علم چیست؟
چیستی و تعریف علم خود یک مبحث بزرگ علمی فلسفی است که آنرا "فلسفه علم" نامند. علم درباره بدست آوردن دانش دقیق و قابل اتکا از دنیای اطراف ما است، کلمه علم در عربی به چندین معنی است (عرب پرستها به این ویژگی زبان عربی فصاحت زبان عربی میگویند.)، به معنی دانستن، دانش و حتی آموختن و آموزیدن. اما در انگلیسی علم "Science" از ریشه لاتین "Scire" به معنی داشتن است. علم درواقع کشف کردن (و نه اختراع کردن) واقعیت هایی است که وجود و جریان کلی آنها بطور کلی مستقل از وجود انسانی و عوامل ادراک انسانی (حس، خیال و عقل) باشد و اگر مسئله و قضیه ای بر این اساس و مفهوم استوار باشد آن قضیه و مفهوم را را قضیه و مفهوم علمی گویند. میتوان مفاهیم را به علمی و غیر علمی و ضد علمی دسته بندی نمود.
روش علمی را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
1. مشاهده جنبه هایی از دنیای اطراف
2. ساختن تئوری سازگار با مشاهده
3. ایجاد پیشبینی های آزمون پذیر در مورد این تئوری
4. آزمودن پیشبینیها با آزمایش و یا انجام مشاهده های بیشتر
5. ویرایش تئوری با توجه اطلاعات و دانسته های جدید
6. بازگشت به مرحله سوم
آزمودن در علم با هدف از بین بردن تئوریها و رد کردن و تختئه و ابطال آنها انجام میگیرد، یعنی یک کشف علمی وقتی انجام گرفته است که تئوریهای قبلی توسط شخصی ابطال گردند. بنابر این دانشمندان همواره در تلاشند که یافته ها و دانسته های دانشمندان قبلی را باطل کنند تا نظریات و یافته های علمی تازه تری به دست آورند و این خود غنی بودن علم است. هر آنچه علمی است ابطال پذیر است.
بر خلاف باوری که عوام دارند هر آنچه یک نظر غیر قابل تردید تر باشد، آن نظر غیر علمی تر است، علم دنیای قطعیات نیست! مذهب و تخیلات مطالبی را بصورت قطعی و یقین مطرح میکنند و همین نکته ضد علم بودن آنها را نشان میدهد.
علم عبارت است از انکشاف واقعیتی که وجود و جریان کلی آن بی نیاز از من و عوامل درک انسانی (حس، خیال، عقل) بوده باشد که با آن ارتباط برقرار نموده است. در عین حال قضیه و مساله ای را که از این نوع انکشاف حکایت کند قضیه علمی گویند. هر نظریه که با هیچ پیشامد قابل تصور نتواند مردود شود، غیر علمی است. ابطال ناپذیری، حسن یک نظریه نیست (که مردمان غالباً چنان تصور میکنند)، بلکه عیب آن است.
قضیه علمی نه قابل اثبات است نه قابل رد، اگر چیزی بطور مطلق و قطعی غیر قابل رد کردن باشد آن چیز علمی نیست! نظریه فرضیه و تئوری هیچ کدام قطعیت ندارند و قطعیت در علم بی معنی است. علم دنبال قطعیات نیست بلکه بدنبال ظنیات است!
تئوری بالاترین درجه ایست که یک پدیده علمی میتواند به آن درجه برسد هیچ چیز قطعی تر از یک تئوری در دنیای علم وجود ندارد، حتی به مفاهیم بسیار روشنی مثل سرعت نور، قضیه فیثاغورس، قوانین حرکتی نیوتون و... نیز در اصطلاحات علمی تنها تئوری میگویند. تئوری تا وقتی تئوری است که هیچ تئوری دیگر و یا دلیل مستدل و مستند دیگری در رد آن وجود نداشته باشد.
خیلی از افراد به این گفته اساسی که پایه های علم را تشکیل میدهد اعتراض میکنند و میگویند در علم قوانین وجود دارد، قانون بالاتر از تئوری است، مانند قوانین سه گانه حرکتی نیوتون، قانون فیثاغورس، قانون سرعت نور و... اشتباه این افراد این است که نمیدانند در اصطلاح علمی، به قوانین فیثاغورس درون مثلث، تئوری قانون رابطه فیثاغورس و به قوانین نیوتون، تئوری قوانین نیوتون گفته میشود.
یعنی این دانشمندان و متفکرین تئوریهایی را ارائه کرده اند که در آنها ادعا میشود قوانین و نظم مشخصی بین مسائلی وجود دارد، بنابر این قوانین را نباید با قطعیات اشتباه گرفت، در دنیای علم هیچ چیز قطعی نیست!
منبع دانش و آموزش
کلمات کلیدی:
برگزیده ای از دوست داشتنی ترین و نفرت انگیزترین خبرهای علمی سال 2009 در قالب گزارشی منتشر شده است.
بهترین پاسخها به سخت ترین سئوالهای علمی و بزرگترین اکتشافات معمولا چالش برانگیز بوده و باعث آشفتگی دانشمندان و خوانندگان اخبار این رویدادها خواهند شد. نشریه لایو ساینس نیز بر همین اساس برخی از دوست داشتنی ترین و تنفرانگیزترین خبرهای علمی سال 2009 را مورد بررسی قرار داده است.
پایمال شدن حقوق پسرها: رشد کردن برای دختران و پسران می تواند تحت شرایط مشابهی رخ دهد اما تحقیقات جدید نشان داده است دختران برای دستیابی به موفقیتهای مختلف اجتماعی و رتبه های دانشگاهی کمکهای بیشتری را نسبت به پسران به همراه دارند. به بیانی دیگر در حق پسران در این زمینه اجحاف شده است. این مطالعه نشان می دهد پسران آمریکایی در مقایسه با دختران از درصد باسوادی پایین تری برخوردار بوده، نمرات پایین تری کسب کرده و میزان اشتغال و برقراری رابطه با دوستان در دوران تحصیل بسیار پایین تر است. همچنین میزان خودکشی، دستگیری و مرگ زود هنگام در میان پسران بسیار بیشتر از دختران است و راه حلی که در نهایت برای کنترل این شرایط ارائه شده بذل توجه بیشتر نسبت به پسران است.
زیانهای تنبیه بدنی برای مغز کودکان: طی مطالعه ای که بر روی صدها کودک دو تا 9 ساله انجام گرفت محققان اعلام کردند کودکانی که بیشتر تحت تاثیر تنبیه های فیزیکی و بدنی قرار دارند از سطح میزان هوشی کمتری برخوردارند. محققان با پیگیری هوش کودکان طی گذر زمان دریافتند کودکانی که از بهره هوشی کمتری برخوردارند، دردسرهای بیشتری ایجاد کرده و زمینه تنبیه بدنی آنها بیشتر فراهم می آید و به دلیل اینکه تنبیه بدنی جراحتهای روحی فراوانی به کودک وارد می کند، این جراحتها بر روی ذهن و مغز کودک به جا مانده و در نتیجه به تدریج از یاد گیری و استفاده از هوش خود محروم خواهند شد.
مرگ دایناسورها در اثر جلبکی زهرآگین: دانشمندان در تلاشند با قطعیت تایید کنند دایناسورها در حدود 65 میلیون سال پیش منقرض شده اند. دلایل این انقراض در غالب نظریات متعددی از جمله برخورد شهاب سنگها با زمین عنوان شده است. به همین دلیل زمانی که دانشمندان ایده ای جدید و تازه را برای شرح مرگ دایناسورها مطرح می کنند به طور حتم مناقشات فراوانی در پی خواهد داشت همانطور که نظریه دانشمندان دانشگاه کلمسون در سال 2009 مبنی بر مرگ دایناسورها در اثر تولید جلبکهای زهرآگین باعث آغاز مباحثات فراوانی شد. به گفته این دانشمندان جلبکهای زهرآگین نه تنها دایناسورها را از پا در آورده اند بلکه باعث آغاز انقراض کلی جانداران شده اند.
جنینها حافظه دارند: با وجود اینکه گمان می برید از زمان جنینی خود چیزی به یاد نمی آورید، مطالعه ای جدید نشان داده است جنین ها در 30 هفتگی خود از حافظه کوتاه مدت برخوردارند، در این سن جنینها به اصوات کوتاه و ضعیف که توانایی ایجاد ارتعاش را دارند خو گرفته و نسبت به آن واکنش نشان می دهد. به گزارش مهر، جنین های جوانتر از 30 هفته هرگز قادر به نشان دادن واکنش به اصوات نیستند در حالی که جنین های مسن تر قادر به واکنش نشان دادن و به یاد آورد اصوات هستند. این مطالعه و نتایج آن باعث مجذوب شدن تعداد زیادی از انسانها و شکل گیری مناقشاتی گسترده بر سر سقط جنین شده است.
تعیین شادترین منطقه: چه کسی باور می کرد تحقیق درباره شادترین مناطق بتواند باعث خشمگینی گروهی از افراد شود؟ دو مطالعه که در رابطه با سطح شادمانی بر اساس مناطق مختلف واکنشهای متعددی را از جانب خوانندگان آن به دنبال داشت. یکی از این مطالعات نشان می دهد ثروتمندترین و آزادترین مناطق از ساکنان شادتری برخوردار است در حالی که نتایج مطالعه دوم که برای اولین بار به اثبات رسانده است سلامتی یکی از گزینه های اصلی شادی در میان افراد به شمار می رود.
صدا افراد ضعیف را می ترساند: نتایجی که نشان می داد افراد ضعیف و لاغر نسبت به افراد تنومند و قوی صداها را نزدیک تر از حد واقعی درک می کنند واکنشهای زیادی از جانب مخاطبان در بر داشته است. محققان بر این باورند این ویژگی می تواند به منظور کمک به افراد ضعیف تر برای فرار از خطری که در حال نزدیک تر شدن بوده است در میان اجداد انسان تکامل یافته باشد.
کشف یکی از قدیمی ترین انسانهای تاریخ به نام ایدا: علوم وابسته به تکامل طی سال 2009 در یکی از بزرگترین یافته های خود موفق به کشف فسیل انسان اولیه ای با 47 میلیون سال سن شده است که "ایدا" خوانده می شود. به گزارش مهر، این کشف تیترهای برتر بسیاری از نشریات علمی را به خود اختصاص داد و بسیاری از محققان امیدوار بودند با کمک این فسیل بتوانند شجره نامه تکاملی انسان را ترسیم کنند.
دولتها چگونه پول مردم کشورشان را خرج می کنند: در سال 2009 دانشمندان و سیاستمداران با رد و بدل کردن داده های خود پس از سخنرانی اوباما درباره مسائل اقتصادی که در آن به بودجه ای 140 میلیون دلاری برای انجام پروژه های مختلف از جمله کنترل انفجار آتشفشانها صحبت به میان آمد، جنجال بزرگی را به راه انداختند. در این مراسم فرماندار لوئیزیانا با انتقاد از دولت اعلام کرد به جای اجرای پروژه ای برای تحت نظر گرفتن آتشفشانها باید برنامه ای را برای کنترل خرج بودجه های دولتی توسط کاخ سفید ارائه شود. دانشمندان این انتقاد را با بیان اینکه با اجرای چنین برنامه ای می توان از نشانه های اولیه انفجار آتشفشانی آگاه شده و به این شکل جان هزاران انسان را از مرگ نجات داد، پاسخ گفتند.
طوفان بحران آب و هوایی: تغییرات جوی یکی از مناقشات مهم سال 2009 به شمار می رود که این مناقشات با افشا و منتشر شدن هزاران نامه خصوصی و مدارک یکی از بزرگترین مراکز مطالعات جوی در انگلستان شعله ورتر شدند. این مدارک نشان می دادند دانشمندان با تغییر داده های علمی سعی در فریب انسانها داشته و شرایط اقلیمی را به شکلی غیر واقعی به مردم نشان داده اند و در شرح وضعیت آن بزرگنمایی هایی صورت گرفته است. با این حال دانشمندان اعلام کردند این نامه ها تنها صحبتهای بی پرده میان متخصصان بوده و هیچ نشانه ای از فریب انسانها در آنها وجود ندارد.
کلمات کلیدی:
معلم پای تخته داد میزد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسیها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وآن یکی در گوشهای دیگر «جوانان» را ورق می زد.
برای اینکه بیخود هایو هو می کرد و با آن شور بیپایان
تساویهای جبری را نشان میداد
با خطی خوانا بروی تختهای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت : یک با یک برابر است
از میان جمع شاگردان یکیبرخاست ؛ همیشه یک نفر باید بپاخیزد...
به آرامی سخن سر داد:
تساوی اشتباهی فاحش و محض است
نگاه بچهها ناگه به یک سو خیره گشت و معلم مات بر جا ماند
و او پرسید: اگر یک فرد انسان، واحد یک بود
آیا یک با یک برابر بود؟
سکوت مدهوشی بود و سوالی سخت
معلم خشمگین فریاد زد آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت:
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه زور و زر به دامن داشت بالا بود و آنکه
قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت پایین بود؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه صورت نقره گون، چون قرص مه میداشت بالا بود
وآن سیه چرده که می نالید پایین بود؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد
حال میپرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفتخواران از کجا آماده میگردید؟
یا چهکس دیوار چینها را بنا میکرد؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم میگشت؟
یا که زیر ضربه شلاق له میگشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چهکس آزادگان را در قفس میکرد؟
معلم نالهآسا گفت:
بچهها در جزوههای خویش بنویسید:
یک با یک برابر نیست.......
خسرو گلسرخی
منبع ثانیه
کلمات کلیدی:
انتقال برق بدون سیم اختراع شد
غفار صالحی و سلیم نائب خیل
04:01:2009
یک مخترع ایرانی بعد از سی سال تلاش موفق شده است سیستم انتقال برق را تا فاصله بیست متری بدون استفاده از سیم ایجاد کند.
این مخترع ایرانی گفته است که در مدت سی سال در بخش الکترونیکی کارگاه منزل اش مصروف کار بوده است.
به گفته وی با فعال شدن این سیستم کلیه وسایل برقی بدون سیم فعالیت خواهند کرد.
این مخترع گفته است که دستگاه اختراع شده توسط وی که ساخت آن نزدیک به 25 هزاردالرهزینه برداشته هیچ نوع عوارضی محیطی ندارد.
منبع صبح بخیر افغانستان
کلمات کلیدی:
نخستین معمار اندیشه سیاسی
محسن .ح
? افلاطون Platon (424 – 347 قبل از میلاد)
اکثر مراکز معتبر آدکادمیک و فکری دنیای امروز، کم و بیش اتفاق نظر دارند که در میان اندیشه پردازان بزرگ تاریخ جهان پنچ تن از اهمیت و جایگاه ویژهای در شکل دادن به اندیشه و معرفت کنونی جهان برخوردارند. ارسطو در راس آنها قرار دارد و سپس افلاطون که استاد وی بود در رده بعدی قرار میگیرد. سه متفکر بزرگ بعدی عبارتند از: کانت، نیچه و ویتگشتاین میباشند.
?هنگامی که سقراط جام زهر را سرکشید، افلاطون ?? سال داشت. افلاطون دوران درازی شاگرد سقراط بود و جریان دادگاه استاد را با حساسیت و تاثر فراوان دنبال میکرد. محکومیت سقراط همچون یک متفکر و کهن سال ترین شهروند آتن از سوی هیئت ??? نفره داوران ( با وجود اختلاف نظر زیادی که در میان آنها بروز کرد) تاثیر عمیقی بر استنباط فلسفی افلاطون نهاد. اولین اثر افلاطون «دفاعیات سقراط» نام داشت. افلاطون پس از مرگ تراژیک استاد، مرکز فعالیتهای فلسفی و آموزشی خود موسوم به آکادمی را به خارج از آتن انتقال داد. کلمه آکادمی پس از افلاطون و تحت تاثیر ابتکار او واژهای جهان گستر شد و همین امروز نیز به مراکز علمی و دانشگاهی اطلاق میشود. افلاطون کلمه آکادمی را از نام آکادموسAcademus که یکی از قهرمانان و جنگجویان برجسته یونان باستان بود، برگرفته است. مهمترین علومی که در آکادمی مورد تدریس یا به بیان دقیقتر مورد گفتگو و آزمون و تمرین قرار میگرفتند، فلسفه، ریاضی و تمرینات بدنی بودند. بدین ترتیب افلاطون حیطههای تازه تری را برای بحث و بررسی مورد توجه قرار داد و به همین دلیل نخستین نطفههای تفکر و اندیشه در علوم گوناگون مانند علوم تربیتی، علوم سیاسی و نظریه دولت، منطق ، دیدگاه درباره زن، فلسفه، دانش و روح و روان آدمی از سوی افلاطون پی ریزی شده است. اما مهمترین موضوع آموزشی آکادمی، فلسفه بود که در یونانی به معنای عشق به معرفت و دانایی است.
?افلاطون پس از محکومیت ظالمانه استادش سقراط به عدم حقانیت خشونت، باوری عمیق یافت. آموزه عدم خشونت در زندگی سیاسی و اجتماعی نقش اساسی در ذهنیت و افکار افلاطون حک کرد و با همین درک در عمر طولانی حوزههای گوناگون تفکر و شناخت را مد نظر قرار داد. افلاطون برای دستیابی به پاسخ مربوط به چگونه زیستن انسان همه حیطههای انسان شناسی و اخلاق تا نظام سیاسی و عدالت را همراه با دانشجویانش در آکادمیهای فلسفی مورد گفتگو و تعمق قرار داد. اما باید تاکید کرد که پرسش مرکزی که سالها فکر افلاطون را بخود مشغول کرده بود این بود که در جهان هستی که همه موجودات و جانوران و اشیا و طبیعت در حال دگرگونی و «فرّار»اند، آیا چیزی وجود دارد که فرّارناپذیر، جاودانی و تغییر ناپذیر باشد؟ در پاسخ به این پرسش افلاطون اعلام کرد که همه آنچه در طبیعت موجود است «فرّار» است و دارای خواص تغییر ناپذیر اساسی نیست. به باور او همه آنچه در دید انسان وجود دارد در اثر زمان دگرگونی مییابد. بنابراین همه چیز بر اساس یک «شکل» پدید آمده است که آن شکل جاودان و مستقل از زمان است. افلاطون بر این باور بود که مثلا قطعات اولیهای که برای خلق یک موجود زنده بعنوان نمونه اسب بکار میاید، نمیتواند خود بخود و بدون وجود یک الگو و فکر کامل قادر به خلق اسب شده باشد. پس، باید چنین قوه بزرگی در جایی وجود داشته باشد که بتواند همه اسبها را ، بدون اشتباه اسب بسازد و آن نیرو و یا آن چیز همان است که خود شامل تغییر نمیشود. چنین نیروی همان است که «فرّار» نیست و جاودانی است.
?ادامه این شیوه استدلال افلاطون را به این نتیجه رساند که آنچه جاودان است و تغییرناپذیر است، چیزی جز ذهن انسان نیست. بنابراین ذهن انسان جایگاه ویژهای در اندیشه افلاطون دارد. از همین نقطه حرکت است که افلاطون به «ایده کامل» رسید که در ماورا جهان هستی قرار دارد. در تداوم رشته زنجیر این استدلالات سرانجام افلاطون به این باور رسید که آنچه ما از طبیعت میبینیم فاقد یک واقعیت عینی و تنها انعکاس و جز ناچیزی از آن «ایده کامل» است.
?افلاطون علاقه وافری به ریاضی داشت. زیرا نتیجه عملیات ریاضی هر چند بار که تکرار شود، تغییر نمیکند و از این نظر آنرا «مطمئن ترین دانش» مینامید. اما بطور کلی افلاطون درباره دانستنیها و دستیابی انسان به معرفت واقعی بسیار شکاک بود و معتقد بود آنچه ذهن آدمی درک میکند چندان مطمئن نیست.
?انسان شناسی افلاطون بر تقسیم اعضای بدن به سه قسمت استوار است: سر( مظهر عقل و تفکر)، سینه ( مظهر خواست و اراده ) و پایین تنه ( مظهر میل و تمنا). هریک از این سه قسمت گویای یک ایده آل انسانی نیز هستند. بعنوان نمونه عقل باید در جستجوی ایده آل دانایی و زیرکی باشد. «اراده» باید در جستجوی ایده آل شجاعت باشد. «میل» باید در جستجوی ایده آل مهار و عنان انسان در برابر تمناها باشد. اگر هر سه این ایده آلها از سوی انسان دنبال شود، به وجود یک انسان معتدل منجر میشود. بنابراینهارمونی و تعادل انسان برای افلاطون اهمیت زیادی دارد و کسب آنرا از راه توجه به هر سه خواص اعضای بدن که در بالا آمد، میسر میداند.
?نظریه دولت افلاطون نیز ادامه تفکر و نوع درک او در باره آدمی است. «سر جامعه» که حکومت آن است مظهر عقل و نماد بهترین نخبگان جامعه است. «سینه جامعه» شامل حکام و قوای انتظامی آن است. و «پایین تنه جامعه» شامل سربازان و دهقانان است.
?نظریه دولت افلاطون نیز در هماهنگی با دیگر نظریات فلسفی، انسان شناسی و هستی شناسی وی قرار دارد. لذا افلاطون نخستین نظریه پردازی است که میان همه ارکان باورها و برداشتهایش یک هماهنگی عقلی و انسجام و توازن واقعی به چشم میخورد. از اینرو جایگاه عقلا و فلاسفه در حکومت مهمترین عنصر «نظریه دولت» اوست.
اندیشه سیاسی افلاطون
?افلاطون بدون تردید معمار اصلی فلسفه سیاسی است. آموزههای او بنا کننده اندیشه منسجم سیاسی است. نظریه دولت او در یک سازگاری سیستماتیک با قرائت او از انسان و جامعه و قرائت از عدالت و آرمان بشری قرار دارد. از همین رو آموزههای افلاطون طی قرنها منبع الهام و مورد بحث همه متفکران و معتبرترین محافل فلسفی و سیاسی جهان بوده است. دو پایه اصلی تفکر سیاسی افلاطون آمیزش عقل و حکومت و نخبه گرایی است. به باور افلاطون همه انسانها از توانایی و استعداد یکسانی برخوردار نیستند. از اینرو «نخبگان» که نسبت به افراد عادی از نظر هوش و قوه رهبری برتری دارند شایسته ترین افراد برای بدست گرفتن امور کلیدی جامعه بویژه در امر حکومت و قضاوت هستند و اصولا امر حکومت در انحصار زبدگان باید باشد.
?افلاطون معتقد است که اکثر انسانهای عادی، ساده بین، راحت طلب و فاقد توانایی کشف حقیقتاند و تنها عده اندکی آن هم پس از یک دوران بسیار طولانی آموزش و آزمایش و تربیت روحی، فکری و بدنی در سنین پس از پنجاه سالگی مجاز به مداخله در امر دشوار رهبری، حکومت و هدایت انسانها به سعادت و خوشبختیاند. دانش و اخلاق که تنها عده اندکی از زبدگان از عهده کسب شان بر میایند مهمترین تضمین در برابر خطرات مهمی چون بی لیاقتی، کژروی و فساد حکومت است. افلاطون در آرمانشهر خود یک نظم اجتماعی آرمانی را در برابر بشریت قرار میدهد که دو پایه اصلی آن عبارت از عدالت و حکومت زبدگان است.
?از نگاه افلاطون دمکراسی امری غیر عقلایی است و آزادی موجب بحران در جامعه و مانع دستیابی به انسان ایده آل میشود. اما آن نخبگانی که برای تربیت در آکادمیهای مخصوص جهت رهبری جامعه برگزیده میشوند، از دید افلاطون باید از هرگونه تعلق طبقاتی و خانوادگی و داشتن اموال خصوصی و حتی امکان ازدواج منع شوند تا مبادا عدالت و حقیقت فدای انگیزههای دیگر شود. افلاطون در رساله «جمهوریت» معیارهایی جهت گزینش شایسته ترین افراد برای حکومت پیش میکشد که بعقیده برخی از اندیشه پردازان مدرن از منابع اصلی الهام حکومتهای کمونیستی و فاشیستی در گزینش و تربیت کادرهای رهبری بوده است. افلاطون یک دمکراسی مستقیم و گفتگوی عقلایی در میان گروه اندک نخبگان را در کنار شرایطی مانند جدایی قدرت از ثروت و «حکومت فیلسوفان» ضامن یک نظم اجتماعی آرمانی و عادلانه میداند.
?
?افلاطون از منظر امروز
?اندیشههای افلاطون پس از ???? سال همچنان از پرنفوذترین آموزهها در دنیای سیاست است. در جهان امروز بدون تردید دو ایدئولوژی از نظر قدرت نفوذ و گستردگی و کارآمدی در راس آموزههای سیاسی قرار دارند که عبارتند از لیبرالیسم و افلاطونیسم (نخبه گرایی). گرچه کاربرد واژه افلاطونیسم چندان رایج نیست، اما خمیرمایه اصلی اندیشه افلاطون همان نخبه گرایی است که مترادف با افلاطونیسم است. جوهر اصلی اندیشه افلاطون تاکید اساسی بر نقش و جایگاه کلیدی دانشمندان، کارشناسان و متخصصان در اداره امور جامعه است. افلاطون به رهبری جامعه توسط نخبگان و آموزش دیدگان باوری عمیق دارد و معتقد است که قدرت گیری توده عوام که اسیر احساسات و روزمره گراییاند، شیرازه جامعه را از هم میگسلد و لذا قدرت واقعی باید در اخیتار نخبگان قرار گیرد.
?اما افلاطون به تفصیل درباره نخبگان توضیح میدهد. منظور او از نخبگان نه نخبگان دینی و یا نخبگان خود گمارده بلکه کسانیاند که از راه زحمت فراوان به کسب دانش نائل شده و به انواع فضایل انسانی از جمله عدم سواستفاده از قدرت شخصی دست یافتهاند.
?حضور اندیشههای نخبه گرایانه افلاطون را امروز میتوان در تمام حکومتهای دمکراتیک موجود جهان ملاحظه کرد که ترکیبی از منتخبین شهروندان و کارشناسان حوزههای گوناگون هستند. بعنوان مثال در اتحادیه اروپا بخش مهمی از امور از سوی کارشناسان و متفکرین اداره میشود و بحث در باره توازن میان دمکراسی مشارکتی و نخبه گرایی از مهمترین چالشهای آن است.
?باید خاطر نشان کرد که دو مشکل اساسی نظامهای دمکراتیک امروزی دنیا عبارت از تشکیل گروههای لابی و نیز کندی روند اجرای قانون است. تشکیل انواع گروههای لابی (گروههای فشار قانونی) در همه نظامهای دمکراتیک امروزی چوب لای چرخ گردش دمکراتیک امور میگذارد. این گروهها که متشکل از نمایندگان مراکز گوناگون مالی، تجاری، ایدئولوژیک، مدنی و غیره میباشند با انواع شگردها بر تصمیم گیری سیاستمداران اثر میگذارند.
?ثانیا کند بودن روند تصمیم گیری و اجرای قوانین یکی دیگر از پدیدههای نظامهای دمکراتیک است که شکایت ونارضایتی بسیاری از شهروندان از ادارات را بر میانگیزد و عملکرد ضعیف مراکز تصمیم گیری را باعث میشود. بطور کلی روند قانونی حالتی کم سرعت دارد که نیاز به تصمیم گیری بخردانه و دمکراتیک و رایزنی از مهمترین علل آن است.
?این دو معضل اساسی دمکراسی در واقع هزینه سنگینی است که همه نظامهای دمکراتیک دنیا برای دفاع از خود باید بپردازد. کند بودن روند کارها در نظام دموکراسی و هزینهای که قانونگرایی در بردارد، تقریبا همه روزه به زبانها و اشکال گوناگون مورد بحث جدی مطبوعات، اندیشمندان، نظریه پردازان و فیلسوفان جهان امروز قرار دارد. در مورد گروههای لابی باید گفت که این معضل نه تنها در نظام سیاسی امریکا بلکه در همه کشورهای وجود دارد. گروههای لابی که معمولا منافع گروهی یا اقتصادی و یا ایدئولوژیک معینی را نمایندگی میکنند به اشکال مختلف بر روند تصمیم گیریها اثر میگذارند. شبکه پیچیده تصمیم گیریها و آیین نامههای قابل تفسیر و وجود افراد منفعت جو زمینههای حضور و اثر گذاری قابل توجه گروههای لابی یا فشار است که هیچ نظام سیاسی دمکراتیک از آن در امان نیست. به همین مناسبت است که هربار این معضلات ذاتی دمکراسی در موسسههای پژوهشی و نیز نهادهای تصمیم گیرنده مورد بحث قرار میگیرد، دو آلترناتیو طبیعی در برابر آنها مطرح میشود که یکی از آنها تصمیم گیری کارشناسان و نخبگان و دیگری ایجاد نهادهای کنترل کننده قدرت است. مهمترین امتیاز نخبه گرایی، تصمیم گیری بر اساس دادههای کارشناسی و علمی و عقلی و نیز سرعت عمل و سلامت تصمیم گیری بدون توجه به منافع گروههای فشار است. در حقیقت بسیاری از جنبههای زبده گرایانه مورد نظر افلاطون در نظامهای سیاسی امروزی کاربردی واقعی و تکمیلی یافته است.
?جهانی شدن یکی دیگر از تهدیدهای مهم دمکراسی در جهان امروز بشمار میاید. در این تردیدی نیست که دمکراسی و مردم سالاری پروژهای ملی و تنظیم کننده حوزه روابط انتخاب کنندگان و منتخبین است. اما روند جهانی شدن شکاف میان ایده آل و واقعیت در کارکرد دمکراسی را به میزان چشمگیری افزایش میدهد و منتخبین را نه در برابر انتخاب کنندگان بلکه در برابر دیگر بازیگرانی قرار میدهد که منافعی جز انتخاب کنندگان راهنمای رفتار آنهاست.
?از سوی دیگر یکی از ضعفهای کلیدی اندیشه نخبه گرایانه فقدان ساز و کارهای کنترل کننده در
?نظام نخبه گراست. اما افلاطون خود بر این ضعف اساسی آگاه بود. به همین دلیل وی یک شرط اساسی را برای تحقق نظام رهبری نخبگان مورد تاکید جدی قرار داده است که عبارت از این است که زمامداران حق داشتن خانواده و دارایی را نباید داشته باشند. افلاطون بارها تاکید میکند که در غیر اینصورت دولتمداران منافع شخصی را بر منافع همگانی ترجیح خواهند داد. اما نباید فراموش کرد که در سیستم فکری افلاطون انسانها بطور مادر زاد از استعدادهای متفاوت برخوردارند. به باور افلاطون اکثریت مردم از عقل لازم برای هدایت جامعه برخوردار نیستند و تنها عده اندکی دارای عقل، استعداد و توان رهبری جامعهاند.
? بهرحال با گذشت بیش از ???? سال از آموزههای افلاطون امروز تردیدی نیست که در عالم واقعی انسانی، وجود زبدگان مطلوب افلاطون که از زندگی خانوادگی و داشتن ثروت چشم بپوشند، تنها یک خواب و خیال است. اما دمکراسی با وجود ضعفهای درونی آن از امکانات و قابلیتهای بسیاری برای رشد همگانی افراد جامعه برخوردار است. لذا نخبه گرایی مورد نظر افلاطون از این منظر که از دانش و توان زبدگان باید برای تکمیل دمکراسی و غلبه بر ضعفهای آن سود جست، همچنان اهمیت خود را حفظ کرده و در سر هر آزمون و بزنگاه مهم سیاسی روز آمد بودن خود را اثبات میکند. لذا امروزه در همه نظامهای دمکراتیک جهان این توازن میان مردم سالاری و زبده گرایی به این شکل ایجاد گردیده است که حفظ مغزها و اندیشهها و دادن جایگاهی مهم به آنان در نظام سیاسی و اجتماعی همچون بهترین سرمایههای اجتماعی هر نظام دمکراتیک محسوب میشود.
?
---------------------
?منابع انگلیسی
?Hampton, Jean, 1997, Politicak Philosophy, Boulder, Colorado, Westview press. ?
?Plato, The Loeb Classical Library, 12 vols, Combrige, Mass, London.
?Ryan, Alan, 1974. J. S. Mill, London, Routledge and Kengan Paul.
?Vincent, Andrew, 1992. Modern Political Ideologies, Oxford, Blavkwell.
منبع دانش و آموزش
کلمات کلیدی:
ابعاد دیگر غیر از چهار بُعد قبلاً شناخته شده
قبل از پرداختن به معرفی بُعد پنجم، ضرور خواهد بود تا بدانیم که بُعد یعنی چه؟
بُعد در لغت به مفهوم اندازه است و در اصطلاح فیزیکی آنچه که به ما امکان اندازه ?یری را میدهد و بر حقیقت و واقعیت اشیا، مهر صحه می?ذارد. یعنی آنچه دارای ابعاد است،موجود و در غیر آن وجود حقیقی ندارد. به همین علت بُعد را در زبان فرانسوی لغتاً نیز حالت حقیقی معنا مینمایند.
ا?ر خواسته باشیم غرض دانستن بُعد به دایرةالمعارف، جه فارسی و چه زبانهای دی?ر مراجعه نمائیم، بعد از چند کلمهء مترادف به یکبارگی خود را در همان مباحث فیزیکی میابیم که در توضیح خلاصهء ابعاد مکان و زمان خلاصه میشود
هیج دایرةالمعارفی به توضیح اینکه دانستن و یا برخوردار بودن از بُعد چه اهمیتی دارد، نمی پردازد.
اثرات ناشی از مطالعات در زمینهء ابعاد بیش از آنکه امور مطلق علمی فیزیکی را احتوا نمایند، مسایل فلسفی را تحت الشعاع قرار میدهند؛ زیرا هیچ پدیده ای فاقد چهار بُعد شناخته شده نمیتواند وجود حقیقی داشته باشند و این فقط فلسفه است که با مباحث و استدلالات خویش به مطالعهء وجود و عدم وجود پدیده ها میپردازد.
عصر روشنائی در اروپا که توام بود با ظهور دانشمندان و متفکرین نخبه چون ولتر، دیدرو، دالامبر و دیگران به حاکمیت دانش ستیز چندین صد سالهء کلیسا پایان بخشید و در نتیجه ماتریالیسم با انکار حقیقت جهان غیر مادی به تسخیر اذهان آغاز نمود.
حاکمیت ماتریالیسم بر اذهان الی ظهور البرت انشتین و به ویژه الی طرح تیوری مشهور نسبیت بدون برخورد با هیچ ممانعتی در اروپا گسترش یافت.
زمانیکه انشتین بُعد زمان را بر سه بُعد مکان یعنی طول، عرض و ضخامت علاوه نمود کم کم از گسترش بدون مانع حاکمیت ماتریالیسم بر اذهان کاسته شد. هرچند ماتریالیست ها، با توجه به نسبیت زمان، تلاش داشتند تا به زمان نیز خصوصیت مادی اعطا نمایند؛ مگر زمان همچنان غیر مادی باقی ماند؛ زیرا زمان لایتناهیست و هرچه لایتناهیست از تعیُن خارج است و آنچه از تعیُن خارج است نمینواند مادی باشد. بدینگونه البرت انشتین تفکر فلسفی انسانها را دگرگون ساخت. .
اما اگر به تعاریف ارائه شده از بُعد مراجعه شود با تعاریفی چون جهاتیکه در آنها میتوان یک شئ را اندازه گیری کرد و یاهم آنجه که به ما امکان میبخشد تا شئ را اندازه گیری نمائیم و امثا ل اینها بر میخوریم، در حالیکه اثرات ناشی از مطالعهء ابعاد، همانطوریکه در بالا به آن اشاره شد، بیش از آنکه موضوعات مورد بحث در علم فیزیک را احتوا نمایند، موضوعات بنیادی مباحثات فلسفی را متاثر میسازد؛ مگر هردو فلسفه و علم به آن علاقه میگیرند.
باتوجه به آنچه در بالا تذکر یافت، بُعد یعنی سنجش ها و اندازه هائیکه ما را در شناخت و تشخیص وجود حقیقی اشیاء کمک میکنند. این سنجش ها میتوانند مادی باشند و یا معنوی که انسانها تا به حال چهار گونهء آنرا شناخته و معرفی داشته اند. ابن چهار بُعد برای شناخت حقیقت جهان ضروری اند مگر به هیچوجه نمینوانند کافی باشند.
سه بُعد فضا را همان طول، عرض و ضخامت تشکیل میدهند و بُعد چهارم همان زمان است که انشتین در سال ???? بر سه بُعد دیگر افزود.
حالا، باتوجه به آنچه که ما از بُعد میدانیم، میتوان دو بُعدگونه را معرفی کرد. این دو بُعدگونه را رنگ و چگالی یا غلظت تشکیل میدهند؛ زیرا ما هیچگاهی نخواهیم نوانست اشیائی را که فاقد رنگ و چگالی اند اندازه نمائیم.
در نظر بگیریم شئ ایراکه با چگالی پائین تر از چگالی آب وجود دارد؛ هرگاه این شئ فاقد رنگ نیز باشد، هرگز نخواهیم توانست وجود آن را احساس نموده آن را اندازه گیری نمائیم. به همینگونه ما هرگز نخواهیم توانست حقیقف وجود اشیائی را که با فقدان رنگ و چگالی دور تر از لمس ماقرار دارند، دریابیم و بزرگی و کوچکی آنها را اندازه نمائیم.
باید به یاد داشت که فقدان رنگ ضرورتاً به مفهوم سیاهی و سفیدی نیست؛ مگر شفافیت؛ زیرا سیاه و سفید نیز شامل گروپ رنگها میشوند که چیزی جز فریکانس نور نیستند.
سیاهچاله شاید مناسبترین کلمه ایست که در زبان فارسی برای پدیدهء فضائی که در زبانهای کشورهای غربی بنام سوراخ سیاه یاد میشود، کاربرد دارد.
برای توضیح این مطلب باید دانست که سرعت ?????? کیلومتر در ثانیه را دیگر نمیتوان منحیث بالاترین سرعتی که در طبیعت وجود دارد، پذیرفت؛ زیرا سرعت چرخش یک سیاهچاله به دور محور خودش به حدی بالاست که حتی نور نیز نمیتواند از آن فرار نماید.
سرعت نور چیزی جز سرعت فوتونها یا دانه های ریز ریزی نیست که انشتین آنها را انرژی خالص خواند که از لغزش الکترونها از یک مدار به مدار دیگر ناشی میشوند. منطق حکم مینماید که هر موجودی دارای شکل و قابلیت تعیُن نمیتواند فاقد جرم، وزن و چگالی یا غلظت باشد.
زمانیکه فوتونهای صادره از دو منبع مختلف نور، هرکدام به سرعت ?????? کیلومتر در ثانیه به طرف یکدیگر میشتابند، سرعت تقرب آنها به یکدیگر به ?????? کیلومتر در ثانیه بالغ میشود که در نتیجه به تشکیل سیاهچاله، موجود فضائی ایکه نور نیز قادر به فرار از آن نیست، می انجامد. موجود فضائی ایکه نه رنگ دارد و نه چ?الی آنرا میتوان اندازه کرد؛ مگر با اینهمه نمیتوان موجودیت آنرا انکار کرد. پس رنگ را نمیتوان در زمرهء ابعاد جاداد؛ اما در مورد چگالی باید کوچکترین حد چگالی را دانست که تا کنون نمیدانیم.
دانشمندان برای تشخیص درجهء چگالی، آب را معیار قرار داده، چگالی آنرا ? فرض نموده متناسب به آن چگالی سایر موجودات را سنجش مینمایند.
با توجه به عدم شناخت ما از کوچکترین درجهء چگالی، ناگزیر چگالی را نیز همچون رنگ در ردیف بُعد?ونه ها قرار میدهیم.
اما آنچه به بحث ما مربوط میشود شناخت ابعاد دیگری غیر از چهار بُعد قبلاً شناخته شده است.
برای سادگی درک موضوع، نخست باید فضای ظرف و فضای ومظروف را از هم تفریق کرد.
فضای مظروف فضائیست که یک جسم آنرا احتوا نموده است؛ در حالیکه فضای ظرف فضائیست که جسم را توام با فضای مظروف آن احتوا نموده است.
زمانیکه ما خطی را بالای صفحه ای ترسیم مینمائیم، این خط دارای بُعد واحدیست که بنام طول یاد میشود. این بدان مفهوم است که این خط بخشی از فضاء را به هر اندازه ایکه تصور مینمائید، احتوا نموده است، مگر ما هرگز قادر به آن نخواهیم بود تا آنرا ببینیم؛ مگر اینکه این خط را در فضای ظرف قرار دهیم. به همینگونه است در مورد نقطه، مربع و مکعب؛ زیرا باوجود آنکه هرکدام دارای ابعاد ناشی از فضای مظروف اند. ولی از اینکه آنها در فضای ظرف قرار نگرفته اند، ما نمیتوانیم ابعادی چون طول، عرض و ضخامت آنها را سنجش، انها را معین نموده، قادر به دید آنها شویم.
مثال حقیقی و موجود برای توضیح آنچه گفته شد، هستی جوهریست. هستی جوهری ما را احتوا نموده است. ما در داخل هستی جوهری قرار داریم؛ مگر ما هرگز نمیتوانیم هستی جوهری را اندازه گیری نموده آنرا معین سازیم، در حالیکه نمیتوانیم وجود آنرا نیز انکار نمائیم.
اگر فضای ظرف نباشد، ما هرگز قادر به تعیُن سیاهچاله ها نخواهیم بود و هرگز موجودیت آنها را احساس نخواهیم کرد.
پس میتوان ادعا کرد که طرح پلان عقبی که چیزی جز فضای ظرف نیست بُعد پنجم را تشکیل میدهد که دانشمندان در هنگام تشخیص ابعاد فضاء فراموش نموده اند تا فضای ظرف را از فضای مظروف جدا ساخته هرکدام را جداگانه مورد مطالعه قرار دهند. جدا نمودن فضای مظروف مرتبط به موجودات عینی از فضای ظرف ناممکن است و باید آنر در کنار ابعاد متشکله از فضای مظروف در نظر داشت.
آنجه توضیح شد ارتباط میگیرد به ابعاد مادی جهت تشخیص حقیقت وجود اشیاء مادی.
اما آیا منطقی خواهد بود که در مورد موجودیت بُعد معنوی که در یکزمان برای تشخیص حقیقت وجود پدیده های مادی و معنوی کاربرد داشته باشد فکر کرد و به آن باور داشت؟
برای اثبات موجودیت بُعد معنوی ناگزیریم تا موجودیت پدیده غیر مادی ایرا که حقیقتاً وجود دارد و موجودیت آنرا نمیتوان انکار کرد، در نظر بگیریم.
اراده مثال خوبیست از موجودیت پدیدهء معنوی ایکه نمیتوان موجودیت آنرا نزد افراد انکار کرد. اراده که موجود غیر مادی است، چگونه میتوان به موجودیت آن باور داشت؟
برای اثبات موجودیت اراده و اندازهء آن ناگزیریم همانند اثبات موجودیت پدیده های مادی فرضیه هایی را طرح نمائیم.
بخاطر اثبات حقیقف وجود اشیاء مادی ذهن ما در چوکات ابعاد مادی محصور است. هریک از ابعاد قابل سنجش و اندازه گیری اند، حتی بُعد پنجم؛ زیرا در هر حالت بزرگتر از جسم مورد نظر است. مگر چگونه میتوانیم بُعد غیر مادی ایرا تصور نمائیم که برای اثبات موجودیت پدیده های غیر مادی ضروری تلقی میشوند؟
چنین بُعد معنوی ای وجود دارد که حتی برای اثبات وجود حقیقی پدیده های مادی نیز ضروری پنداشته میشوند و آن چیزی غیر از اثر نیست.
هر پدیده، اعم از مادی و غیر مادی دارای اثر اند. بدین مفهوم که اثر قبل از سایر ابعاد برای اثبات وجود حقیقی پدیده ها کسب اهمیت مینماید. یعنی تمام پدیده ها، در هنگام تظاهر در فضاء، با اخذ بخشی از فضاء اثر خویش را بر فضاء میگذارند. بعد از تظاهر اثر پدیده هاست که ما قابلیت اندازه گیری آنها را کسب مینمائیم.
در نظر بگیریم مجرمی را که ارادهء ارتکاب جنایتی را دارد. ارادهء موضوف را نمیتوانیم ببینیم و نه قبل از ارتکاب عمل میتوانیم آنرا اندازه گیری نمائیم. ولی زمانیکه یک اراده عملی میشود، ما میتوانیم آثار مادی و معنوی آنرا آندازه گیری نموده در مورد حقیقت وجود آن حکم صادر نمائیم. از اینکه اثار اراده قابل سنجش و اندازه گیری اند، پس ما میتوانیم به اساس اندازهء آثار اراده در مورد وجود حقیقی اراده و اندازهء آن حکم نمائیم.
به ملاحظهء آنچه در بالا تذکر یافت میتوان ابعاد را به ترتیب ذیل برشمرد:
? زمان
? فضاء
الف فضای مظروف یا طول، عرض و ضخامت
ب فضای ظرف یا پلان عقبی
? اثر
محمد قاسم هاشمی
لیون فرانسه
کلمات کلیدی:
گرد آورنده : س . ادیب
منشأ حیات
مقدمه : در ابتدا بیگ بنگ بود و سپس فیزیک پدیدار گشت. سپس در دماهای پایین تر شیمی پا به عرصه نهاد. ذرات اتم ها را شکل دادند. اتم ها با هم ترکیب شده و مولکول ها را ساختند. مولکول ها با هم همراه شدند و اولین الیگومرها و پلیمرهای حیاتی مانند اسیدهای نوکلئیک، لیپیدها، الیگو ساکاریدها و الیگوپپتیدها (نه حیات) را شکل دادند. این مولکول های حیاتی با هم همراه شده و ساده ترین اشکال حیات را که شامل یک غشاء ساد? لیپیدی محتوی آب و پلیمرهای حیاتی بود شکل دادند. این سلول های ساده که امروزه به دلیل جو اکسیداتیو کنونی زمین قابلیت حیات ندارند و به کلی منقرض شده اند پایه گذارحیات و تکامل بودند. این یک شمای کلی و بسیار ساده ازنحو? پیدایش حیات بر روی زمین است (نظری? اوپارین) که تمرکز آن بر روی غشاء لیپیدی است. البته نظریات جدیدتر بر روی RNA به عنوان اولین پلیمر بنیان گذار حیات تاکید دارند و غشائ لیپیدی را ساختاری پیچیده می دانند که احتمالاً بعدها توسط خود RNA دستورتولید آن صادر گردید و RNAرا به عنوان ژنوم در بر گرفت.
هنگامی که زمین در 6/4 میلیارد سال پیش شکل گرفت، کاملاً عاری از حیات بود. یک میلیارد سال پس از آن موجوداتی مانند جلبک های سبز- آبی پدیدار گشتند. ولی همواره این سؤال وجود داشت که این موجودات از کجا آمده اند؟ به عبارت دیگر حیات از کجا آغاز شد؟ این پرسش بزرگ ادامه یافت و منجر به آزمایشاتی شد که اکثر آنها بر روی این نکته تأکید داشتند که RNA به دلیل توانایی خود تکثیری نقش بسیار بزرگی را در تکامل بازی کرده است.
تردید در نظریات قدیمی : تا پیش از قرن 17 بیشتر مردم گمان می کردند خدا، انسان و سایر موجودات عالی را آفریده است و موجودات ابتدایی تر مانند حشرات و میکرو ارگانیسم ها به صورت خودبه خودی از مواد در حال فساد ایجاد می شوند ( لازم به توضیح است که از آنجایی که جلبک ها و قارچ ها جزء میکروارگانیسم ها به شمار می روند، میکروارگانیسم ها در آن زمان شناخته شده بودند.) طی دو قرن پس از آن، این باورها به شدت زیر سوأل قرار گرفتند و در اواسط قرن 19 دو دانشمند برجسته یعنی لوئی پاستور و چارلز داروین پیشرفت هایی را در شناسایی منشأ حیات سبب شدند. (1)
در ابتدا( لوئی پاستور* ) مفهوم تولید خودبه خودی را زیر سوأل برد و شواهدی را ارائه داد که حتی باکتری ها نیز از والدینی نظیر خود ایجاد می شوند و این سؤال را مطرح کرد که اولین نسل هر گونه از کجا آمده است؟
دومین دانشمند( چارلز داروین **) بود که با بررسی شباهت بین گونه ها نظری? انتخاب طبیعی را مطرح کرد و به دنبال این نظریه نظریات دیگری نیز مطرح شد که از اصول تکامل محسوب می شوند. از جمله این که:
?) تکامل قطعاً رخ داده است.
?) تغییرات تکاملی تدریجی بوده است و به هزاران تا میلیون ها سال نیاز داشته است.
?) مکانیسم پیش برند? تکامل انتخاب طبیعی است.
?) میلیون ها گون? زند? امروزی طی فرایندی که گونه زایی نامیده می شود از یک نیای مشترک منشأ گرفته اند (2).
ردیابی منشأ حیات: این واقعیت که هم? موجودات زنده دارای خصوصیات بیوشیمیایی و کد ژنتیکی یکسانی ( به استثناء چند مورد جزئی) هستند قویاً از این نظریه حمایت می کند که هم? جانداران شناسایی شده از یک نیای مشترک منشأ گرفته اند که هم? این خصوصیات قبلاً در این نیای مشترک وجود داشته است. احتمال وجود سیستمی با این پیچیدگی و اختصاصیت غیرطبیعی امکان استقلال موجودات را همراه با تکامل موازی رد می کند. تا کنون وجود حیاتی با کدهای ژنتیکی مختلف یا اصول بیوشیمیایی متفاوت اثبات نشده است ولی نمی توان وجود چنین حیاتی را نیز رد کرد (3).
همواره باید در نظر داشت که اولین نیای مشترک هم? موجودات روی زمین نباید الزاماً همان اولین موجود زنده باشد. برای درک بهتر این مطلب بهتر است از اصطلاح "درخت حیات" داروین استفاده کرد که در آن از یک تن? منشعب شونده، گونه های جدید در اعصار مختلف پدیدار می شوند. حیات کنونی به صورت سرشاخه های نوک این درخت نمایش داده می شود. اگر دو موجود مختلف را در این درخت دنبال کنیم، نیای مشترک این دو موجود محل تقاطع شاخه های آن هاست. با دنبال کردن رد هم? موجودات زند? کنونی می توان نقطه ای را تصور کرد که هم? موجودات در آن نقطه به هم می رسند. این نقطه " قدیمی ترین نیای مشترک هم? موجودات" نامیده می شود و البته نباید انتظار داشت که این نقطه بر روی مرکز تن? این درخت باشد. ممکن است شاخه هایی هم پیش از این نقطه وجود داشته اند که اکنون منقرض شده اند. البته دلایلی وجود دارد که این نیای مشترک باید موجودی به حد کافی پیچیده و تخصصی باشد. قطعاً این موجود خود یک دو? تکاملی بسیار طولانی را طی کرده است. با دنبال کردن شباهت ها می توان منشأ حیات را در یک ساقه ( یا تنه یا ریشه) شناسایی کرد که شاخه های بعدی از آن منشعب شده اند. البته در این بین گاهی تداخل هایی بین شاخه ها دیده می شود و علت این تداخل آن است که انتقال ژن ها همیشه به صورت عمودی (از والد به فرزند) نیست بلکه بسیاری اوقات انتقال به صورت افقی (بین دو گونه، دو جنس، دو خانواده و یا حتی بالاتر) است. انتقال افقی ژن ها در پروکاریوت ها (مانند باکتری ها) کاملاً شناخته شده است و این امر باعث پیچیدگی هایی در ریابی ژن ها می شود. دربار? قلمرو میکروب ها در اعصار گذشته تنها می توان گفت که گونه زایی در میان آنها می توانسته است رخ دهد ولی با اطمینان می توان گفت هم? حیات کنونی بر روی زمین از یک جمعیت میکروبی خویشاوند با توانایی های ژنتیکی متنوع بوجود آمده است (3).
زمان آغاز حیات: زمین شناسان با ردیابی فسیل ها می توانند محدود? باز? زمانی حیات زمینی را تعیین کنند. قدیمی ترین موجودات فسیلی واضح و قابل شناسایی را می توان درغرب استرالیا یافت که مربوط به 5/3 میلیارد سال پیش می باشند. این فسیل ها مربوط به موجوداتی تک سلولی شبیه به سیانوباکترهای کنونی (باکتری های فتوسنتزکننده) می باشند. از آنجایی که فتوسنتز فرایندی پیچیده است که خود باید یک دور? تکاملی را طی کرده باشد بنابراین حیات باید مدتی پیش از آن آغاز شده باشد. متأسفانه شواهدی قدیمی تر که دال بر وجود حیات پیش از این باشد به سختی یافت می شود. در گرینلند صخره هایی رسوبی با حداقل عمری برابر با 85/3 میلیارد سال یافت می شود که حاوی آثاری از کربن با نسبت های ایزوتوپی تغییر یافته هستند که می توانند حاکی از فعالیت های زیستی دوران باستان باشند. اگر این تفسیر درست باشد این شواهد حیات زمینی را به چیزی حدود 4 میلیارد سال قبل باز می گرداند (3).
تاریخ حیات بر روی زمین به یک پرسش برای ستاره شناسان مطرح شده است. منظوم? شمسی 5/4 میلیارد سال پیش از یک ابر چرخان گاز و غبار شکل گرفته است. به مدت حدود 700 میلیون سال سیارات در حال تجمع و شکل گیری از غبارهای نامنسجم بودند. شواهد این دوران به صورت بمباران هایی بر روی سطح ماه کاملاً آشکار است. از آن جایی که زمین بزرگ تر از ماه است بنابراین باید ضربات و خشونت بیشتری را تحمل کرده باشد. سطح زمین در این دوران باید عاری از حیات و غیرقابل زیست بوده باشد ولی با در نظر گرفتن نتایج حاصل از صخره های رسوبی گرینلند این پرسش مطرح می شود که چگونه موجود زنده ای می تواند در این شرایط بقا یابد. یک پاسخ ممکن به این سؤال این است که در آن زمان پناه گاه هایی وجود داشته است که حیات را در برابر این شرایط خشن حفظ می کرده اند. این پاسخ این پرسش را برمی انگیزد که این پناه گاه ها کجا بودند و به عبارت دیگر مکان آغاز حیات کجاست (3)؟
مکان آغاز حیات: ابتدا باید مشخص کرد که ابتدایی ترین کلنی های میکروبی تثبیت یافته چه زیستگاهی را انتخاب کرده اند. بیایید تصور کنیم که حیات در جایی از زمین آغاز شده است. با وجود آن که داروین در مورد منشأ حیات چیز زیادی را مطرح نکرد ولی نامه ای معروف از او در دست است که به یک برک? کوچک گرم اشاره می کند که انواع مواد شیمیایی می توانند تدریجاً در آن تجمع یابند سپس توسط انرژی نورانی خورشید تحریک شده و مولکول های پیچیده تری می سازند تا آنجایی که حیات اولیه به صورت تصادفی به وجود می آید. این پیشنهاد ساده بعدها به مدلی تکوین یافته به نام "سوپ اولیه" تبدیل شد (3).
با در نظر گرفتن ضرب و شتم زمین توسط بارش های کیهانی، یک برک? کوچک گرم کمی بعید و غیر قابل توجیه می نماید. در سال های اخیر بسیاری محیط های فرعی دیگر پیشنهاد شده است. محیطی که قابل توجیه تر از همه می نماید و با تاریخچ? ابتدایی خشن زمین سازگاری دارد اعماق سطح زمین است یعنی اعماق محیطی که از دیدگاه زمین شناسی هنوز سطح زمین محسوب می شود. در سال 1977 زیردریایی آلوین اکوسیستم های پیچیده ای را در اعماق چند کیلومتری اقیانوس آرام کشف کرد که در اطراف یک دهان? آتشفشان تجمع یافته بودند. برخی از این این دهانه های آتشفشانی تحت عنوان سیگاری های سیاه نامیده می شوند. دمای آب اطراف این دهانه ها می تواند تا C?350 برسد ولی با این وجود به دلیل فشار زیاد نمی جوشد. موجودات زند? اطراف این دهانه ها عبارتند از خرچنگ ها و کرم های لوله ای بزرگی که احتمالاً از زیستگاه های بالاتر به این محیط ها وارد شده اند و با شرایط خشن این محیط ها سازگاری پیدا کرده اند. به دلیل تاریکی مطلق دراین عمق فتوسنتز غیر ممکن است و پرسشی که مطرح می شود این است که چه منبع انرژی این اکوسیستم را حفظ می کند. بررسی ها نشان داد که تولیدکنندگان اولیه در این محیط ها میکروب هایی هستند که نزدیک تر به دهانه زندگی می کنند. این میکروب ها به رده ای از موجودات تعلق دارند که تحت عنوان کلی شیمیوتروف ها نامیده می شوند که از مواد شیمیایی و انرژی گرمایی به جای نور خورشید استفاده می کنند. برخی از شیمیو تروف ها قادرند مواد شیمیایی و گازها را مستقیماً به مواد زیستی تبدیل کنند. به موجوداتی که در چنین دماهای بالایی زندگی می کنند هیپرترموفیل گفته می شود (3).
با وجود هم? این شرایط خشن(دمای بالا، فشار بالا، عدم نور، اسیدیت? بالا یا پایین و ...) این موجودات نیاز دارند که سوخت و ساز خود را به طور طبیعی انجام دهند. تحقیقات مشخص ساخت که این سیگاری های سیاه فقط قل? یک کوه یخی بسیار عظیم محسوب می شوند. "پروژ? حفاری اقیانوس" به مدت چند سال اعماق صخره های بستر دریا را تا عمق یک کیلومتر مورد کاوش قرار داد. مشخص گردید که حیات در اعماق این صخره ها نیز به انداز? سطح آنها رواج دارد.
در ده? 1980 میکروارگانیسم هایی از اعماق چند کیلومتری سطح زمین طی یک پروژ? حفاری چاه نفت در سوئد به دست آمد. این تحقیق تحت ایرادات علمی متعددی قرار گرفت ولی چند سال بعد گزارشات مشابه دیگری نیز از تحقیقاتی مشابه به دست آمد و وفور شواهد وجود حیات را در اعماق زمین اثبات کرد.
وجود حیات در اعماق سطح زمین این نظریه را قوت بخشید که حیات می تواند در جایی در زیر زمین آغاز شده باشد یعنی جایی که موجودات می توانند خود را در برابر بارش های کیهانی حفظ کنند. البته نظریات دیگری نیز در مورد منشأ حیات وجود دارد (مانند منشأ حیات از مریخ) که جای بحث بسیارمفصلی را مطلبد که در این مقاله نمی گنجد و ما به معتبرترین آنها بسنده کردیم (3).
نیای مشترک هم? موجودات: همان گونه که انسان و شمپانزه در 10 میلیون سال پیش تاریخچ? مشترکی داشته اند، هم? اشکال امروزی حیات نیز تاریخچ? مشترکی دارند که به قدمت اشتقاق سه دامین شناخته شد? موجودات زنده ( آرکی ها، باکتری ها و یوکاریوت ها) برمی گردد.LUCA یا last universal common ancestor (نیای مشترک هم? موجودات) موجودی است که هم? جانداران کنونی از آن منشأ گرفته اند. LUCA نمایش دهند? اولین مرحل? تکامل حیات نیست. امروزه پذیرفته شده که پیش از تکامل پروتئین ها و DNA مرحله ای وجود داشته که در آن RNA همان نقشی را بر عهده داشته است که امروزه پروتئین ها و DNA ایفا می کنند. چرا که RNA هم می تواند خود را همانند سازی کند و هم می تواند نقش آنزیمی پروتئین ها را ایفا کند (4).
تلاش های بسیاری برای بازسازی ژنوم LUCA صورت گرفته است که تحت عنوان "پروژ? ژنوم حداقل" نامیده می شود. این پروژه به دنبال ژن هایی می گردد که فراگیر هستند یعنی هم? فرم های جانداران دارای این ژن ها هستند. لیستی که از این ژن ها تهیه می شود خود احتمال دیگری را مطرح می کند. احتمالاً این لیست ماهیت اصلی حیات سلول را مشخص می کند به عبارت دیگر تعداد حداقل ژن های لازم برای تشکیل یک سلول را تعیین می کند. در سال 1996 دانشمندان با تعیین توالی ژنوم دو باکتری ((Mycoplasma genitalium & Haemophilus influenzae تلاش کردند ژنوم حداقل را مشخص کنند. حاصل تحقیقات آنها به صورت زیر خلاصه شد:
· 256 ژن شالود? حیات را تشکیل می دهد.
· هیچ ماشینی برای سنتز DNA مورد نیز نیست.
از این تحقیق مشخص گردید که LUCA اطلاعات ژنتیکی خود را در RNA (و نه DNA) ذخیره می کرده است. البته هنوز بحث های زیادی در مورد ماهیت ماد? ژنتیکی LUCA DNA) یا (RNA وجود دارد ولی اکثر دانشمندان بر این نظریه اتفاق نظر دارند که در دوره ای از حیات RNA به جای DNA منبع ذخیر? اطلاعات بوده است (4) چنان چه امروزه نیز چنین امری در برخی از ویروس ها از جمله ویروس بیماری ایدز دیده می شود و جالب است که بدانیم حتی در عصر کنونی نیز فرم هایی از حیات به سادگی یک مولکول RNA وجود دارد که فاقد هر گونه غشاء یا اندامک سلولی هستند. به عنوان مثال ویروئیدها (مولکول های RNAای که در برخی گیاهان ایجاد بیماری می کنند) نوعی از این این گونه حیات هستند (5) که حتی اگر هم ما آنها را به عنوان موجوداتی زنده به شمار نیاوریم، نشان گر این هستند که حتی یک مولکول هم می تواند خصوصیات حیاتی را دارا باشد.
سخن پایانی: هنوز خلاء زیادی در دانش ما در مورد منشأ حیات وجود دارد ولی به هیچ عنوان این خلاء مدرکی دال بر تأیید افسانه های بشر ابتدایی پیرامون خلقت آدم و حوا و امثال آنها نیست. اگر چه این افسانه ها همیشه با اطمینان در مورد آفرینش سخن می رانند و زبان علم زبان شک و تردید است و بر اساس نظریات استوار ولی در واقع این برتری علم در برابر این افسانه هاست. چنین افسانه هایی راه را بر سؤال که خود محرک دانش و پیشرفت بشر است می بندند و با توضیحات بسیار ابتدایی خود انسان را متقاعد می کنند که هیچ جای تردیدی در این زمینه وجود ندارد و آفرینش و آفریننده در همان مقیاس کوچکی هستند که در افسانه آمده است. بشر کنجکاو با قدرت استدلال و نیروی دانش و ابزار خود یکی یکی این پرسش ها را پاسخ می دهد و به عمر این افسانه ها و خدایان دروغین خلقت پایان می دهد. و آنان که در برابر این موج مقاومت می کنند خود نیز به سرنوشت افسانه هایشان می پیوندند./
کلمات کلیدی:
یکتعداد واحدات دیگری که از واحدات اساسی اشتقاق یافته اند و منحیث واحدات فرعی اند نیز در سیستم بین المللی SI طور ستندرد تعین گردیده اند که در جدول ذیل نشان داده شده است :
____________________________________________________________
کمیت واحد سمبول
____________________________________________________________
ظرفیت خاذن برقی فاراد F
فرکانس هرتز Hz
انرژی ژول J
قوه نیوتن N
مقاومت الکتریکی هادی اوم
فشار پاسکال pa
پتانسیل الکتریکی ولت V
توان وات W
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کلمات کلیدی:
تبدیل کننده مقیاسها برای شما
تا به حال شده است که شما بخواهید یک واحد اندازه گیری را به دیگری تبدیل کنید یا معادل آن را نسبت به دیگری بدانید، یکی از بهترین روشها برای شما استفاده از سایتهای مقایسهگر موجود بر روی اینترنت است که یکی از آنها که خود را از دیگر سایتها متمایز کرده است Sensible Units میباشد.
این تبدیل کننده آنلاین کاملاً بر پایه جاوا بنا شده است و از سرعت قابل توجهای در تبدیل برخوردار است.
از قابلیتهای جالب این سایت به غیر از تبدیلهای معمولی موجود، واحد وارد شده توسط شما را به مقیاسهای قابل درک برای شما تبدیل میکند؛ برای مثال اگر 100 گیگابایت را به آن بدهید برای شما آن را با تعداد CD ،DVD، نصب ویندوز، و کلی موارد دیگر مقایسه خواهد کرد.
نحوه استفاده از سایت بسیار ساده است، کافی است شما در مستطیل سمت چپ مقدار خود را وارد کنید به صورت خودکار تبدیل در اختیار شما قرار خواهد گرفت، در سمت راست شما قدرت انتخاب مقایسه خود را با اشیاء و واحدهای اندازه گیری را دارید.
با کلیک بر روی گزینه Show All میتوانید لیست کامل تبدیلات را مشاهده کنید.
منبع: winbeta.net
مطالب مرتبط:
کلمات کلیدی: