|
شهر خالی جاده خالی کوچه خالی خانه خالی جام خالی سفره خالی ساغر و پیمانه خالی کوچ کرده دسته دسته اشنایان عندیبان باغ خالی باغچه خالی شاخه خالی لانه خالی وای از دنیا که یار از یار میترسد غنچه های تشنه از گلزار میترسد عاشق از اوازه ی دلدار میترسد
پنجه ی خمیازه را از کار میترسد شه سوار جاده هموار میترسد این طبیب از دیدن بیمار میترسد | |||
|
کلمات کلیدی: