دو ساعت از نیمه شب گذشته
باید خوابیده باشی.
در شب کهکشان راه شیری با چشمان سیمینش.
شتاب ندارم و با تیلیگرامی در نیمه شب
بیدار و ناراحتت نمی کنم.
آنسان که می گویند اتفاق افتاد:
زورق عشق در روزمرگی شکست.
حساب مان تسویه است. و نیازی به شکنجه، به ملامت و گناهکار دانستن همدیگر نیست
ببین، چه سکوتی بر دنیا فرمان می راند.
شب بر آسمان خراج گذاشته است
و در چنین لحظاتی بر می خیزی و سخن می گویی
به سده ها، به تاریخ و به کاینات.
کلمات کلیدی: