ازدواج و عشق

ازدواج درست و پایدار، ازدواجی است که زوجین از آن احساس رضایت و خوشبختی کنند، ازدواجی است که اساسش بر ستون محکم عشق بنا شده باشد، نه آن که پایه های عظیم آن روی موجی از هوس ها و هیال های خام گذاشته شود و نام آن را عشق بپندارد. عشق، نیاز برتر انسان است، ولی کدام عشق؟ عشق حقیقی یا عشق مجازی؟ عشق راستین و حقیقی که حکمران و فرمانروای آن قوه عقل است، یا عشق دروغین و شهوانی که حاکم آن قدرت غریزه جنسی و پیروی از هوی و هوس است؟
هیچ چیز مانند کلمه عشق، خیال انگیز نیست. در بین کلمات، لفظ عشق شاید از معدود کلماتی باشد که این همه تعبیرات مختلف و ضد و تقیض در مورد آن شده است. گاهی آن را ستوده اند مانند گوته، شاعر نامی آلمان، که می گوید: عشق، افسر زندگی و سعادت جاودانی است. گاهی تیرهای زبان و قلم را به سوی آن پرتاب کردند و آن را مورد نکوهش قرار دادند، مانند کارلایل که بی پروا در مورد عشق سخن رانده و گفته است: عشق، تنها یک جنون نیست، بلکه ترکیبی است از چند جنون.
معناهای زیادی برای عشق بیان کرده اند. عشق از نگاه برخی، کشش و جاذبه نیرومند و خارق العاده میان دو موجود جاندار یا بی جان است. عشق و علاقه ای که انسان به جمادات دارد از خودخواهی او ناشی می گردد؛ بدین معنا که انسان اشیاء را برای آن می خواهد که فدای آسایس خود بکند. عشق و علاقه مفرط بین زوجین، بدین شکل است که هر یک از آنها سعادت و آسایش دیگری را می طلبد و از گذشت و ایثار درباره دیگری لذت می برند. این نوع عشق، در مسیر یک هدف عالی و ارزنده است که هیچ چیز بالاتر از آن تصور نمی شود؛ زیرا قدرت نوآوری و خلاقیت آن به حدی است که به راحتی می تواند هر مانع و مشکلی را تحت الشعاع خود قرار دهد و به سرعت همه موانع را در مسیر تکامل پشت سر بگذارد. منظور ما از ازدواج درست و پایدار، همین عشق است. تمام ستایش های شاعران، عارفان، نویسندگان و ... از لفظ عشق نیز به سبب همین نیروی عظیم و خلاقیت بی نظیر و اعجاب انگیز عشق است.
کلمات کلیدی:
1 - خواب؛ هر چه بیشتر، بهتر:
کاش همینطور بود! ولی مطالعات نشان میدهد احتمال مرگ زودرس در آنهایی که بیش از8 ساعت در شبانهروز میخوابند،بیشتر است.
2 - خوش به حال فلانی، هنوز سرش به بالش نرسیده،خوابش میبرد!
اتفاقا این نشان میدهد که فلانی،خواب خوبی ندارد.این که آدم هنوز سرش به بالش نرسیده خوابش ببرد، یکی از نشانههای خوابآلودگی است که باید تحت بررسی قرار بگیرد.مدت زمانی که طول میکشد تا خوابمان ببرد،نباید کمتر از 5 دقیقه یا بیشتر از30 دقیقه باشد.پزشکان،مقادیر کمتر و بیشتر از این محدوده را غیرطبیعی میدانند.
3 - چقدر کم میخوابی! همه آدمها حداقل به 8 ساعت خواب شبانه احتیاج دارند!
هیچ عدد قطعی و واحدی وجود ندارد که بشود روی آن قسم خورد.میزان نیاز به خواب در افراد مختلف، متفاوت است.به خودتان رجوع کنید، اگر حس میکنید که هر روز بعدازظهر خسته و خوابآلود میشوید، بدانید که احتمالا الگوی خوابتان غلط است.
4 - چقدر زیاد میخوابی، نخبهها فقط روزی 3، 4 ساعت میخوابند!
شاید مارگارت تاچر و بیل کلینتون و چند نفر از مشاهیر هالیوودی جزء نخستین کسانی باشند که رسانههای غربی،درباره کم خوابیدن آنها زیاد حرف زدند.اما واقعیت این است که از نظر پزشکان، این قبیل افراد معمولا عملکرد بهتری نسبت به سایرین ندارند. کمخوابی،سلامت شما را تهدید میکند و تمرکزتان را پایین میآورد. کمخوابی حتی میتواند بیمارتان کند و به سیستم ایمنی شما آسیب بزند.
5- من خوابم خوب است؛ فقط شبها چند بار از خواب میپرم!
به چنین خوابی نمیگویند خواب خوب. خوابی خوب است که تداوم مناسبی داشته باشد.بیدار شدن مکرر در حین خواب از علائم شایع اختلال خواب است و بیشتر آنهایی که شبها بیش از یک بار از خواب میپرند، به نوعی اختلال خواب دچارند.
6- کمخوابی فقط یک چاره دارد؛ قرص خواب!
تاثیر داروهای خوابآور، کوتاه مدت است و کمکم بدن به دارو عادت میکند و دیرتر به آن جواب میدهد. از طرفی،اگر بدن به دارو عادت کند؛ قطع آن اوضاع را بدتر میکند. پس برای درمان قطعی، فقط باید به پزشک مراجعه کرد تا علت اصلی بیخوابی شناخته و درمان شود.
7- کمخوابی از آن دردهایی است که چاره ندارد و باید با آن ساخت!
اما توصیههای دیگری هم هست که میتواند اوضاع خوابتان را رو به راه کند:
پرهیز از نوشیدن چای،قهوه، نوشابه وخوردن شکلات در ساعات نزدیک به خواب.
خودداری از مصرف غذاهای سنگین و کشیدن سیگار در ساعات نزدیک به خواب.
رعایت نظم خواب؛ خوابیدن در یک ساعت ثابت، اختصاص دادن اتاق خواب به خوابیدن و اجتناب از کارهای دیگری مثل تماشای تلویزیون و کار در آن اتاق و بالاخره این که اگر بیش از نیم ساعت در رختخواب ماندید و خوابتان نبرد و احساس خوابآلودگی هم نکردید، باید از اتاق خواب خارج شوید و تا وقتی احساس خوابآلودگی نکردهاید،به رختخواب برنگردید.
کلمات کلیدی:
ماه گفت : چه طوری ؟ تو که نمی بینی .
نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم .
ماه گفت : چرا ؟
نابینا گفت : اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم.
کلمات کلیدی:
آموزش خواندن فکر دیگران!
با شناخت بیشتر افراد، ارتبـاطمـان جهـت دار میشود و در مدت کوتاهی خواهیم توانست به هدف مورد
حالت تدافعی: اگر انگشتان دستها بهبازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حملهای
متفکر: گره کردن دستها به دستههای صندلی، نشان میدهد که شخص سعی دارد احساس خود را
این حالت بیشتر در مسافران مضطرب هواپیمای هنگام پرواز و فرود آن دیده میشود. دقت: وقتی
بدگمان: انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره، نشان دهنده حالت تردید و دودلی اسـت. او بـه
کلمات کلیدی:
1- روزانه 10 تا 30 دقیقه به قدم زدن بپردازید، و در این حین لبخند بزنید. این برترین داروی ضد افسردگی ست.
2- حداقل 10 دقیقه در روز با خود خلوت کنید
3- با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و خواب بیشتری کنید.
4- صبحها که از خواب بیدار می شوید این جمله را کامل و تکرار کنید: « امروز قصد دارم....»
5- با سه Eزندگی کنید؛ Energy(انرژی)، Enthusiasm(شوق)، Empathy(فهم و همدلی با دیگران)، و همینطور با سه Fیعنی Faith(ایمان)، Family (خانواده) و Friends(دوستان).
6- امسال بیشتر از سال پیش به تماشای فیلمهای عمومی (مناسب برای تمام
سنین)، بازی با دوستان و خواندن کتاب بپردازید.
7- زمانی را به مراقبه و نیایش اختصاص دهید. اینها سوخت روزانه برای انجام زندگی پر مشغله مان را فراهم می کنند.
8- با افراد بالای 70 و زیر 6 سال اوقات بیشتری صرف کنید.
9- وقت بیداری بیشتر رویا ببینید.
10- از غذاهایی که از گیاهان و درختان بار می آیند بیشتر مصرف کنید، و ازآنها که در کارخانه ها تولید می شوند کمتر.
11- مقداری چای سبز و مقادیر بسیار فراوان تری آب بنوشید. ایدا اریزا (نوعی زغال اخته آبی رنگ)، غذاهای دریائی، گل کلم، بادام و گردو و خشکبار مصرف کنید.
12- تلاش کنید هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وادارید.
13- از خانه گرفته تا داخل ماشین و روی میز کار همه را مرتب و تمیز کنید، بگذارید انرژی تازه ای وارد زندگیتان شود.
14- انرژی پرارزشتان را بر سر شایعه سازی، هیولاهای انرژی خوار، مسائل مربوط به گذشته، افکار منفی و یا آنچه بدان کنترل ندارید هدر ندهید. در عوض انرژیتان را صرف همین لحظه مثبت اکنون کنید.
15- این را فهم کنید که زندگی یک مدرسه است و شما اینجائید تا بیاموزید، تا همه امتحانهایتان را بگذرانید. مشکلات تنها بخشی از این دوره آموزشی اند که درست مثل کلاس درس جبر می آیند و می روند، منتها درسهائی که از این کلاس فراگرفته می شود عمری با شما باقی خواهد ماند.
16- صبحانه تان را چون یک شاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده و شام تان را چون بچه دانشگاهی ای بخورید که کارت اعتباریش ته کشیده باشد.
17- بیشتر لبخند بزنید و بیشتر بخندید. این هیولاهای انرژی خوار را ازتان دور نگه خواهد داشت.
18- زندگی چندان عادلانه به نظر نمی رسد، با این حال زیباست.
19- زندگی کوتاه تر از آنیست که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم.
20- خودتان را خیلی جدی نگیرید، دیگران هم اینکار را در مورد شما نمی کنند.
21- مجبور نیستید همه بحث ها و منازعات را به نفع خود تمام کنید. با مخالفتها موافقت کنید.
22- با گذشته تان از در سازش در آئید، آنوقت دیگر اکنونتان را خراب نخواهید کرد.
23- زندگی تان را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. شما از موضوع و هدف این سفر آنها هیچ نمی دانید.
24- از شمع هایتان استفاده کنید، خوشگل ترین ملافه تان را کنار نگذارید، برای روز مبادا و یا روزی خاص نگه شان ندارید، امروز همان روز بخصوص است.
25- جز شما کس دیگری مسئول خوشبختی تان نیست.
26- همه باصطلاح بدبختیها را با این جمله قالب دهید: «آیا تا پنج سال آینده، هیچ اهمیتی خواهند داشت؟»
27- همه را به خاطر هر چیز و همه چیز ببخشید.
28- افکار مردم در مورد شما، هیچ ربطی به شما ندارند.
29- زمان ، حلال همه مشکلات است. به همه چیز زمان دهید، زمان.
30- یک موقعیت هر چقدر خوب یا بد، بالاخره تغییر می کند.
31- زمان بیماری، این شغل نیست که به دردتان می رسد،خانواده ودوستانتان هستند. با آنها با مهربانی در تماس باشید.
32- از شر هر آنچه سودمند، زیبا و شادی بخش نیست، خلاص شوید.
33- حسادت هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نیاز دارید رسیده اید
34- بهترینها هنوز در راه اند. کمی صبر کنید...
35- هر حسی که می خواهید داشته باشید، بلند شوید، شیک کنید و بزنید بیرون.
36- کار درست را انجام دهید!
37- اغلب با خانواده در تماس باشید.
38- شبها قبل از خواب این جمله را کامل و تکرار کنید: «به خاطر... ممنونم.» «امروز به ... دست یافتم.»
39- یادتان باشد، برکتهای زندگی آنقدر هست که استرس و نگرانی را بدان راهی نباشد.
40- از سفر لذت ببر. یادت باشد که این دیزنی ورلد Disney Worldنیست و تو هم در پی یک گشت و گذار کوتاه نیستی. بهترین استفاده را از آن کنید و از سفرتان لذت ببرید.
کلمات کلیدی:

زوجهای جوان شباهت زیادی به دانشجوهای سال اول دانشگاه دارند. آنها تازه مشغول یادگیری خم وچم زندگی مشترک هستند. آگاهی از اشتباهات معمول در اوایل ازدواج میتواند کمک کند که مانع بروز مجدد آنها شویم. در پیچ و خم دلدادگی و حـرفهای نگفته جوانی، واقعیتهای یک عمر زندگی درکنار یکدیگر، تجربه حوادث تلخ و شیرین و مهارتهای لازم برای شناخت و تجزیه و تحلیل مشکلات زندگی فراموش میشود. یادآوری چند نکته به همه ما کمک میکند تا مسافتی دورتر از شروع زندگی مشترک و رویاپردازیهای عاشقانه را مشاهده کنیم.
1- فکر نکردن به فردای ازدواج: بعضی از همسران جوان آنچنان سرگرم جشن ازدواج میشوند که نمیدانند درگیر چه مسائلی شدهاند. شما متاهل شدهاید. جشن ازدواج شاید سرگرم کننده باشد اما فقط یک روز است. اکنون شما ناچارید با یکدیگر زندگی کنید، با هم کنار بیایید و تشکیل خانواده دهید. از برنامههای جشن و بازتاب آن، از تماشای فیلم عروسی تا تجدید خاطرات با دوستان لذت ببرید، اما تمام مدت، تصویر بزرگتری را در ذهن داشته باشید.
2- تلاش برای عوض کردن خُلقیات همسر: به احتمال قوی، شما به این دلیل با همسر خود ازدواج کردهاید که عاشقش بودهاید. اگر این طور باشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که او را تغییر دهید. بدون شک، افراد بالغ به طرز چشمگیری تغییر نمیکنند. پس بهترین اطمینان شما این است که همسر خود را قبول کرده و او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوتهایی که با دیگران دارد، دوست بدارید. تلاش برای عوض کردن همسرتان فقط احساسات او را جریحهدار کرده و زندگی مشترک شما را خراب میکند.
3- رابطه بد با خانواده همسر: اگر تا این لحظه به رابطه شما با خانواده همسرتان لطمه وارد شده، دست به هر کاری بزنید تا رابطه خود با خانواده همسرتان را بهبود ببخشید. اولین نفری باشید که صلح را برقرار میکند، زیرا هنگام دعوای شما با خانواده همسرتان، تنها کسی که آزرده خاطر میشود، همسرتان است که احساس میکند بین شما گیر افتاده است.
4- مشاجره بهجای گفتگو: پرخاشگری و فریاد زدن وجیغ کشیدن در حل مشکل یا اختلاف نظرها به شما و همسرتان کمکی نمیکند. گفتگوی آرام و منطقی، شما را به پیش خواهد برد. اگر هنگام مجادله با همسرتان، نتوانید خود را کنترل کنید، زندگی تان را به مخاطره میاندازید. پس هر کاری را که شامل این موارد است از استراحت در میانه بحث تا طلب کمک به وسیله روشهای درمانی انجام دهید.
5- کوتاه بودن افق دید: هیچکس دوست ندارد درباره مسائل سنگینی مثل کنترل مسائل مالی، راههای ممکن در صورت بچهدار نشدن و نحوه آمادگی برای اتفاقات پیشبینی نشدهای مثل مرگ، بحث کند. با این حال اکنون که متاهل شدهاید چارهای جز صحبت درباره این موضوعات ندارید. ازدواج شما به این مسائل وابسته است. عاقل باشید و در مورد تمامی این مسائل با همسر خود صحبت کنید و درصورت لزوم با دیگران مشاوره داشته باشید اما آن را نادیده نگیرید. زندگی، تنها تفریح و مهمانی و خوشی نیست. درخود توانایی پذیرش مشکلات بزرگتر را داشته باشید.
6- دعواهای بیهوده: هر انسان متاهلی با همسر خود بر سر مسائلی بحث میکند، از باز گذاشتن سر خمیردندان تا آویزان کردن لباس روی دستگیره در که در نظر دیگران بی معنی است. بحثهای خود را برای مسائل مهمتری نگه دارید. این دلخوریها را به حال خود بگذارید. به راستی اگر تنها اشتباه همسر شما انداختن جورابهای کثیف روی زمین است، باید خودتان را خوششانس بدانید.
7- حسادت: همسرتان شما را برای زندگی انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان میشود که تصور میکند شما به او اعتماد ندارید. اگر او همیشه قابل اعتماد بوده است، نباید با حسادت خود حتی برای او ایجاد مزاحمت کنید. این کار میتواند سمی در رابطه شما با همسرتان باشد.
8- زندگی کردن مانند مجردها: اکنون زمان آن رسیده که بزرگ شوید. گردش شبانه رفتن با دوستان، زمانی اشکال نداشت که مجرد بودید و هیچ کس در منزل منتظر شما نبود. به عنوان یک فرد متاهل، انجام بعضی کارها شایسته نیست. شما میدانید درست و غلط چیست، پس کار درست را انجام دهید.
9- غرور در زندگی مشترک: زن یا شوهری که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهی اصرار دارد، همیشه برنده است و کسی که مهر و محبت همسر خود را انکار میکند، هیچ کار مفیدی برای زندگی مشترکشان انجام نمیدهد. او اجازه میدهد غرور و روشهای حل مشکلات و عشق و علاقه او، به همسرش راه پیدا کند و رابطه آنها به نتیجه برسد. باید ملایمتر باشید و راهی پیدا کنید که مسئولیت اعمال خود را به گردن بگیرید.
10- با هم نبودن: باید مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنید. گل، بدون آب، نور خورشید و مراقبت هرگز رشد نخواهد کرد. بنابراین، باید برنامهریزی کنید تا مدت زمان بیشتری را در کنار همسر خود باشید.
نکاتی که لازم است مردها بدانند
1- طوری رفتار کنید که زن بداند وجودش حتماً لازم است، زیرا اگر این کار را نکنید افکارش او را بهجایی میکشاند که فکر میکند وجودش غیر ضروری است و شما وی را با چهارچوب دَر یکی میبینید. زنها دوست ندارند با ریسکی که میکنند زندگیشان از هم بپاشد و تنها مردان هستند که این اطمینان را در آنها به وجود میآورند.
2- اجازه بدهید که زنها استقلالشان را حفظ کرده تا بتوانند از ایده هایشان استفاده کنند. باور کنید شما باید این اطمینان را به آنها بدهید.
3- فکر نکنید نظر یک زن نمیتواند چارهساز باشد، این افکار قدیمی را دور بریزند. نظر او را بپذیرید و به آن فکر کنید.
4- آقایان! لطف کنید بدانید زنها اگر موفقیتی بهدست میآورند سریعاً آن را با شما تقسیم میکنند. پس نگران نباشید.
5- او را تنها نگذارید. به زن خود اطمینان بدهید حتی اگر میخواهد کره زمین را هم منفجر کند شما با او خواهید بود. بگذارید امتحان کند.
6- آقایان! بدانید اگر بتوانید ترس عدم موفقیت را در همسرتان از بین ببرید بهترین همسر دنیا میشوید، باور کنید چیزی جز قدرشناسی به دست نمیآورید.
7- آقایان!در صورت شکست همسرتان به وی آرامش بدهید نه اینکه پتکی بشوید و بر سرش فرود بیائید. همانطور که در موفقیت هایش صورتحساب جلویش میگذارید در شکستهایش هم بفرمایید حساب کنید.
8- افکارتان را تحمیل نکنید. واقعاً دلیلی ندارد چون شما مرد هستید نظرتان قابل اجرا باشد.

کلمات کلیدی:

با عمل کردن به این چند مورد!! مطمئن باشید حتی خوندن این جملات به شما آرامش میده و این آگاهی رو میده که در طول روز به این چیزها عمل کنید.
قول بدین این مطلبو خوندید بهش عمل کنید حتی واسه یک روز
فقط برای امروز عصبانی نخواهم شد
فقط برای امروز نگران نخواهم بود
فقط برای امروز سپاسگزار خواهم بود
فقط برای امروز صادقانه وپرتلاش کارخواهم کرد
فقط برای امروز با همه مهربان خواهم بود

کلمات کلیدی:
زندگی را آبی ببینید
دانشمندان معتقدند تاثیر رنگها بر زندگی انسان حتی وقتی که انسان به آنها توجه لازم و کافی هم ندارد بسیار زیاد است. در این میان شاید در زندگی رنگ آبی به خاطر رنگ آسمان و دریاها نقشی اساسی برای انسانها داشته باشد اما دانشمندان تاکید میکنند که برای داشتن ذهنی خلاق این مقدار هم حتی کافی نیست. در همین راستا در دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا دانشمندان تاثیر رنگ قرمز و آبی بر رفتار داوطلبان را بررسی کردهاند.
در این تحقیق دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند در حالی که رنگ قرمز حافظه داوطلبان را- که در این آزمایش دانشآموزان بودند- تقویت میکند، رنگ آبی به آنها کمک میکند که تصورات خود را آزاد کنند. دانشمندان برای اثبات این یافته تصمیم گرفتند از داوطلبان بخواهند یک آزمایش ساده انجام دهند. در این آزمایش به آنها قطعاتی به رنگ آبی و قرمز داده شده بود و از آنها خواسته شد با این قطعات چند اسباببازی بسازند. دانشمندان مشاهده کردند اسباببازیهایی که به رنگ آبی ساخته شده بودند در مقایسه با اسباببازیهای قرمزرنگ از ساختار خلاقانهتری برخوردار بودند.
ذهن خود را پرواز دهید
اینکه ذهن انسان آمادگی کشف نکتههای جدید را داشته باشد خود یکی از عواملی است که میتواند به انسان برای خلاق بودن کمک کند. دانشمندان در دانشگاه درکسل فیلادلفیا مغز را در لحظهای که ایده نابی به آن میرسد مورد تحقیق قرار دادهاند. دانشمندان در این آزمایش از 2 گروه داوطلب استفاده کردند. یک گروه از این داوطلبها را منتظر گذاشتند تا به آنها یک معما داده شود. وقتی که معما به آنها داده شد از آنها خواسته شد که بگویند وقتی که معما را حل کردند آیا یکباره به ذهن آنها خطور کرده است یا برای انجام آن فکر کردهاند. دانشمندان با آزمایش مغز این افراد متوجه شدند سمت راست مغز آنها به شدت درگیر است؛ بخصوص بخشی از مغز که مسئول دیدن است. به این ترتیب به این نتیجه رسیدهاند که وقتی داوطلبان برای انجام حل یک مسئله متمرکز میشوند کارایی مغز خود را پایین میآورند.
در یک آزمایش دیگر دانشمندان در لندن شرایط مشابهی را برای داوطلبان برقرار کردند. در این آزمایش آنها پرتوهای آلفا امواج گامای با فرکانس بالا در مغز داوطبان را مورد آزمایش قرار دادند. در اینجا هم دانشمندان مشاهده کردند که دارای امواج آلفای زیاد و چند مورد موج گامای با فرکانس بالا بودند؛ این موج دوم همانند همان موردی است که وقتی انسان با چشم بسته استراحت میکند در مغز او به جریان میافتد. به همین ترتیب دانشمندان در لندن هم اعلام کردند وقتی که مغز در حالتی ملتهب قرار بگیرد که انسان از آن انتظار داشته باشد راهحلی را ارائه کند، کارایی کمتری دارد.
بهدنبال همکاری های خلاق باشید
نیوتن وقتی که قوانین گرانش زمین را درک کرد، یادداشتهایش را در این زمینه همچون نوشتههای دیگرش در یک کشو انداخت و تا 5 سال بعد که یکی از دوستانش به صورت اتفاقی از او در این باره سؤال کرد سراغشان را نگرفت. مسلما اگر ما چنین قوانین انقلابیای را با انجام معادلات پیچیده به دست آوریم آن را در کشو نمیاندازیم که خاک بخورند و خب، البته این کاری است که دانشمندان، امروزه ما را به انجام آن ترغیب نمیکنند.
یک دلیلش این است که دیگر نیوتن تکرار نخواهد شد. اما دلیل دیگرش را دانشمندان دانشگاه نیومکزیکو اینگونه توضیح میدهند: بهترین ایدههایی که به ذهن یک نفر میرسد در لحظات انزوا و تنهایی او نیست بلکه در لحظاتی است که نظراتش را با یکی از همکاران مورد اعتمادش رد و بدل میکند. در همین رابطه ورا جان اشتاینر در کتابی که با عنوان همکاریهای خلاقانه نوشته است موارد زیادی را در طول تاریخ ذکر کرده است که رد و بدل کردن نظریات میان 2 دوست و همکار باعث ایجاد ایدههای بسیار ناب و خلاقانهای شده است؛ مانند آلبرت انیشتین و نیلز بور، ماری و پیر کوری.
نوازندگی کنید
موسیقی مسلما نقش عمدهای در افزایش خلاقیت انسانی دارد. در این رابطه دانشمندان در دانشگاه واندربیت نشویل آمریکا برای بررسی نقش موسیقی بر افزایش خلاقیت انسانی یک آزمایش ساده انجام دادند. آنها از چند دانشجوی موسیقی و چند فرد عادی دیگر با مشخصات یکسان در آزمایش خود استفاده کردند. به هر کدام از این دانشجویان چند شی ء ساده مانند مسواک یا خمیردندان داده شد و از آنها خواسته شد کاربردهای جایگزینی برای چیزهایی که در دست دارند معرفی کنند. در پایان آزمایش مشخص شد که دانشجویان موسیقی کاربردهای جایگزینی خلاقانهتری نسبت به دیگر افراد ارائه کردهاند. حین آزمایش، دانشمندان با بررسی عملکرد مغز داوطلبان مشاهده کردند افراد عادی تنها از بخش جلویی چپ مغز خود استفاده میکردند، در حالی که دانشجویان موسیقی علاوه بر آن از طرف راست مغز خود هم استفاده میکردند.
دانشمندان میگویند این کارکرد مغزی غیرعادی است و دلیل آن میتواند این باشد که دانشجویان موسیقی چون مجبور هستند از هر دو دست خود حین نوازندگی استفاده کنند باید از هر دو بخش مغز خود هم کار بکشند. اما آیا برای افزایش خلاقیت میتوانیم از نوازندگی یک آلت موسیقی یا انجام کارهایی که در انجام آنها هر دو دست درگیر هستند، شروع کنیم؟ در این باره سوهی پارک که روی موسیقیدانان و افراد عادی کار کرده است، میگوید: هنوز با اطمینان نمیتوانیم بگوییم که استفاده همزمان از 2 کره چپ و راست مغز دلیل این است که موسیقیدانان از ذهن خلاقتری برخوردار هستند.
تا میتوانید بازی کنید
دانشمندان زیادی تاکید میکنند که برای خلاق بودن، انسان باید تا میتواند از عادتهای رایج دوری کند و به بازیهایی که گاهی طبق عرف جامعه مناسب حال او نیست، بپردازد. در این باره مارک بکوف از دانشگاه کلورادو معتقد است اینکه مردم برای بازی در زندگی نقشی حاشیهای در نظر میگیرند اشتباه است. او به نقش بازی در زندگی حیوانات گوشتخواری همچون گرگ و سگ پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این بازیها به شخصیتهای فردی این اجازه را میدهد که تجربههای جدید و اشتباهی داشته باشند بدون اینکه مجازاتی به خاطر آن در انتظار آنها باشد.
وی میگوید: بازی به انسان این جرأت را میدهد که ریسکهای منطقی بیشتری انجام دهد و او را منعطف و خلاق میکند. وی طبیعت بازی را جستوجو برای چیزی تازه و نو میداند و تاکید میکند: برای خلاق بودن، انسان باید همیشه بهدنبال چیزی تازه بگردد.
کلمات کلیدی:

ویژگیهای شخصیتی ما بسیار بیشتر از تعیین چرخههای اجتماعی در زندگی ما تاثیر گذار هـسـتـنـد.
محققان میگویند؛ درحالی که افراد عصبی زودتر تحلیل میروند و ممکن است جان خود را به خطر بیندازند، برخی از افراد نیز به دلیل ویژگیهای شخصیتی خاص خود ممکن است بیشتر عمر کنند. در این تحقیق، پژوهشگران 7 نوع تفکر را عنوان کردهاند که سلامت فرد را به خطر میاندازند و بر جسم انسان تاثیرات نامطلوبی بر جای میگذارند که عبارتند از:
1- استـرس: تحقـیـقات نشان میدهد استرس و نگرانی در طولانی مدت میتواند کُشنده باشد؛ بهویژه استرسهای محل کار که احتـمال ابتلا به بیماریهای قلبی، آنفلوانزا، سندرم متابولیک و افزایش فشار خون را تشدید میکند.
2- غصه و تقدیر: اندوهگین بودن، نه تنها از نـظـر اجـتـمـاعی مضر است بلکه تاثیرجسمی نامطلوبی نیز دارد. مطالعات نشان میدهد افراد مبتلا به بیماریهای عروقی اگر اندوهگین و غـصـه دار بـاشـنـد زودتـر مـیمـیرند. محققان میگویند نوع شخصیت روی سیستم ایمنی بدن و همچنین سیستم واکنش به استرس در انسان تاثیر میگذارد.
3- اضطراب: بر اساس یافتههای علمی، میزان ابتلا به زوال عقل و آلزایمر در افرادی که کمتر مضطرب میشوند، پایینتر است. تحقیقات نشان داده است خطر ابتلا به زوال عقل در سالمندانی که آرام هستند،50 درصد کاهش مییابد.
4- فقدان خـویشتنداری: آیا وقت ملاقاتتان دیر شده و یا نمیتوانید کارهایتان را منظم کنید و به این خاطر کنترل خود را از دست دادهاید؟ پس بدانید که این عدم خویشتنداری میتواند به سلامت شما آسیب برساند. محققان میگویند انـسـانهـای خـوددار نسبت به دیگران عمر طولانی تری دارند.
5- دلواپسی: افراد به شدت عصبی که دائـمـا نـگـران و مـضطرب و مستعد ابتلا به افسردگی هستند به طور متوسط زودتر میمیرند. بهعلاوه، این افراد اغلب بیشتر سیگار میکشند به امید این کـه سیگار اضطراب آنها را کاهش دهد اما متاسفانه با این کار عمر خود را کوتاه میکنند.
6 - بیهدفی در زندگی: اگر احساس میکنید در زندگی خود هدفی ندارید باید بدانید که زمان سکونتتان بر روی کره زمین یا به عبارتی عـمـرتـان کوتاه خواهد شد. پژوهشها نشان میدهد کسانی که اهداف بالایی در زندگی دارند به زوال عقل مبتلا نمیشوند و دیرترهم میمیرند.
7 - بدبینی: بدبینی و بدگمانی نسبت به دیگران یک ویژگی شخصیتی است که به گفته دانشمندان به خصومت و دشمنی بازمیگردد و خــطـر ابـتلا به بیماریهای قلبی را افزایش مـــیدهـــد. ایـــن افــراد اغـلــب در رفـتــار مـردم انگیزشهای خصمانه پیدا میکنند.
دکتر بویل در مــطــالــعـات خـود نـشـان داده افـراد بـدبین 25درصد بیش از دیگران در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی هستند و به مراتب استرس بیشتری را در طول زندگی تجربه میکنند.
کلمات کلیدی:
1- یک تایوانی 64 ساله که بیش از سی سال است که نخوابیده است،این مرد بعد از یک تب در سال 1973 دیگر نتوانسته بخوابد. ظاهرا این بیخوابی طولانی تاثیری هم بر سلامتی اش نداشته است.او در یک مزرعه زندگی می کند و از خوک و مرغ نگهداری می کند و این کار تمام وقت او را می گیرد.
2-یک مرد هندی که برادر دوقلو اش را حامله بود. یکی از عجیب ترین موارد پزشکی که یک از دو جنین در داخل رحم دیگری مدفون شده است.او همیشه فکر می کرد که توموری در داخل شکم خود دارد تا اینکه این تومور زیادی بزرگ شد و پزشک ها پس از عمل اعضای انسان را از داخل شکم او بیرون آوردند.نکته جالب این است که وقتی یک دوقلو در بدن دیگری اسیر می شود می تواند به زندگی خود مثل یک انگل ادامه دهد تا زمانی که شروع به صدمه زدن به میزبان خود می کند.
3-یک سرباز ژاپنی که حتی پس از پایان جنگ جهانی دوم از ترس آمریکایی ها 28 سال در خفا زندگی می کرد.او از سال 1944 تا 1972 در یک غار جنگلی زیر زمینی با دو نفر از ساکنان آنجا زندگی می کرد ، حتی پس از آنکه اعلامیه های پایان جنگ را دیده بود.
4-مهران کریمی ناصری (یک پناه جوی ایرانی) که از سال 1988 در فردوگاه دو گل پاریس زندگی میکند و از آن بیرون نیامده است.او بعد از اینکه در کشور خود به زندان افتاد به کشورهای مختلفی تقاضای پناهندگی داد که ناموفق بود. ظاهرا فیلم ترمینال که در سال 2004 ساخته شده بود و تام هنکس در آن بازی می کرد با الهام از مهران کریمی ناصری بوده است.با وسیله ها و کیف ها او همیشه شبیه یک مسافر است و کسی به او توجه نمی کند.
5-یک سیاستمدار ژاپنی که فکر میکند خدا و مسیح است و تصمیم دارد دنیا را با رسیدن به مدارج سیاسی تغییر دهد. او قایل به یکی بودن دین و سیاست است و میخواهد قوانین سازمان ملل را تغییر بدهد و … او در انتخابات زیادی شرکت کرده ولی موفق نشده است.
6-بیهاری هندی که یک کشاورز است در سال 1976 تا 1994 رسما مرده اعلام شده بود و او 18 سال با دولت و بوروکراسی هند جنگید تا ثابت کند که زنده است. ظاهرا عمویش با رشوه او را رسما و دولتی کشتانده بوده است تا زمینش را تصاحب کند.او زمانی متوجه شد که می خواست از بانک وام بگیرد. بعدا معلوم شد که حداقل صد نفر دیگر هم سرنوشت او را دارند
.این انجمن الان 20،000 عضو دارد که تا سال 2004 آنها موفق شدند که 4 نفر از اعضا را زنده اعلام کنند.
7-دیوید ایکه که یک بازیکن حرفه ای سابق فوتبال بریتانیایی است، معتقد است جهان را کسانی اداره میکنند که از نسل خزندگانند. به نظر او این افراد تمایلات کودک آزاری و شیطانگرایانه دارند. او الیزابت دوم و جرج بوش را از نسل خزندگان قدیم میداند و در کتابهایش (15 کتاب) سعی میکند این افراد را معرفی و جهان را از دست آنها نجات دهد.او پس از یک سخنرانی 5 ساعته برای دانش آموزان مورد تشویق دانشگاه تورنتو در سال 1999 قرار گرفت.
8-الن بادن آمریکایی که از سال 1990 خود را به به پاپی انتخاب کرده است. او و طرفدارنش انتخابات واتیکان را به رسمیت نمی شناسند. الن را 6 نفر از جمله والدینش با پاپی برگزیدند. او همچنان به کارش ادامه میدهد.
9-ناکاماتسو مخترع ژاپنی که بیش از 3000 اختراع داشته (از جمله فلاپی دیسک) و رکورد جهانی را برای تعداد اختراعاتش دارد. او در 34 سال گذشته از تمام غذاهایی که خورده عکس گرفته و آن را تجزیه تحلیل کرده. هدفش این است که 140 سال زندگی کند.
10-میشل لوتیتوی فرانسوی همه چیز می خورد از تلویزیون گرفته تا دوچرخه از آهن گرفته تا شیشه و پلاستیک و … البته اگر آن شی کمی برزگ باشد خوردنش نیز طول می کشد. مثلا دو سال طول کشید از1978 تا 1980 که او توانست یک هواپیما را بخورد. ظاهرا او یک معده و روده ای با دو برابر ضخامت قابل انتظار دارد و اسید گوارشی او دارای قدرت غیر معمولی است که به او امکان خوردن فلزات را می دهد
منبع عصر ایران
کلمات کلیدی: