هدف شعر
هدف شعر تغییر بنیادی جهان است و درست به همین علت هر حکومتی به خودش حق میدهد شاعر را عنصری ناباب و خطرناک تلقی کند اهل سیاست به قداست زندگی نمیاندیشد بلکه زندگان را تنها به مصادر و وسایلی ارزیابی میکند که عندالاقتضا باید بیدرنگ قربانی پیروزی او شود و ای بسا به همین دلیل است که باید قبول کرد در جهان هیچ چیز، شرط هیچ چیز نیست و در دنیای بیقانونی که اداره و هدایتش به دست اوباش و دیوانگان افتاده، هنر چیزی است در حد تنقلات و از آن امید نجات بخشیدن نمیتوان داشت.
منبع سایت شاملو
کلمات کلیدی:
من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،
من میتوانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،
چرا که من یک انسانم، و اینها صفات انسانى است.
و تو هم به یاد داشته باش:من نباید چیزى باشم که تو میخواهى ، من را خودم از خودم ساختهام،
تو را دیگرى باید برایت بسازد و تو هم به یاد داشته باش
منى که من از خود ساختهام، آمال من است،
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى
و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه
ولى نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى.
میتوانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.
میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى و من هم ،
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسانهاست ،
پس این جهان میتواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و میستایند،
حسودان از من متنفرند ولى باز میستایند،
دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم،
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى،
من قابل ستایشم، و تو هم.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد
به خاطر بیاورى که آنهایى که هر روز میبینى و مراوده میکنى
همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت،
اما همگى جایزالخطا.
نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسانها را از پشت نقابهاى متفاوتشان شناختى،
http://kalameshafa.blogfa.com/و یادت باشد
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
از مؤمن به مزدور!
شصت سال پیش، خلیل ملکی در روزنامهی "شاهد"، مقالهی کوتاهی نوشتهبود به نام "مکانیسمی که از مؤمن مزدور میسازد". از محتوای مقاله که در انتقاد از رهبری حزب توده نوشتهشدهبود میگذرم و به پر و پای نام زیبایش میپیچم؛ گو اینکه این پیچیدن، ربطی هم به مقالهی خلیل ملکی نداشتهباشد.
اگر ایمان، سرسپردهگی ِ بیچون و چرا به یک عقیده یا عادت یا ارزش باشد، ایمانداران به راحتی میتوانند به جاننثاران و نوکران ِ بیجیره و مواجب ِ صاحبان ِ آن عقیده یا عادت یا ارزش تبدیلشوند؛ و صاحبان ِ آن عقیده کداماند؟ همانها که استیلای آن عقیده بر جامعه، به سودشان است!
در و بر هر جامعهای ارزشهای ویژهای حاکم است. و البته نیز، هر جامعهای محرمات ویژهای دارد. مثلاً در یک جامعهی سنتی ِ اسلامی، "حجاب" میتواند یک ارزش باشد. و همینطور "نمازخواندن"، "سینهزدن" و... یا در جامعهای دیگرتر: مثلاً "باریکبودن کمر" میتواند یک ارزش برای زنان باشد. و نیز مثلاً: "ماشین آخرین مدل"، "مقام آکادمیک"، "زدن کراوات"، "آزادی مطبوعات" و...
چند لحظه تامل کنیم. چه کسانی از کدام ارزشهای حاکم بر جامعه سود میبرند؟ همیشه میتوان و باید چنین سوالی را درمورد تکتک نُرمهای حاکم اجتماعی مطرح کرد. حافظان ِ ارزشهای حاکم چه کسانی هستند؟ و به چه شیوههایی از آن ارزشها محافظت و دفاع میکنند؟ آیا اگر یک ارزش مهم اجتماعی در خطر نابودی یا هجوم قراربگیرد، محافظان و سودبرندهگان از آن ارزش، حاضر به "جنگیدن" بهخاطر آن ارزش هستند؟ مثلاّ آدم بکشند؟ آدم حبس کنند؟
کسانی که بهخاطر ِ یک ارزش حاکم، حاضر به جنگ و خونریزیاند از دو گروه خارج نیستند: یا از آن ارزش به شدت و وفور منتفع میّشوند، و یا چنان "مؤمن" به آن ارزشاند که حاضرند در راه حفظش، جان بدهند و بگیرند. قطعاً چون هر فرض ِ دوگانهانگارانهای، در این میانه عدهای نیز وجود دارند که با گرفتن جیره و مواجبی مختصر از گروه اول، به مزدوری ِ بخور و نمیرشان در دفاع از آن ارزش مشغولاند. پس اگر گروه سودبرندهگان و زیرگروه مزدوران، در حفظ ارزشی که رشتهی معاششان به آن بسته شدهباشد کاری کنند و خونی بدهند یا بریزند "حق" داشتهباشند ( چراکه دارند از منافع مستقیم یا غیرمستقیم خود دفاع میکنند)، گروه مؤمنان (که نه مستقیم و نه غیر مستقیم نفعی از حفظ آن ارزش نمیبرند) چرا باید کاسهی داغتر از آش شوند؟
این از عجایب ِ شگرد "ایمان" است!
اگر "عمل" ِ سودبرندهگان و مزدوران، آگاهانه و از روی قصد باشد، "عمل" ِ مؤمن تنها از روی ایمان است؛ از روی سرسپردهگی ِ بیچون و چرا به یک آرمان. بدینسان، از یک مؤمن، یک مزدور ِ بیجیره و مواجب ساختهمیشود که نه تنها به حفظ منافع ِ سودبرندهگان میپردازد، بلکه از آنجا که به آرمانی "ایمان" دارد، بیدرنظرگرفتن ِ تبعات ِ عملش، حتی در راه آن جان نیز میدهد: کاری که سودبرندهگان به هیچعنوان حاضر به آن نیستند، چرا که "مردن" به سودشان نیست! میلیونها انسانی که در جنگهای جهانی اول و دوم (و نیز البته در جنگهای پیش و پس از آنها) نفلهشدند، چه نفعی در بُرد یا باخت این یا آن کشور داشتند؟ و اگر نفعی نداشتند چرا اغلب آنطور پرغرور به سوی مسلخ یورتمهرفتند؟
باوراندن یک "ایمان" به دیگران، کمخرجترین و سوددهترین شیوهی بهبردهگیکشاندن آنان است. هرچه "ایمان" بزرگتر و عظیمتر و هرچه هدف "عالیتر" و "والاتر" باشد، بهتر و بیشتر میتوان با آن مزدور ِ بیجیره و مواجب اجیر کرد: مزدورانی که بیخبر از نتایج ِ ایمانداریشان، و بیخبر از آلت فعلبودنشان، سرودخوانان و هلهلهکنان و پایکوبان، سر در "راه ِ بی بازگشت"! مینهند و لهمیکنند و لهمیشوند.
کلمات کلیدی:
معلم پای تخته داد میزد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسیها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وآن یکی در گوشهای دیگر «جوانان» را ورق می زد.
برای اینکه بیخود هایو هو می کرد و با آن شور بیپایان
تساویهای جبری را نشان میداد
با خطی خوانا بروی تختهای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت : یک با یک برابر است
از میان جمع شاگردان یکیبرخاست ؛ همیشه یک نفر باید بپاخیزد...
به آرامی سخن سر داد:
تساوی اشتباهی فاحش و محض است
نگاه بچهها ناگه به یک سو خیره گشت و معلم مات بر جا ماند
و او پرسید: اگر یک فرد انسان، واحد یک بود
آیا یک با یک برابر بود؟
سکوت مدهوشی بود و سوالی سخت
معلم خشمگین فریاد زد آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت:
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه زور و زر به دامن داشت بالا بود و آنکه
قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت پایین بود؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه صورت نقره گون، چون قرص مه میداشت بالا بود
وآن سیه چرده که می نالید پایین بود؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد
حال میپرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفتخواران از کجا آماده میگردید؟
یا چهکس دیوار چینها را بنا میکرد؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم میگشت؟
یا که زیر ضربه شلاق له میگشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چهکس آزادگان را در قفس میکرد؟
معلم نالهآسا گفت:
بچهها در جزوههای خویش بنویسید:
یک با یک برابر نیست.......
خسرو گلسرخی
منبع ثانیه
کلمات کلیدی:
پایگاه خبری ضد جنگ آمریکا هشدار داد که ادعای اخیر دولت آمریکا مبنی بر استراتژی جدید در افغانستان چیزی جز تخریب وسیع این کشور و کشتار گسترده شهروندان افغان نیست .
دولت آمریکا اعلام کرده است که استراتژی جدیدی در افغانستان بهکار خواهد گرفت که با تمام استراتژیهای 8 سال گذشته متفاوت است و حمله صبح روز جمعه ناتو به دو تانکر حامل سوخت در ولایت قندوز که در نتیجه آن بیش از 90 تن از شهروندان افغانی که اطراف این تانکر جمعشده بودند کشته شدند، استراتژی جدید آمریکا را نمایان میکند.
این پایگاه خبری نوشته است که علی رغم اینکه ژنرال مک کریستال، فرمانده نظامیان آمریکا و ناتو در افغانستان تاکید کرده بود که برای بهبود شرایط زندگی مردم افغانستان و دور شدن آنها از تنش، تمرکز حمله بر مواضع طالبان متوقف خواهد شد، حملات موشکی به دو تانکر حامل سوخت رخ داد که باعث کشته شدن 95 تن از غیرنظامیان شد که به هیچ وجه قابل چشمپوشی نیست.
آنتیوار تاکید کرده است که استراتژی آمریکا در افغانستان تغییر کرده است اما این تغییر بدین صورت است که شمار نظامیان زمینی افزایش یافته، طالبان قدرتمندتر شده و شمار تلفات غیرنظامیان نیز افزایش یافته است.
یعنی این همان استراتژی جدید در افغانستان است که مقامات آمریکایی از آن صحبت نمودند؟! واقعا هدف حضور آمریکا در کشور چیست؟؟ اینکه با حملات هوایی گسترده، شمار زیادی از مردم را کشته و بخش وسیعی از کشور را تخریب کند؟!
مردم ما تا کی باید در پی این حملاتی که هیچ نقشی در آن ندارند کشته شوند؟ ما تا کی باید شاهد کشتار جوانان و کودکان خود باشیم؟
دولت افغان و مردم آن به آمریکا اطمینان کرده بودند، اطمینان کرده بودند که حتما کشور به دست آنها ترمیم و تجهیز خواهد شد.
اگر مردم می دانستند که آمریکا نیز چنین خواهد کرد هیچ زمانی با حضور آنان در افغانستان موافقت نمی کردند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، آمریکا باید بداند که از پشت خنجر زدن آنقدرهم سخت نیست، مردم کشور ما ساده نیستند که به سادگی از کنار حوادثی که آمریکا مسببش بوده است بگذرند. اکنون نیز آنقدر آمریکا به کشور مسلط شده است که متاسفانه بیرون کردنش کار حضرت فیل است.
کلمات کلیدی:

با وجود پیشرفتهای بشر در توسعه علم و فناوری به ویژه در نخستین سالهای هزاره سوم هنوز بسیاری از پدیده ها باقی مانده اند که هیچ توضیحی برای آنها وجود ندارد. مجله Scientific American در وب سایت خود به معرفی برخی از این پدیده ها پرداخته است.
فصلی بودن آنفلوآنزا
هرچند ویروسهای آنفلوآنزا در تمام فصول سال وجود دارند اما دانشمندان هنوز موفق نشده اند توضیح دهند که چرا آنفلوآنزا تنها در مناطق معتدل و تنها در فصول زمستانی و سرد ظهور پیدا می کند.
تولد زبان
از لحظه ای که انسان خلق شد شروع به سخن گفتن کرد اما از آنجا که در فسیل های باقی مانده از این جاندار بقایایی از اندامهای مرتبط با زبان مثل تارهای صوتی، نای و زبان باقی نمانده است بنابراین دانشمندان نمی دانند که انسان نخستین به چه روشی این توانایی را توسعه داده است. همچنین روشی که به کمک آن کودکان صحبت کردن را می آموزند هنوز ناشناخته باقی مانده است.
توسعه دو جنس
جانداران اولیه زمین به روش تک جنسی تولید مثل می کردند اما در حدود یک میلیارد سال قبل دو جنس نر و ماده ظاهر شدند. پرسش بسیاری از دانشمندان این است: چرا جنس نر وجود دارد در حالی که جنس ماده برای تولید مثل کافی است؟ در حقیقت به نظر می رسد که حضور دو جنس نر و ماده نوعی رفتار سازگار با تکامل باشد.
ابر رساناهای دمای بالا
در حالی که پیش از این تصور می شد هدایت الکتریکی می تواند تنها در دمای بسیار پایین نزدیک به 273- سانتیگراد رخ دهد، در حدود دهه 80 کشف شد که برخی آلیاژهای محتوی مس می توانند در دمای بالاتر در حدود 196- درجه سانتیگراد نیز هادی جریان الکتریسته باشند. به هر حال هنوز تئوری که بتواند در خصوص این رفتار فیزیکی پاسخ دهد ارائه نشده است.
مواد و ضد مواد
بیگ بنگ انفجاری که در پی آن جهان متولد شد از مقدار برابری ماده و ضد ماده ساخته شده است. به این ترتیب در کنار ستارگان، سیارات و کهکشانهایی که با کمک تلسکوپهای پر قدرت قابل رصد هستند، ضد ستارگان، ضد سیارات و ضد کهکشانهایی هم وجود دارند که ممکن است در بخشهایی از جهان پنهان شده باشند. به اعتقاد محققان، ضدماده وجود دارد اما هنوز ماهیت آن به صورت یک راز باقی مانده است.
پرتوهای کیهانی با انرژی بالا
به اعتقاد دانشمندان پرتوهای کیهانی با انرژی بالا به شدت به زمین آسیب می رسانند و اعتقاد بر این است که از سیاه چاله ها و یا از ابرنواختران کهکشانهای نزدیک ساطع شده اند اما هنوز جزئیات این پرتوها ناشناخته مانده است.
خصلت کایرالى مولکولها
در طبیعت، اغلب مولکولهای آلی دو شکل آینه ای دارند اما این دو شکل همانند دستهای انسان روی هم منطبق نمی شوند. تنها یکی از این دو شکل فعال بوده و در طبیعت رایج است. اینکه چرا تنها یک شکل از مولکول در توسعه حیات اهمیت دارد هنوز یک راز است.
چرخش پروتونها
توانایی پروتونها چرخیدن است که با اصطلاح «چرخش» (spin) شناخته می شود. این چرخش، فعل و انفعالات مغناطیسی میان ذراتی که اساس رزونانس مغناطیسی تصاویر را می سازند کنترل می کند. تاکنون آزمایشاتی برای محاسبه چیزی که منجر به خاصیت چرخشی پروتونها می شود انجام شده و نشان داده است که این چرخش کاملا به کوارکها وابسته است. کوارکها ذرات سازنده پروتونها هستند. به همین دلیل دانشمندان در تلاش برای کشف فاکتورهای دیگری هستند که منجر به بروز اثر چرخش پروتونها می شود.
منبع جام جم آنلاین
مهر
کلمات کلیدی:
ا سکندر کبیردر حمله به خراسا ن یعنی افغانستان امروز درگیرنبردی شد طولانی و جانفرسا . مادر اسکندربه فرزندش نوشت که « در خراسان » گور شدی مگر؟؟؟ اسکندر خریطه خاک فرستاد و گفت ، به مادر بگو ... این خاک در زیر فرش مهمان خانه بپاشند ... و مادر اسکندر چنین کرد . و از آن روزبه بعد ، در مهمان خانه هر روز جنگ بود و جنگ ....
کابلشاهان بیست و هفت حمله اعراب را دفع کردند تا خلیفه سپاه عظیم هفتاد هزار از عرب و عجم جمع کرد به قصد فتح الفتوح ، و شنیدیم و خواندیم که در دشت سیستان و لشکرگاه فروماندند وجمله همه مردند و « جیش الفنا » نام گرفتند . بلاذری از شاعرعرب بنام اعشی همدان کوفی یاد میکند که با سپاه عبیدالله در حمله بر رتبیل شاه کابلیان با سپاه طاووسان همراه بوده است در ارتباط شکست سپاه عبیدالله از کابلیان سوگنامه ای دارد با سرآغاز چنین :
* این اندوه سوزان در سینه چیست، وچرا سیل اشک فرومی باری؟
* هیچ از سپاهی شنیده ای که بکلی در هم شکست و به نگون بختی بسیار گرفتار آمد ؟
" درکابل برای ایشان بسیارسخت گرفتند وآنان را واداشتند که ازسربیچارگی ، ازگوشت اسپان خود بخورند ودر بد ترین جا ها لشکرگاه بسازند ؟
" هیچ سپاهی درآن سرزمین به چنین سرنوشتی شوم گرفتار نیامده است .
" به زنان نوحه گر بگویید که برای چنان قربانیانی ، چنان بگریند که راه گلوی شان بگیرد .
" ازعبیدالله بپرسید : چگونه ازاین مردان ، ازین بیست هزار مرد که اسپان زرهپوش داشتند وغرق درسلاح بودند حراست کرده ای ؟
" سپاهیان گزیده که امیری آنان را بخاطرپایداریشان درنبرد برگزیده بود ؟
" سپاهیانی با ارواح شریف از دوشهرنیرومند (کوفه وبصره) پا درراه نها د ند .
" ترا سالاری ایشان داده اند وبرایشان امیرکرده اند ، اما تو نا بودشان کرده ای ، درحالیکه آتش جنگ هنوزبا تندی فروان زبانه میکشد " ....
سه جنگ افغان و انگریز و شکست روس را که همه بخاطر داریم ....
و این بار .... ؟ خد ا خیر را پیش کند ....
در حدیث آمده است که « الملک یبقی مع الکفرولا یبقی مع الظلم . » با کفرمیتوان ملک را اداره کرد ولیکن با ظلم نه . چگونه ممکن است ملتی تجاوزگران به ناموس وغارتگران « تاراج کبیر » و قا تلین فرزندانش را ببخشد ؟؟؟ اگر حکومت مزدور و دست نشانده اجنبی از کیسه خلیفه میبخشد ، جهان که نباید به ندای وجدانش از روی مصلحت پاسخ دهد و حکومت طالب و قالب و غالب را ، حکومت منتخب از نخبگان جامعه پندارد که امروزهمه بی هراس از عدالت ، به باند بین المللی مافیای مواد مخدربدل شده اند . ما فیا ی ثروت و قدرت در حاکمیت ودر کرسی های وزارت ولایت ها و مجلس شورا ها لمیده اند و د یر نخواهد بود که قوای بین المللی را به مصاف طلبند . وآنوقت ، زمستان خواهد رفت و رو سیاهی به ذغال خواهد ماند ... 2.7 میلیارد دالرپول از فروش تریاک و قدرت دولتی و اسلحه و ایتلاف مافیای بین المللی و وضع « خواب خرگوشی » ای چنین ، میتواند به ذات خود دولتی خلق کند که جهان را به مصا ف طلبد ...
خانه از پای بست ویران است ... خواجه در فکر نقش ایوان است .
کلمات کلیدی: