اصطلاحات سیاسی |
نوشته شده توسط کوکچه پریس |
یکشنبه ، 2 فروردین 1388 ، 19:30 |
لیبرال (آزادی خواه): نشان دهنده آزادی در تغییر و احترام برای آزادی های فردی در قالب های اجتماعی است که در آن همه فرصت های یکسانی در اختیار دارند. حزب پیشرو: حزبی که با جدیت برای تغییرات آزادی خواهانه فعالیت می کند. نئو-لیبرال: زنجیره ای از لیبرالیسم که تاکید آن بر رویکردهای عملی و واقعگرایانه است. محافظه کار: حزبی که با تغییر مخالف است و با روش ها و متدهای سنتی در پی حل مشکلات اجتماعی بر می آید، به ویژه در خصوص مشکلات اخلاقی. محافظه کاران "فیسکال" (هوادار سیاست ثبات اقتصادی) نیز هستند اما آنها بیشتر به سمت اختیارگرایان (طرفداران آزادی فردی) گرایش دارند. محافظه کار نوین: زنجیره ای از حزب محافظه کار که از جنگ سرد پدید می آید که تقریباً مشابه محافظه کار معمولی است، اما بدون سیاست انزواگرایی آن و با سیاست های خارجی فعال تر. اختیارگرا: اختیارگرایان و طرفداران آزادی فردی به دولت کوچکی اعتقاد دارند که نقش آن محدود به دفاع و داوری در مجادلات و اختلافات بین افراد خصوصی است. آنها طالب مقررات و قانون های اجتماعی و اقتصادی حکومت نیستند و اعتقاد دارند که افراد باید در همه ی عرصه های زندگی، آزادی فردی داشته باشند. محافظه کاران تا حدودی با خط مشی اقتصادی اختیارگرایان هم عقیده هستند، اما آزادی خواهان فقط خط مشی اجتماعی آنها را قبول دارند. رادیکال راست: این گروه اقلیت به شدت محافظه کار اجتماع هستند که می خواهند مشکلات اجتماعی را با استفاده از اعمال راه حل های مذهبی از جانب حکومت و دولت برای مشکلات اخلاقی، حل کنند. جنبش های میهن پرستانه: این حزب که یکی از زنجیره های افراطی رادیکال های راست می باشد و در آن تاکید و تکیه اصلی بر اعتقادات مذهبی مسیحی نما، اعتماد به نفس، آموزش های نظامی، و تئوری های توطئه چینی است. مردم گرا: این حزب که بخشی از حزب مردم امریکا است، در مسائل اجتماعی بسیار محافظه کار و در مسائل اقتصادی بسیار طرفدار سیستم حمایت از تولیدات داخلی می باشد (*در این مکتب دفاع و حمایت از تعرفه های گمرکی به منظور حمایت صنایع و اقتصاد داخلی به عنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی به شمار می رود*). دموکرات (طرفدار اصول حکومت ملی): دموکرات برابر و هم معنی با لیبرال نیست. محافظه کاران و میانه رو های بسیاری در این حزب هستند، اما اکثریت آنها لیبرال به حساب می آیند. جمهوری خواه: جمهوری خواه برابر و مترادف با محافظه کار نیست. لیبرال ها و میانه روهای بسیاری در این حزب هستند، اما اکثریت آنها محافظه کار به حساب می آیند. میانه رو: این حزب، به طور کلی اعتقاداتی اعتدال گرایانه دارند نه ایدئولوژی. میانه روهای هر دو حزب معمولاً ویژگی های عمل گرایی، یکی از مخالفان ایدئولوژی و افراطهای ایدئولوژیکی، را دارا می باشند و طالب صلح اند. سوسیالیست (جامعه گرا): این حزب طرفدار مالکیت دولت بر ابزار و وسایل تولید است (بیزنس). این حزب معمولاً مورد سوء استفاده ایدئولوگ های جناح راست قرار می گیرند که قوانین جنبه های خاصی از اقتصاد را با مالیتت دولت از تجارت و تولید اشتباه می گیرند. سوسیال دموکرات: این حزب که تقریباً مشابه سوسیالیسم معمولی است، تاکید بر تصمیم گیری های دموکراتیک، هم در سیاست و هم در اقتصاد دارد. کاپیتالیسم (سرمایه داری): یک سیستم اقتصادی است که در آن ابزار و وسایل تولید (کار و تجارت) در دستان سرمایه داران خصوصی است. نظام مختلط: یک سیستم اقتصادی که در آن ابزار و وسایل تولید (کار و تجارت) در برخی صنایع (به ویژه انواع صنایع بزرگ) در دستان دولت است و سایر صنایع در دست بخش خصوصی است. این سیستم در اروپا بسیار شایع است. حزب کمونیست: این حزب بر مالکیت اشتراکی کلیه دارایی ها اعتقاد دارد. در این سیستم هیچ دولت مرکزی وجود ندارد. استان گرا: در این سیستم تمرکز اختیارات و تصمیم گیری در دولت مرکزی است، به ویژه برای پیدا کردن راه حل برای مشکلات اجتماعی. این حزب در هر دو جناح راست و چپ اعمال می شود. فاشیست: این حزب که تا حدود زیادی بر اعتقادات استان گرایی استوار است، به اقتصاد شرکتی، نوین گرایی، گروه بندی، و رهبری مرکزی قوی معتقد است. در این سیستم شهروندان باید در خدمت دولت باشند. این اعتقاد معمولاً مبنی بر ایدآل های شبه مذهبی است، و رویکردهای مختلف لیبرالیسم، محافظه کار، سوسیالیسم را در یک دیدگاه جمع کرده است. نازیسم: این سیستم نیز نوعی از سیستم فاشیسم است که توسط آدولف هیتلر در آلمان بنیانگذاری شده است. این سیستم در تاکید خود بر اصلاح نژادی با استاندارهای فاشیسم مغایر است. آنارشیسم (هرج و مرج طلبی): این سیستم با هر نوع دولت مخالف است. و معمولاً با آزادی خواهان و لیبرالیست ها که اعتقادات هرج و مرج طلبی بسیاری دارند، اشتباه گرفته می شوند. اما تفاوت آنها در این است که لیبرال ها اعتقاد دارند یک دولت کوچک باید در اجتماع وجود داشته باشد. رادیکال چپ: به طور کلی، آنهایی که به لیبرالیسم یا ترقی خواهی اعتقاد ندارند، در تلاش برای تغییر الگو و پارادیگم حاکم بر جامعه هستند. رادیکالیست های چپ، برای اعمال برنامه هایی برای تغییر، خواستار پیش رفتن ایده های سنتی و قدیمی آزادی فردی هستند. این حزب از آن جنبه با لیبرال ها تفاوت دارند که لیبرال ها معمولاً طالب حفظ پارادیگم و الگوی کنونی می باشند. |
کلمات کلیدی: