در آمد
چه باز در دلت آمد که مهر برکندی
چه شد که یار قدیم از نظر بیفکندی
ز حد بگذشت جدایی میان ما ایدوست
هنوز وقت نیامد که باز پیوندی
حجاز
هزار بار گفتم که چشم نگشایم
بروی خوب ولیکن تو چشم می بندی
بود که پیش تو میرم اگر مجال بود
و گرنه بر سر کویت با رزومندی
فرود
چه باز در دلت آمد که مهر بر کندی
چه شد که یار قدیم از نظر بیفکندی
کلمات کلیدی: