باز جویی نیکا ن ....
از برتولت برشت :
جلو بیا إ می شنویم که مرد نیکی هستی
خود ت را نفروخته ای ، اما صاعقه هم
که به خا نه میزند ، خرید نی نیست .
به حرفت پا یبند ی ، خوب ، حرفت چه بوده است ؟
راستگو هستی ؟ عقیده ات را می گویی ؟
کدام عقیده را ؟
شجاعی ؟ دشمنت کیست ؟
خرد مند ی ؟ برای که ؟
چشم بر منا فع خود ندوخته ای ؟
پس د ر پی منافع که می روی ؟
د وستی خوب هستی ،
آیا با مردم خوب هم دوستی می کنی ؟
ا ینک گوش کن :
ما می دانیم
که د شمن ما یی . به این علت می خواهیم نا بود ت کنیم .
ولی به ملاحظه ی خد متها ،
و صفت های خوب تو ،
د یوار نیکو انتخاب کرده ایم که تو را بر آن واداریم ،
و با تفنگی اعلاء ، رگباری از گلوله های خوب ،
نثارت می کنیم و د فنت می کنیم .
با یک بیل خوب ، د ر خا کی مرغوب ....
کلمات کلیدی: