هنوز در جریان سال اول فرمانروایی نادرشاه، بسیاری از جوانان افغان و هوادارن امان الله خان مورد اختناق قرار گرفتند. این گونه، به دستور نادرخان، تابستان 1930 در گرماگرم رخدادهای کوهدامن، عبدالرحمان لودی- شهردار کابل کشته شد. جسد سوراخ سوراخ شده و تیراران شده او بر سر خر نزد همسرش به شور بازار برده شد. دار و ندار لودی ضبط گردید و گذشته از این ها، مرده او متهم به کفر و الحاد و میگساری و باده پیمایی گردید. همچنان [تاج محمد] پغمانی با توپ پرانده شد. همین گونه، فیض محمد باروت ساز را اعدام کردند که پیش از اعدام نادرخان را به باد ناسزا گرفت. محمد ارتی، در آغاز به ترکیه گریخت و سپس رهسپار هند شد، مگر گرفتار گردید و در پیشاور کشته شد. غبار ده سال آزگار رقت بار در زندان و تبعید بسر برد. بستگان او از کار بیرون رانده شدند و فرزندانش را به مکتب ره ندادند. همه این و دیگر شکنجه ها و جزا ها بدون دادگاه و تحقیق انجام شدند.
شاه محمد ولیخان دروازی که خود از هم باوران و همکاران صمیمی شهزاده امان الله خان بود در همکاری با موصوف و برقراری پیوندهای خانواده گی به صمیمیت شان افزود و در حصول استقلال افغانستان و معرفی آن طی سفرهای توان فرسا و طولانی به کشورهای دور و نزدیک جهان مجاهدت فراوان نمود. وی در مقامهای نائب السلطنت شاه امان الله خان، وزیر دفاع و وزیر خارجه و سفیر سیار افغانستان به نحو شایستگی ایفای وظیفه نمود. در خانواده محمد ولیخان کسانی مثل محمد امین خان دروازی وزیر مختار افغانستان در برلین و محمد سعید خان صمیمی کوشانی تربیت شدند که هر دو پس از اعدام ظالمانه محمد ولیخان به جرم نسبیت خانواده گی با موصوف در زندان مخوف نادری جان دادند. همچنان میر یاربیک خان و برادرش میر زمان الدین خان از فرزندان شهزاده حسن امیر بدخشان که سبب خواهرزاده گی با محمد ولیخان داشتند و در رکاب موصوف در ماموریتهای داخلی و خارجی همراه بوده اند. همچنان در پرتو توجه و تربیت موصوف میرزا علی احمد خان وردوجی و میرزا محمد خان یفتلی از رجال برجسته دولتی گردیدند.
کلمات کلیدی: