود مبنی بر اینکه در شب سال نو 1955/1333، فضاییها او و همسایگانش را با خود به آسمان خواهند برد تا از مصیبت در امان بمانند. نتیجه این پیشبینی، ازدحام جمعیت زودباور در اطراف خانه وی در آن شب بود. فضاییها آن شب نیامدند؛ شاید به این دلیل که دیدند فضاپیمایشان جای کافی برای این همه آدم را ندارد و به کل از نابودی زمین منصرف شدند!
و اما رکورددار جهانی آخرالزمان: هارولد کمپینگ
هارولد کمپینگ، یکی دیگر از کشیشان صاحبنام امریکاست که او هم مانند رابرتسن طرفداران زیادی در بین معتقدان مذهبی مسیحی این کشور دارد. آقای کمپینگ اما رکوردی دارد که در نوع خود بینظیر است: او تا همین امروز سه مرتبه پایان دنیا را پیشبینی کرده است: اولین بار در سال 1994/1373 که قرار بود در تاریخ 6 سپتامبر آن سال دنیا به پایان برسد. اما نه عمر دنیا تمام شد و نه روی هارولد کمپینگ. البته 18 سال طول کشید تا یک بار دیگر او جرات کند و چنین ادعایی را مطرح کند. این بار قرار شد که در روز 21 می 2011/ 1 خرداد 1390 دنیا تمام شود و 200 میلیون مسیحی به آسمان رفته و با خداوند دیدار کنند و بعد از این صعود بزرگ، زمین به گوی عظیمی از آتش تبدیل شده و با نابود کردن باقی جمعیت زمین، خود نابود شود. آن تاریخ هم گذشت و دنیا نابود نشد، اما هارولد با گذشت چند روز دوباره وارد صحنه شد و با اعتماد به نفس مخصوص به خود اعلام کرد که پایان دنیا قطعی است، فقط در تاریخ اشتباه شده و به جای 21 می، در روز 21 اکتبر 2011 / 1 آبان 1390 دنیا تمام میشود. صدالبته که آن تاریخ هم گذشت و نه تنها اتفاقی نیفتاد بلکه هنوز هم دنیا برای ماندگاری خود ادعاها دارد.
هر چند حرف و حدیث ها در این رابطه زیاد است ولی به همین مختصر اکتفا می کنیم
و تصاویری جالب و گرافیکی از شبیه سازی پایان دنیا را حضور شما دوستان تقدیم می کنیم ...
گاهی خداوند درها را قفل می کند و پنجره ها را می بندد !
چه زیباست فکر کنیم طوفانی در راه است؛
و خداوند نمی خواهد آسیبی به ما برسد ...
کلمات کلیدی:
سایـهی خـوشبختـی !
شب سرسام گرفته ی وحشتناکی بود ...
نمی دانم زمین چه بلایی بر سر آسمان آورده بود که آسمان آنقدر سوخته دل و ناراحت اشک می ریخت؟
تازیانه های کمر شکن باران، جان سکوت را به لب رسانیده بود ! …
سکوت ماتمزده و غمناک، زیر دست و پای باران، دست و پا میزد و فریاد می کشید و در پریشانی سینه خراش آسمان و ناله بی پناه سکوت، طوفانی افسار گسیخته و گیج، به جان درختها افتاده بود !
متصل درخت بود که ناله می کرد ! و در واپسین ناله ی یک آرزوی ناکام، می شکست.
گویی باغبانی سالخورده که گذشته های خزان زده در سوز و گداز مشتی آرزوی سرگردان،
زندگی او را از دستش ربوده بودند، عمدا درخت هایی را که خودش کاشته بود، می شکافت،
تا در پوسیدگی ریشه ی یکی از آنها، جوانی گمشده اش را پیدا کند.
در چنین شب وحشت زده ی وحشت آوری، سالها پیش از این فرزند طلا،
که بی چیزان خانه به دوش فقرش می نامند، پدر مرا بٌرد.
پدر من سالها پیش از این، در شبی گرسنه و لخت، لخت و گرسنه مٌرد.
من آنوقت بیش از شانزده پاییز ندیده بودم !
از اینکه نامی از بهار نمی برم تعجب نکنید، چون در طبیعت گرسنگان بیش از دو فصل وجود ندارد، پائیز و زمستان ! ...
در سرتاسر زندگی محنت بارشان، این پائیز محنت زده است که در ماتمزدگی رخسار زرد و
ماتمزه ی آنها را نوازش می دهد و زمستان هنگامی فرا می رسد که قلب در هم شکسته ی
انسان گرسنه، مثل مرغ سر بریده، در تنگنای سینه ی دلسوخته اش جان می کند.
و اینک امروز، ناگهان به یاد مرگ پدرم افتادم، بخاطر سؤالی بود که یکی از دوستان ساده ام از من کرد که :
راستی چرا اکثریت مردم هیچ روی خوشبختی را نمی بینند ؟
گفتم برادر، یکروز هم من همین سؤال را با پدرم در میان گذاشتم:
گفتم پدر، راستی تو هیچ روی خوشبختی را دیده ای ؟
پدرم خندید، خوشبختی ؟ من که ندیدم ! ...
گفتم چرا ؟
گفت : نمی دانم، همانقدر می دانم که تنها شبی، اشتباها سایه اش را، سایه ی خوشبختی را
در خواب دیدم، بر اسبی زرین سوار بود، به پای اسبش افتادم، زین اسب را به آغوش کشیدم،
به سینه فشردم و بوسیدم، بوسیدم و خندیدم، خندیدم و گریه کردم.
درست مثل دیوانه ی بخت برگشته ای که یکبار دیگر پس از عاقل شدن، تنها از شدت خوشحالی دیوانه شده باشد ! ...
آنوقت گفتم : آخر چرا ؟ خوشبختی یکبار در کلبه خراب مانده ی مرا نمی کوبد ؟
مگر من، مگر فرزند من، مگر ما بشر نیستیم ؟!
سایه ی خوشبختی با نعره های جگر خراش، صدا در سینه ام خفه کرد و فریاد کشید برو، برو انسان ساده دل.
تا هنگامی که در کف دست تو آنچه که هست، هست، خوشبختی را با تو کاری نیست !
به کف دستم نگاه کردم، شرافت خود را دیدم، که مغرور و سرفراز، پینه های دستم را نوازش می کرد ...
با تشکر از ارسال: رشید بهرامی
کلمات کلیدی:
یک گزارش ترسناک و لحظه به لحظه بعد از خوردن یک نوشابه!
10 دقیقه بعد: 10 قاشق چای خوری شکر وارد بدنتان میشود، میدانید چرا با وجود خوردن این حجم شکر دچار استفراغ نمیشوید؟ چون اسید فسفریک، طعم آن را کمی میگیرد و شیرینی اش را خنثی میکند.
20 دقیقه بعد: قند خونتان بالا میرود و منجر به ترشح ناگهانی و یکجای انسولین می شود، کبدتان شروع میکند به تبدیل قند به چربی تا قند خون بیشتر از این بالا نرود.
40 دقیقه بعد: حالا دیگه جذب کافئین کامل شده، مردمکهای چشم گشاد می شود، فشار خونتان بالا میرود و در پاسخ به این حالت، کبدتان قند را به داخل جریان خون رها میکند. گیرنده های آدنوزین مغز حالا بلوک می شوند تا از احساس خواب آلودگی جلوگیری کنند.
45 دقیقه بعد: ترشح دوپامین افزایش پیدا میکند و مراکز خاصی در مغز حالت سرخوشی ایجاد میکنند، تحریک میشوند. این همان مکانیسمی است که در مصرف هروئین منجر به ایجاد سرخوشی میشود.
60 دقیقه بعد: اسید فسفریک موجود در نوشابه، داخل روده کوچک، به کلسیم، منیزیم و روی میچسبد. متابولیسم بدن افزایش پیدا میکند. میزان بالای قند خون و شیرین کننده های مصنوعی، دفع هر چه بیشتر کلسیم را از طریق ادرار باعث میشوند.
مدتی بعد: کافئین در نقش یک داروی مدر (ادرار آور) وارد عمل میشود. حالا دیگر کلسیم و منیزیم و رویی که قرار بود جذب بدن شود، بیش از پیش از طریق ادرار دفع میشوند و به همراه آن مقادیر زیادی آب، سدیم و دیگر الکترولیت ها نیز از دست میرود.
مدتی بعدتر: کم کم آن غوغایی که در بدنتان ایجاد شده بود فروکش میکند و نوبت به افت قند میرسد. در این مرحله یا خیلی حساس و تحریک پذیر میشوید یا خیلی کرخت و بی حال. حالا دیگر تمام آن آبی را که از طریق نوشابه وارد بدن خود کرده بودید دفع کرده اید، آبی که میشد به جای اسید و کافئین و شکر، حاوی مواد مفیدی برای بدنتان باشد. تا چند ساعت بعد اثر کافئین هم از بین میرود و شما هوس یک نوشابه دیگر میکنید.
کلمات کلیدی: