طب یوسفی(?) |
خلط چار است زان یکی خون است که بود گرم و تر بسان هوا بلغم است آن دگر که آب صفت سردی و تریش بود پیدا هست آن دیگری که چون آتش گرم و خشک است نام او صفرا دیگری هست سرد وخشک چو خاک گفته اند اهل حکمتش ســــــــودا افضــل خلطها ست خونــکه از آن بیشتــــــر میرسد تنت به غذا وانگهی بلغمست و از پی آن هست صفرا و بعد از آن سودا سرخی رنگ شد علامت خون زردی آن علامـــــــت صفــــرا سر سفیـــــدی علت بلــــــــــغم تیرگی هـــم علامت ســــــــــودا بول چون ســـرخ آید از خون است ور بود زرد باشــــــــــد از صفرا ور سفید است بلغمش سبب است ورسیاه است باشــــد از ســــودا |
کلمات کلیدی:
نگاهی به زبان و تشخیص بیماری ها ی داخلی از دید طب چینی |
شماره 5 بررسی زبان از زاویه میزان رطوبت آن رطوبت در زبان طیفی از عدم رطوبت یا خشکی تا حد آبکی وجود دارد: رطوبت در دهان نشاندهنده میزان حرارت غریزی بدن است . در حالت کلی میزان رطوبت موجود در دهان رابطه عکس با حرارت موجود بدن دارد. رطوبت موجود روی زبان به سه قسمت تقسیم میگردد: 1- زبان خشک زبان خشک به تنهایی نشاندهنده غلبه حرارت در بدن ناشی از بیماری ویا وجود طبایع دموی و صفرایی بدن است و یا قسمتی از بدن دچار حرارت بیش از حد شده است که سایر نشانه ها ما را به آن قسمت هدایت میکند. در صورت وجود چنین حالتی بهتر است اندام گرما زای بدن مثل فلب، کبد و صفرا و... را مورد بررسی قرار دهیم 2- زبان مرطوب زبان مرطوب نشاندهنده تعادل بدن است. 3- زبان خیس زبان خیس و آبکی که در مراحل معمولی رگه هایی از کف وبزاق بر روی زبان دیده میشود و در حالات شدید فرد دچار آبریزش دایمی از دهان است نشاندهنده طبع سرد و وجود بلغم در معده است. در صورت وجود چنین حالتی عدم کارکرد کبد و معده و مجاری ادراری بایستی مورد توجه و بازبینی قرار گیرند. در جلسات بعدی از سایر ویژگی ها بحث خواهد شد |
کلمات کلیدی:
نسخه های پزشکی با گیاهان دارویی (?) |
داروهای ملین ( Laxative Drugs ) نسخه شماره 1- دارو جهت یبوستهای اسپاسمی ( عصبی ) عصاره سیا توسه 19/7 میلی لیتر - عصاره بلادن 0/3 میلی لیتر مقدر مصرف :صبح وشب قبل از خواب 30 قطره از داروی فوق در یک استکان آب قند حل و میل شود . نسخه شماره 2- داروی ملین ( جهت برطرف کردن یبوست همراه با درد ) بابونه 20 گرم -بومادران 20 گرم -بردنجبوبه 10 گرم -نعناع 5 گرم - سنا 5 گرم -سیا توسه 5 گرم طز تهیه و مقدر مصرف : یک قاشق غذا خوری از مخلوط فوق را که قبلا کوبیده و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته مدت 30 دقیقه باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده صبح و شب یک فنجان یک ساعت بعد از غذا میل کنید . نسخه شماره 3- داروی ملین ریشه شیرین بیان 30 گرم - ترنجبین 60 گرم طرز تهیه و مقدر مصرف : بنفشه و ریشه شیرین بیان پودر شده را در یک فنجان آبجوش ریخته مدت 30 دققیه بگذارید تا دم بکشد سپس آن را صاف کرده و ترنجبین را با آن اضافه می کنند تا حل شود ، در خاتمه مخلوط را در یک نوبت میل کنید . نسخه شماره 4- داروی ملین زردآلو پانزده عدد - آلو پانزده عدد - گل نیلوفر سه عدد - گل بنفشه 15 گرم - عدس پوست کنده 10 گرم - گشنیز خشک 10 گرم - تخم کاسنی نیم کوبیده 5 گرم طرز تهیه و مقدر مصرف :داروهای فوق را به مدت یک روز در آب خیسانده و بعد صاف می کنند . مخلوط صاف شده در یک نوبت جهت رفع یبوست و حرارت و غلبه گرمی در مناطق گرم توصیه کرده اند . توجه : برای اینکه خیسانده تهیه شده خاصیت ملینی داشته باشد به آن 50 گرم ترنجبین اضافه می کنند . نسخه های تک دارویی نسخه شماره 1 دارو : گز علفی ( Quercus infectoria ) مقدر مصرف : 20 تا 60 گرم ( بر حسب سن بیمار ) طرز مصرف : در کمی آب حل نموده و میل کنید . نسخه شماره 2 دارو : گز خونساری ( گزانگبین ) ( Astragalus adscendens ) مقدر مصرف : 20 تا 60 گرم ( بر حسب سن بیمار ) طرز مصرف : در کمی آب حل نموده و میل کنید . نسخه شماره 3 دارو : ترنجبین ( Alhagi camelorum ) مقدر مصرف : 10 تا 70 گرم ( بر حسب سن بیمار ) طرز مصرف : با کمی آب میل کنید . نسخه شماره 4 دارو : شیر خشت ( Cotoneaster numularia) مقدر مصرف : تا 100 گرم ( بر حسب سن بیمار ) طرز مصرف : با کمی آب میل کنید . نسخه شماره 5 دارو : شکر سرخ ( Saccharum offcinarum ) مقدر مصرف : تا 100 گرم ( بر حسب سن بیمار ) طرز مصرف : با کمی آب میل کنید . نسخه شماره 6 دارو : شکر تیغال ( Echinops cephalotes) مقدر مصرف : تا 15 گرم طرز مصرف : بصورت دم کرده نسخه شماره 7 دارو : بید خشت ( Salix excelsa) نقل از سایت شبکه گیاهان دارویی |
کلمات کلیدی:
نسخه های پزشکی با گیاهان دارویی (?) |
داروهای ضد دل درد - ضد قولنج - و باد شکن و ضد نفخ - داروهای ضد گاستریت و نفخ و ورم معده و زخم معده و مشکلات و بیماریهای معده و گوارش Carminative , Sedative and Colic Drugs نسخه های مرکب نسخه شماره 1- داروی باد شکن ( ضد نفخ ) دانه زیره یک قسمت- گل بابونه یک قسمت - برگ نعناع یک قسمت – دانه انیسون یک قسمت طرز تهیه و مقدر مصرف :یک قاشق غذا خوری از مخلوط فوق را که قبلا کوبیده و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوشریخته و باقی بگذارید 20 دقیقه دم بکشد . سپس آنرا صاف کرده صبح و شب هر بار یک فنجان قبل از غذا میل می کنند . نسخه شماره 2- داروی بادشکن قوی گل بابونه یک قسمت - برگ بادرنجبویه یک قسمت - میوه رازیانه یک قسمت – میوه انیسون یک قسمت - میوه زیره یک قسمت طرز تهیه و مقدر مصرف :یک قاشق غذا خوری از مخلوط فوق را که قبلا کوبیده و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و باقی بگذارید 20 دقیقه دک بکشد . سپس آنرا صاف کرده صبح و شب هر بار یک فنجان قبل از غذا میل کنید . نسخه شماره 3- داروی ضد درد و ضد نفخ نعناع 250 گرم- گل بابونه 250 گرم - رازیانه 100 گرم - ریشه شیرین بیان 200 گرم – ریشه ختمی 200 گرم طرز تهیه و مقدر مصرف :مقدر دو قاشق ذا خوریاز مخلوط فوق را که قبلا خرد و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و باقی بگذارید 30 دقیقه دم بکشد . سپس آنرا صاف کرده صبح و شب هر دفعه یک فنجان نیم ساعت قبل از غذا میل کنید . نسخه شماره 4- داروی ضد قولنج ( کولیک ) گل بابونه یک قسمت - برگ بادرنجبویه یک قسمت - ریشه سنبل الطیب یک قسمت – طرز تهیه و مقدر مصرف :یک قاشق غذا خوری ا مخلوط فوق را که قبلا کوبیده و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و به مدت 20 دققیه باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده صبح و شب هر بار یک فنجان نیم ساعت قبل از غذا میل کنید .
نسخه شماره 5- داروی ضد تشنج و دل درد معده نعناع 10 گرم - بابونه 10 گرم - انیسون 5 گرم - بومادران 5 گرم طرز تهیه و مقدر مصرف :مقدر یک قاشق غذا خوری از مخلوط فوق را که قبلا کوبیده و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت 20 دقیقه باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آرنا صاف کرده روزی سه بار هر بار یک فنجان نیم ساعت قبل از غذا میل کنید .
نقل از سایت شبکه گیاهان دارویی |
سهشنبه، 4 اردیبهشت، 1386 - | لینک دائم | پیام های دیگران
<>document.write(get_cc(6735048))>
( 2 نظر ) | |
کلمات کلیدی:
پیشینه
ابوریحان ، به گفته ی خود، از نوجوانی به شناخت موادّ دارویی و نامهای آنها بسیار شائق بود و در طول زندگی ، شخصاً و یا به یاری برخی از دوستان فاضل خود، مطالبی در باره ی آن مواد از منابع قدیم و همروزگارِ خود گرد می آورْد، ولی ظاهراً هرگز فرصت نیافت که مطالب گردآمده را به دلخواه و به شیوه ی عالمانه ی خود، بپردازد و تألیف و ارائه کند (چنانکه ، مثلاً، در مورد کانیشناسی کرده است )، تا این که در اواخر عمر که سنّش از هشتاد سال گذشته و تقریباً نابینا وناشنوا شده بود ، به یاری دوست دانشمند خود، ابوحامد احمد بن محمد نَهشعی که هم در «لُغت » قوی بود و هم پزشکی را نزد استادان مبرّز آموخته و هم در آثار پیشینیان و متأخّران فحص کرده بود، معلومات او را به گردآورده های خود افزود و بدینسان ظاهراً پیش نویس تألیفی در صَیْدَنه (یا صَیْدَله ؛ = داروشناسی ، داروسازی ) را فراهم آورد . بعید نیست که ابوسَهْل عیسی بن یحیی «المَسیحیّ الجُرجانی »، دانشمند دیگری که ، گویا از بسیاریِ علاقه به ابوریحان ، چند رساله به نام او نوشته بود ، پیشتر در این زمینه به ابوریحان کمک کرده بوده باشد.
کتاب مهم داروشناسی بیرونی به نام: الصیدنة
پژوهشهای داروشناختی پیش از بیرونی و مآخذ او
پیش از ارزیابی مساهمه ی داروشناختی بیرونی ، لازم است که نظری به پژوهشهای داروشناختی پیش از بیرونی (در حقیقت ،مآخذ او) بیفکنیم . داروشناسی دوره ی اسلامی ، همچون پزشکی ، عمدتاً مبتنی بر دانش یونانی و برگرفته از بعض آثار دانشمندان یونانی بود، که از طریق ترجمه های سُریانی و عربی ، بویژه ترجمه ی آثار بُقراط ، دیوسکوریدس (دیسقوریدس )، جالینوس ، اُریباسیوس و بولُس اجانیطی ، از سده ی سوم به بعد به دانشوران دوره ی اسلامی انتقال یافت جامعترین و معتبرترین و مشهورترین تألیف یونانی درباره ی «مُفردات » (= مواد دارویی یا خوراکی بسیط ، غیر مرکّب ) بود. این کتاب را نخست به روزگار خلیفه ی عبّاسی ، جعفرمتوکّل ، دانشمند و ترجمان نامدار، حنین بن اسحاق (194ـ260)، در بیت الحکمه ی بغداد به سریانی ترجمه کرد. سپس شاگرد و دستیارش ، اِصطِفَن بن بَسیل ، آن را از یونانی به عربی برگرداند، و حنین ترجمه ی او را وارسی و اصلاح کرد. اصطفن و حنین نتوانستند نامهای عربی (یا فارسی ـ عربی ) برای همه ی مواد مذکور در کتاب دیوسکوریدس بیابند، بویژه این که بسیاری از آن مواد (خصوصاًگیاهان ) در کشورهای شرق جهان اسلام در آن روزگار، ناموجود یا ناشناخته بود. لذا آن دو در بسیاری از موارد ناچار به تعریب (= آوانگاری ) نامهای یونانی شدند (مثلاً، اَرَسطولوخیا) و گاهی به ترجمه ی لفظی نامهایی که معنای لفظی آنها واضح بود اکتفا کردند (مثلاً، لسان الحمل ) و معادل یابی را به آیندگان واگذاشتند . دو مسئله ی تعیین هویّت مفردات ناآشنا و معادل یابی برای نامهای یونانی در ترجمه ی تألیفات حکیمان یونانی دیگر و در تألیفات پزشکی دوره ی اسلامی تا روزگار ابوریحان باقی بود.
با گذشت زمان ، چند صد مادّه ی دارویی دیگر، که یونانیان نمی شناختند، با نامهای بومی آنها (هندی ، فارسی ، گویشی ایرانی ، عربی گویشی ، بربری ، اندلسی و جز اینها) به میراث داروشناختی یونانیان افزوده شد. بدینسان ، آشفتگی شدیدی درباره ی هویّت بسیاری از مفردات و تطبیق نامهای آنها در زبانهای گوناگون در داروشناسی دوره ی اسلامی پدید آمد. گذشته از مشکل نامگذاری ، اوصاف گیاهداروشناختی دیوسکوریدس و ادیب گیاهشناسی چون ابوحنیفه ی دینوری (سده ی سوم ؛ در مورد گیاهان جزیره ی العرب ) و برخی دیگر برای بازشناسی بسیاری از گیاهان بسنده و واضح نبود. لذا دانشمندانی ، بویژه پس از سده ی چهارم ، برای رفع این مشکلها کوشیدند. خودِ حنین بن اسحاق ظاهراً نخستین کسی بود که به چنین کاری دست زد: دو تألیف در این خصوص کرده است ، یعنی تفسیر أسماءِ الادویة المفردة و مقالة فی ذِکرِ الادویة الّتی لَم یَذْکُرْها دیسقوریدسُ فی کتابه مِمّا یُسْتَعملُ فی صناعة الطِّب. کتابی مجهول المؤلّف که در اواخر سده ی ششم و باز در غرب جهان اسلام (در مراکش ) نوشته شده است ، شرحٌ لِکتاب دیاسقوریدوس فی هَیولی الطبّ (چاپ دیتریش )، دوام مشکلها در این زمینه و اختلاف نظر چند تن از دانشمندان را درباره ی بسیاری از مفردات می نمایاند.
جالینوس (سده ی دوم میلادی ) حکیم یونانی نامدار دیگری بود که ترجمه ی عربی بعض تألیفات عدیدش در پزشکی و داروشناسی زمینه ی رونق داروشناسی جالینوسی در دوره ی اسلامی را تحکیم کرد، بویژه کتاب فی الادویة المفردة، که یکی از مآخذ مهم ابوریحان نیز بوده است .
پس از ترجمه ی آثار پزشکی ـ داروشناسی یونانی مذکور، داروشناسی بسرعت در کشورهای شرقی و غربی جهان اسلام رونق یافت . حکیمان بسیاری در بلاد اسلامی (از نژادهای گوناگون ، دارای زبانهای مادری و مذهبهای مختلف ، ولی عمدتاً عربی نویس ) کمابیش به داروشناسی پرداختند ــ چه در رساله هایی مستقل چه در جزو تألیفات کلّیتر .
محتوای کتاب الصیدنة موجود
این تألیف دارای دو بخش است : مقدمه ای دراز با موضوعهایی ناهمگن (ص 3ـ 18)، و بخش اصلی شامل مطالبی در باره ی شمار نسبتاً بزرگی از موادّ دارویی و مانند اینها :
بیرونی در مقدمه ی این کتاب ، موضوعهای مختلفی را به میان آورده است ، از جمله :
1) اشتقاق واژه های صَیدنه /صَیدله و صَیدَنانی /صَیدَلانی (داروساز، داروفروش ، «عطّار») نهایتاً از چَندَن / چَندَلِ هندی (=صَندَل ، چوبِ خوشبوی معروف ) (ص 5، 7).
2) تعریف فن یا پیشه ی صیدنه ، که ، به گمان بیرونی ، پایینترین مرتبه از مراتب پزشکی است (بالاترین مرتبه ، احاطه ی پزشک ـ داروشناس بر «طبیعیات » و آشنایی با اصول قیاس و تجزیه و تحلیل منطقی است )، و حتی می توان گفت که صیدنه فنی مستقل است و نه از مراتب پزشکی ؛ اوصاف یک داروساز ماهر؛ داروسازان / شناسان معمولاً به «تقلید» و «الاخذ بالسَّماع » (پیروی کورکورانه از نوشته های پیشینیان و اکتفا به مسموعات ) این پیشه را می آموزند، در صورتی که پیشرفت در داروشناسی مستلزم شاگردی نزد استادان ماهر این فن و کوشش مستمر برای شناخت مواد دارویی از طریق مشاهده و تجربه ی شخصی است (ص 3ـ4).
3) ظاهراً بیرونی دیوسکوریدس (دیسقوریدس ) را نمونه ی اَعلای یک گیاهداروشناس می دانست . می گوید (ص 13): «هر اُمتی موصوف به تقدم در علمی یا عملی است . »
4) تقسیم آنچه خوردنی است به خوراک («غذاء»)، دارو («دَواء») و زهر («سَمّ»)، بیان کیفیّات اینها (مثلاً، درجات چهارگانه «قوّت » آنها)، و تفکیک آنها به ساده («مفرد») و مرکب ؛ رحجان درمان با «رژیم غذایی » (به اصطلاح امروزی ) و، اگر رژیم غذایی بسنده نباشد، استفاده از داروهای مفرد، و اگر داروهای بسیط کافی نباشد، توسّل به داروهای مرکب . بیرونی تأکید می کند که ، در صورتِ لزومِ استعمال داروهای مرکب ، پزشک می بایست از آنهایی که کمترین و سالمترین «اَخلاط » (=اَجزا) را دارند استفاده کند. چنانچه نیاز به «داروهای ذاتاً سمّی » اُفتد، پزشکان با افزودنِ داروهایی «مُصلِح »، مضرَّت آنها را « اِصلاح » می کنند (ص 9ـ11)
5) «دانشی برتر از داروسازی / فروشی (صیدنه )، معرفت به «قُوا» (نیروها) و خواصِّ فیزیولوژیکی داروهای بسیط در اصطلاح امروزی ، pharmacognosy است .
6) در تهیه ی داروهای مرکب ، صیدلانی و پزشک «به دو امر، بزرگترین نیاز را دارند»: «حَذف » و «تبدیل ». «حذف » یعنی اگر یکی از اجزای داروی مرکب مشهوری موجود نباشد، نباید از کُلّ ترکیب و استعمال آن چشم پوشید؛ «تبدیل » یعنی به کاربردن ماده ای که دقیقاً یا تقریباً دارای طبع و قوت و اثر مادّه ی ناموجودی باشد : پزشکان ، با علم و تجربه ی خود، شایسته تر از هر کسی برای تعیین بَدَلهای داروهای بسیط و سپس انتقال دریافته های خود به «داروسازانِ امین »اند (ص 12ـ13). ضمناً، در جای دیگری (ص 18)،برای تحقیرِ دو تألیف مربوطه ی محمدِ زکریای رازی ، کتاب فی الصیدنة و کتاب فی الابدال ، می گوید که «من این دو کتاب را مطالعه کردم ولی از آنها به قدر کافی سودی نبردم ، فقط بعض محتویات آنها را به آنچه نزد من گِرد آمده بود، افزودم ».
7) ستایش دین اسلام و زبان عربی (به عنوان زبان علم ) و برتری آن بر زبانهای دیگر برای بیان مضامین علمی ، از جمله ، بر فارسی که ، به عقیده ی او، «برای حکایت اَخبار خُسروان و گفت و گوهای شبانه «الاخبار الِکسرویّة و الاسْمار اللیلیّة » شایسته است »؛ در تحقیر زبان فارسی حتی می گوید که «من هجوِ خود را به عربی بیش از مدحِ خود به فارسی دوست دارم ». یگانه عیبی که بیرونی در زبان عربی دیده است نارسایی خطّ آن برای ضبط نامهای بیگانه (عمدتاً، یونانی ، «رومی » و سریانی ) داروهاست (ص 14). (البته غیر از داستان، بیرونی زبان فارسی را برای کتب علمی هم بکار برده است. مثل کتاب التفهیم فی صناعه ی النتجیم که جزو اولین کتب نجومی فارسی در دوره ی اسلامی است.)
8) بیرونی دو شکایت دیگر هم دارد: یکی از بیدقتی کاتبان در استنساخ و غفلت از مقابله ی نسخه ها؛ دیگری از «خیانت » مترجمان کتابهای یونانی ، که معمولاً به نقل (=آوانگاری) نامهای یونانی حشایش بسنده کرده اند، در حالی که «بعض آن حشایش در بلاد ما می رویند و در عربی فلان نامی دارند». بیرونی از سه عیبِ مذکور نتیجه می گیرد که آن ترجمه ها در خور اطمینان نیستند و بود و نبودشان یکی است ، و اگر این «آفت »ها نبود، ترجمه ی عربی آثار حکیمان یونانی برای داروشناسی کفایت می کرد (ص 15ـ16)
گفته شد که الصیدنة ، مانند بیشتر نظایر پیشین و همروزگار خود (مثلاً، کتاب دوم القانون فی الطب ابن سینا) عمدتاً التقاطی از نوشته های دیگران است .
یکی دیگر از خدمتهای (ناخودآگاهانه ی ) بیرونی به تاریخ علم در الصیدنة این است که از میان 250 تنی که او به مناسبتی نام ایشان را برده است ــ پزشکان ، طبیعی دانان ، ادیبان ، شاعران ، و جز ایشان ــ شمارِ در خور ملاحظه ای از آنان فقط از طریق نقلهایی که ابوریحان از آنان کرده است ، تا اندازه ای شناخته می شوند ــ دانشمندان گمنامی مانند ابوالعباس خُشَّکی ، ابو زید اَرَّجانی ، ابومُعاذ جَوانکانی ، ابونصرخطیبی ، ابوسَهل رَسائلی ، بِشر بن عبد الوهاب فَزاری ، فهلمان / بهلمان ، صاحب کتاب المَشاهیر ، و صاحب کتاب الیاقوتة.
آنچه شاید بتوان بزرگترین ویژگی و امتیاز الصیدنة دانست فراوانی نامهای مُرادف مواد دارویی ، بویژه نامهای ایرانی آنهاست . توجه به نامهای مفردات پزشکی در زبانهای «کلاسیک » قدیم ــ یونانی ، لاتینی ، سریانی ، عربی ــ تقریباً در همه ی تألیفات داروشناختیِ پیش و پس از ابوریحان یافت می شود. پزشکان ـ داروشناسان و گیاهشناسان کشورهای غربی جهان اسلام و کشورهای قدیم «خاورنزدیک » (به اصطلاح امروزی ) سپس به یافتن و ذکر نامهای اندلسی ، بربری ، عربی محلی (گویشی ) و مانند اینها پرداخته اند؛ ولی نوآوری ابوریحان در این زمینه ، ذکر شمار نسبتاً بزرگی از نامهای مفردات در زبانهای نواحی شرقی جهان اسلام قدیم ، و، تا آنجا که به حوزه ی فرهنگی ایران قدیم مربوط می شود، نامهای «ایرانی » است ، به این شرح: 1) عربی: 1600 نام ، 5ر35%؛ 2) ایرانی: 1100 نام ، 4ر24%؛ 3) «رومی »/ یونانی : 750 نام ، 6ر16%؛ 4) سُریانی : 400 نام ، 8ر8%؛ 5) هندی: 350 نام ، 7ر7%؛6) لاتینی :15 نام ، بی ذکرِ درصد؛ 7) ترکی : 9 نام ، بی ذکردرصد؛ 8) نامهای مجهول المنشأ: 280 تا، 2ر6% .
ترجمه ی فارسی الصیدنه
مؤلف این ترجمه ی «آزاد»، ابوبکربن علی بن عثمان کاسانی (از اهل کاسان ، شهری در ولایت قدیم فَرغانه در ما وراء النهر)، پس از جلای وطن و استقرار در هند، نسخه ی نسبتاً کاملتری از کتاب الصیدنة موجودِ بیرونی را به سبکی خاصّ ترجمه و به سلطان دهلی ، شمس الدین ابوالفتح اِیلْتُتمِش اهدا کرد (احتمالاً در 625؛ ) از این ترجمه چندین دستنویس وجود دارد.
اغراقهایی درباره ی الصیدنه
پس از این توضیحاتِ ضرورتاً کوتاه ، اکنون شاید بهتر بتوان برخی از داوریهای کمابیش اغراق آمیز معاصران را درباره ی ارزش و جایگاه الصیدنة بیرونی ارزیابی کرد: حکیم محمد سعید (مقتول در 1377ش / 1998) بیرونی را «پدر داروسازی در دوره ی قرون وُسطای اسلام » (ص 32) و مبتکر «روش طبقه بندی گیاهان هفت قرن پیش از «لینّه» گیاهشناس نامدار سوئدی ، 1707ـ 1778 » (!) دانسته است (ص 33). کریموف ( الصیدنه ی ، ترجمه ی روسی ، مقدمه ، ص 41) معتقد است که « این تألیف ارزشمندترین اثر تاریخی سده های میانه ی خاور در داروشناسی است که کاملترین تصور درباره ی داروهای شناخته شده ی آن زمان را به دست می دهد و برخی از مسایل نظری این رشته را روشن می سازد».
در پایان ، گفتنی است که ، در حالی که تألیف همولایتی و همروزگار ابوریحان ، یعنی القانون ابن سینا، در همان «سده های میانه » به لاتینی ترجمه شد (چاپ ونیز ایتالیا ، 1544 میلادی ) و تا اواخر سده ی شانزدهم آن را در بعض دانشگاههای اروپا تدریس می کردند، الصیدنه ی بیرونی (همچون دیگر آثار او) نه فقط در «سده های میانه » بلکه قرنها پس از آن دوره نیز در اروپا و در کشورهای غربی جهان اسلام ناشناخته ماند (مثلاً، ابن بیطار متوفی 646 که در حدود سیصد بار مطالبی از ابن سینا نقل کرده ، یک بار هم به ابوریحان اشاره نکرده است ).
/هوشنگ اعلم/
برگرفته از:
تخلیص:
ا.م.گمینی
کلمات کلیدی:
"اگر می خواهید لاغر شوید زیاد بخوابید"
| |||||
بررسی های پژوهشگران دردانشگاه اوهایوی آمریکا، حاکی از این است که یک خواب کامل شبانه نه تنها باعث نشاط شخص می شود، بلکه ممکن است به حفظ لاغری شخص نیز کمک کند.
این یافته ها پس از تحت نظر قرار دادن وضعیت ?? هزار زن برای ?? سال، به دست آمده است و نشان می دهد که زنانی که در طول شب ? ساعت یا کمتر می خوابند، در مقایسه با زنانی که خواب طولانی دارند، ?? در صد بیشتر احتمال دارد که تا ?? کیلو اضافه وزن پیدا کنند. این کامل ترین و وسیع ترین مطالعاتی است که درباره اثر خواب بر وزن شخص در دراز مدت، به عمل آمده است. دانشمندان در جریان تحقیقات خود دریافتند که اضافه وزن کسانی که کمتر می خوابند به هیچوجه ارتباطی با اینکه غذا زیاد می خورند یا کمتر ورزش می کنند ندارد. زنانی که هر شب ? ساعت یا کمتر می خوابیدند در آغاز برنامه آزمایشات، به طور متوسط وزنشان حدود ? و نیم کیلو بیشتر از زنانی بود که مدت خواب شبانه شان ? ساعت بود. پس از گذشت ده سال از شروع پروژه، این گروه از زنان بیش از یک کیلوی دیگر به وزنشان اضافه شده بود. دکتر سانجی پاتل، که مسئول اصلی پروژه تحقیقاتی بوده می گوید حتی اگردر اثر کم خوابی مقدار کمی به وزن شخص اضافه شود، باز هم این موضوع از نظر سلامتی شخص اهمیت دارد و می تواند خطر مشکلات برای سلامت شخص، از جمله مرض قند یا دیابت و فشار خون بالا را افزایش دهد. دکتر سانجی می افزاید:" تحقیقاتی که قبلا صورت گرفته بود نشان می داد که تنها پس از چند روز کم خوابی، هورمون هایی که اشتها را کنترل می کنند، سبب می شوند که شخص گرسنه تر شود، به همین دلیل فکر کردیم که زنانی که کمتر می خوابند ممکن است بیشتر غذا بخورند. ولی در حقیقت آنها غذای کمتری می خوردند. از این رو چنین نتیجه گیری کردیم که در زنان کم خواب، اشتها و رژیم غذایی دلیل افزایش وزنشان نیست." پژوهشگران معتقدند که ممکن است توجیه اصلی این باشد که محرومیت از خواب تعادل هورمون هایی را که درجه سوخت کالری ها را کنترل می کنند، به هم می زند. دلیل دیگر نیز می تواند این باشد که واکنش طبیعی هورمونی به استرس ناشی از خواب ناکافی، ممکن است میزان سوخت و ساز بدن و حتی نوع غذا خوردن شخص را عوض کند. به هرحال آنچه که روشن است این است که نحوه زندگی شخص در سلامت او تاثیر می گذارد. بنا بر این به زنانی که می خواهند بدون اضافه وزن بیشتر غذا بخورند می توان گفت که اگرچه راه حل قطعی وجود ندارد، خواب طولانی در شب، ممکن است در کاهش وزن موثر باشد. |
کلمات کلیدی:
طب سوزنی "بهترین معالج کمردرد" نتیجه مطالعاتی که در آلمان صورت گرفته نشان می دهد برای معالجه کمردرد، طب سوزنی موثرتر از درمان های معمول و متداول است. درد کمر حدود نیمی از بیمارانی که در این برنامه مطالعاتی، با طب سوزنی تحت مداوا قرار گرفته بودند، برای چندین ماه بکلی از بین رفته بود، در حالی که تنها یک چهارم کسانی که با داروها و سایر روش های درمان متداول در غرب، مداوا می شدند، احساس بهبود کرده بودند. دکتر هاینز اندرز، که در این تحقیقات شرکت داشته می گوید: "طب سوزنی یک راه حل بسیار موثر و نوید بخش برای معالجه کمردردهای مزمن است. نه تنها با استفاده از طب سوزنی شدت درد بیمار کاهش می یابد، ناتوانی های جسمی بیمار نیز که غالبا ناشی از کمردرد است رو به بهبودی گذاشته و در نتیجه کیفیت زندگی بیمار بهتر می شود." در این برنامه تجربی که توسط دانشگاه بوخوم، در آلمان صورت گرفته بیش از یک هزار بیمار شرکت داشتند. عده ای از این بیماران با طب سوزنی و عده ای نیز با داروها و روش های متداول، تحت درمان قرار گرفتند. پس از 6 ماه، 47 درصد بیمارانی که با طب سوزنی معالجه می شدند، کاهش قابل ملاحظه ای در شدت درد احساس می کردند در حالی که تنها 27 درصد بیمارانی که با روش های متداول معالجه می شدند، احساس بهتری می کردند. در این تحقیقات، قرص های ضد درد، تزریق، گرم کردن محل درد و نیز ماساژ از جمله روش های متداول درمان بود. طب سوزنی، بر اساس یک تئوری قدیمی چینی اعمال می شود که می گوید از سوزن می توان برای آزاد کردن انرژی حیاتی بدن، استفاده کرد. بطوریکه تخمین زده می شود قریب 85 درصد مردم، در دوره ای از زندگی خود، کمردرد را تجربه می کنند و هزینه آن برای خدمات طب رایگان بریتانیا معادل 500 میلیون پوند در سال است. |
||
کلمات کلیدی: