ازدواج و عشق
ازدواج درست و پایدار، ازدواجی است که زوجین از آن احساس رضایت و خوشبختی کنند، ازدواجی است که اساسش بر ستون محکم عشق بنا شده باشد، نه آن که پایه های عظیم آن روی موجی از هوس ها و هیال های خام گذاشته شود و نام آن را عشق بپندارد. عشق، نیاز برتر انسان است، ولی کدام عشق؟ عشق حقیقی یا عشق مجازی؟ عشق راستین و حقیقی که حکمران و فرمانروای آن قوه عقل است، یا عشق دروغین و شهوانی که حاکم آن قدرت غریزه جنسی و پیروی از هوی و هوس است؟
هیچ چیز مانند کلمه عشق، خیال انگیز نیست. در بین کلمات، لفظ عشق شاید از معدود کلماتی باشد که این همه تعبیرات مختلف و ضد و تقیض در مورد آن شده است. گاهی آن را ستوده اند مانند گوته، شاعر نامی آلمان، که می گوید: عشق، افسر زندگی و سعادت جاودانی است. گاهی تیرهای زبان و قلم را به سوی آن پرتاب کردند و آن را مورد نکوهش قرار دادند، مانند کارلایل که بی پروا در مورد عشق سخن رانده و گفته است: عشق، تنها یک جنون نیست، بلکه ترکیبی است از چند جنون.
معناهای زیادی برای عشق بیان کرده اند. عشق از نگاه برخی، کشش و جاذبه نیرومند و خارق العاده میان دو موجود جاندار یا بی جان است. عشق و علاقه ای که انسان به جمادات دارد از خودخواهی او ناشی می گردد؛ بدین معنا که انسان اشیاء را برای آن می خواهد که فدای آسایس خود بکند. عشق و علاقه مفرط بین زوجین، بدین شکل است که هر یک از آنها سعادت و آسایش دیگری را می طلبد و از گذشت و ایثار درباره دیگری لذت می برند. این نوع عشق، در مسیر یک هدف عالی و ارزنده است که هیچ چیز بالاتر از آن تصور نمی شود؛ زیرا قدرت نوآوری و خلاقیت آن به حدی است که به راحتی می تواند هر مانع و مشکلی را تحت الشعاع خود قرار دهد و به سرعت همه موانع را در مسیر تکامل پشت سر بگذارد. منظور ما از ازدواج درست و پایدار، همین عشق است. تمام ستایش های شاعران، عارفان، نویسندگان و ... از لفظ عشق نیز به سبب همین نیروی عظیم و خلاقیت بی نظیر و اعجاب انگیز عشق است.
کلمات کلیدی: