کارل مارکس بدون تردید پر آوازه ترین اندیشمند و فیلسوف سراسر تاریخ است. فلسفهء این متفکر که مارکسیسم نامیده میشود در جهان معاصر مشهور ترین و گسترده ترین فلسفهء دنیای امروز بشمار میرود.
زنان و مردان بزرگ تاریخ از بسیاری جهت ها آدمهایی بوده اندمانند شما و من . بزرگان تاریخ تمدن نیز مانند شما و من محصول یا ارمغان دوران خود خانواده نخستین محیط زندگی محیط تحصیل بستگان و دوستان اوضاع واحوال اجتماعی بوده اند. برای پی بردن به اندیشه ها نظر ها وشخصیت بزرگان تاریخ بررسی افکار آنان به تنهایی کافی نیست و حتی امکان دارد گمراه کننده نیز باشد. برای شناسایی بهتر نویسندگان، فیلسوفان شاعران و اندیشمندان باید آگاهی هایی دربارهء سرگذشت زندگی خصوصی اوضاع و احوال دوران زندگی آنان بویژه چگونگی شکل گرفتن شخصیت و اندیشه های شان بدست آورد.زیرانظرها واندیشه های بزرکان تاریخ در واقع باز تابی از شرایط دوران زندگی آنان است.باپی بردن به ویژگیهای فردی در ی اندیشمندو تجربه دوران زندگی اوبهتر میتوان به چگونگی اندیشه ها و ریشهء افکارش پی برد.
خانوادهء مارکس
نزدیک به 180سال پیش مارکس در شهر کوچکی در آلمان بیشتر ساکنانش به شدت تهی دست و فقیر بودند به دنیا آمد.پدرش وکیل دادگستری موٌٍفق و مادرش از خانواده ثروت مند بود. پدر ومادر که در اصل یهودی بودند برای استفاده از مزایای قانونی مسیحی بودن خودرا پروتستان معرفی کرده بودند. مارکس همیشه ازینکه پدر مادر و اجدادش یهودی بوده انداحساس شرمساری میکرده است.
مارکس 8 برادر و خواهر داشت و خودش بچهء سوم بود. بعضی از نویسندگان سرگذشت مارکس میگویند که وی از همان دوران گودگی رفتار برتری جویانه داشته ومیکوشیده تا برتری حود رابر دیگران بویژه
به حواهران وبرادران نشان دهد.
مارکس با هیچ کدام آنها رابطهء نذدیک نداشته است
بعضی ها میگویند که مارکس علاقه به تاریخ وفلسفه را از پدرش به ارث برده زیرا پدرش فلسفه و تاریخ را دوست داشته وبا جنبش روشنفکران در فرانسه آشنایی داشته. پدرش معتقد تا دولتهای ضعیف وپراگندهء آلمان باید بایکدیگر متحدشوند تاآلمان نیرومند و متحد پدید آید. وی هوا دار اصلاحات بزرگ اجتماعی و واگذاری آزادی های فردی و گروهی به مردم بوده است
مارکس در دوران تحصیل در دیستان و دبیرستان دانش آموز معمولی و متوسط به شمار میرفت ومعلمانش توانایی و استعداد ویژهءدر او ندیدند.وکسی آیندهء جالب برایش پیشبینی نکرد در نخستین سالهای دانشجویی بیشتر به خوشگذرانی و مشروب نوشی پرداخت حتی یکبار بخاطر بد مستی زندانی شد. درجوانی درسالهای نخست تحصیل در دانشگاه علاقه به خوشگدرانی و تفریح نشان میدهد. بر علاوهء اینه ثروت پدر رااز ذست میدهد سخت مقروض هم میشود.
مرتب پول میحواهد. بلاحره پدر او را به دانشگاه برلین در دسپلین خود مشهور است میپرستد.
مارکس درتمام زندگی شغل ثابت و درآمد مرتب و قابل پیشبینی لازم نبوده است ازین جهتخود و خانواده اش مشلات فراوان دیده اند با اینکه دکترایش را ازیک دانشگاه مشهور آلمان گرفته بخاطر اندیشه اش به کار استخدام نمیشد.
او در انشأ های دبیرستانی نوشته بود.
مردان بزرگ تاریخ آینده و زندگی را وقف زندگی نوع بشر میکنند و در اندیشه شغل پر درامدو زندگی پرزرق وبرق نیستند.
در آن زمان که در دانشگاه درس میخواند درجواب سوال پدر مبنی برنکه در آینده چه شغلی رابخود انتخاب کرده میگوید میخواهم شاعر شوم.
پدربه شدت از کوره در رفته جوب میدهد در فکر نان باش که خربوزه آب است. و ازو میخواهد دست کم نویسنده شود.زیزا شاعزی نه کسب است و نه آب ونانی دارد.
مارکس با دختر زیبا رویی بنام جینی ارتیاط عاشقانه داشت او یکی از اشراف زاذگان بوده و 4سال از او بزرگتدبود پدر دختر ومارکس به پیوند راضی بودند ولی نسبت مشکلات زندکی مارکس این کار وقتی صورت گرفت پدر هر دو در قید حیات نبدند.
جشن عروس در موجودیت فقط مادر وبرادر دختر انجام شد
مارکس و همسرش 4دختر و2پسر بدنبا آوردند که 2دحتر و هر دوپسر شان در اوایل زندگی به نسبت فقر تنگدستی از بین رفت
به اندیشه کار و پیکارش نسبت پالیسی هایی که پارسی بلاک دارد ما کاری نداریم .
خانم مارکس از سرطان جگر مرد وخودش بعداز دو سال به اثر خونریز شش هایش در روی صندلی تنها در پیش یگانه خدمه اش که از 20 سال بدین طرف مادر خانمش برای آنها استخدام کرده بود در عین فقر و بدبختی درگذشت.
بعداً هردو دخترش یکی پی هم خود کشی کردند . این بود شمهء از زندگی یکی فیلسوفان قرن ما.
کلمات کلیدی: