بنماي رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشاي لب که قند فراوانم آرزوست
اي آفتاب حسن برون آ دمي ز ابر
کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
الي آخر
موفق باشيد
سلام دوست عزيز و گرامي خوشحال از حضور پرمهرت .
شعريست دلنشين و عميق . از خواندنش لذت بردم :
.....نگهـــدار نيک ميهن را، که اويست مـــر ترا مادر
خــدا راضي شــود از تو، اگر مادر زتو شاد است......
خيلي بدلم نشست ! ضمنا من در آدرس فوق مي نويسم و کامنت ترا بطور تصادفي ديم . باز هم انتظارت را دارم