بر در دل روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو جاودان بر در دل حاضر است
روزن دل برگشا حاضر و هشیار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساخته ی کار باش
لشگر خواب آورند بر دل و جانت شکست
شب همه شب همدم دیده ی بیدار باش
گر دل و جان تو را در بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
دلبر تو جاودان بر در دل حاضر است
روزن دل برگشا حاضر و هشیار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساخته ی کار باش
لشگر خواب آورند بر دل و جانت شکست
شب همه شب همدم دیده ی بیدار باش
گر دل و جان تو را در بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
کلمات کلیدی: