تاریخچه ء مختصر بامیان:-
نام بامیان در زبان پهلوی به اسم بامیگان آمدهاست.در دوره? اسلامی بامیان یکی از شهرهای مهم و آباد خراسان و مرکز شیران بامیان محسوب میشد.بامیان یکی از ساحاتی است که در سابق راه ابریشم آن عبور می کرده و مفیدیت های زیادی به منطقه به وجود می آورده. کاروانهای با عبور از این ساحه مناطق چون امپراتوری روم، چین و آسیای میانه و آسیای جنوبی را به هم وصل می نمود و اکثراً توقفگاه شان این منطقه به شمار می آمد. در بامیان، هنرهای چون هنر فارسی، بودایی و یونانی باهم آمیخته شده که منحصراً به نوع بودایییهای یونانی شباهت دارد. مجسمه های بودا در مقابل شهر بامیان روی صخره ها و کوه ها حک شده .و دو بزرگترین بتهای که هرکدام آن به 55 متر و 37 متر می رسد وبزرگترین بتهای ایستاده درجهان به شمار میرود که این بتها در ماه مارچ سال 2001 میلادی توسط طالبان تخریب گردید .
بامیان یک ولایت کوهستانی است. سلسله کوهای بابا که توسط کوهای هندوکش غربی از شرق به غرب ادامه پیدا می کند نیز در این منطقه قرار دارد. کوه بابا متشکل از قله و لبه های بلند پوشیده از برف که تقریباً 5200 متر از سطح بحر ارتفاع دارند که منبع آبی بسیاری از دریاهای افغانستان را به خود اختصاص داده است.
ولایت بامیان در مرکز افغانستان موقعیت داشته که از طرف شمال شرق به ولایت بغلان و پروان، به ولایات غزنی و وردک از طرف جنوب شرق، به ولایت دایکندی از طرف جنوب غرب، به ولایت غور از طرف غرب، به ولایت سری پل از طرف شمال غرب و به ولایت سمنگان از طرف شمال محدود شده است.ولایت بامیان با مساحت حدود 18029 کیلومتر مربع حدود 2.76 فیصد مساحت کشور را تشکیل می دهد واکثریت قاطع نفوس بامیان را مردم هزاره تشکیل میدهد. این ولایت دارای شش ولسوالی بوده که شامل ولسوالی های شیبر – کهمرد – سیغان – یکاولنگ – پنجاب - ورس وقریه جات مرکز بامیان میباشند حدود 2500 متر از سطح بحر ارتفاع دارد.
(( افغانستان )) به معنای(( دولت و کشور افغانان ))و یا (( کشوری که تحت سلطنت سلاطین افغانی متحد شده باشد))(1)از واژه ی (( افغان )) که معر?ب (( اوغان )) است (2)مشتق شده است.برخی معتقدند:(( افغان )) در ابتدا (( اغوان )) از ریشه ی آریایی بوده است و به مرور زمان (( اوغان )) و سپس (( افغان )) شده است.(3)
کلمه ی (( افغان )) نخستین بار در قرن چهارم هجری درباره ی برخی از قبایل پشتون منطقه ی شرق خلافت اسلامی در آثار نویسندگان مسلمان استعمال شد.(4) این استعمال ابتدا در (( حدود العالم ))(5) سپس در (( تاریخ یمینی ))(6) و (( تاریخ بیهقی ))(7) به چشم خورد.
به تدریج نویسندگان دیگر نیز این اسم را ثبت و ضبط کردند و بر دایره ی نفوذش افزوده شد تا جایی که در قرن دهم هجری نام قسمت بزرگی از قبایل پشتون این منطقه شد و تمام قبایل ابدالی ان را در بر گرفت.در قرن دوازدهم اسم تمام قبایل پشتانه ی (( افغانستان )) اعم از (( ابدالی )) و (( غلجائی )) گردید. و در سده ی سیزدهم،وسعت معنایی ان به اندازه ای شد که عنوانی برای تمامی ملت افغانستان اعم از پشتون،تاجیک،بلوچ،هزاره و غیر آن گشت و جایگزین نام پیشین (( خراسانی )) گردید.(8) کلمه ی (( افغانستان )) که یک اسم مرکب فارسی است،از ترکیب اسم (( افغان )) و پسوند مکانی (( ستان )) ساخته شده است.این لغت که به معنای (( سرزمین افغان ها )) ست،سیر تاریخی مشابهی همچون لفظ (( افغان )) را پیموده است.(9)
نخستین بار (( تاریخنامه ی هرات )) در اواخر قرن هشتم این نام را در معنای مکان و سکونت قبایل افغان استعمال کرد که با بر قراین،محدوده ی آن از حوالی قندهار تا رودخانه ی سند بود .(10)
با فروپاشی صفویه و به دنبال ان قتل نادرشاه در ایران(در غرب خراسان)،همراه با اضمحلال گورکانیان هند(در شرق خراسان)و قدرت گیری افغانان،قلمرو معنایی واژه ی (( افغانستان )) گسترش یافت و نام سرزمینی شد که پیش از آن خراسان نام داشت و بسیار وسیع تر از افغانستان امروز بود،گرچه مرزهای آن بارها تغییر کرده بود.این لغت در معنای کنونی و با حدود تقریبی امروز از اوایل قرن سیزدهم معمول شد.(11)
اول بار در شعبان سال 1215هجری،ضمن معاهده ی مکتوب میان انگلستان و ایران درباره ی دولت درانی بود که این اصطلاح به عنوان نام رسمی این قسمت از سرزمین های اسلامی به کار رفت.(12) تا چند سال پس از انعقاد این پیمان،مردمان و حاکمان افغان،از پذیرش نام (( افغانستان )) به جای (( خراسان )) اکراه داشتند.(( مونت استوارت الفنستون )) انگلیسی که چند سال پس از انعقاد معاهده ی مذکور به کابل سفر کرده است می نویسد:(( افغانان نام عمومی برای کشورشان ندارند؛اما (( افغانستان )) که محتملاً نخست در ایران به کار برده شده،مکرر در کتاب ها آمده است و اگر به کار رود برای مردم آن سرزمین ناآشنا نیست...نامی که توسط ساکنان سرزمین بر تمامی کشور اطلاق می شود،خراسان است. )).(13)
در دوره های تاریخی پیش از آن،حد اقل از ظهور اسلام تا اوایل سده ی سیزدهم هجری،افغانستان کنونی بخشی از خراسان بزرگیبود که در معنای گسترده اش سیستان و کابلستان را نیز شامل می شد.(14) به همین سبب،بسیاری از نویسندگان و تاریخ نگاران افغان و غیر افغان خراسان را نام مشهور دوره ی اسلامی تا اواسط قرن سیزدهم این سرزمین تلقی کرده اند.(15)
اسم(( افغانستان )) برای نخستین بار در تاریخ این کشور در مکاتبات و معاهدات رسمی پادشاه ابدالی آن با دولت انگلستان در جمادی الاولی سال 1254هجری استعمال شد.(16)
کلمات کلیدی: