عصبانیت در خانواده عصبانی امری عادی و موجه است.
عصبانیت معیاری بزرگ دارد. عصبانیت علامت این است که چیزی ایراد دارد. اما در بعضی خانواده ها، اعضای خانواده تمام مدت عصبی هستند. شاید از نظر آن ها عصبانیت دلیلی داشته باشد، اگر هم دلیلی نباشد، بالاخره موردی جور می کنند. در چنین خانواده ای از همه انتظار می رود عصبانی شوند. همیشه یک نفر هست که از دست دیگری عصبانی باشد، دست کم یک مورد دعوا وجود دارد، یا شاید هر یک به طور عملی در برابر دیگری جبهه بگیرد. در این قبیل خانواده ها حتی یک لحظه هم آتش بس نیست.
آیا تا به حال به خانه خانواده ای عصبانی دعوت شده ای؟ حتی حضور تو نیز باعث نمی شود آنان آرام و قرار بگیرند. بدترین بخش قضیه این است که از نظر آن ها کل این بگو و مگو، عادی به نظر می رسد و امری پیش پاافتاده است.
هیچ یک از اعضای خانواده عصبانی گوش شنوا ندارد
همه طوری تربیت شده اند که فقط در برابر خشم، گوش شنوا داشته باشند.
اعضای خانواده عصبانی سعی می کنند مشکلات را با عصبانیت حل کنند
در این قبیل خانواده ها، به بدترین نحو از عصبانیت سوء استفاده می شود. آن ها سعی می کنند با توسل به خشم، مشکلات خود را حل کنند. درست مثل این است که بخواهی پیچ را با چکش بپیچانی. یادت باشد که عصبانیت علامت است، نه راه حل. تو نمی توانی با ابراز خشم مشکل را حل کنی. عصبانیت تو می گوید که مشکلی وجود دارد، فقط همین. شاید مشکل در درون خودت باشد.
لازم است یاد بگیری خودت را دوست داشته باشی و به خودت احترام بگذاری. راهی است طولانی، اما به زحمت سفر می ارزد.
راه های دیگر برای عصبانیت شدیدتر
درست است که دلیل عصبانیت تو این است که در خانواده ای عصبانی بزرگ شده ای، اما راه های دیگری هم برای همیشه عصبانی بودن وجود دارد.
آزارهای جسمی
افراد عصبانی معمولا قربانی های درازمدت آزارهای جسمی هستند. آن ها جان سالم به در برده اما بدجور آسیب دیده اند و نمی توانند آزار جسمی را فراموش کنند. در عوض، به نظر می رسد هر سیلی و کتکی را به خاطر دارند، هر گونه تحقیر، توهین و تمام لحظات ترس و وحشت ناب را. آن ها هر وقت به یاد آن دوران می افتند، عصبانی می شوند و از کوره در می روند و در رویای تلافی و انتقام هستند.
کلمات کلیدی: