آمریکا
by Mohammad Reza Tavakoli Saberi18-Nov-2008
آمریکا،
اى گسترده پهندشت قدرت و مکنت جهان
وى بیشه سبز سبزینه دلار،
اى که جنگل شیشه و پولاد افراشته اى
وز اوج بلند آن
سینه سپهر خراشیده اى.
اى که آبى آسمان و سپیدى ستاره را
با رنگ سرخ خون آمیخته اى،
و نقش آن
برپرچم خویش انگاشته اى.
از مشعل آزادیت
دود و بوى استخوان سوخته پراکنده است،
و چون عنکبوت هزار بازو
تار نامرئى سلطه خویش
بر خاک و آب و آسمان عالم تنیده اى
و در کنج کنج گیتى
خواب وآرام از چشم آزادگان ربوده اى.
آمریکا،
دیرى نبود شنیدم در کوچه پس کوچه هاى شهر
فریاد انبود مردمان را
مردان خشمگین
خروشان زنان را.
فریاد، فریاد:
".بگذار و بگذر
ایران ما را.
این سرزمین
آزادگان را.
نابود شاید
تسخیر نشاید."
مادر آرش و بومسلم و بابک و ستار
هرگز نخوابد.
بیهوده در کمینگاه
به انتظار مباش .
آمریکا،
از خاطر مبر آن دعاى چند هزار ساله را
آن را که گفت:
"هرگز مباد
دست دشمن و دروغ و خشکسالى
بر این سرزمین."
هرگز مباد، هرگز مباد.
زیراک، هر بیگانه اى پاى بر این خاک نهاد
چه به زور و زر و یا تزویر
پیشانى و زانو
سر انجام بر خاک نهاد.
آمریکا،
خواهى بدانى که پایان روز کامکاران چونان به سررسید؟
رم را بیاد آر و پارس را
و سلحشوران تازى تبار را.
کلمات کلیدی: