پیشینه حزب دمکراتیک خلق افغانستان
| ||||||||||||||||||
حزب دموکراتیک خلق افغانستان، تنها حزبی بود که توانست با یک کودتای نظامی، قدرت را در این کشور به دست بگیرد.
میرغلام محمد غبار، نورمحمد تره کی، ببرک کارمل، میراکبر خیبر، صدیق الله روهی و علی محمد زهما، از نخستین کسانی بودند که در کمیته تدارکات برای تشکیل حزب دموکراتیک خلق تلاش می کردند. بعد از مدت کوتاهی طاهر بدخشی نیز به این کمیته پیوست و لی غلام محمد غبار از این کمیته کنار رفت وعلی محمد زهما و وصدیق الله روهی نیز به خارج از افغانستان رفتند. این افراد که بعضی از آنها از طرف اعضای خاندان شاهی نیز حمایت می شدند، توانستند در سال ???? خورشیدی اولین هسته تشکیلاتی را که به "کمیته اول" معروف شد، به وجود آورند. با استفاده از فضای نسبتاً آزادی که در دهه چهل خورشیدی (دهه دموکراسی افغانستان) بوجود آمده بود، اعضای این کمیته در تاریخ ?? جدی ( دی) ???? خورشیدی، اولین گنگره حزب دموکراتیک خلق را به صورت غیرعلنی در منزل نور محمد تره کی، در کارته چهار شهر کابل دایر کردند. در این گنگره که بیش از ?? نفر از اعضای حزب شرکت داشتند، طاهر بدخشی نخست زندگینامه نورمحمد تره کی و ببرک کارمل را که از اعضای ارشد حزب بودند قرائت کرد و بعد یکی از کهنسال ترین افراد جلسه، آدم خان جاجی بعنوان رئیس موقت جلسه انتخاب شد. در این جلسه پس از سخنرانی هر یک از اعضا، اساسنامه حزب دمکراتیک خلق، به تصویب رسیده و گروه ?? نفره به عنوان "پلنیوم" حزب انتخاب شد. این پلنیوم، کمیته مرکزی حزب را که مرکب از ? عضو اصلی و چهار عضو علی البدل بود انتخاب کرد. نورمحمد تره کی، ببرک کارمل، صالح محمد زیری، طاهر بدخشی، سلطانعلی کشتمند، شهرالله شهپر و دستگیر پنجشیری از اعضای اصلی و دکتر شاه ولی، ظاهر افق، دکتر ظاهر و نوراحمد نور، به عنوان اعضای علی البدل انتخاب شدند. همچنین کمیته مرکزی حزب، نورمحمد تره کی را به سمت منشی (دبیرکل) و ببرک کارمل را بعنوان معاون منشی انتخاب کرد. فعالیت علنی
این حزب، در اولین حرکت جدی خود، توانست چند نفر از اعضای حزب را به عنوان نماینده در دور دوازدهم شورای ملی، وارد پارلمان افغانستان کند. در آن انتخابات، ببرک کارمل، آناهیتا راتبزاد، نوراحمد نور و فیضان الحق فیضان توانستند به شورا راه پیدا کنند ولی نورمحمد تره کی و حفیظ الله امین از راهیابی به شورا باز ماندند. هیچ یک از این نامزدها، در تبلیغات انتخاباتی، خود را طرفدار اندیشه های مارکسیستی معرفی نکردند. کارمل و راتبزاد، که از کابل به مجلس رفتند خود را طرفدار دموکراسی و نوراحمد نور که از پنجوایی قندهار رفته بود از نفوذ پدرش که ملاک بزرگی در آن منطقه بود استفاده کرد. پس از آغاز کار شورای ملی، ظاهر شاه، برای بار دوم محمد یوسف را به مقام صدارت پیشنهاد کرد. دکتر یوسف پس از رای اکثریت اعضای شورا، توانست این مقام را بدست آورد. اعضای حزب دموکراتیک خلق که می خواستند جلسات شورا، برای رای به اولین صدراعظم قانون اساسی علنی بر گزار شود در سوم عقرب سال ???? خورشیدی، دست به تظاهرات زدند. در نتیجه این تظاهرات، درگیری خونینی بوجود آمد و فضای سیاسی افغانستان متشنج شد و دکتر یوسف مجبور شد چهار روز پس از رای اعتماد استعفاء دهد. در?? حمل (فروردین) سال ???? خورشیدی، اولین نشریه حزب دموکراتیک به نام "خلق" به صاحب امتیازی نور محمد تره کی و مدیریت بارق شفیعی، در کابل آغاز به انتشار کرد. نشریه خلق بیشتر به دنبال تبیین اهداف سیاسی و ایدئولوژی حزب بود و به صورت غیرمستقیم اندیشه های مارکسیستی را نشر و تبلیغ می کرد. این نشریه در جوزا (خرداد) همان سال، به دلیل وجود مطالب یاد شده خشم مردم و پارلمان را برانگیخت و پس از تصویب پارلمان، در حالی که تنها شش شماره آن منتشر شده بود، از سوی دولت توقیف شد. ولی پس از توقیف به صورت غیر قانونی و پنهانی منتشر می شد. انشعاب حزب
هنوز از تشکیل حزب زمان زیادی نگذشته بود که در ماه ثور (اردیبهشت) ???? خورشیدی، این حزب دستخوش جدایی گردید و به دو گروه تقسیم شد. پس از انشعاب، هر یک از دو گروه خود را حزب واقعی دموکراتیک خلق می شمردند. در حوت (اسفند) سال ???? خورشیدی، نوراحمد اعتمادی نخست وزیر وقت، اجازه انتشار نشریه "پرچم" را به ببرک کارمل داد و این نشریه به صورت هفتگی، با صاحب امتیازی میراکبر خیبر و مدیر مسئولی سلیمان لایق منتشر می شد. بعد از انتشار نشریه پرچم، گروه تره کی به نام خلق و گروه کارمل به نام پرچم مشهور شد. اختلاف بین خلق و پرچم ، بیشتر به خاطر تضادهای قومی و محلی بود از این رو بیشتر اعضای پشتون زبان که دارای پایگاه قبیله ای و روستایی بودند درگروه خلق و بیشتر فارسی زبانان که دارای پایگاه شهری بودند در گروه پرچم جمع شدند. اختلافات در حزب دموکراتیک خلق فقط به جناح خلق و پرچم خلاصه نشد و عده ای نیز به رهبری طاهر بدخشی از شاخه پرچم جدا شده و حزب تازه ای را به نام "سازمان زحمتکشان افغانستان" که به "ستم ملی" معروف شد بوجود آوردند. طاهر بدخشی که از قوم تاجیک بود اعتقاد داشت که تضاد عمده و اساسی فعلا تضاد قومی و ملیتی است و بر سر مسایل قومی و زبانی با سران حزب دمکراتیک خلق اختلاف پیدا کرد. بعدها ستم ملی نیز به دو جناح انشعاب پیدا کرد، گروه سازا (سازمان زحمت کشان افغانستان) به رهبری طاهر بدخشی و گروه و "سفزا" (سازمان فدایی زحمت کشان افغانستان) به رهبری "باعث بدخشی" اعلام موجودیت کرد. نفوذ در نیروهای مسلح حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سراسر دوره مشروطیت ظاهر شاه فعال ترین حزبی بود که برای نفوذ در میان دانشجویان، و نیروهای مسلح می کوشید. این حزب، با سرعت شگفت انگیزی در ارتش و پلیس افغانستان رخنه کرد و توانست در کودتای نظامی ?? سرطان (تیر) سال ???? خورشیدی، که سردار داوود خان را به قدرت رساند، نقش ایفا کند. محمد رفیع، عبدالقادر پیلوت، محمد اسلم وطنجار، عبدالحمید محتاط و سید محمد گلاب زوی از اعضای حزب دموکراتیک خلق بودند که در کودتا نقش داشتند.
داوود خان بعد از سفر به شوروی و بر خورد تندی که به خاطر دخالت آن کشور در امور افغانستان میان او و برژنف در هنگام مذاکرات رخ داد، موضع خود را تغییر داد. او سفر به کشورهای مصر، ایران، پاکستان و عربستان را که همه از هم پیمانان آمریکا بودند آغاز کرد و سیاست های خود را در قبال حزب دموکراتیک خلق و کشور شوروی تغییر داد. داوود خان در راه بازگشت از ایران در یک سخنرانی در شهر هرات "ایدئولوژی های وارداتی" را که اشاره مستقیمی به حزب خلق داشت، محکوم کرد و به دنبال آن اعضای حزب دموکراتیک خلق را از کابینه خود بیرون کرد. او ارتش را از وجود بیش از دوصد نفر از افسرانی که در شوروی تحصیل کرده بودند، پاکسازی کرد. دولت شوروی وقتی متوجه این کار شد، تلاش کرد که جناح خلق و پرچم را بر علیه داوود بشوراند و نخست از آنها خواست که دست به اتحاد بزنند. گروه خلق و پرچم با هم به گفتگو پرداختند و دو باره در کنار هم در حزب دموکراتیک خلق به فعالیت پرداختند. یک بار دیگر نورمحمد تره کی به عنوان منشی حزب انتخاب شد. با وجود اتحاد دو جناح خلق و پرچم، این دو گروه هنوزهم دسته بندی های خود را داشتند و تره کی و امین رهبران جناح خلق، و کارمل رهبر جناح پرچم به حساب می آمد. ترور خیبر
به دنبال این حادثه، داوود خان دستور داد تا هفت تن از سران حزب دموکراتیک خلق (نور محمد تره کی، ببرک کارمل، دکتر شاه ولی، دستگیر پنجشیری، عبدالحکیم شرعی و دکتر ضمیر صافی ) را بازداشت کنند. حفیظ الله امین نیز باید بازداشت می شد ولی برای چند ساعت بازداشت خود را با نفوذی که در دستگاه پلیس داشت به تاخیر انداخت تا زمینه کودتا را فراهم کند. کودتای خونین سرانجام در? ثور ???? خورشیدی، حزب دموکراتیک خلق با یک کودتای نظامی و خونین، داوود خان و اعضای خانواده او را به قتل رساند و قدرت را به دست گرفت. این حزب قانون اساسی داوود خان را لغو کرد و نظام جمهوری او را به جمهوری دموکراتیک خلق تغییر نام داد. اولین اعلامیه حزب دمکراتیک خلق بعد از رسیدن به قدرت، از رادیو کابل پخش شد: "سردار داوود خان آخرین فرد خاندان مستبد سلطنتی نادرخان، این عوام فریب بی نظیر تاریخ و خاین به اراده خلق افغنستان از میان رفت. حاکمیت ملی بعد از این به شما خلق نجیب افغانستان تعلق دارد. دفاع از دستاوردهای انقلاب، از بین بردن هواخواهان این سردار مستبد و ستمگر، وظیفه فرد فرد مردمان شرافتمند افغانستان است." حزب دموکراتیک خلق تنها حزب سیاسی افغانستان معرفی شد و تره کی رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس شورای انقلابی شد. مقامات دولتی نیز بین دو جناح خلق و پرچم تقسیم شد. |
کلمات کلیدی: