در قرن 18 و 19 زمانیکه جهان توسط ممالکی مانند اسپانیا، انگلیس ، فرانسه ، بلجیم، پورتگال وهالند مستعمره شده بود، هند و چین غنی ترین ممالک جهان بودند و هر دو جمعاً بیشتراز50% درامد نا خالص جهان را می ساختند
اما بالاخره هر دو ملت بزرگ اسیاءی خود را تحت موزه های عساکراستعماریافتند. اگر فکر کنید که استعمار وقتی به وجود آمد که شرق ابتر و عقب مانده و غرب شگوفان و پیشرفته بود و اینکه هند و چین سهل انگاری کرده نظامیان شان تهدید خارجی را که در نزدیک سواحل شان کمین گرفته بودند نا دیده گرفته اند خیلی دچار اشتباه خواهید شد زیرا هر دو مملکت اردو و بحریه قوی داشتند که فرماندهان توانا انها را رهبری میکرد.
اد میرال افسا نوی بحریه هند"کانهوجی هنگری " در اوایل سالهای 1700 بحریه انگلیس، هالند و پرتگا ل را در بحر شکستاند و برای 33 سا ل الی مرگش در 1729 هندیها شکست نا پذیر باقی ماند ند. انگلیس ها آنقدر براشفته شدند که اورا دزد بحری خطاب کردند. درآن ایام کشتی های هند از نظر طرح مهندسی و مقاومت پیشرفته بود ، طوریکه برتانویها کشتی های هندی را در بحریه خود بخدمت داشتند.
اچ ام ا س وکتوری کشتی پیشقراول در سال 1805 درنبرد ترافالگر که هوراسیو نلسن (1) و بیرقش را انتقال میداد یک کشتی ساخت هند بود . طبق تارنمای قوای بحری هند" این وضع ، کشتی سازان انگلیسی بالای دریای تامس (2) را آنقدر عصبی ساخته بود که به مقابل استفاده از کشتیهای ساخت هند در انتقال اموال تجارتی از انگلیس احتجاج نمودند و در نتیجه تدابیری فعالانه روی دست گرفته شد تا صنعت کشتی سازی هند را تخریب نمایند "
سلطنت میسور در جنوب هند برای اولین مرتبه در تاریخ مدرن راکت را در محاربه استعمال نمود. در سال 1780 در نبرد گنتور(4) از تاثیر مرگبار راکت به مقابل قوای برتانوی استفاده شد که در نتیجه اردوی برتانوی را معروض به شکست و فرار از صحنه نبرد نمود. بعد از جنگ یک تعداد راکتهای منفجر ناشده به زراد خانه شاهی لندن فرستاده شد و جهت ساخت راکت های مدرن در اروپا توسط ویلیام کانگریو کارشناس تسلیحات انگلیسی پرزه شده و با شناخت از ساختار انجنیری آن، این سلاح راخود تولید وعرضه نمودند.
بسیاری از فرمانروایان هند دارای اگاهی کافی جیوپولیتیک بودند بطور مثال روی این ملحوظ آنها به تجار اروپایی اجازه ندادند تا به تجارت و ایجاد گارنیزون ها به داخل هند بپردازند، زمانیکه تامس روی نماینده پادشاه برتانیا در سال 1616 در ساحل غربی هند پیاده شد ، یک سال منتظر ماند تا به دربارامپراتورهند باریاب گردد، سه سال بعد با وجود التجاء و کرنش زیاد پیش مقامات بلند پایه دهلی بدون یک معاهده تجارتی عودت نمود ؛ زیرا امپراتورضرورت نمی دید تا با مملکتی تجارت نماید که نمی تواند حتی یک متاع ویا کالای قابل ملاحظه به هند عرضه نماید .
رویداد کوچک با پی امد بزرگ :
یک اشتباه کوچک امپراتور ضعیف ، گله را بداخل راه میدهد. صد سال بعد ازعودت روی بخت به سفارت انگلیس یاری می کند . یکی از اعضای سفارت بنام ویلیام هاملتن – داکتری که مهارت طبی اش سوال برانگیز بود به قسمی توانست تا درد شدیدی را که امپراتور بی کفایت در ناحیه مقبنی ( قد کشک – مترجم ) داشت تخفیف دهد. امپراتور جهت پاداش و به قسم سپاسگذاری فرمانی را امضاء نمود که به اثر آن حق تبادله کالا در داخل هند ، معافیت از محصول گمرکی و حق داشتن سربازخانه به انگلیس داده می شود. متباقی طوریکه آنها می گویند تاریخ است. (مسئله یک پوست گاو جای انگلیس را به یاد می آورد.مترجم).
طبق نظرپروفیسر راجش کوچهار عالم متقاعد که در انستیتوت آموزش و پرورش علوم واقع چندنگرهند مقام افتخاری دارد
« این معافیت ها به تجار انگلیسی باعث نفع بیشتر تجارتی و تفوق ایشان نه تنها بالای کمپنی های اروپایی بلکه
بالای تجار و تبادله کننده گان هندی نیز گردید و از همه مهمتر اینکه اوامر مختلفه رسمی برای دادن امتیازات بیشتر تجارتی بهانه به انگلیس ها داد تا درصورت ضرورت از آن امتیازات توسط نیروی نظامی دفاع نمایند » آیا اینهمه آشنا به گوش نمی رسد ؟
بردهء از به استعمار خوش امدید
منبع آریایی
کلمات کلیدی: