- راز سعادت!
- خوشبختی ( قسمت هفتم ) 1-راز سعادت در این است که کاری که به تو واگذار شده دوست بداری. 2-دنیا اطاق انتظار سعادت است، همه در این اطاق جمع می شوند ولی به کمتر کسی اجازه ملاقات داده می شود. 3-سعادتمند کسی است که به مشکلات و...
- خوشبختی خانوادگی ...
- خوشبختی ( قسمت ششم ) 1.خواستار سعادت دیگران بودن، بزرگترین خوشخبتی هاست. 2. تربیت یگانه هادی بشر به سوی رستگاری است و تنها عامل سعادت است. 3. کسی که بتواند از بدبختی ها و نومیدی های زندگی که دیگران از آن می نالند ب...
- بزرگان در مورد خوشبختی می گویند ...
- خوشبختی ( قسمت پنجم ) 1. خوشبختی یک موضوع شخصی است اگر می خواهید سعادتمند باشید باید خوش بین و قانع باشید و اعتدال را رعایت کنید، همچنین باید کاری داشته باشید که از آن خوشتان بیاید و آن کار باید بازده داشته...
- اگر می خواهی خوشبخت باشی
- خوشبختی ( قسمت چهارم ) 1. اگر می خواهی خوشبخت باشی ، جز آن که برایت مهیا است آرزو مکن . 2. وقتی می شنوی خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنن...
- خوشبخت کسی است که ...
- خوشبختی ( قسمت سوم ) 1. خوشبخت کسی است که از زندگی دیگران عبرت بیاموزد. 2. تفکر در عاقبت هر کار باعث رستگاری می شود. 3. ذهن آدمی مانند ساعتی است که مدام از کار می ایستد. ذ...
- آیا می دانید خوشبختی چگونه به دست می آید ؟
- خوشبختی ( قسمت دوم ) 1.به دیگری متکی نباش، به خود تکیه کن. نیکبختی راستین از اتکاء به خودبه دست می آید. 2. احساس خوشبختیربطیبه سن و سال ندارد. آیا نمی بینید که بسیاری از سالخورده ها جوان و بسیاری از جوان ها سالخورده ه...
- خوشبختی واقعی زمانی حاصل می شود که ...
- خوشبختی ( قسمت اول ) 1. خوشبختی واقعی زمانی حاصل می شود که خود را وقف رسیدن به هدفی کنیم. 2. خوشبخت ترین و کارآمدترین انسان ها کسانی هستند که کاری را انجام می دهند که احساس می کنند واقعاً ...
- گزیده آراء اندیشمندان ( خوشبختی )
- بختی ) زندگی صحنه تلاش و بالندگی و لحظه های آن چون رودی در گذر است ، رودی مواج که در تلاطمش ، انسانها ساخته می شوند؛پس تا دمی باقی است از لحظات و سخنان دیگران عبرت بگیریم : - خوشبخت و سعادتمند کسی است که از دیگران پند پذیرد ...
کلمات کلیدی:
زنان شاد مقاومترند |
نگارش یافته توسط زهرا باقری | |
19 آذر 1387 ساعت 13:08 | |
رضایت از زندگی در تصور عدهای به معنی امید به آینده است... در حالی که امید به آینده یکی از نتایج رضایت از زندگی است، به طوری که وقتی شخصی از زندگی خود کاملا راضی باشد به آینده خویش (نسبت به کسی که رضایت نسبی به زندگی دارد) امیدوارتر است. . البته بحث قانع بودن و تسلیم شرایط شدن و «جبرگرایی»نیز با رضایت از زندگی متفاوت است. و این تفاوت از آنجا ناشی میشود که رضایت از زندگی یعنی تمام شرایط، محدودیتها، آزادیها را دیدن و برای رسیدن به هدف متناسب با امکانات موجود تلاش کردن، اما جبرگرایی یعنی زندگی را همینطور با همین شرایط قبول کردن و به همین وضع راضی شدن. در اولی تحول و تلاش و کوشش وجود دارد اما در دومی رخوت و درجا زدن! تصور کنید زمانی که فردی از زندگی خود راضی باشد، تمام مش کلات و تهدیدها برای او فرصتی میشوند برای نیل به اهدافش و همان چیزی که در ادبیات کهن ما به آن اشاره شده است «شکست پلی به سوی پیروزی است» اما زمانی که فرد از اوضاع زندگی خود ناراضی باشد حتی از موفقیتهای خود نیز نمیتواند لذت ببرد و پیشرفت کند، حتما بارها شنیدهاید که «توانستن و انجام دادن هرگز بدون خواستن امکانپذیر نیست» کسی که از زندگی خود ناراضی است و نمیداند از زندگی چه میخواهد، نمیتواند حتی موفقیتهای خود را ببیند، چگونه میتواند از فرصت به وجود آمده برای پیشرفت استفاده کند. زن، مرد و فرزندان اضلاع مثلث زندگی را تشکیل میدهند به همین نسبت نیز رضایت یا نارضایتی هر یک از آنان از زندگی میتواند به دو ضلع دیگر و یا حتی کل زندگی سرایت کند. اما در این میان زنان به دلیل نقشهای چندگانهای که در زندگی ایفا میکنند پل ارتباطی بین اضلاع خانواده هستند و رضایت یا عدم رضایت آنها میتواند ابعاد مختلف زندگی را متاثر کند. در یک تقسیمبندی کلی، زنان در جامعه فعلی به دو دسته تقسیم میشوند، زنان خانهدار و زنان شاغل؛ زنانی که به مفهوم عام، حداقل نیمی از روز در خارج از منزل در محلی مشغول به کار هستند و در پایان ماه دستمزد میگیرند و دارای زندگی شغلیاند و زنانی که با همان مفهوم سنتی به شغل خانهداری مشغولند، آنها شاید به فعالیتهای متنوع علمی، فرهنگی نظیر شرکت در کلاسهای آموزشی و هنری بپردازند و یا در گروههای دوستی در فعالیتهای متنوع اجتماعی شرکت کنند، اما نسبت به گروه اول، زمان بیشتری را در خانه صرف میکنند و دستمزدی هم از بابت کار درون خانه دریافت نمیکنند. در بحث رضایت از زندگی عوامل مختلفی موثر است، اما توجه به نگرش کلی جامعه نسبت به زنان و توقع و انتظار از آنان میتواند جزء عوامل کلیدی در این قضیه باشد، چرا که در جامعه کنونی با تغییر در نگاه نسبت به اشتغال زنان، دیگر زن خانهدار بودن به عنوان مزیت محسوب نمیشود، موضوعی که شاید حتی تا چند سال قبل نیز جزو محاسن یک دختر جوان محسوب میشد، امروز به عنوان یکی از معایب او به حساب میآید! موید این صحبت نتایج منتشر شده از پژوهش پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان در کتاب جنسیت و نگرش اجتماعی است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که باور به کار کردن زنان بیرون از خانواده در حال افزایش است. در دو سال 79 و 82 که پژوهشگران این پیمایش از شهروندان پرسیدهاند نظر شما راجع به خانهداری زنان چیست؟ 5/63درصد مردان و 6/80درصد زنان مخالف این مسئله بودهاند یعنی در حالی که 1/60درصد مردان و 4/77درصد زنان در سال 1379 با خانهداری زنان مخالف بودهاند. در سال 74 این نسبت به 3/46 درصد در مردان و 6/32 درصد در زنان میرسد، یعنی نگرش منفی جامعه نسبت به خانهداری زنان رو به افزایش است. با بیان این مطلب نمیتوان نتیجه نهایی گرفت و گفت که زنان خانهدار نسبت به زنان شاغل رضایت از زندگی کمتری دارند، چرا که عوامل مختلف دیگری نیز در این زمینه موثر است و چه بسا از عامل نگرش جامعه نسبت به اشتغال قویتر عمل کنند. برخی از آنها را چنین میتوان فهرست کرد: |
کلمات کلیدی:
افراد زیردیپلم 9/96 و بیسوادها 5/95 درصد است.
پایگاه اجتماعی – هرچند بعضی از صاحبنظران جامعهشناسی براین باورند که «طبقه در جوامع امروزی نسبتا بیاهمیت شده است و عموما پذیرفته شده است که یک قرن و نیم پیش، در دوران اولیه توسعه سرمایهداری صنعتی، اختلافات طبقاتی عمدهای وجود داشت و ادعا میشود که از آن زمان تاکنون، نابرابریهای مادی در کشورهای صنعتی تا حد زیادی کاهش یافته است.» اما یکی از جامعهشناسان صاحبنظر در این زمینه میگوید: «تاثیر طبقه ممکن است کمتر از آن باشد که مارکس تصور میکرد، اما کمتر حوزهای از زندگی اجتماعی است که اختلافات طبقاتی در آن تاثیر نداشته باشد، حتی اختلافات فیزیکی با عضویت طبقاتی همبستهاند.» با این توصیفات، میزان رضایت از زندگی هم متاثر از سطح پایگاه فرد است. به عبارت دیگر افراد دارای پایگاههای اجتماعی مختلف میزان متفاوتی از رضایت از زندگی را خواهند داشت.
گروه همالان- یکی دیگر از عوامل مهم در زمینه رضایت از زندگی ، نوع نگرش دوست صمیمی فرد در این زمینه است. گروههای دوستی (همالان) اغلب در سراسر زندگی شخصی اثر و اهمیت خود را حفظ میکنند، به ویژه در جوامعی که تحرک اجتماعی زیاد نیست، اما حتی در جایی که اینگونه نباشد نیز باز احتمال دارد که روابط گروه همالان در محل کار یا در حوزههای دیگر بر نگرشها و رفتار افراد تاثیر مهم و پایداری داشته باشد.
اعتقادات مذهبی _ میزان اعتقادات مذهبی نیز نقش مهمی در میزان رضایت زنان از زندگی دارد. لوئیس، با انجام دادن یک مطالعه در مورد «اثرات دین بر سلامت روانی»، دریافت که افراد دارای نگرش دینی بالا، نسبت به افرادی که سطح نگرش دینی پایینتری داشتند، در عین وسواس بیشتر، میزان روان رنجوری کمتری نشان دادهاند. مطالعه لوئیس، با مطالعات مالتبی نیز هماهنگ است.
رضایت از زندگی مفهوم بسیار نزدیکی با شادکامی دارد. کسی که از زندگی خود راضی است احساس شادی بیشتری نسبت به کسی که از زندگی خود ناراضی است دارد. مرور نتایج بررسیهایی که به بحث شادکامی و دینداری پرداخته با عنوان«تعیین میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و رابطه آن با عمل به باورهای دینی و برونگرایی» نشان میدهد که بین شادکامی، با نگرش عمل به باورهای دینی، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین این بررسی نشان میدهد جوانان دارای سطح نگرش دینی بالاتر، از شادکامی، خلق مثبت، کارآمدی، عزتنفس و خشنودی از زندگی بیشتری برخوردارند.
از سوی دیگر نتایج تحقیقات فراوان در رابطه با رضایت از زندگی زناشویی و سلامت روانی که خود جزو عوامل تعیینکننده در میزان رضایت از زندگی است، نشان داد که بین این دو، رابطه وجود دارد و فشارهای زندگی مشترک با آسیبهای روانی، مخصوصا افسردگی، اختلالات اضطرابی و بیماریهای جسمی مرتبط است.
در کنار عوامل بالا نمیتوان نقش رضایت شغلی را درضایت از زندگی از نظر دور داشت. پژوهشها نشان میدهند میزان رضایت از زندگی افراد شاغل، بیشتر از افراد بیکار است و همچنین اشخاصی که به کارهای تخصصی مشغولند، نسبت به کسانی که دارای مشاغل تخصصی نیستند، احساس رضایت از زندگی بالاتری را گزارش کردهاند. در بحث رضایت شغلی و رضایت از زندگی، بررسیهای فراوان، نشان دادهاند که وقتی کارکنان، کنترل بیشتری بر کار خود دارند و به آنها اجازه داده میشود که درباره هدفها و ساعات کار خود تصمیم بگیرند و در تصمیمگیریها دخالت داده شوند، رضایت شغلی و در نهایت، رضایت از زندگیشان بیشتر میشود
کلمات کلیدی:
تفاوت ازدواج دائم با ازدواج موقت |
نگارش یافته توسط ابوالفضل قوچانی | |
25 آذر 1387 ساعت 12:15 | |
ازدواج دائم با ازدواج موقت درجهاتی با هم مشترک و در جهاتی دیگر با هم متفاوتند یکی از اولین وجوه این تفاوت مدت زمان ازدواج است که در ازدواج دائم صیغه عقد به صورت دائمی و در ازدواج موقت برای مدت زمان معینی جاری می شود . (1ذکر دقیق مدت زمان عقدموقت الزامی است در غیر این صورت یا حکم به بطلان عقد و یا بنا به مصالحی حکم به ازدواج دائم داده می شود 2)در ازدواج موقت ازادی بیشتری جهت تصمیم گیری برای ادامه زندگی وجود دارد 3) در ازدواج دائم خواه نا خواه مرد عهده داره مخارج زندگی است ولی در ازدواج موقت بستگی به پیمان طرفین دارد و الزامی در این زمینه نیست 4)در ازدواج دائم مرد به خودی خود رئیس خانواده است اما در ازدواج موقت بستگی به قرار داد زن و مرد دارد 5)در ازدواج دائم زن و مرد از یکدیگر ارث می برند در حالی که در ازدواج موقت این چنین نیست 6)عدم وجود مهریه در ازدواج موقت موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم اجباری به مهرنیست و فقط مهرالمثل تعیین می شود (7خواستگاری از زوجه موقت همانند زوجه دائم حرام است (8زوجه موقت همانند زوجه دائم باید عده نگه دارد .عده زوجه موقت45 روز است. (9در ازدواج موقت اگر مقاربتی صورت نگرفته باشد زن می توانذ بلا فاصله با مرد دیگری ازدواج کند و در صورت ایجاد مقاربت می تواند بلا فاصله با مرد قبلی و با عده نگه داشتن با مرد دیگری ازدواج کند. (10در ازدواج موقت همانند ازدواج دائم جمع بین دو خواهر جایز نیست (11در ازدواج دائم هیچکدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارد از بچه دار شدن جلوگیری کند ولی در ازدواج موقت جلب رضایت دیگری ضرورتی ندارد .فرزند حاصل ازازدواج موقت همانند فرزند حاصل از ازدواج دائم است (12در ازدواج دائم تعیین محل مسکن با شوهر است اما در ازدواج موقت ملاک قرارداد بین زن وشوهر است و اگر قراردادی نداشته باشند زن اجباری به ماندن در محل معین شده توسط شوهر را ندارد . (13در ازدواج دائم بر زن واجب است از همسرش تمکین کند ولی در ازدواج موقت الزامی نیست در ضمن در ازدواج موقت هر دو طرف می توانند زمان مراودات خود را از قبل تعیین کنند. (14برای بر هم زدن ازدواج دائم طلاق نیاز است اما در ازدواج موقت با پایان مدت زمان عقد پیمان عقد باطل می شود حتی شوهر می تواند همه یا بخشی از مدت زمان را به زن ببخشد واز هم جدا شوند. (15در ازدواج دائم مرد حق ندارد بیش از چهار زن دائمی داشته باشد اما در ازدواج موقت می تواند تعداد زن بیشتری اختیار کند . (16در ازدواج دائم با ایجاد سه بار فسخ نیاز به محلل پیدا می شود و فرد نمی تواند با همسر قبلی اش ازدواج کند اما در ازدواج موقت تعدد عقد ایرادی ندارد و محلل نمی خواهد. |
کلمات کلیدی:
3نگته برای حفظ فضای عاشقانه در ازدواج |
نگارش یافته توسط ابوالفضل قوچانی | |
16 آبان 1387 ساعت 09:35 | |
بسیاری از خانمها و آقایان که مدتی از شروع زندگی مشترکشان میگذرد، وقتی به گذشته نگاه میکنند یاد دورانی میافتند که عاشق یکدیگر بودند و هیچچیز نمیتوانست جلوی زندگی عاشقانهشان را بگیرد، اما وقتی با هم ازدواج میکنند و مدت زمانی از این ماجرا میگذرد، عشق از زندگی آنها رخت برمیبندد. در این شرایط زمانی هم که تصمیم میگیرند تا به زندگیشان سر و سامان داده و طراوت گذشته را به آن بازگردانند، سردرگم میشوند که از کجا باید شروع کنند ؟ زندگی عاشقانه یک اتفاق نیست، بلکه یک ارتباط روزانه است ، یک رابطه دوستانه است که هر روز بیش از پیش رشد میکند. باید از زمانی که در کنار هم هستید لذت ببرید و تصور کنید نزد دوست داشتنیترین فرد زندگی خود هستید. زندگی رمانتیک فرایند پیوند دادن است. بسیاری از زوجها معمولا سعی میکنند فضای عاشقانه را با غافلگیر کردن طرف مقابل مثلا با رفتن به یک رستوران فوقالعاده و یا برنامهریزی یک مسافرت به زندگی خود بیاورند. اما زمانی که میبینند طرف مقابلشان چندان خوشحال نشده، خیلی ناراحت میشوند. این امر کاملا طبیعی است، چرا که ممکن است چیزهایی که برای شما جالب و سرگرم کننده هستند، برای همسرتان جذاب نباشند. از آن جایی که بیشتر افراد با تکنیکهای ذهنخوانی آشنا نیستند! پس بهتر است از همسر خود سوال کنید چه چیزی دوست دارد. فقط کافی است بگویید: «تو، زندگی همراه با عشق را در چه چیزهایی میبینی؟» ، «عقیده ی تو در مورد یک ملاقات فوقالعاده چیست؟ برای مسافرت کدام شهر را انتخاب میکنی؟» مثلا : آیا همسرتان اهل هنر است؟ خوب میتوانید او را به موزه و یا نمایشگاههای مختلف ببرید. 1-او را غافلگیر کنید: پرسیدن علایق همسر و سپس عمل بر طبق گفتههای او به این معنا نیست که شما نمیتوانید او را غافلگیر کنید، حالا حتما نباید یک مسافرت باشد، میتوانید یک یادداشت ساده ، اما غافلگیر کننده را در کیفش قرار دهید، غذا و یا سالاد مورد علاقهاش را درست کنید و او را به فیلمی که به تازگی اکران شده و او آرزوی دیدنش را دارد، ببرید. 2-برقراری ثبات: زندگی رمانتیک یک اتفاق نیست. این نیست که شما آخر هفته بیرون بروید و همه چیز تمام شود. این امر مستلزم تلاشهای مداوم است. البته اگر شما خلاق نباشید شاید برایتان کمی مشکل باشد. پس باید راهی پیدا کنید تا به شما کمک کند. بهتر است از سوال کردن از خود شروع کنید، سپس چند کتاب در مورد موضوعی که به شما پیشنهاد کرده خریداری کنید. 3-توجه کردن: توجه خود را بر روی یکدیگر معطوف کنید نه بر روی اینکه در زمانی که با او هستید، چه کار دیگری هم میتوانید انجام دهید: میخواهید با هم به پارک بروید؟ پس لطفا تلفن همراه و کیفتان را با خود نبرید. اموری را که ممکن است توجه شما را مخدوش کنند، کنار بگذارید و از وقتی که در کنار هم هستید نهایت استفاده را ببرید. ایجاد فضای همراه با عشق در زندگی زناشویی امری نیست که یک شبه و بدون تلاش و کوشش به دست آید. در زندگی مشترک همیشه باید رفاقت و دوستی وجود داشته باشد. برنامههایی بریزید که علایق هر دو نفر را تطمیع کند، با به کارگیری رموز عاشقانه ی کوچک یکدیگر را غافلگیر کنید و زمانی که با یکدیگر هستید تمام توجه خود را به او معطوف سازید. |
کلمات کلیدی:
تفاوتهای زن و مرد |
نگارش یافته توسط محمود قوچانی | |
هنگامی که یک مرد و یک زن با یکدیگر برخورد می کننـد در واقـع دو دنیای متـفاوت با یکدیگر روبرو شده اند. آنـها دارای ارزشها، الویت هـا و عادات متفاوتی می باشند. در زیر بـه تفاوتهای بیولوژیکی و روانشناسی مردوزن میپردازیم: تفاوتهای بیولوژیکی 1 - نـه تـنـها سـاخـتـار مغز زنان و مردان با یکدیگر متفاوت می باشد، بلکه مـردان و زنان از مغزشان بطـرز مــتفاوتی استفاده میکنند. در مغز زنان اتصالات و ارتباطات بیشتری بین دو نیمکره چپ و راست وجود داشـته کـه بـه آنــها این توانایی را می دهد تا از مهارت گفتاری بهتری نسبت به مردان برخوردار باشند. از طرف دیگر در مردان ارتبـاط کمتری بین دو نیمکره مغزشان وجود داشته و به آنها این قابلیت را میدهد تا دارای مهارت بیشتری در استدلالهای انتزاعی و هوش دیداری-فضایی باشن. 2 - بیشتر عادات مردان و زنان را می توان توسط نقش آنها در روند تکامل توضیح داد. بـا وجود آنکه شرایط زندگی تغییر کرده باز هم زنان و مردان تمایل دارند از برنامه بیولوژیکی خـود پیـروی کننـد. مـردان قـادر هستـند تــا مسیر حرکت خود را بخاطر بسپارند. زیـرا در گذشته مردان می بـایـست شـکـار خـود را ردیـابـی کـرده و آن را گـرفتــه و بـه خـانــه باز میگرداندند در حالی که زنان دارای دید محیطی بهتری میباشند که بـه آنـها کمک میـکند اتفاقات پیرامون مـنـزل خـود را زیـر نـظـر گـرفـتـه و خـطـر در حـال نـزدیـک شدن به خانه را شنـاسایی کنند. مـغز مــردان برای شکار کردن برنامه ریزی شده که حـوزه دید محدود و بـاریـک آنـها را توجـیـه مـی کند امـا مـغـز زنـان قـادر اسـت دامـنـه اطـلاعات وسیـعتری را رمزگشایی کند. 3 - مـردان صداهای گوشخراش، دست دادن محکم و رنگ قرمز را ترجیح میدهند. مـردان در حل مسائل فنی بهتر می باشند. زنان دارای گوش تیزتری میباشند و هنـگام صحبت کردن از واژه های بیشتری استفاده می کنند و در تکمـیل و اتـمام وظـایف بطور مستقل بهتر از مردان می باشند 4 - هنگامی که مردان وارد اطاق می شوند بدنبال راه خروج میگردند، خـطـر احـتمالی را برآورد کرده و راههای گریز را می سنجد. در حالیکه زنان به چهره میهمانان توجه میکنند تا پـی ببرند که میـهمانـان چه کسانی بوده و چه احساسی دارند. مردان قادر میباشند تا اطلاعات را طبقه بندی کرده و در مغزشان ذخیره کنند. زنـان تمایل دارند تا اطلاعات را بارها و بارها در مغزشان مرور کنند. هنگامی که زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان می گذارند دنبال راه حل نمیگردند آنها تنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد. تفاوتهای روانشناختی. 1 - مردان موقعیتها و اوضاع را بطور کلی درک میکنند و تفکر کلی و جـامع دارند در حالی که زنان موضعی می اندیشند و بروی جزئیات و نکات ظریف تمرکز می کنند. 2 - مردان سازنده و خلاق می باشند. آنـهـا ریسک پذیـر بـوده و بـدنبال تجربه های جدید می باشند در حالی که زنان با ارزشترین اطلاعات را برگزیده و آن را به نسل بـعد انتقال می دهند. 3 - مردان در تفکرات و اعمالشان استقلال دارند در حالی که زنـان تـمـایل دارند از عقاید پیشنهادی دیگران پیروی کنند. 4 - ارزیابی زنان از خودشان در سطح پایینتری از مردان می بـاشد. زنـان تـمایل دارند از خودشان انتقاد کنند در حالی که مردان بیشتر از عملکرد خودشان رضایت دارند. 5 - مردان و زنان دارای معیارهای متفاتی برای رضایتمندی در زندگی می باشند. مردان برای شغل مناسب و موفقیت در کارها و زنان به خانواده و فرزندان ارزش قائل میباشند. 6 - مردان نیاز مبرمی دارند تـا بـه اهـدافشـان جـامـه عـمـل بـپـوشانـند اما زنان رابطه با دیگران را در درجه نخست اهمیت قرار می دهند. 7 - مردان دو برابر زنان بیمار می شوند البته زنان نیـز بـیشتر بـه سـلامتـی خود اهمیت میدهند. 8 - زنان درد و کار یکنواخت را بهتر از مردان تحمل می کنند. 9 - بر خلاف تصور عام مردان بیـشتر از زنـان حـرف زده و بیشـتر سـخنــان دیگران را قطع میکنند. 10 - مردان و زنان دارای حس حسادت یکسان بوده اما مردان بهتر میتـوانند این حس را پنهان سازند. |
کلمات کلیدی:
ایراد پسرها |
نگارش یافته توسط محمود قوچانی | |
تندروی : یکی از ایرادهای پسرها اینست که در ابتدایی آشنایی با یک دختر حتی وقتی بار اول و دومشان هم نباشد‚ خیلی عجول پیش می روند... همون روزهای اول 1000 تا سوال می پرسند و خیلی هول هستند که روابط را صمیمانه تر کنند ولی این افراط منتهی به تفریط میشه... خیلی خوشایند نیست که فرصت نمی دهند تا سیر طبیعی آشنایی به دوستی و بعد صمیمیت برسد... ?- جدی نگرفتن دخترها : هنوز هم خیلی از پسرها معتقدند راجع به مسائل جدی منطقی نباید با دوست دخترشون حرف بزنند انگار که این جنس لطیف ازین بحث های جدی خراش بر می دارد. و البته قصدشان اینست که افکار ظریف دوست دخترشان را از تهاجم افکار خشن حفظ کنند و اگر خیلی مودب باشند سکوت می کنند و در اولین فرصت بحث را عوض می کنند و معتقدند تا مسائل جالبی مثل دوستی و عشق و از همه مهمتر خود آنها هست چرا وقتشون رو هدر بدهند. ?-وعده های سرخرمن : مطمئناً این چیزی نیست که دختری تجربه نکرده باشد من آمار دقیقی ندارم اما همه کسانی که من می شناسم این لیف به تنشان خورده... پسرها وقتی شاد می شوند و یا حس می کنند که شادی دوست دخترشان کم شده به این حربه متوسل می شوند و بدون در نظر گرفتن امکانات و تواناییشان وعده می دهند و جالب اینجاست که در آن لحظه اصلا قصد فریب دادن و یا خلف وعده ندارند اما بعداً هی دعا می کنند که از یادش برود یا اینقدر مودب باشد که به روی مبارک نیاورد... و بعد از مدتی از یاد خودشان هم میرود اما افسوس که از یاد دوست دخترشان نخواهد رفت حتی اگر برویتان نیاورد این را به حسابتان می نویسد و وقتی تکرار شد کم کم اعتمادش را به شما از دست می دهد... راه حل قضیه خیلی ساده است هرگز وعده هیچ چیز را ندهید. اصلاً لزومی ندارد که کاری که می خواهید فردا برای دوست دخترتان انجام بدهید ازامروز بگویید ...فایده اینکار اینست که شما در انجام آن کار مختار هستید و اگر به دلیلی منصرف شدید یا به تعویق افتاد احساس شرمساری نمی کنید و برای انجام آن هم وظیفه ندارید چون وعده ای ندادید. دوست دخترتان هم از پیش منتظر نمی ماند و در صورت تعویق وعده از شما ناامید نمی شود که توانایی انجام وعده هایی که می دهید ندارید در عوض سورپریز می شود. باور کنید هیچ دختری ازینکه به او وعده شادی بخشی ندادید از شما گله نخواهد کرد. ?-مقایسه : بعضی از پسرها مدام در حال مقایسه زنهای محبوب زندگیشون (به جز مادرشون که قابل قیاس با هیچ بشری نیست) با دوست دخترشون هستند...این زن محبوب ممکن زن تنها برادرش باشه که خیلی باکلاس و مورد تایید و توجه کل فامیل یا خاله جوان و مجردش باشه یا حتی عشق اولشون باشه که خیلی روی ذهنشون تاثیر گذاشته...اصلا مهم نیست که این زن محبوب کیه و از کجا امده ولی توانایش در جلب نظر مثبت آنقدر بوده که هر از چند گاهی دوست دختر شون باید به شرح فضایلشون گوش بده... باور کنید اینکه خاله شما گیتاریست یا دخترخالتون خیلی قشنگ می رقصد به دوست دخترتون مربوط نیست. از همه بدتر اینکه بعضی پسرها برخلاف دسته اول از بقیه دخترها و خانمها در حضوردوست دخترشون بدگویی می کنند. ازاندام و ظاهر لباس تا رفتار و حرکات و... حتی کوچکترین ایرادها رو به زبون میارند و درحقیقت نشان می دهند که چطور همه خانمها را زیر ذره بین کاملاً بررسی می کنند و مدام هم نتیجه بررسی ها را به اطلاع دوست دخترشون می رسانند یا صفات جور واجور روی دخترها می گذارند.اینکار در جمع پسرها جالب اما جلوی دوست دخترتون به صرف اینکه خیلی صمیمی هستید و این حرفها را با هم ندارید به بقیه دخترها متلک نگویید. ممکن است دوست دختر شما در ظاهر بخندد اما این لبخند رضایت نیست... ?-خودستایی : 99.99% پسرها به این درد مبتلا هستند. دائم دارن در مورد خودشون و شاهکارهاشون حرف میزنن. طوری که آدم فکرمیکنه پسرها به جای شکم مادر, احتمالاً از دماغ فیل به دنیا اومدن. بیماری خودستایی در پسرها کاملاً ریشه تاریخی و اسطوره ای داره و همیشه هم دخترها رو آزار داده (افسانه معروف نارسیس). پسرها وقتی به یه دختر میرسن همیشه درحال حماسه سرایی در مورد خودشون هستن و خودشون رو موجودات بی عیب و نقصی جلوه میدن که باید روی سر گذاشت و حلوا حلوا کرد. آقایون! برادران! داداش من! بس کن! باور کن هرچقدر خودتو پائین تر بیاری و سعی کنی خاکی تر و خودمونی تر و در دسترس تر باشی, برای همه, چه دختر و چه پسر جذاب تر و محبوب تری. ?- یه گوش در و یه گوش دروازه : خانمهایی که اینو میخونین, اگه بهتون بگم که در 70% زمانی که شماها دارین با پسرها حرف میزنید, اونا اصلاً صدای شما رو هم نمیشنون, باورتون میشه؟! متاسفانه اکثر پسرها به این عادت بد مبتلا هستند که موقعی که یه دختر با اونها داره حرف میزنه, دارن به یه چیزه دیگه فکر میکنن. فهمیدن این موضوع خیلی راحته, شما دارین مثلاً راجع به جشن تولدتون حرف میزنین و دوست پسر شما هم با یه حالت رمانتیک داره "مثلاً" به حرف شما گوش میده و گاهی وقتها هم یه "آره, خوب, بعدش" هم تحویلتون میده, اما وقتی حرفتون تموم شد, ایشون یهو میپرسن "راستی جشن تولدت چی شد!؟" . من نتونستم بفهمم که این عادت غریزیه یا اینکه قابل درمانه, اما به نظرم اگه آدم دلش بخواد میتونه به حرف دیگران توجه کنه. خلاصه توصیه من به پسرها اینه که یا یاد بگیرن که همزمان دو سه تا کار رو تو مغزشون انجام بدن (که بتونن به حرف دخترها هم توجه کنن) یا اینکه جدی جدی به حرف دخترها گوش کنن. باور کنید خیلی کار بدیه که آدم بیاد و کلی حرف واسه یه نفر بزنه و بعدش بفهمه طرف اصلاً گوش نمیداده... من اگه جای دخترها بودم با لنگه کفش میکوبیدم تو مغز اون. ?-زل زدن به بقیه دخترها : بعضی از پسرها واقعاً روی هرچی هواپیمای جاسوسی رو کم کردن, چشم و گردنشون به صورت کاملاً اتوماتیک به سمت هر دختری که تا شعاع 150 متریشون میاد برمیگرده و انگار دارن طرف رو با نگاهشون میخورن! از همه بدتر اینه که این کارو جلوی دوست دخترشون انجام میدن و از اون خیلی خیلی بدتر اینه که بعد از اینکه خوب دید زدن یه "آه ه ه ه" غمناک میکشن!!!! ای بابا, شما دیگه کی هستین!؟ یه دختر بیچاره ریخت قناس شما رو تحمل میکنه و باهاتون مثلاً میاد بیرون که شما اینو تحویلش بدین!؟ ببینید, من خودم هم پسرم, میدونم که منظور خاصی ندارین و همینجوری ناخودآگاه توجهتون جلب میشه, اما حداقل ظاهر رو که میتونید حفظ کنید؟ ?-بی کلاس بودن : این یکی هم خیلی میتونه آزار دهنده باشه, متاسفانه اکثر پسرهای این دوره زمونه, نه حرف زدن , نه راه رفتن, نه غذا خوردن و نه رفتار درست با یک خانم رو بلدن. یاد بگیرین که همیشه مثل یه جنتلمن رفتار کنید. این جمله معروفه که برای دخترها یه آدمکش مودب و باکلاس از یه شاهزاده بی ادب و بینزاکت جذاب تره! جنتلمن بودن یه سری قواعد ساده و آسون داره که واقعاً با تمرین کردن میشه یادشون گرفت و بهشون عادت کرد. هیچ وقت جلوتر از یه دختر راه نرید. موقع سوار ماشین شدن در رو براشون باز کنید. قبل از اونها رو صندلی نشینید. وقتی که تو خیابون راه میرید اونها باید سمت پیاده رو باشن و شما سمت خیابون. موقع حرف زدن, هر چقدر هم که خودمونی باشین, کلمات رکیک به کار نبرید. با صدای بلند حرف نزنید و نخندید. بی سر و صدا و تمیز غذا بخورید. اگه سیگاری هستین, بدون اجازه اونها سیگار نکشید. روی زمین تف نکنید. هیچ وقت در یک محل عمومی لباستون و مخصوصاً جلوی شلوارتون رو مرتب نکنید... و هزار و یک نکته دیگه. اینو بدونید که با کلاس بودن به هیچ وجه علامت زن ذلیل بودن و این چیزها نیست. برعکس, ابهتی که پسرهای جنتلمن دارن باعث میشه که دخترها به صورت اتوماتیک تابع اونها بشن و میشه گفت یه جورایی محو شخصیت اونها بشن. میگین نه!؟ امتحان کنید. |
کلمات کلیدی:
3 راز در رابطه با مردان |
نگارش یافته توسط محمود قوچانی | |
18 فروردین 1387 ساعت 18:28 | |
در این مقاله با شما از 3 رازی که لازم است از آنها آگاهی یـابید تا بتوانید مرد مورد علاقه خود را مجذوب خود کرده و قلب وی را به تسخیر درآورید، صحبت خواهیم کرد. : 1- مردان قـادرنــد زندگی خود را از رابطه شان جدا سازند اغــلب آقایان میدانند که چگونه خود را از لحاظ احساسی و عـاطـفی برای هر کدام از این دو مقوله در موقعیت هـای جداگانه مـهیا سازند. این گونه بنظر نمی رسد که ایــن دو موضوع را به یکدیگر پیوند داده و به آنها به عنوان دو بخش مجزا بنگرند. اگر اکـنون بــاید روی کار خـود تـمـرکـز کـنـــند، صـد در صد هوش و حواس خود را به آن معطوف ساخته و سعی میکنند کار خود را به نحو احسن انجام دهند. اگر باید برای مشکل یکی از دوستان خود چاره اندیشی کرده و آن مشکل را حل کنند، باز تمام جان و جسمشان را برای حل مسئله دوستشان خواهند گذاشت، تا آن حد که دلمشغولیهای دیگر خود را(اعم از عشق و خانواده) کنار میگذارند. اگر هم باید حواس خود را متمرکز عشق و عاشقی کنند، مجددا آنها همه صد در صد وجود خود را به آن اختصاص داده و ممکن است بسیار رمانتیک گردند. در مورد زنان این موضوع فرق میکند؛ به مجرد آنکه مردی را در زندگی خود پذیرفتند، رابطه شان تقریبا همه زندگی آنها میگردد. برای خانمها دشوار است که این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کنند. یک زن مرد زندگی خود را در تمام دقایق روز در خاطر خود دارد، افکار وی آکنده میباشد از تصویر مرد خود به هنگام کار، در میان جلسه، و حتی در هنگام تفریح و سرگرمیهایش. 2- آقایان معمولا تودار بوده و تمایلی به صحبت، توضیح و شرح در مورد مسایل روزمره را ندارند اما این بدین مفهوم نیست که خطایی از شما سرزده است و یا علت آن شما میباشید، و آن یقینا بدین مفهوم نیست که مرد شما، شما را دوست ندارد. وی تنها میخواهد در مورد موضوعاتی سخن به میان نیاورد. اگر احساس میکنید که مردتان با حالت نامهربانانه، غیر رمانتیک و سرد پاسخ شما را میدهد، بهتر است بدانید که آقایان یک مخزن اسرار در وجود خود دارند که گهگاهی باید به سراغ آن رفته و به آن پناه ببرند مخزن اسراری برای تنهایی خود، برای حل و فصل مسایل شخصی خود، برای تجدید قوا، برای پرداختن به خیالپردازیها و حتی رویاهای خود. و هیچ فرد دیگری اجازه داخل شدن به آن را ندارد حتی شریک زندگی وی. 3- ارزش فردی یک مرد از حس کفایت، شایستگی و موفقیت وی سرچشمه میگیرد نه فقط از رابطه وی اگر مردی احساس کند در دفتر کارش کار خود را بدرستی انجام نمیدهد، و یا نتوانسته آنگونه که باید و شاید برای دوست خود مفید بوده و به وی کمک کند، و یا در اتمام رسانیدن یک وظیفه و تکلیف در داخل و خارخ منزل ناموفق بوده است، رفتار مهرآمیزی نسبت به خود نخواهد داشت حتی نسبت به شما. برای همین بسیار اهمیت دارد که در مواقعی که احساس میکنید مردتان بنظر سرد، نامهربان، بی اعتنا به شما بوده و یا نسبت به مسایل بی اهمیت میباشد، نتیجه گیری شتابزده نکنید. خلاصه آنکه نتیجه گیری و فرضیات شما ممکن است غلط و گمراه کننده باشد. هیچگاه فردیت و شان و منزلت خود را پس از وارد شدن به رابطه ای به فراموشی نسپارید. به یاد داشته باشید که شما نیازی به کنار گذاردن هر آنچه که هستید و فراموش کردن ماهیت خود برای دستیابی به عشق یک مرد نمیباشید. یکی از مهمترین اسرار کلیدی برای حفظ یک رابطه دراز مدت و عاشقانه با یک مرد حقیقتا این میباشد که: برای همان چیزی که هستید خود را دوست بدارید و به خود احترام بگذارید. هنگامی که برای خود احترام قائل باشید و خود را دوست بدارید مرد شما نیز به شما احترام خواهد گذاشت و شما را دوست خواهد داشت. |
کلمات کلیدی:
من و غم و آرزوها: زنان و مقابله با افسردگی |
نگارش یافته توسط ابوالفضل قوچانی | |
تولد یک نوزاد و اضافه شدن یک نفر به افراد خانواده، اتفاق زیبا و خوشایندی است و این اتفاق بیشتر از هر کس برای مادر لذتبخش و دوستداشتنی است. خیلی از خانمها بارداری را شیرینترین تجربه زندگیشان میدانند اما بررسیها نشان داده است بسیاری از خانمها در دوران بارداری یا پس از آن دچار افسردگی میشوند زنان و افسردگی تحقیقات اخیر نشان داده افسردگی دوران بارداری، حتی از افسردگی پس از زایمان نیز شایعتر است و حدود یک سوم زنان باردار، درجاتی از افسردگی را تجربه میکنند. تشخیص و درمان افسردگی دوران بارداری خیلی مهم است چون اگر درمان نشود ممکن است بر سلامت جنین تاثیر بگذارد و احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان را در مادر افزایش دهد و در نتیجه مادر نتواند از نوزادش مراقبت و نگهداری کند.[ خانمهایی که دچار افسردگی دوران بارداری میشوند، علائم این افسردگی کمی با علائم افسردگی معمولی تفاوت دارد اما بسیاری از علائم نیز مشترک است. علائم مشترک یکی از راههای شناسایی سریع و بموقع افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان است. به گفته این روانپزشک، افسردگی دوران بارداری گاه از همان روزهای ابتدایی بارداری آغاز میشود اما گاهی هم پس از ماه سوم بروز میکند و با نشانههایی مانند خستگی، بیخوابی و درگیریهای روانی و احساسی - به ویژه گریه کردن و زودرنجی - آغاز شده و به تدریج علائم آن آشکار میشوند. این علائم عبارتند از: تندمزاجی و تحریکپذیری و کاهش آستانه تحمل، احساس غم، ناامیدی و غرق شدن و نابودی، گریهکردن زیاد، کاهش شدید انرژی، ولع خوردن یا بیاشتهایی شدید، خوابیدن بیش از حد یا بیخوابی، کاهش تمرکز، فراموشی و مشکل در بهیادآوری مسائل و ناتوانی در تصمیمگیری، از دست دادن علاقه و اشتیاق به انجام کارهای خانه یا امور شخصی، گوشهگیری و قطع رابطه با دوستان و خویشاوندان، سردرد، درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس و احساس خفگی و کلافگی، احساس بیارزش بودن و گناهکار بودن. علاوه بر این مادران ناامید و افسرده تصور میکنند کودکی که به دنیا میآورند قرار است مانند آنها با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کند. این احساس به ویژه اگر نوزاد دختر باشد، بیشتر است. البته این علائم ممکن است همزمان با هم یا به تدریج بروز کنند و شدت و ضعفشان هم بستگی به میزان افسردگی و برخورد اطرافیان بهویژه همسر دارد. چرا افسردگی؟ افسردگی بارداری علتهای مختلفی دارد و دلایل متعددی در بروز آن مؤثرند که مهمترینشان اینها هستند: تغییرات هورمونی در دوران بارداری که ناراحتیهای جسمی مثل تهوع را به وجود میآورند. البته این عامل به تنهایی نمیتواند منجر به درجات شدید افسردگی شود. سابقه افسردگی قبل از بارداری یا سابقه بیماریهای عصبی در افراد خانواده. مطالعات علمی نشان داده است زنانی که قبل از بارداریشان تجربه افسردگی دارند، بیشتر از دیگران احتمال دارد به افسردگی دوران بارداری مبتلا شوند؛ طوری که بیش از 50درصد آنها در طول بارداری از این بیماری رنج میبرند. همچنین زنانی که یکی از اعضای خانواده درجه یک آنها سابقه ابتلا به افسردگی یا یک بیماری عصبی داشته است، بیش از بقیه مستعد این نوع افسردگی هستند. سابقه مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتن دعواهای خانوادگی به ویژه با همسر و خانواده او بیتوجهی همسر و اطرافیان به زن باردار ازدواج اجباری و بیعلاقگی به همسر نگرانیهای مربوط به سونوگرافی، آزمایشهای دوره بارداری و حتی نحوه زایمان. این نگرانیها در میان زنان باردار بسیار شایع است؛ به ویژه اگر بار اولی باشد که بچهدار میشوند. کسب اطلاعات کافی درباره بارداری و زایمان میتواند تا حد زیادی این استرسها را کنترل کند. نگرانی از سلامت نوزاد دکتر کامیاری عوامل دیگری مانند مشکلات اجتماعی و اقتصادی، حاملگی ناخواسته، وحشت از تولد فرزند و سن پایین مادر را از دیگر عوامل مؤثر در ایجاد افسردگی زنان باردار میداند و میگوید: مادران کم سن و سال آمادگی کمتری برای مواجهه با مسئولیت سنگینی مثل نگهداری از فرزند را دارند. آنها به خاطر کمتجربگی بیشتر دچار استرس شده و بسیار حساس و آسیبپذیر میشوند. درمان ضروری است تحقیقات نشان داده که افسردگی دوران بارداری، خطر زایمان زودرس و تولد نوزاد نارس و کموزن و نقص مادرزادی نوزاد را بیشتر میکند. موضوع به همین جا ختم نمیشود و مشکلات گفتاری مثل تاخیر در تکلم، لکنت زبان، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران - به ویژه در دوران شروع مدرسه- مشکلات رفتاری، گوشهگیری، شبادراری و کابوسهای شبانه هم اختلالاتیاند که به افسردگی دوران بارداری مادر ارتباط دارند. به همین خاطر درمان این بیماری لازم و ضروری است. دکترنازنین کامیاری درباره مشکلات تشخیص این بیماری میگوید: تشخیص افسردگی در دوران بارداری به دلیل شباهت علائم با تغییرات طبیعی این دوران کار آسانی نیست. علائمی مانند تغییر ذائقه، خستگی، از خواب پریدنهای مکرر و تغییر در میل جنسی بیمار، نمونههایی از این علائماند. ممکن است علائم افسردگی بارداری در شروع خفیف باشند و ممکن است زن باردار در ابتدا قبول نکند که دچار افسردگی شده است. اطرافیان خانم باردار باید هشیار باشند و حالات جسمی و روحی او را زیر نظر داشته باشند و در صورت تکرار یا تداوم علائمی که ذکر شد، او را به مراجعه به روانشناس یا روانکاو ترغیب کنند. برای درمان این نوع افسردگی از 2 روش مشاوره و درمان دارویی استفاده میشود. روش اول: بیمار با مشاور یا روانشناس درباره مشکلات و احساساتاش حرف میزند و روانشناس از طریق بازگشایی عقدههای درونی بیمار به درمان او کمک میکند. در این روش که بر درمان بدون دارو تاکید میشود، برطرف کردن مشکلات بیرونی که موجب افسردگی شدهاند، به روند درمان سرعت بیشتری میدهد. روش دوم: جز در موارد خاص توصیه نمیشود. مصرف داروهای افسردگی ممکن است به اختلالات جنینی منجر شود. پزشکان معتقدند مصرف دارو در زنان باردار یا زنان شیرده باید با دقت بیشتری همراه باشد و بهتر است بیمار با درمان غیردارویی درمان شود اما در موارد ضروری باید داروهایی تجویز شوند که کمترین عوارض را برای جنین به همراه داشته باشند. 3 نکته طلایی تحقیقات علمی جدید ثابت کرده ورزش و فعالیت بدنی تاثیر زیادی بر سلامت جسمی و روانی زنان باردار دارد؛ 30دقیقه ورزش در روز بهویژه ورزش آرام و همراه با موسیقی، به میزان قابلتوجهی از افسردگی بارداری میکاهد. خانمهای باردار برای پیشگیری از افسردگی بهتر است اطلاعات و آگاهیشان را درباره بارداری بیشتر کرده، به اندازه کافی استراحت داشته باشند و روابط اجتماعیشان را تا حد امکان مانند دوران پیش از بارداری حفظ کنند. همسران زنان باردار افسرده، بیشترین سهم را در حمایت عاطفی و روانی از آنها دارند. بسیاری از افسردگیهای دوران بارداری به خاطر بیتوجهی اطرافیان- به خصوص همسران زنان باردار- ایجاد میشوند. توصیه میشود همسران در طول دوران بارداری درباره نگرانیها وترسهای این دوران با هم حرف بزنند و به دور از هیجان، با برنامهریزی صحیح با مرحله جدید زندگی مشترکشان مواجه شوند |
کلمات کلیدی:
می دونین که اشک گاهی با ارزش تر از لبخنده؟ چرا؟
چون لبخند و میشه به هر کسی هدیه کرد ولی اشک رو فقط برای کسی میریزی که نمی خوای از دستش بدی
*دانه های اشک هر موقعی از چشم آدم جاری نمیشه دل می سوزه تا اشک جاری بشه
(البته اگه کسی که دوستش داری و داری از دستش میدی قدر اشکهای ترو بدونه)
* دوست داشتن رو باید از برگ درخت یاد بگیریم، چون وقتی زرد میشن و میمیرن و از درخت جدا میشن به پای درختی که دوستش دارن می افتند
(البته هر کسی لیاقت اینو نداره که آدم به پاش بیفته)
* شاید زندگی آن جشنی نباشد که منتظ بودیم که به آن دعوت شویم و آرزوی آرنا داشتیم و لی حالا که در میهمانی هستیم تا می توانیم زیبا برقصیم (زیبا زندگی کنیم)
* اگه کسی وقتی داری می خندی نگاهت می کنه بدون براش قشنگی
اگه کسی وقتی داری اشک میریزی باهات اشک میریزه بدون دوستت داره
اگه کسی وقتی داری باکس دیگه حرف می زنی ترکت می کنه بدون عاشقته
(البته همه اینها از کم یاب ها در دنیا هستند)
* عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر
و بزرگ کردن یک نفر به انداره دنیا
*عاشق کسی باش که دلش انقدر بزرگ باشه که برای رفتن تو دلش نخواهی خودتو کوچیک کنی
(واقعا)
و این که
کلمات کلیدی: