چرا مردها بی احساس می شوند؟
اغلب مردهایی که در معرض استرس شدید قرار دارند در خود فرومیروند ، سکوت میکنند و بیاحساس میشوند تا مسئله ی خود را به شکلی حل کنند.
از آن جایی که طبیعت اصلی مرد ، مردانه و مذکر است برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذراند.
از آنجایی که طبیعت اصلی مرد ، مردانه و مذکر است برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذراند. این رفتار قدرت مردانه او را تشدید و تقویت میکند. بنابراین زمان مناسبی برای رسیدگی به واکنشهای عاطفی و احساسی نیست. اغلب مردها در برخورد با استرس ابتدا با احساسات خود قطع رابطه میکنند تا بتوانند به طور عینی و منطقی با مسئله پیش آمده برخورد کنند.
زنها از این رفتار مردها به هراس میافتند زیرا اگر قرار باشد زنی با احساسات خود قطع ارتباط کند باید به قدری ناراحت باشد که بخواهد کسی را رد کند اما این موضوع در مورد مردها صدق نمیکند در حالیکه مردها خود به خود در واکنش به استرس با احساسات خود قطع رابطه میکنند.
مرد توانایی آن را دارد که در لحظهای در خود فرو برود و سکوت اختیار کند به همین شکل میتواند در لحظهای از این حال خارج شود.
وقتی مرد از دنیای سکوت و تنهایی بازمیگردد ممکن است حرفی برای گفتن نداشته باشد زیرا ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که دلیل و موضوعی برای ناراحت شدن وجود ندارد. در اغلب موارد وقتی مرد از سکوت و انزوا خارج میشود و میگوید که همه چیز خوب و عالی است ، بهتر است زنش به این گفته او اطمینان کند و در شرایط آرام قرار بگیرد.
زنها را درک کــنید
وقتی مرد ، زمان کافی برای درک کردن احساسات و نیازهای همسرش صرف نمیکند ، زن به سادگی سردرگم میشود و امکان اینکه واکنشی شدید و بیتناسب نشان دهد ، افزایش مییابد.
وقتی زنی احساسات خود را با شوهرش در میان میگذارد اگر شوهر به حالت انفعالی به صحبتهای او گوش فرا دهد و امیدوار باقی بماند که به زودی حرفهای زنش تمام خواهد شد ، روی او اثر میگذارد و بر ابهامات یا ناراحتیهایش میافزاید.
وقتی زنها تصمیم میگیرند مانند مردها رفتار کنند و به منطق بیش از احساسات خود بها بدهند ، گیج و سردرگم میشوند. به خصوص اگر قرار باشد زیر فشاری برای تصمیمگیری باشند. معمولا وقتی زنی سردرگم است، میخواهد تصمیمی بگیرد در این زمان او بیش از هر چیز به آرامش نیاز دارد و باید آرام بگیرد و احساساتش را مرور کند. در این زمان است که میتواند به راحتی تصمیم بگیرد. وقتی مردی برای درک کردن زنش به حرفهای او گوش میدهد خود به خود متعادلتر میشود و زن زمانی متعادلتر میشود که بتواند حرفها و احساساتش را بازگوید و این تنها زمانی میسر است که مردها بتوانند زبان تکلم زنها را بیاموزند و زنها هم به طریقی سخن بگویند که مردها میل به شنیدن داشته باشند.
منبع : بر گرفته از سایت سیمرغ – با تغییر
مقالات مرتبط :
مردها مریخی و زن ها ونوسی هستند
نیازهای عاطفی و اخلاقی مردان چیست ؟
کلمات کلیدی:
وقتی مردی به غاری می رود...
مردان و زنان، در برابر مسائل و مشکلهای زندگی و ارتباط با دیگران، موضعگیریهای متفاوتی از خود نشان میدهند. بدون درک تفاوتهای میان زن و مرد، ممکن است ناخواسته، تن به مشاجرههایی بدهیم که نه تنها همسر، بلکه خودمان را نیز رنج بدهد.
راه اجتناب از مشاجره، داشتن ارتباط محترمانه است. اختلاف نظر در حد روشهایی که برای رساندن پیامهای خود، از آن استفاده میکنیم، تولید رنجش نمیکند.
مردان به اندازهی زنان در برابر نقطهنظرهای غیردوستانه و لحن و طرز صحبت کردن همسر خود آسیبپذیر نیستند و به همین دلیل، احساسهای جریحهدار شدهی زنان را به خوبی درک نمیکنند .
موضعگیری که مردان برای اجتناب از رنجش، به کار میبرند، عبارت است از:
1- جنگیدن: مردان بهطور معمول، راه جنگیدن را برای مرعوب کردن زن و رسیدن به محبت دل خواه خود برمیگزینند؛ در حالی که مرعوب کردن از اعتماد در رابطهی زناشویی میکاهد.
2- گریز: مردان برای اجتناب از رویارویی، ممکن است به غارهای خود پناه ببرند و هرگز از آن بیرون نیایند. (جنگ سرد)
چرا مردان به غار ذهن خود پناه میبرند؟
- مرد احتیاج دارد به مسالهی خود بیندیشد و راه حل منطقی برای آن بیابد.
- وقتی برای سوال با مسالهای، جواب حاضر ندارد، هرگز اعلام نمیکند بلکه در غار ذهن، به جستوجوی راهحلی برای آن میگردد.
- چون مرد، ناراحت شده و زیر فشار قرار گرفته، احتیاج به آرامشی دارد که دوباره بر شرایط، مسلط شود.
- مردان نیاز دارند خود را بشناسند؛ به خصوص وقتی که علاقه مند میشوند، میترسند که وابستگی عاطفی به یک زن، از قدرت آنان بکاهد؛ در غار ذهنی میتوانند این قدرت را بازیابند.
- هنگامی که مرد، خلاصه حرف میزند، انتظار دارد همسرش به او فرصت سکوت بدهد.
- وقتی مردی، زنی را دوست دارد، گاه لازم است برای نزدیک شدن به او، ابتدا خود را عقب بکشد؛ مرد پس از فاصله گرفتن از زن، تحت تاثیر نیازی که به دوست داشتن و صمیمت دارد، دوباره به جلو پرتاب میشود تا به صمیمیتی که از قبل، به آن نیاز داشته، برسد.
- اگر مرد، فرصت عقب کشیدن نداشته باشد، هرگز از میل شدید خود به نزدیک شدن، مطلع نمیشود و هرگز نمیتواند اشتیاق شدید خود به عشق و محبت را احساس کند.
- مردان پس از رفع نیاز به عشق و صمیمیت، احساس میکنند که به استقلال و خودمختاری سابق خود، احتیاج دارند؛ وقتی مردی عقبنشینی میکند، زن دچار هراس میشود.
- آنچه زن متوجه نیست، این است که مرد با عقب کشیدن، نیاز به استقلال خود را ارضا کرده و بعد ناگهان احساس میکند میخواهد دوباره صمیمی شود.
- مردان، پیوسته میان صمیمیت و خودمختاری، تاب میخورند.
- مردانی که از رقتن به غار ذهنی خود، سرباز میزنند و طبیعت واقعی خود را انکار مینمایند، ناراحت، رنجشپذیر، بیش از اندازه حساس، تدافعی، ضعیف، انفعالی یا آزاردهنده میشوند و حتی خود نیز نمیدانند که چرا تا این حد، ناخوشایند شدهاند.
- مردان باید بدانند که وقتی به برنده شدن خود و بازنده شدن زنان بیندیشند، هرگز برنده نخواهند بود؛ چون وقتی از عشق، لذت حاصل میشود که همه برنده باشند.
- وقتی به مرد فرصت داده شود تا توانمندیهای بالقوهی خود را ثابت کند، او به بهترین شکل، خود را عرضه میکند. تنها وقتی احساس میکند نمیتواند موفق شود، به خودخواهی قدیم برمیگردد.
چگونه از مرد درون غار، حمایت کنیم:
1) نیاز او را به پسنشینی و اقامت در غار، مورد انتقاد قرار ندهید.
2) با ارائهی راهحل، درصدد رفع مسائل او بر نیایید.
3) از او نخواهید که احساسهایش را با شما در میان بگذارد.
4) کنار در غار، به انتظار خروج او ننشینید.
5) نگران او نشوید و به حالش تاسف نخورید.
6) کاری کنید که شما را خوشحال کند.
منبع : شادکامی-باتلخیص
مقالات مرتبط :
کلمات کلیدی:
روبروی همسرتان بنشینید
روبروی همسرتان بنشینید
|
روبروی همسرتان بنشینید و عباراتی را بیان کنید که به نظر شما حقیقت دارد، وقتی او درحال صحبت کردن است با دقت به گفته هایش گوش بسپارید حتی اگر موضوع گفتگوی او برای شما جالب نباشد به او نشان دهید که گفته هایش جذاب و با اهمیت است. لبخند زدن را درموقع گفتگو فراموش نکنید حتی اگر حوصله ندارید و خسته هستید باز هم هنگام صحبت کردن همسرتان مشتاقانه و لبخند زنان به گفته هایش گوش کنید. در خانه فضائی خلق کنید که او به این باور برسد که بدون هم بودن ممکن نیست و هر دو به یکدیگر نیاز دارید. شب ها حداقل یک ساعت را برای گفتگو با هم در نظر بگیرید در این زمان درباره رخدادهای روز و تصمیمات جدی که گرفته اید سخن بگوئید تا از نظرات او نیز بهره مند شوید. شعله خشم افراد را خاموش کنید . هنگامی که کسی خشم خود را بر ملا می سازد به حرف هایش گوش کنید و بگذارید هر چه می خواهد به زبان بیاورد. با ارائه رفتاری مشابه وضعیت او را همچون آینه منعکس کنید. به این معنی که اگر نشسته شما هم بنشینید اگر او ایستاده شما هم بایستید پس از آن که او هم عقده اش را خالی کرد به او اجازه دهید که این برخورد را تمام کند. فکر خود را به او تلقین و به او اعتراف کنید که حق دارد عصبانی باشد. وضعیت او را تائید کنید و تائید خودتان را از او به عنوان اینکه رفتارش را درک کرده اید به او ثابت کنید. از بیان جملاتی که ممکن است به خشم او بیشتر دامن بزند خوداری کنید. سکوتی رابرقرار کنید، وضع آرامی را به خود بگیرید و با صدائی آرام صحبت کنید به شخص مقابل کمک کرده تا مشکل را برطرف کند تا به این ترتیب آن وضعیت مجددا رخ ندهد. از او بخواهید که مشکلات پیچیده تر را به صورت مکتوب بازگو کند و شما نیز وقتی را به منظور حل مشکل او درنظر بگیرید .
|
کلمات کلیدی:
ناگفته ها در باب پوشاک
کفشهایی که از جنس پلاستیک است به ویژه کفش کودکان را می توانید با یک پارچه نمدار پاک کنید سپس واکس بزنید. کفشها را بعد از هر بار پوشیدن در معرض هوا قرار دهید و به اصطلاح آنها را باد دهید و داخل ان روزنامه قرار دهید. روزنامه نه تنها عرق و رطوبت داخل کفش را به خود جذب می کند بلکه به منزله قاب مناسبی شکل کفش را حفظ می کند. اگر کفشهای شما خیس شده است هرگز آنها را جلوی بخاری خشک نکنید زیرا ممکن است سفبدک بزند و آثاری مانند شوره روی آن ظاهر شود. بهتر است مقداری روزنامه باطله درون آنها بگذارید پس آنها را در مکانی که جریان هوای کافی وجود دارد قرار دهید.
کفش نو را اولین بار در یکروز خشک و آفتابی بپوشید زیرا در این صورت لایه ای از خاک و سنگریزه بصورت پوششی تخت کفش را فرا می گیرد که مقاومت آن را در برابر آفتاب و رطوبت افزایش می دهد. قبل از مشورت با سازنده کفش از نصب تخت اضافی به زیر کفش یا زدن پاشنه اضافی ضخیم پرهیز کنید زیرا تعادل کفش را بر هم می زند و پا را خسته می کند. پس از باز گشت به خانه گرد و خاک کفشهای خود را پاک کنید. واکس زدن باعث درخشندگی و دوام رویه کفش می شود.
هیچگاه لکه های گل و لای را به وسیله کارد از روی کفش نتراشید. به محض اینکه ساییدگی در پاشنه کفش مشاهده شد پیش از آنکه به کلی از بین برود آن را تعمیر کنید این امر به طول عمر کفش می افزایید و بهتر است قبل از پوشیدن کفش نو یک پاشنه نازک لاستیکی به آن زنید تا پاشنه اصلی ساییده نشود.چرم کفش را اگر خشک شده است میتوانید با استفاده از واکس بی رنگ نرم کنید.برای پاک کردن آثار چربی از روی کفش چرمی گوشه پارچه ای را استون مالیده و روی لکه چربی بمالید.برای ایجاد درخشندگی و برق بیشتر در کفشهای چرمی قبل از واکس زدن کفش را کاملا با وازلین چرب کنید و سپس واکس بزنید.از سیب زمینی خام در نگهداری و پاکیزگی کفشها استفاده های گوناگونی به عمل می آید: اگر سطح خارجی کفش فرزند شما بد جوری ساییده شده و به اصطلاح رنگ و روی آن رفته است و واکس نمی گیرد ابتدا یک تکه سیب زمینی خام روی آن بمالید سپس واکس بزنید ،چنان براق خواهد شد که انگار تازه آن را خردیداری کرده اید.برای نرم کردن چرم کفشهایی که زیاد گران قیمت نیستند کافی است دو سیب زمینی تمیز و خراشیده شده درون هر لنگه کفش قرار دهید و بگذارید تمام شب بماند.
لباس :
لباسهای تیره رنگ پس از مدتی استفاده یا بر اثر بکار بردن اتوی داغ برق می اندازد که در نتیجه آن لباس کهنه به نظر می رسد. جهت رفع این مشکل می توان روشهای زیر را بکار برد:پارچه نخی و گره داری را مانند حوله نخی درون سرکه داغ (خالص و بدون آب ) فرو ببرید سپس آن را بچلانید آنگاه این پارچه را محکم روی محلی که برق افتاده بمالید. برق لباس بر طرف خواهد شدبرای جلوگیری از برق افتادن احتمالی در آینده بخاطر بسپارید که هیچگاه اتوی داغ را مستقیما روی پارچه نگذارید بلکه بهتر است ابتدا درجه اتو را متناسب با نوع پارچه تنظیم کرده و همیشه پارچه نخی نازک و تمیزی روی لباس انداخته سپس اتو بزنید، فشار اتو را نیز متناسب با نوع پارچه در نظر داشته باشید.
بر طرف کردن چروک لباس بدون اتو :
هنگام مسافرت جهت بر طرف کردن چروک لباس، لباسها را در حمام برده به میله پرده حمام آویزان کنید سپس شیر آب گرم را باز کنید تا از طریق دوش حمام جاری شود در حمام را بسته بخار درون حمام باعث خواهد شد که چین و چروک لباس باز شود.
رام کردن چین سمج:
هر گاه از درز لباس یا خط اتو یا خط دم شلوار رنج میبرید و می خواهید آن را صاف کنید از سرکه سفید استفاده کنید ،برای این کار یک قطعه اسفنج را به مقداری سرکه آغشته کنید روی پارچه و محل تا خوردگی بزنید سپس با یک اتوی گرم آن را اتو کنید.وقتی می خواهید پارچه شلواری را از نوع جین و غیره بلند کنید و بیش از هر چیز نگران خط دم پای آن هستید ،می توانید از همین روش استفاده کنید البته چینهای کهنه بر اثر فرسودگی دم پا خط سفیدی بر جا می گذارد که آن هم قابل حل است برای این منظور جوهر آبی ثابت را با مقداری آب مخلوط کنید. داخل جوهر آنقدر آب بریزید تا همرنگ پارچه جین شود سپس با یک قلم موی کوچک روی خط سفید لبه شلوار بمالید بگذارید خنک شود. خط سفید بر طرف خواهد شد.
لباس نچسب :
برای کاستن از شدت الکتریسیته ای که باعث چسبیدن لباس می شود یک چوب رخت را که دارای پوشش عایق است بین لباس خود و زیر پوش نایلون خود به گردش در آورید این عمل الکتریسیته را خارج نموده و تا حدی از چسبیدن جلوگیری خواهد کرد. یا می توانید زیر پوش خود را به منزله آستر لباس اصلی آهار بزنید تا از چسبیدن لباس جلو گیری کند.برای پاک کردن لکه لباس مقداری پودر تالک که همان پودر بچه است روی لکه بپاشید و با دست روی آن بمالید تا پودر به لکه جذب شود.
دوختن درز لباس :
برای آنکه درز لباس را راحت تر بدوزید یک تکه صابون خشک و سفت روی آن بمالید با این روش سوزن خیاطی به راحتی درون پارچه فرو رفته و به آسانب آنرا خواهد دوخت.
کلمات کلیدی:
تشخیص ماهی سالم از فاسد شنبه 30 اوت 2008 |
ماهیهایی که تازه هستند تقریبا بوی مطبوعی دارند و اگر از آبهای شیرین صید شده باشند بوی گیاهان آبزی همان منطقه را می دهند .ولی ماهی فاسد بوی نامطبوعی داردکه بیشتر اوقات بوی آمونیاک و ترشیدگی و در اثر پیشرفت فساد بوی گندیدگی می دهد. در ماهیهای تازه فلس ها کاملا به بدن چسبیده اند و به سختی جدا می شوند در حالی که در ماهیهای فاسد فلسها برجسته بوده و به راحتی کنده می شوند. تشخیص ماهی سالم از فاسد بدن ماهی های تازه قابلیت ارتجاعی داشته و فاقد ترشحات می باشد ولی در مورد بدن ماهیهای فاسد اگر با انگشت فشاری روی بدن ماهی وارد شود کاملا فرو رفتگی ایجاد می گردد و ترشحات بدن نیز زیاد و چسبنده است. درماهیهای تازه چشم علاوه بر این که شفاف درخشان است ، حالت کاملا محدب دارد در صورتیکه در ماهیهای فاسد چشم ماهی تیره و کدر است و کره چشم بطور کامل در حفره چشم فرو رفته است . در ماهیهای تازه سرپوشها تقریبا چسبیده هستند و سطح داخلی آنها لکه ندارد ولی در ماهیهای فاسد این سرپوشها تقریبا جدا هستند و بر روی سطح داخلی آنها لکه هایی به رنگ قهوه ای و قرمز دیده میشود. در ماهیهای تازه آبشش ها مرطوب و به رنگ قرمز روشن هستند. ولی در ماهیهای فاسد آبششها مرطوب نبوده و به رنگ خاکستری می باشند. منبع: دانستنیها و اطلاعات |
کلمات کلیدی:
عادات خوب و مفید برای زنان پذیرفتن ریسک های کوچک زندگی مانند نظر دادن در شغل، یا به تنهایی به سینما یا به سفر رفتن میتواند شجاعت شما را زیاد کند. تمرین چنین کارهای ترس شما را میکاهد و اعتماد به نفس و شادیتان را می افزاید. جمعه 11 ژوئیه 2008, بوسیله ى بصیر هلمندی |
1- برای خودتان سرمایه گذاری کنید! زنان در وقت گذاشتن برای دیگران و تلاش برای برطرف کردن نیاز آنها تلاش بسیاری میکنند، اما صرف وقت یا پول برای خودشان شاید نوعی خوشگذرانی به چشم بیاید. اما سرمایه گذاشتن برای خود احساس سلامتی را در شما افزایش می دهد، ظاهر و درون شما را زیباتر می کند. چرا در کلاسهایی که برای شغل شما مفید است یا به شما در کشف علایقتان کمک میکند ثبت نام نمی کنید؟ این سرمایه گذاری حتی میتواند بسادگی خریدن یک دسته گل در هفته برای خودتان باشد. 2- مغز خود را انعطاف پذیر تر کنید نئوروبیک به تمریناتی گفته می شود که ارتباطات جدیدی را در مغز شما فعال می کند و با تاثیرات روانی افزایش سن مبارزه می کند. نئوروبیک حواس 5 گانه شما را در راه های پیش بینی نشده به کار می گیرد که باعث تقویت اعصاب می شود و کمک میکند تا سلولهای مغز جوان و قوی بمانند. عادت کنید که در تاریکی لباس بپوشید یا حمام کنید. چیزهایی را که در یک سمت عادت به پوشیدنشان داشتید، در سمت دیگر بپوشید. مثلا ساعتتان را در دست دیگر ببندید. هر صبح عطر جدیدی را استشمام کنید یا غذاهایی را که تابحال نچشیده اید بپزید. 3- شجاعت ریسک را داشته باشید در کتاب "زن و پول" آمده است: « ترس اغلب چیزی است که بین ما و شجاعتمان می ایستد. ما می ترسیم که قایق را به حرکت درآوریم. از مواجهه شدن می ترسیم. می ترسیم کسی را ناراحت کنیم یا شغلمان را از دست بدهیم. می ترسیم همسرمان از ما جدا شود. می ترسیم کودکانمان دوستمان نداشته باشند. می ترسیم از آنچه که دیگران ممکن است راجع به ما فکر کنند. » پذیرفتن ریسک های کوچک زندگی مانند نظر دادن در شغل، یا به تنهایی به سینما یا به سفر رفتن میتواند شجاعت شما را زیاد کند. تمرین چنین کارهای ترس شما را میکاهد و اعتماد به نفس و شادیتان را می افزاید. 4- با احساسات منفی خود کنار بیایید! بسیاری از زنان از اینکه در خانه می مانند و مادری میکنند ناراضی اند. برای "بله" و "نه" های مداومی که باید بگویند احساس گناه می کنند. یک روانشناس می گوید: به احساسات مثبت و منفی خود مجال بروز دهید و سعی کنید آنها را بشناسید. اینکار بهتر از مقابله با انهاست و به شما کمک میکند تا سریعتر آرام شوید و تمرکز بگیرید. 5- تمرینات ورزشی مناسب خود را بیابید استرس ناشی از تمریناتی که انتخاب شما نبوده است، مهمتر از مزایای آن ورزش است. اگر شما مجبور باشید بدوید، دوچرخه سواری یا شنا کنید، زیرا همسر شما چنین ورزشهایی می کند، ضرر آن برای بدنتان بیشتر از مزیت آن است. تمرینات مورد علاقه خود را پیدا و دنبال کنید و جزو 60 درصد کسانی که در طول شش ماه آغاز ورزش آن را رها می کنند نباشید. تصورات خود را کنار بگذارید و به سراغ تمریناتی که برایتان جذاب تر است بروید. 6- بخندید! تاثیر خنده و ورزش بسیار مانند هم است. در هنگام فعالیتهای عادی خود بخندید. خنده کالری می سوزاند، اندروفین مفید را افزایش میدهد. استرس را کاهش و ایمنی بدن را افزایش میدهد. قهقهه حتی رضایت شغلی شما را زیادتر و اعتماد به نفس را بیشتر می کند و به شما کمک کند از موانع رد شوید. عادت کنید هر دو ساعت یکبار بخندید و سلامت شما را مانند خوردن یک سیب در روز تضمین خواهد کرد. 7- استفاده از عطر لیمو رایحه مرکبات فعالیت مغزی شما را بهتر و ایمنی بدن را بهبود می بخشد. روغن لیمو با تغییر مقدار سروتونین مغز به شما احساس مثبتی میدهد. عطر لیمو را در کنار عطرهای مورد استفاده خود، شمعها، روغن مخصوص حمام یا در لباسهایتان استفاده کنید. 8- یاد بگیرید که شغل خود را دوست داشته باشید بر اساس یک تحقیقات، 84 درصد از آمریکاییها از شغل خود ناراضی اند. اگر شما هم اینگونه اید سعی کنید دلیلش را بفهمید. آیا از حقوق خود ناراضی هستید؟ شغلتان با دانشتان بی ربط است؟ از شما قدردانی نمی شود یا کار زیادی از شما خواسته می شود؟ در کنار گشتن به دنبال شغل جدید، یاد بگیرید که "نه" بگویید. مسایل را شخصی نکنید و مهارت های جدیدی کسب کنید. راه حل دیگر اندیشیدن به مزایای شغل و اهداف بلند مدت است. 9- در اجتماع حضور داشته باشید. فقط ده دقیقه فعالیت اجتماعی در روز میتواند قابلیت تفکر را به اندازه حل کردن جدول افزایش دهد. ریسک تنهایی مانند سیگار کشنده است. اما فعالیتهای اجتماعی می توانند از تنهایی و انزوا (که از عوامل مهم پیری زودرس، فشار خون و اضطراب هستند) جلوگیری کند. 10- کنترل دخل و خرج ما باید با پولمان رابطه خوبی داشته باشیم. زیرا برخورد هر کس با درآمدش، مانند برخورد با خودش است. یاد بگیرید که دخل و خرج خود را کنترل کنید: بیمه بازنشستگی، کارت های اعتباری، بیمه عمر و بودجه خانواده. این قدرت کنترل را در خود افزایش دهید و در کنار آن سرمایه گذاری را نیز فراموش نکنید |
کلمات کلیدی:
چهار مرحله مرگ عاطفی در روابط زناشویی شنبه 20 سپتامبر 2008 |
مقدمه زن و شوهری را در نظر بگیرید که برای شما الگوی یک زوج موفقند. آنها با یکدیگر رفتار خوبی دارند و به هم احترام می گذارند و زندگی مالی مستحکمی بنا نهاده اند ؛ به خواسته های هم ارج می نهند و در نهایت زوج موفقی به نظر می رسند. این طرز فکر شما ، یک روز در حالی که مشغول خوردن شام و گفتگوی خانوادگی هستید به یکباره با شنیدن خبر جدایی آن زوج به هم می ریزد. هر چه فکر می کنید نمی توانید علتی منطقی برای این اتفاق بیابید. همه گوشه و زوایای مغزتان را می کاوید تا نشانه ای دال بر مشکلات زناشویی آن زوج بیابید. اما به نتیجه خاصی نمی رسید . چه اتفاقی می افتد که روابط عاطفی و پیوند های خانوادگی و اجتماعی از بین می روند و جدایی جای آنها را می گیرد ؟ حتما دلیلی هست . ولی ناشناخته تر از آن است که شما به وجودش پی ببرید. مراحل چهار گانه مرگ عاطفی زوال و مرگ روابط عاطفی در 4 مرحله اتفاق می افتد : 1- مخالفت 2- رنجش و عصبانیت 3- عدم پذیرش و طرد 4- سرکوبی در اینجا به سیر و روند این فرایند نابود کننده روابط عاطفی خواهیم پرداخت : 1-مخالفت در هر نوع رابطه ای که میان دو انسان شکل می گیرد همیشه درجه ای از مخالفت وجود دارد و تضادهای فکری و رفتاری جزیی طبیعی از روابط میان فردی ما را تشکیل می دهند. اما مخالفت می تواند درجات مختلفی داشته باشد. مخالفت پنهان در برابر مخالفت آشکار. صحنه ای را در نظر بگیرید که در یک مهمانی خانوادگی بزرگ نشسته اید و همسر شما در حال تعریف خاطره ای از شما می باشد که اصلا دوست ندارید دیگران چیزی درباره آن بدانند ؛ مضاف بر اینکه این چندمین باری است که همسرتان این داستان را با آب و تاب تعریف می کند. شما شروع به خودخوری می کنید یا طوری به وی نگاه می کنید که بفهمد مایل به تعریف داستان توسط وی نیستید. این درجه خفیفی از مخالفت است در برابر اینکه شما با صدای بلند وی را از گفتن داستان منع کنید. راه دیگری هم وجود دارد ؛ سعی می کنید خود را آدم متمدنی نشان بدهید که این موضوعات کوچک برایش مهم نیست و از مطرح شدن آنها در جمع حتی لذت هم می برد !! اگر کمی به زندگی روزانه خود دقت کنید متوجه می شوید که در زمینه ابراز مخالفت های بجا و به موقع تا چه حد فعال هستید. آیا حفظ ظاهر می کنید و در درون خود خوری ؟ آیا مستقیما ناراحتی خود را به شخص مقابل انتقال می دهید ؟ بیشتر مردم مخالفت های خود را به بهانه بد جلوه کردن در نظر دیگران ابراز نمی کنند و تظاهر می کنند که چنین احساسی ندارند. آنچه در اینگونه موارد افراد به خود می گویند این است : « این مسأله بزرگی نیست ، اینقدر ایرادگیر نباش ، هیچکس کامل نیست ، فراموش کن چرا دردسر درست می کنی ؟ » در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله مخالفت به کرات اتفاق می افتد. زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است. اگر مخالفت های کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده ، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید ، این مخالفت های کوچک جمع شده و کم کم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل می شود. حال کمی به زندگی با شریک عاطفی خود فکر کنید و اتفاقات هفته گذشته را مرور کنید و مواردی را که با همسرتان در زمینه آنها اختلاف داشتید بیاد آورید. طرز برخورد شما با این اختلافات چگونه بوده است ؟ طرز برخورد شما با این مخالفت ها در وهله اول شاخص خوبی برای سلامتی ازدواج شما می باشد. 2-رنجش و عصبانیت عصبانیت و رنجش ، نوع شدیدتر مخالفت هایی است که روی هم جمع شده اند و به صورت احساس تنفری موقتی ابراز می شود . در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت می کنید و فرد مقابل هم عکس العمل نشان می دهد و شما را مورد حمله قرار می دهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بی ربطی دعوای بزرگی راه می افتد علت آنرا باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستجو کنید. از اثرات رنجش و عصبانیت می توان به جدایی عاطفی موقت بین شرکای عاطفی اشاره کرد. عصبانیت با فشار روحی زیادی همراه است و انرژی زیادی از شما می گیرد. اگر رنجش و عصبانیت ، مدام تکرار شود شما در مقام جلوگیرنده آن ، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم می گذارید. 3- عدم پذیرش و طرد بعد از یک دعوای مفصل ، در را به هم می کوبید و از منزل خارج می شوید در حالیکه احساس یاس و پوچی سراسر وجودتان را فرا گرفته است . این در حالی است که از جار و جنجال و دعوا هم خسته اید و منزل را برای رسیدن به آرامش ترک کرده اید . در حقیقت از همسر خود فرار کرده اید. این مرحله ممکن است به صورت دیگر و در درون منزل اتفاق بیافتد. شما در منزل و زیر یک سقف هستید ولی به یکدیگر بی اعتنایی می کنید و یکدیگر را مورد بی توجهی قرار می دهید. در واقع وی را هم از دیده و هم از دل بیرون می کنید. این مرحله می تواند یک ساعت به طول بیانجامد و لی تا چند روز و چند هفته هم ممکن است طول بکشد. بیشتر جدایی ها و طلاق ها در این مرحله اتفاق می افتد. این دوره بحرانی ترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاش های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترکشان می باشد. در طرد و عدم پذیرش ، آنقدر فشار روحی و تنش زیاد می شود که فرد برای خود فضایی تازه و آرام طلب می کند و اینگونه از زندگی زناشویی خود عقب نشینی کرده ، میدان مبارزه را ترک می کند در حالیکه پیوندهای عاطفیش آخرین نفس ها را می کشد. اما طرد و عدم پذیرش هم می تواند لاینحل باقی بماند و با تکرار و انباشت در طول یک دوره زمانی ، شما را به مرحله نهایی گسست عاطفی تان سوق دهد. 4- سرکوب جایی ساکت و تنها و عبوس نشسته اید و زندگی خود را مرور می کنید. به زندگی مشترک با همسرتان و تمام زحماتی که برای این زندگی مشترک متحمل شده اید فکر می کنید. تمام لحظات شیرین زندگی زناشویی خود و نظرات خانواده و فامیل درباره زندگیتان را از خاطر عبور می دهید و به حرف های آنها بعد از جدایی خود فکر می کنید. در این لحظه در یک عکس العمل طبیعی ، شما نمی خواهید در نظر دیگران آدم شکست خورده ای به نظر برسید. پس باید کاری بکنید و همه این زندگی خوب را نجات دهید. به یکباره همه چیز مرتب می شود و کدورت ها از وجودتان رخت می بندند. اینجاست که شما در دام سرکوبی افتادید و همه احساسات منفی و عصبانیت و رنجش و طردهای مداوم خود را سرکوب کردید تا آبرویتان حفظ شود و خانوادتان پابرجا بماند. در این لحظات شما با خود می گویید : « بیشتر از این ارزش جنگیدن ندارد ؛ بگذار همه چیز را فراموش کنم ؛ خسته تر از آنم که بتوانم با موضوع سر و کله بزنم.» سرکوبی نوعی احساس کرخی و بی حسی است. شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمی کنید. اما در مقابل بهای بزرگی می پردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درک نخواهید کرد. شما از نظر عاطفی فلج شده اید و تا پایان عمر ، یکنواخت و بی احساس به نمایش کسالت آور زندگی خود ادامه می دهید. ماسکی از لبخندها و احترامات ساختگی به چهره می زنید و دیگر شور و نشاط سابق را ندارید. زندگیتان قابل پیش بینی و کسل کننده می شود و خستگی مزمن جسمی به سراغتان می آید. آنچه این مرحله را فاجعه آمیز می کند نوع رابطه ای است که بین زوجین وجود دارد. به این ترتیب که همه چیز خوب و مرتب به نظر می رسد و طرفین به ظاهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند ؛ اما در واقع بسیاری از استعدادها و مهارت های عاطفی خود را فراموش کرده اند و به یک نیمه مرده ماشینی تبدیل شده اند که زندگی محدود و بی طراوتی را دنبال می کند و خبر بد این است که در این مرحله خود فرد هم احساس می کند که خوشبخت است و زندگی خوبی دارد ، غافل از اینکه بسیاری از قسمت های وجودش در حالت نیمه خاموش به سر می برد . هر دو طرف در این مرحله یاد گرفته اند چه انتظاراتی داشته باشند و چه انتظاراتی را نداشته باشند. در انتهای سخن عده زیادی از ما در مراحلی یا در همه زندگی خود درگیر این مرگ عاطفی می شویم. اما علاج کار در کجاست ؟ مسلما در روراست بودن با خود و دیگران و بیام مخالفت ها در همان زمان شکل گیری و ابراز ناراحتی و رنجش ها در مرحله بعد. در کنار پرورش این عادت پسندیده ، فراگیری و تمرین مهارت های حل مسأله و گفتگوی معطوف به نتیجه عینی و مؤثر نیز باید در دستور کار قرار گیرد. اگر در حال حاضر در گیر این مرحل هستید ، وضعیت خود را کامل تشریح کنید و با در نظر گرفتن هدف های کوچک و دست یافتنی قدم به قدم از مرگ عاطفی خود فاصله بگیرید. مهمترین قدم ، پذیرش واقعیت وجود اشکال در زندگیتان است. زیرا بزرگی می گوید : « زمانی که آگاهی به وجود می آید ، تغییر آغاز می شود . » منبع: درمان احساسات ، جان گری |
کلمات کلیدی:
1- شما نمیتوانید فردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد و هیچ کس توانایی خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد.
2- هر چه میخواهید تلاش کنید، شما هیچگاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند.
3- اشخاص با اشخاص ازدواج نمیکنند، بلکه آنها با توهمات و خیالپردازیهای خودشان ازدواج میکنند.
4- یک ازدواج حقیقی درست از نقطه ای آغاز میگردد که توهمات پایان می یابند. چالش یک ازدواج آن است که کشف کنیم با چه کسی ازدواج کرده ایم.
5- عشق تنها یکی از عللی است که ما شریک خود را بر میگزینیم. (برخی اوقات مهمترین فاکتور نمیباشد)
6- به احتمال زیاد، خصلتها و صفات موجود در شریکتان که دیوانه وار خشم شما را برمی انگیزند، همان صفاتی هستند که در ابتدا شما را مجذوب شریکتان کرده بوده اند.
7-این غیر ممکن است که شما بدون تجربه کردن دوران درد و تنهایی یک رابطه را پشت سر بگذارید.
8-بزرگترین هدیه ای که میتوانید به فرزندانتان اعطا کنید یک ازدواج محبت آمیز میباشد.
9-موفقیت زمانی در یک ازدواج حاصل میگردد که هر کدام از ما به این واقعیت پی ببریم که نیازهای شریکمان حداقل به اهمیت نیازهای خودمان میباشد.
10- ازدواج بهترین فرصت برای رشد و بالندگی، غلبه بر حس خودخواهی و آموزش عشق ورزی میباشد.
مقاله بر گرفته شده از سایت : mardoman.com
کلمات کلیدی:
- مردان خوب، زشت هستند. 2- مردان خوش قیافه، خوب نیستند.
- مردان خوب، زشت هستند.
2- مردان خوش قیافه، خوب نیستند.
3- مردان خوب و خوش قیافه به جنس موافق تمایل دارند.
4- مردان خوب، خوش قیافه و علاقمند به جنس مخالف، متاهل هستند.
5- مردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی خوبند، پولدار نیستند.
6- مـردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی پولدار و خوبند، تصور می کنـنـد مـا بـه دنبال مال آنها هستیم.
7- مردان خوش قیافه و بی پول، بدنبال پول ما هستند.
8- مردان خـوش قـیافه، که آنچنان خوب نیستند و تا حدی به جنس مخالف علاقمندند، تصور نمیکنند که ما به اندازه کافی زیبا هستیم.
9- مردانی که تصور می کـنـنـد مـا زیـبـا هستـیم، به جنس مخالف علاقمندند، تا حدی خوش قیافه و پولدار هستند، آدمهایی ترسو و بزدل میباشند.
10- مردانی که تا حدی خوش قیافه هستند، تاحـدی خـوب هستند، مقداری پول دارند و سپاسگزار خدا هستند، به جنس مخالف علاقمندند، خجالتی هسـتند، و هرگز اولین قدم را برنمی دارند ( برای آشنایی پیش قدم نمی شوند).
11- مردانی که هرگز قدم اول را برنمیرارند، زمانی که ما پیشقدم می شـویم، اتوماتیک وار علاقه را در ما از بین میبرند.
کلمات کلیدی: