آثار ونتائیج اقدامی انقلابی شهید عبدالخالق
گرچند برخی معتقید هستند که"ترور "هیچوقت نمی تواند به عنوان یک روش اصولی در مبارزه مطرح گردد،یعنی مبارزان و انقلابیون نباید برای رسیدن به هدف از "ترور" استفاده کنند زیرا ترور غالبا نتائیج مفیدی در پی نداشته و حمایت توده هارا هم بدنبال ندارد ونه تنها نمیتواند عامل سقوط و سر نگونی یک رژیم شود بلکه سر دمداری خود کامه را بیش از پیش برای سرکوب مبارزین تحریک میکند اما واقعیتهائی تاریخ ثابت کرده که در بعضی از مقطع های مبارزاتی، ممکن است بغیر از ترور هیچ گونه وسیله ای در اختیار نباشد .
عبدالخالق در چنین شرائیط زندگی میکرد و همان طوریکه قبلا اشاره شد ،فشار و اختناق نادری آن چنان اوج گرفته بود که تمام راه هابسته بود وبرای ملت هیچ وسیله ای برای احقاق حقوق اساسی خود وجود نداشت و عقدههائی محرومیت ومظلومیت آنچنان گره خورده و انباشته شده بود که اگر هم حرکت عبدالخالق نمی بود بگونه ای دیگری این عقده ها باید باید منفجر می شد.
برعلاوه حرکت انقلابی عبدالخالق آثار ونتائیج بیسیار مثبتی را در پی داشتکه بطور خلاصه اشاره می شود:
یک:اولین اثر مستقیم آن این بود که که نقش مکتب و محصلین ودانشجویان بیش از پیش آشکار گردید و همه اهمیت آنرا درک کردند و فهمیدند که تنهااز کانال مکتب و مدرسه و نهایتا از راه علم وفرهنگ است که میتوان به رمز وراز وپیچیدگی هائی سیاست و راههائی مبارزه پی برد و آگاهانه درین وادی قدم گذاشت و به همین جهت رژیم حاکم نیز نسبت به محصلین مکاتب بیش از پیش حساس گردید و فعالیتهائی دانشجویان را مخصوصا در مکاتب مثل نجات (امانی)واستقلال کاملا زیر نظر گرفتند.و افراد مهم آنرا به زندان انداختند ویا حد اقل از مکتب اخراج کردندتا هرگز با سواد نشوند ودرک وآگاهی پیدا نکنند.
دوم:اثر مهم دگرحرکت عبدالخالق این بود که رژیم مجبور گردید در سیاست خود تجدید نظر کند که درین رابطه میتوان سیاست را بدو دوره تقسیم کرد :دوره 13 ساله صدارت هاشم اخته از 1312تا 1325 و دوره 7ساله صدارت شاه محمود از 1325تا1332 .
در دوره اول گرچه طبیعی بود که رژیم خود کامه به عنوان عکس العمل قتل نادر،سخت گیری بیشتری را اعمال کند و باخشونت وسر کوب برخورد نماید ولی حد اقل این مقدار درک کردند که راه سرکوب مخالفین هم تنها اعدام و کشتار نیست وبا کشتار بیش از حد با اعتبار خواهد شد لذا روش نرم تری را به پیش گرفتندکه عبارت بود از تقویت سازمانهای جاسوسی و کنترول شدید فعالیت افرادونهایتا زندانی کردن شخصیتها و رجال سیاسی بود. هاشم خان جلاد را در نوجوانی به عنوان غلام بچه به دربار امیر عبدالرحمن هدیه شده بود واوظلم واستبدادرا عبدالرخمن فرا گرفته بود.
اما در دوره دوم شاه محمود روش ملایم تری رانسبت به برادرش در پیش گرفته بود.اکثریت زندانیان سیاسی که کلیه ای محابس وزندانهائی کابل وولایات از وجود آنها مملو شده بود آزاد گردیدند وهر یک به نحوی در کارهائی دولتی گماشته شدندونسبت به انتخابات وآزادی جرائید وتاسس گروههائی سیاسی نیز تجدید نظر شده وابراز وجود کردند:
1- ویش زلمیانکه درتاسس آن گل پاچا الفت ،قیامالدین خادم ،عبدارئوف بی نوا،فیض محمد انگار ،غلام حسن صافی،نور محمد ترهکی و محمد انور اچکزائی سهم داشتند.
2- گروه وطن که میر غلام محمد غبار،سرورجویا،براتعلی تاج،عبدالحی عزیز،نورالحق خان و میر محمد صدیق فرهنگ از موسسین آن بودند.
3- گروه خلق که دوکتور محمودی و برادرانش و عبدالحمید مبارز وغیره گردانندهای آن بود.
4-اتحادیه آزادی پشتونستان که بنیان گزار واقعی آن داود خان بودودر ظاهر غلام حیدر خان عدالت وببرک کارمل و حسن شرق آنرا رهبری می کرد.
5- کلوپ ملی که عبالمجید زابلی وداودخان و محمد نعیم برادرش آنرا بوجود آورده بود.
همه این آزادیها هرچند مقطعی بود از آثار همان اقدام تاریخی و سرنوشت ساز عبدالخالق می باشد.
سه:مهمترین اثر انقلابی عبدالخالق این بود که فصل جدید در حرکتهای آزادی خواهانه ای جامعه ای تشیع افغانستان پد ید آورد زیرا شیعیان و مخصوصا هزاره هائی افغانستان بعد از قتل عام دوره ای عبدارحمن ،بطور کلی یک حالت رخوت وسکوت وسکون پیدا کرده وتقریبا شیرازه ای فرهنگی و اجتماعی خویش را از دست داده بودند واصولا نمی دانستند که در این کشور چه کاره هستند واز چه موقعیت ووضعیت بر خوردار است وچه نقشی می توانند درجامعه داشته باشند.
عبدالخالق این جامعه ای خمود سرکوب شده رابیدار کرد و به آنان امید و ایمان و آرمان بخشید وثابت کرد که مردم شیعه و هزاره هنوز زنده هستندو میتوانند مهمترین دگر گونی هارا بوجود بیاورند وتا به شخصیت وحقوق آنها احترام گذاشته نشود میتوانند در هر زمان و تحت هر شرائیط محیط زندگی زمامداران را هم نا امن سازند واحیانا طعم تلخ شکست ومرگ را بر آنها بچشانند واز همین رو قیامها وجنبشهائی شیعوی به شکل نظمتر و آگانه تر در مقطع هائی مختلف ظهور کردند.
کلمات کلیدی: