جای شک نیست که زن نیمه ای از پیکر جامعه انسانی است و درعصر امروزی کسی جرئت ندارد موجودیت زن را منحیث یک انسان انکار نماید. ما صرف نظر از مقایسه زنان با مردان و تفاوق بین این وآن سعی میکنیم بالای جهت، کاری زن ورول او دراجتماع انسانی بحث نمایم.
با تاسف در بیرون مرزی با زنانی برخوردم که نا خود آگاه در پا کشیدن از دایره اسلام خودشان مبارزه دارند. همینکه در خشم وخشونت مطرح میشوند. به عوض اینکه سعی نمایند، آگاهانه قدم بردارند ، خود را آگاه ساخته توسط سلاح برنده فهم ودانش خود بر مظالم وبهره برداری ها بتازند. فوراً با انتقادات برعملکرد،این وآن خاصتاً مجاهدین ویا، تاپه زدن به خواهران خود با گفته های .مزخرف اند، متعصب وافراطی اند ، کهنه فکرو کله پیچ اند.... وغیره به طور غیر مستقیم پای خودرا از جاده اسلام بیرون میکنند. درحالیکه اگر توجه شود عملکرد ها ی هریک ما طرز فکر وبرداشت جهان بینی خود ماست . نقص از اسلام نبوده از برداشت خود ما از اسلام است که به چی نوعی از اساسات دین استفاده میکنیم وعملکرد ما چقدر برمبنای قوانین اسلامی توافق دارد واستوار است .البته جهت سخن ما تنها بطرف زنان افغان ومسلمان است. وقتی از زن افغان نام میبریم ضرور نیست کلمه مسلمان را ذکر کنیم . زیرا سوق الجیشی وجهت زن ومرد افغان واضح است که مسلمان اند وتحت قانون مقدس اسلام زنده گی شان عیار گردیده است. ولی میرسیم بر عملکرد ها… ما اکثراً عملکرد مجاهدین را ملاک عمل اسلام تصور نموده خود را کاملاً فراموش مینمایم. درحالیکه بار، بار شنیده ایم که گفته اند(( بز به پای خود وگوسفند به پای خود آویزان است.)) عملکرد مجاهدین شاید عواملی داشته باشد که نتیجه اش را اولتر از همه خودشان چشیده اند . جان سخن دراینجاست که ما مسوولیت خودرا منحیث یک فردمختص به خود ویک مسلمان چقدر درنظر گرفته ایم وایفا نموده ایم. دین تنها از مجاهدین نیست . بلکه فرد، فرد مسلمان در حراست از فرهنگ دینی ومذهبی خود مکلف گردیده و درقبال تطبیق آن مسوولیت دارد. ما وشما سعی کنیم برای دریافت پاسخ های هزاران سوالی که درذهن ما خلق گردیده است ،آگاهانه قدم برداریم وجواب مناسب چستجو نمایم. حد اقل درپی نجات خود برایم. روشن سازیم که به دنبال چه راه حلی هستیم بدنبال راه حلی ا سلامی برای مسالهء زن هستیم ویا راه حلی که به رفع تبعیض و تعصب ورسیدن به حقوق عادلانه رشد شخصیت اصلی زن ...و یا راه حلی که پای ما را ناخود آگاه از جاده اسلام بیرون نموده وابعاد شخصیت خودرا بدست خود لطمه میزنیم .
زن مبارز وظیفه دارد، که نخست از همه دراثبات ابعاد شخصیت زن مسلمان که عبارت از تحصیل تقوی وپرهیزگا ری ، طهارت وپاکی است اقدام نماید. زن مسلمان سعی کند نسخه دین ومذهب خود را تطبیق نماید نه اینکه درتلاش، بکار بردن نسخه نا موزون غرب قدم مبارزه اش را آغاز نماید. نسخه غرب برای غربی ها سازگاری خواهد داشت ونسخه مسلمین مداوای درد های خود مسلمین خواهد بود. زن مسلمان سعی نکند که روابط لاقیدی غربی را عامل ترقی وپیشرفت و هرچیزی که رنگ اسلامی دارد کهنه ومردود شمارد . اسلام خود بنیان گذار ترقی وپیشرفت است بیاید اورا بشناسیم . زن در غرب جاذبهء توهمی وبخصوص ساختار زنده گی عنعنوی خودش را دارد .و زن دراسلام تجسمی از اساسات دین خود اش است. ماسعی میکنیم با تغییر لباس وعملکرد های بی باکانه خود خودرا درلباس آنها بزنیم وآنها به رنگی از کلچر ما در گریزاند . ما عملکرد آنها را مبنی بر روشن فکری وپیشرفت وترقی میپنداریم واو بردین وکلچر ما بی اعتماداست . بیجا نخواهد بود که بگویم ما در تجرد قرار خواهیم گرفت که به اختیار خود به آن راه میرویم . نه آنها مارا میپذیرند، زیرا از ازماگریزان اند ونه درمحدوده دین وکلچر خود باقی میمانیم....! که دین وکلچر دیرینه خودرا معاوضه به زرق وبرق ظاهری آنها نموده ایم ومهر بی ثباتی را به وضاعت برخود زده ایم . همان است که مبارزه ما در کسب حق ودریافت حقیقت سر درگم میشود وما محروم از هر دو جهت میگردیم. دریافت پاسخ خرابی دین وخوبی نسخ غربی مسالهء اصلی بحث ما در کسب آگاهی ها است . اگر در دین وعقیده خود پابرجا مانده ایم در فهم وآگاهی خود بکوشیم اگر تصمیمی گرفته ایم که از این دین ومذهب ویا کلچر وکلتور به ضم خود ما کهنه پا بر تجدد پذیری میگذاریم!! بهتر است بازهم آگاهانه قدم برداریم تا بتوانیم اعتماد متجددین را بدست بیاوریم . !
وقتی جهت انتخابی ما معلوم شد کسی جرئت نمیکند که بگوید بالای چشم ات ابروست . ولی هرگز کوشش ننمایم با تاپه زدن این وآن خودرا تبرئه نموده به اصطلاح جهت دیگران را مردود، کهنه و مزخرف معرفی نمایم. خود وعمل خودرا برحق دانسته وحقایق راپنهان نمایم . جهت شما معلوم شد . ما با شما کاری نداریم. واما توصیه ما با کسانی که در دین ومذهب اجدادی خود پائیدار مانده اند این خواهد بود که باید به تصحیح فهم عمومی وفهم دینی خود وتصحیح عمل خود برآیند وبدانند که مشکل ما زنان دین است یا سنن خرافی وعنعنوی که اصلاً از دین فاصله دارد . مشکل ما قوانین اسلامی است یا شیوه تطبیق آن قانون ها میباشد . ما وشما دسترسی به قانون گذاری وقانون سازی نداریم یا رول اندکی داریم ولی موفقیت با ما خواهد بود که در کنار تدابیر قانونی به تعلیم وتحصیل وفراگرفتن تربیت اسلامی ویا تعلمیات عمومی ارج واهمیت قایل شویم . زن که آگاه شد. قانون را درک ودریافت میتواند. قانون را که فهمید توجه اش به حقوقش مبذول میگردد .حقوقش را که شناخت در تلاش کسب آن میبراید . ورنه غیر مسولانه سخن زدن ، بی سنجش وبه حکم احساسات قدم برداشتن .برو خوردن وافتادن دارد .که نه تنها بر ابعاد شخصیت زن جفا کرده است بلکه وزن وسنگینی وبرجسته گی زن را زیر سوال ناقص العقل وووو برده بر او تاخت وتاز ظالمانه کرده است . زنی که در حراست دین خود خودرا مسوول میپندارد .مسوول عملکرد به اساسات دین ومذهب وکلچر وکلتور منتخبه خوداش است .
درمسله ای تقوا که خدایش وسیله نجاتش دانسته فرموده : برتری هر مخلوق من بر اثر تقوا وپرهیزگاریش است باید تعمق بیشتر مبذول گردد.
به معرفی تقوا در توسعهء شخصیت به گفته جناب(( محمد فنائی اشکوری)) که درکتاب(00 منزلت زن در اندیشه اسلامی)ذکر نموده تماس میگیریم که بنظر من برازنده تر صحبت نموده اند:
1- تقوا را بی اهمیت تلقی کنیم که دراینصورت به لحلظ عملی کار آسان میشود، اما پی آمد های زشت دیگر دارد.) که پیشمانی در قبال اش حتمی است وبه درد جامعه غربی بیشتر میخورد تا جامعه ما.... زیرا ما زاده اجتماع خود هستیم.
2- عفاف وطهارت زنرا با اهمیت تلقی کرده واورا از مواهب وحقوق طبیعی واجتماعی مثل تحصیل، کاروورزش محروم کنیم که البته ممکن است تقوا حفظ شود، اما به قیمت نازل بودن ومعطل ماندن شخصیت زن وکشتن استعداد های وی وعقب ماندگی جامعه...)
3- جمع بین عفا ف وشگوفائی شخصیت وبرخورداری از مواهب ومشارکت فعال درتحرک چرخ جامعه که این مقتضای علم ودین است.)
درگسترش این سه اصل جناب اشکوری بسیار خوب پرداخته که امید خوانش آنرا برهمه دارم . ولی ما بر میگردیم به اوامر ونواهی دین مقدس اسلام . دین اسلام دین اعتدال ومیانه روی وهدایت وهمزیستی و خیر وفلاح زن ومرد است .توصیه خدای یکتای ما بر زن ومرد یکجا بنام اشرف مخلوقات خطاب گردیده است. وزن ومرد را با مراعات تقوا وپرهیزگاری، عفا ف وطهارت وپاکی ودرمجموع ایراز شخصیت انسانی فرا خوانده . وامر بر نیکوئی ونیکو اندیشی مینماید. اینکه چه کسی حق را بر حقدار میرساند وچه کسی قانون مقررات دینی را موازی با فعل وعمل پایه گذاری مینماید . جوابده نزد خدایش شده در روز باز پرسی بوده مسوول خواهد بود. پاداش عملکرد ها را این فرمان الهی حل خواهد کرد.
(( ان المسلمین والمسلمات .الموءمینین والموءمینات والقانتین والقانتات والصادقین والصادقات والصابرین والصابرات والخاشعین والخاشیعات والمستصدقین والمستصدقات والصائمین والصائمات والحافظین فروجهم والحافظات والذاکرین لله کثیرا والذاکرات اعدالله لهم مغفره واجراً عظیماً.))
ترجمه : همانا کلیهء مردان وزنان مسلمان ومردان وزنان با ایمان ومردان وزنان اهل طاعت وعبادت ومردان وزنان راستگوی ومردان وزنان صابر ومردان وزنان خدا ترس خاشع ومردان وزنان خیر خواه مسکین نواز ومردان وزنان روزه دار وزنان با حفاظ خود دار از تمایلات وحرام ومردان وزنان که یاد خدا بسیار کنند برهمهء