نگارش(ملاکهای ترتیب اجزای جمله -3) |
محمدکاظم کاظمی | |
ملاکهای ترتیب اجزای جمله (3)در یادداشتهای پیش، گفتیم که برای چیدن اجزای جمله، معیارهایی داریم. اولین معیار، ساختار طبیعی و منطقی کلام بود که باید حفظ شود و معیار دیگر، ترتیب علّی و زمانی. حال به ملاک بعدی میپردازیم.
ملاک سوم، بار معنایی و عاطفی کلمات هر کلمه یا عبارت، همانند چراغی، بر کلمات اطراف خود روشنی میاندازد و یا تأثیر عاطفی خود را منتقل میکند. پس باید آن را در جایی بگذاریم که انتظار داریم آن تأثیر بدانجا منتقل شود. باز هم خوب است پابهپای مثالها پیش برویم.
«متأسفانه باخبر شدیم که دکتر ضیأالدین سجادی درگذشته است.» کلمة «متأسفانه» یک بار عاطفی و معنایی خاص دارد. این بار، در عبارت بالا، بر روی «باخبر شدیم» افتاده است، چون آن را در کنار «با خبر شدیم» نوشتهایم. پس چنین القا میشود که گویا از این «باخبرشدن» متأسف هستیم. ولی واقعیت این است که «متأسفانه» باید به «دکتر ضیأالدین سجادی درگذشته است» برگردد، چون ما از آن درگذشت متأسف شدهایم. پس باید گفت «باخبر شدیم که متأسفانه دکتر ضیأالدین سجادی درگذشته است.»
«برخلاف تمام باورهای دینی و بدون هیچگونه منطق بشری ما به سخنانی در میراث ادبی خویش برمیخوریم که جز انگشت تعجب به دندان گذاشتن کاری نمیتوانیم.» این «برخلاف» و متعلقات آن، به واقع باید به «سخنانی در میراث ادبی» برگردند. ولی در حال حاضر به «ما» بر میگردد. گویا این که ما به این سخنان برمیخوریم، برخلاف تمام باورهای دینی است. پس باید گفت. «ما در میراث ادبی خویش به سخنانی برخلاف تمام باورهای دینی و بدون هیچگونه منطق بشری برمیخوریم، که در برابر آنها، جز انگشت تعجب به دندان گرفتن، کاری نمیتوانیم.» (البته یادآوری میکنم که انگشت را به دندان میگیرند و بر دندان نمیگذارند.)
«به نسبت آشنایی قبلی از آقای فدایی خواستم که از استاد مشعل بخواهد که مصاحبهای را ترتیب دهیم، و ایشان با گشادهرویی پذیرفت.» در اینجا چنین به نظر میرسد که «آشنایی قبلی نویسنده با آقای فدایی» منظور است، در حالی که منظور، آشنایی آقای فدایی با استاد مشعل بوده است. پس باید «به نسبت» به «استاد مشعل» نزدیک باشد. «از آقای فدایی خواستم که به نسبت آشنایی قبلیشان از استاد مشعل بخواهد که مصاحبهای را ترتیب دهیم و ایشان با گشادهرویی پذیرفت...»
«او برای اولین بار نه تنها تز «همزیستی ادیان و تمدنهای بشری» را مطرح ساخت، بلکه به اجرا نیز درآورد.» «نه تنها» به واقع با «به اجرا نیز درآورد» ربط دارد، پس بهتر است نزدیک به آن باشد. «او برای اولین بار تز «همزیستی ادیان و تمدنهای بشری» را نه تنها مطرح ساخت، بلکه به اجرا نیز درآورد.»
«چند مجسمه و تصویر از قدیمیترین دورههای تاریخ نشان میدهد که زنان بیشتر به نواختن و خواندن مأنوس بودهاند تا مردان.» چون «بیشتر» مربوط به مقایسة زنان و مردان است، باید نزدیک به «مردان» باشد. در حال حاضر به نظر میرسد که منظور این است که «زنان بیش از آن که با مردان مأنوس باشند، با نواختن و خواندن مأنوس بودهاند.» «چند مجسمه و تصویر از قدیمیترین دورههای تاریخ نشان میدهد که زنان بیش از مردان با نواختن و خواندن مأنوس بوده اند.»
«علاوتاً استاد حبیبی آموختهها و تجربیات هنری خود را با ایجاد کلاسهای آموزشی و آموزشگاه هنری به عنوان معلم هنر بیدریغانه و متواضعانه در اختیار هنردوستان و هنرآموزان هموطن و هنرجویان ایرانی قرار داده است.» «به عنوان معلم هنر» به واقع از آن «استاد حبیبی» است، ولی در حال حاضر در کنار کلاسها آمده است و چنین به نظر میآید که عنوان کلاسها «معلم هنر» است. یعنی «کلاسهایی با عنوان معلم هنر». «علاوتاً استاد حبیبی به عنوان معلم هنر، آموختهها و تجربیات هنری خود را با ایجاد کلاسهای آموزشی و آموزشگاه هنری بیدریغانه و متواضعانه در اختیار هنردوستان و هنرآموزان هموطن و هنرجویان ایرانی قرار داده است.» |
کلمات کلیدی: