سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیامده را مپرس که چیست ، که آنچه رخ داده براى مشغول ساختن تو کافى است . [نهج البلاغه]
یادداشتها و برداشتها
 
مثل های فارسی

الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح |
خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش |
ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق |
ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/26:: 6:46 صبح     |     () نظر
 
بیدل از سالاران سخن پارسی است
بیدل از سالاران سخن پارسی است چاپ ارسال به دوست
دکتر میرجلال‌الدین کزازی گفت: ارج و جایگاه بیدل در سخن پارسی ، راست این است که در ایران بدان سان که سخنوری بزرگ چون او را می‌سزد شناخته نشده و نهاده نیامده است.
به گزارش ستاد خبری سومین کنگره بین‌المللی عرس بیدل کزازی افزود: این ناشناختگی و بی‌ارجی بیدل هم بازمی‌گردد به آن چه در تاریخ شعر پارسی آن را دوره بازگشت می‌نامند که اگر بخواهیم واژه‌ای سیاسی را در بازنمود آن به ‌کار ببریم، گونه‌ای کودتای ادبی بوده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از آن زمان که این دوره آغاز شده است پسند ادبی ایرانیان به گونه‌ای بوده است که با شیوه شاعری سخنوری مانند بیدل همساز و هماهنگ شمرده نمی ‌شده است. از این روی بیدل هرگز در ایران آن پایگاه و جایگاهی را که در دیگر کشورهای پارسی زبان یافته ، نداشته است.
او همچنین گفت : در افغانستان یا کشورهای شبه قاره، پاکستان و هندوستان بیدل بسیار فراتر از آن است که تنها سخنوری باشد. در آن کشورها کمابیش به چهره‌ای آیینی دگرگون شده است. اما در ایران تنها چند سالی است که به بیدل می‌اندیشیم و می‌پردازیم چون سایه آن پسند کژ و بی‌راه ادبی اندک اندک از میان رفته است.
کزازی تاکید کرد : ایرانیان ، به ویژه دوستداران سخن پارسی بدان آغاز نهاده‌اند که نغزی‌ها و نازکی‌های سروده‌های سپاهانی یا هندی به‌ویژه آن هنرورزی‌های شگرف را که شعر بیدل را از دیگر سخنوران هم شیوه فراتر می‌برد بشناسند و ارج بنهند.
او در پایان گفت : این آغاز بی‌هیچ گمان از دید من آغازی فرخنده است. می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین فرزندان فرهنگ ایران و سالاران سخن پارسی را به ایران زمین که همواره سرزمین سپند سخن و جایگاه فرهمند فرهنگ بوده است بازگرداند.

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/13:: 11:20 عصر     |     () نظر
 
ریشه فارسی واژه عشق
پیشفرض ریشه فارسی واژه عشق . - 21-12-2007, 08:40 AM

قیک پژوهش جالب
زیباترین واژه ی زبان فارسی که تا چندی پیش همه آن را عربی می دانسته اند و درشعر و ادبیات فارسی و به ویژه عرفان ایرانی جایگاهی بلند و برجسته دارد واژه ی "عشق " است.
این واژه ریشه ی هند و اروپایی دارد و پیشینه ی آن بدین قرار است :
واژه ی "عشق" از -iڑka اوستایی به معنی خواست، خواهش، میل ریشه میگیرد که آن نیز با واژهی اوستایی -iڑ به معنای "خواستن، میل داشتن، آرزو کردن، جستجو کردن" پیوند دارد.
واژهی اوستایی -iڑ دارای جدا شدهها ( مشتقات) زیر است :
: -a?ڑa آرزو، خواست، جستجو
iڑaiti : میخواهد، آرزو میکند
-iڑta : خواسته، محبوب
-iڑti : آرزو، مقصود.

پسوند ka- نیز که در -iڑka اوستایی وجود دارد کاربرد بسیار دارد و برای نمونه در واژههای زیر دیده میشود: mahrka مرگ
-araska رشک، حسد
-a?ka جامه، ردا، روپوش
-huڑka خشک
-pasuka چهارپا، ستور
-drafڑka درفش
-dahaka گزنده ( ضحاک )

واژهی اوستایی -iڑ هم ریشه است با :
در سنسکریت :
-e? آرزو کردن، خواستن، جُستن
-icch? آرزو، خواست، خواهش
icchati میخواهد، آرزو میکند
-i?ta خواسته، محبوب
-i?ti خواست، جستجو
در ِ زبان پالی :
-icchaka خواهان، آرزومند
همچنین، به گواهی شادروان فرهوشی، این واژه در فارسی ِ میانه به شکلِ iڑt به معنی خواهش، میل، ثروت، خواسته و مال باز مانده است.
خود واژههای اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشهی هند و اروپایی نخستین یعنی -ais به معنی خواستن، میل داشتن، جُستن میآید که شکل اسمی آن -aissk? به معنای خواست، میل، جستجو است.
در بیرون از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز مشتقاتی از واژهی هند و اروپایی نخستین -ais حفظ شده است، از آن جمله اند:
در اسلاوی کهن کلیسایی isko, iڑto جستجو کردن، خواستن؛ iska آرزو
در روسی iskat جستجو کردن، جُستن
در لیتوانیایی ieڑkau جستجو کردن
در لتونیایی i?skât جستن شپش
در ارمنی aic بازرسی، آزمون
در لاتین aeruscare خواهش کردن، گدایی کردن
در آلمانی بالای کهن eiscon خواستن، آرزو داشتن
در انگلیسی کهن ascian پرسیدن
در انگلیسی امروز askپرسیدن، خواستن
اما لغتنامه نویسان سنتی ما واژهی عشق را به واژه ی عَشَق عربی (aڑaq") به معنای "چسبیدن" (منتهیالارب)، "التصاق به چیزی" (اقربالموارد) مربوط کرده اند. نویسندهی "غیاثاللغات" میکوشد میان "چسبیدن، التصاق" و "عشق" رابطه بر قرار کند و می نویسد:
« مرضی است از قسم جنون که از دیدن صورت حسن پیدا میشود و گویند که آن مأخوذ از عَشَقَه است و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند چون بر درختی بچسبد آن را خشک کند. همین حالت عشق است بر هر دلی که طاری شود صاحبش را خشک و زرد کند».
از آنجا که عربی و عبری جزو ِ خانوادهی زبان های سامیاند، واژههای اصیل سامی معمولن در هر دو زبان عربی و عبری با معناهای همانند اشتقاق مییابند. و جالب است که واژه ی "عشق" همتای عبری ندارد و واژهای که در عبری برای عشق به کار میرود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) خویشاوندی دارد. واژهی دیگر عبری برای عشق "خَشَق" (xaڑaq) است به معنای خواستن، آرزو کردن، وصل کردن، چسباندن، لذت که در تورات عهد عتیق بارها به کار رفته است (برای نمونه: سفر تثنیه ??:??، ??:??؛ اول پادشاهان ?:??؛ خروج ??:??، ??:??؛ پیدایش ??:?).
بنا بر نظر استاد اسکات نوگل : واژهی عبری خَشَق xaڑaq و عربی عَشَق aڑaq" هم ریشه نیستند. واک ِ "خ" عبری برابر "ح" یا "خ" عربی است و "ع" عبری برابر "ع" یا "غ" عربی، و آن ها با هم در نمیآمیزند. همچنین، معمولن "ش" عبری به "س" عربی تغییر می کند و برعکس. خَشَق عبری به احتمال در آغاز به معنای "بستن" یا "فشردن" بوده است، آن گونه که برابر آرامی آن نشان میدهد.
همچنین، استاد ورنر آرنولد تأکید میکند که "خ" عبری در آغاز واژه همیشه در عربی به "ح" تغییر می کند و هرگز "ع" نمیشود.
نکتهی دیگر این که "عشق" در قرآن نیامده است و واژهی بهکار رفته در آن همان مصدر حَبَّ (habba) است که یاد شد با جداشدههایش مانند شکل اسمی حُبّ (hubb) .
در عربی امروز نیز واژهی عشق کاربرد بسیاری ندارد و بیش تر حَبَّ (habba) و اشکال جداشدهی آن به کار میروند مانند: حب، حبیب، حبیبه، محبوب و دیگرها.
فردوسی نیز که برای پاسداری از زبان فارسی از به کار بردن واژههای عربی آگاهانه و کوشمندانه خودداری میکند ( اگر چه واژه هایی از آن زبان را به ناگزیر در این جا و آن جای شاهنامه به کار یرده است) با این حال واژهی عشق را به آسانی و رغبت به کار میبرد و با آن که آزادی شاعرانه به او امکان میدهد واژهی دیگری را جایگزین عشق کند. واژهی حُب را که واژهی اصلی و رایج برای عشق در عربی است و مانند عشق نیز یک هجایی است و از این رو وزن شعر را به هم نمیزند، به کار نمیبرد. خداوندگار شاهنامه با آن که شناخت امروزین ما را از زبان و ریشهشناسی واژههای هند و اروپایی نداشته است به احتمال قوی میدانسته است که عشق واژهای فارسی است. وی از جمله می گوید:
بخندد بگوید که ای شوخ چشم ز عشق تو گویم نه از درد و خشم
نباید که بر خیره از عشق زال نهال سرافکنده گردد همال
پدید آید آنگاه باریک و زرد چو پشت کسی کو غم عشق خورد
دل زال یکباره دیوانه گشت خرد دور شد عشق فرزانه گشت
این احتمال نیز وجود دارد که فردوسی خود واژهی عشق را نه با "ع"، بلکه به شکل "اِشق" و یا حتا "اِشک" نوشته باشد که البته پی بردن به این نکته کار آسانی نیست، زیرا کهنترین دستنوشت بازماندهی شاهنامه به درحدود دو سده پس از فردوسی برمیگردد. دقیق تر گفته باشیم، این دستنوشت نسخهای است که در تاریخ ?? محرم ??? قمری رونویسی آن به پایان رسیده است (برابر با دوشنبه ?? اردیبهشت ماه سال ??? گاهشمار خورشیدی ایرانی و ?? ماه مه ???? میلادی).
ترادیسی ِ واک ِ فارسی ِ "ک" به عربی ِ "ق" نیز کمیاب نیست، چند نمونه: کندک ، خندق، زندیک ، زندیق، کفیز ، قفیز، کوشک ، جوسق.

کوتاه آن که واژهی اوستایی –iڑ که خود از ریشهی هند و اروپایی نخستین یعنی -ais به معنی خواستن، میل داشتن، جُستن میآید، واژهی –iڑka و بعد iڑk را در فارسی میانه پدید آورده است و سپس به عربی راه یافته است که دربارهی چه گونگی گذر این واژه به عربی نیز میتوان دو امکان را تصور کرد:
نخستین امکان آن است که iڑk در دوران ساسانیان، که ایرانیان بر جهان عرب تسلط داشته اند (بهویژه بر حیره، بحرین، عمان، یمن، و حتا حجاز) به عربی وارد شده است..( برای آگاهی بیش تر از چه گونگی تأثیر فارسی بر عربی در دوران پیش از اسلام نگاه کنید به کتاب خواندنی آذرتاش آذرنوش "راههای نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان تازی"، چاپ دانشگاه تهران، ????)
امکان دوم این است که عشق در آغاز دوران اسلامی به عربی وارد شده باشد و از آن جا که لغتنویسان و نویسندگان آن دوره از خاستگاه ایرانی این واژه آگاهی نداشتهاند، که مفهوم "خواستن و جستجو کردن" را دارد، آن را با عربی عَشَق، که به معنی "چسبیدن" است، درآمیخته اند.
یک نکته ی جالب در این رابطه کند و کاو در مفهوم عشق در عرفان ایرانی است که عشق را با "جستجو" و "گشتن" پیوند میدهد. به یاد آورید منطقالطیر عطار و جستجوی مرغان را در طلب سیمرغ و یا بیت معروف مولوی را:
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچهایم.
که نشان دهنده ی معنی واژه ی عشق با ریشهی فارسی آن یعنی "خواستن" و "جُستن" است،
سپاس گزاری :
نویسنده ی این مطلب از آقای اسکات ب. نوگل پروفسور پژوهش های انجیلی و باستانی در خاور نزدیک ریاست بخش تمدن و زبان های خاور نزدیک از دانشگاه واشنگتن برای پاسخ گویی پیرامون ریشه شناسی واژه ی xaڑaq. و همچنین از آقای دکتر ورنر آرنولد پروفسور پژوهش های زبان های سامی از بخش زبان ها و فرهنگ های خاور نزدیک از دانشگاه هایدلبرگ، آلمان و نیز جناب آقای دکتر جلیل دوستخواه پروفسور پژوهش های اوستایی برای تذکرات ایشان بر نخستین یادداشت های این نوشته سپاس گزاری می کند.
منبع : پایگاه پژوهشی ایران شناختیClick the image to open in full size.Click the image to open in full size.Click the image to open in full size.

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/11:: 5:13 صبح     |     () نظر
 
بنویسید

وقتی می خواهید درباره قسمتی از احساسات تان ننویسید، وقتی خط قرمز می گذارید روی اندیشه هایتان، وقتی می ترسید از نتیجه نوشته هایتان… آن وقت روزی می رسد که می بینید دیگر نمی نویسید!


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/7/25:: 1:57 صبح     |     () نظر
 
ادامه شعر

پنج

بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir 

من که مردم، به روی تربت من

نطق های دراز کم گوید.

مانده عینک به چشم و از کاغز

شره سوز و گداز کم گوید.

چون بگوید با زبان دراز

"در دل ماست زنده جاودان...

مرد لایق، ولی اشعارش

زنده ماند همی زبان به زبان..."

اندکی صبر! یک باندیشید!

که شما خود دل و زبان دارید؟

یک تحمل کنید بی کاغز

که شما خود مگر نشان دارید؟

نطق از میکرافون ندارد سود،

چون زبان من از سخن ماند.

زند? جاویدان؟ چه ورساقیست!

آن سخن ها کی از دهن ماند؟

چنبر گل به روی تربت من

نوشدارو و مرگ سهراب است.

در دل من چمن-چمن پژمرد

چنبری، که هنوز شاداب است.

از دروغ شما دلم بگرفت،

بنده را کشت وعده های دروغ.

آخرین التماس: در سر خاک

کم نوازید پرده های دروغ.

گر بخواهید راضی خسپم من،

ور شما زآدمی نشان دارید،

شاعرانی،

که بعد من آیند،

در سر وقط پاسشان دارید.

مرده ام یا که زنده خواهم بود،

از لب رود و چشمه ها پرسید.

از همه گنج سن? کوه ها

مرده ام من وَ یا شما، پرسید!

من نبودم بزرگ عالی طبع،

لیک چندی اشاره ها کردم.

نرسیدم به منزل خورشید،

التجا از ستاره ها کردم.

نرسیدم اگر به قل? کوه،

پیش او من سجود آوردم.

اختر نو نیافتم در شعر،

در دلم هر چه بود، آوردم.

شعر گفتم نه از برای خودم،

تا به قدرم رسید و بنوازید.

شعر گفتم برای آن، که شما

قدر خود را درست بشناسید

بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir 

--------------------------------------------

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/7/18:: 3:1 صبح     |     () نظر
 
ادامه شعر

چهار

 

بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir 

زبانگمکرده

 

هر که دارد در جهان گمکرده ای،

در زمین و در زمان گمکرده ای.

 

این نشان گمکرده ای و دیگری

خویشتن را بی نشان گمکرده ای.

 

 

این یکی بخت جوان گم کرده است،

دیگری گنج روان گم کرده است،

 

این یکی گر نیم نان گم کرده است،

دیگری نیم جهان گم کرده است.

 

 

این یکی جان و جگر گم کرده است،

آن یکی شور و شرر گم کرده است،

 

آن یکی گم کرده گر مال پدر،

دیگری پند پدر گم کرده است.

 

 

گر یکی بام و دری گم کرده است،

دیگری نام و فری گم کرده است.

 

آن زبان همدلی گم کرده است،

این زبان مادری گم کرده است.

 

 

از تمام این و آن گم کردگان

زیشتروتر نیست اندر این جهان

 

زان که گم کرده زباان مادری،

حرف گوید با تا با چندین زبان.

 

 

باک نه، گر داوری گم کرده است

یا امید سروری گم کرده است.

 

زهر بادا شیر مادر بر کسی،

کو زبان مادری گم کرده است.

 

 

آن یکی قدر سخن گم کرده ای،

دیگری باغ و چمن گم کرده ای.

 

از زبان مادری گم کرده لیک

می رسد روزی وطن گم کرده ای

 

 

 

-----------------------------------------------

بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir 

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/7/18:: 2:52 صبح     |     () نظر
 
و اما شیوه نوشتار من

و اما شیوه نوشتار من

نخست بپردازم به شیوه نوشتن "نامهای خاص" 

هر نام خاصی (نام فرد، شهر، کشور، جانور و غیره) که به زبانی وارد میشود باید از قانونهای آن زبان پی روی کند و با حرفهای الفبای آن زبان نوشته شود. شما نمیتوانید به فرانسه بروید و نام خود را در همه جا با الفبای پارسی بنویسید و بعد هم ادعا کنید که دیکته نام من به این گونه است. حالا همین مساله در زبان پارسی هم دایر است. در الفبای پارسی ما 8 حرف را از تازیان به عاریت گرفته ایم. این 8 حرف اینها هستند: "ث ح ص ض ط ظ ع ق". هنگامی که ما میخاهیم نامی بیگانه را (فرقی نمیکند که این نام تازی است یا فرانسوی یا چینی یا ترکی) در پارسی بنگاریم نباید از این 8 حرف عاریتی استفاده نمود. پس باید "محمد" را "مهمد" نوشت و "اصطیو" را "استیو" و "طهران" را "تهران". و نیز هر واژه ای که این 8 حرف درش بود میتوانیم با اطمینان بگوییم که این واژه تازی است. و به نظر من باید کوشش نماییم که از معادل پارسی آن استفاده نماییم.

2- علامت جمع

در پارسی ما فقط دو علامت جمع داریم "ان" برای جانداران و "ها" برای غیر جانداران. جمع شکسته و "ات"، تازی است و نباید در زبان پارسی استفاده نماییم. "علامات"، احزاب"،... اشتباه است، هرچند که این واژه ها تازی هستند ولی برای جمع بستن آنها باید از قانونهای زبان پارسی استفاده کرده و گفت "علامتها" و "حزبها". همان گونه که نمیگوییم تلفونز و میگوییم تلفنها.

3-  تنوین تازی

ما در پارسی این نشانه را نداریم و باید به جای آن از "ن" استفاده کنیم. مانند "فعلن"، "اصلن".

4- غیر خاندنیها

درپارسی واژه هایی هستند که در آنها حرفهای نوشته میشود ولی خانده نمیشود و بیشتر هم "و" است مانند خواندن، خواهر، خواسته .... هیچ نیازی به نوشتن این حرفها نیست. و همین "و" در برخی از واژها میآید ولی نوشته نمیشود که باید نوشت. مانند "سوهراب"، "کومک"، "کوجا". و پاره ای زمانها ما در واژه ای حرفی را مینویسیم و آن را چیز دیگر تلفظ میکنیم که این نیز اشتباه است. مانند "موسی" که درست آن "موسا" است و یا حتا".

5- تغییر یافته ها

پس از تاخت و تاز تازیان به ایران برخی نامها تغییر یافتند. این نامها آنهایی بودند که تلفظ آن برای تازیان یا مشکل بود یا غیر ممکن، زیرا در این واژه ها حرفهایی به کار رفته بود که در زبان تازی وجود نداشت (پ چ ژ گ). مانند سپاهان که به اصفهان تبدیل شد  و یا پارسی که به فارسی تغییر یافت، و من نامهای نخستین آنان را بکار میبرم.  

اینها نکته هایی بودند که در شیوه نوشتار من نیاز به روشنگری داشت. برای مطالعه بیشتر در این زمینه میتوانید به مقاله های آقای کسروی به ویژه، و مقاله های اوستاد دکتر "مهمد جا

  فر مهجوب" و اوستادان دیگر زبان پارسی مراجعه کنید.

پایدار و پیروز باشید

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/7/11:: 1:50 صبح     |     () نظر
 
جدول الفبای زبان پارسی باستان

جدول الفبای زبان پارسی باستان

همانطور که می دانید زبان پارسی باستان دارای یک الفبای هجایی است . این بدان معناست که هر یک از حرفهای الفبای میخی - بجز سه حرفی که برای نشان دادن مصوتها بکار می رود - مصوتی هم همراه دارد . الفبای فارسی باستان از چپ به راست نوشته می شود و پس از هر کلمه یک واژه جداکن ، واژه ها را از هم جدا می کند . این الفبا تا پایان شاهنشاهی هخامنشی رایج بوده است .

نشانه های الفبای میخی فارسی باستان بدین شرح است

 

نماد انگلیسی تلفظ فارسی نشانه پارسی باستان   نماد انگلیسی تلفظ فارسی نشانه پارسی باستان
A آ a c شَ   .  چَ c
I ای i o ثَ o
U او u

T

تَ t

K

کَ k

t

تُ T

k

کُ K j جِ J

x

خَ x J جَ j

G

گَ g

D

دَ d

g

گُ G

d

دِ D
C چَ  .  شَ C

?

دُ ?

 

 

نماد انگلیسی تلفظ فارسی نشانه پارسی باستان   نماد انگلیسی تلفظ فارسی نشانه پارسی باستان

n

نُ N

r

رُ R
: نَ n

R

رَ r

p

پَ p

l

لَ l

f

فَ f

V

وَ v

b

بَ b

v

وِ V

M

مَ m

S

سَ s

m

مِ M s شَ S

,

مُ ,

z

زَ z

y

یَ y

h

هَ  .  حَ h

 

اندیشه نگارها

نماد انگلیسی تلفظ فارسی نشانه پارسی باستان معنی واژه

 

 

 

 

نماد انگلیسی تلفظ فارسی نشانه پارسی باستان معنی واژه

e

بومی

e

زمین

Q

خِشایَثیَ

Q

شاه

w

اهورَمزدا

W

اهورامزدا

3

دَهیو

4

سرزمین

w

اهورَمزدا

w

اهورامزدا

3

دَهیو

3

سرزمین

q

اهورَمزداها

q

آنِ اهورامزدا

6

بَگَ

6

خدا

 

واژه جدا کن ها

0   \

 

از نشانه هایی که برای نمایش اعداد به کار می بردند نشانه های زیر بجای مانده است :

 

18

*

 

1

1

19 ( 2 2
) ) 5 5
22 - 7 7
_ _ 8 8
25 + 9 9
= = 0 0
27 | 12 @
[ [ # #
] ] $ $
} } 15 %

خب اینم از مطلب امروز امیدوارم خوشتون اومده باشه، فقط تا یادم نرفته بگم مطلب بعدی حتما روز یک شنبه  هفته آینده بروز میشه و به احتمال خیلی زیاد راجع به دساتیر ه ،‌ تا دفعه بعد پاینده آزاد و سربلند باشید . قربان شما ، ناصر حاجلو . . . . جاوید ایران زمین .

ناصر حاجلو نوشته شد :.

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/6/26:: 6:24 صبح     |     () نظر
 
پایگاههای زبان پارسی
 
word واژگان فارسی سره 1 (484
word واژگان فارسی سره 1 (484

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/6/26:: 5:2 صبح     |     () نظر
<      1   2   3   4   5      >
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
upturn یعنی تغییر مطلوب
حاج آقاشون
همفکری
EMOZIONANTE
عاشقان
به سوی فردا
عشق و شکوفه های زندگی
اگه باحالی بیاتو
دیار عاشقان
فرزانگان امیدوار
شین مثل شعور
(( همیشه با تو ))
در انتظار آفتاب
خورشید تابنده عشق
آیینه های ناگهان
تمیشه
***جزین***
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
پرسه زن بیتوته های خیال
ای لاله ی خوشبو
همنشین
به وبلاگ بیداران خوش آمدید
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
لیلای بی مجنون
به سوی آینده
عشق سرخ من
یا امیر المومنین روحی فداک
نگاهی به اسم او
ایران
آموزه ـ AMOOZEH.IR
و رها می شوم آخر...؟!!
جلوه
بی نشانه
PARSTIN ... MUSIC
رهایی
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
پارمیدای عاشق
دلبری
نظرمن
هو اللطیف
افســـــــــــونگــــر

جاده های مه آلود
جوان ایرانی
hamidsportcars
پوکه(با شهدا باشیم)
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
جمعه های انتظار
سپیده خانم
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند) HADERBAD SHENASI
بندیر
شقایقهای کالپوش
لنگه کفش
د نـیـــای جـــوانـی
قلمدون
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
یه گفتگوی رودر رو
پرواز تا یکی شدن
بچه مرشد!
سکوت ابدی
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
*تنهایی من*
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خاکستر سرد
شجره طیبه صالحین ،حلقه ریحانه
شوالیه سیاه
خندون
هم نفس
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
.:: بوستان نماز ::.
ای نام توبهترین سر آغاز
هه هه هه.....
سه ثانیه سکوت
►▌ استان قدس ▌ ◄
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.

مهر بر لب زده
نغمه ی عاشقی
امُل جا مونده
هفت خط
محمد جهانی
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
ارتش دلاور
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
فانوسهای خاموش
گروه تک تاز
مقاله،پایان نامه،پرو‍ژه،کتاب الکترونیک،تحقیق،جزوه،نمونه سوال و..
سیب سبز
دانشگاه آزاد الیگودرز
فریاد بی صدا
اکبر پایندان
کانون فرهنگی شهدای شهریار
پژواک
تخریبچی ...
عاشقانه
geleh.....
بــــــــــــــهــــــــــــار
****شهرستان بجنورد****
وبلاگ آموزش آرایشگری
یک کلمه حرف حساب
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
«حبیبی حسین»
..:.:.سانازیا..:.:.
+
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
حوض سلطون
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
دلدارا
پناه خیال
مجله اینترنتی شهر طلائی
جوک بی ادبی
عاطفانه
آقاشیر
امامزاده میر عبداله بزناباد
قرآن
دریـــچـــه
بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams
صراط مستقیم
من بی تو باز هم منم ...
عشق در کائنات
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سروش دل
تنهایی
روانشناسی آیناز
کـــــلام نـــو
جبهه مقاومت وبیداری اسلامی
بصیرت مطهر
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
تنهایی افتاب
نمایندگی دوربین های مداربسته
کوسالان
امام مهدی (عج)
@@@گل گندم@@@
سفیر دوستی
کافه محلی است برای جمع شدن وسرچشمه آغاز زایش هرچشمه است
کلبه عشق
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
کربلا
جوکستان بی تربیتی
کلبهء ابابیل
وبسایت رسمی مهندس امیر مرتضی سعیدی ایلخچی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جـــیرفـــت زیـبا

سارا احمدی
مهندسی عمران آبادانی توسعه
ققنوس...
حزب الله
««« آنچه شما خواسته اید...»»»
ashegh
طاقانک
تک درخت
تراوشات یک ذهن زیبا
سکوت سبز
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
@@@این نیزبگذرد@@@
بادصبا
ಌಌتنهاترین عشق یه عاشق دل شکستهಌ᠐
راز رسیدن به شادی و سلامتی
معارف _ ادبیات
پوست مو زیبایی
تنهای تنها
آخرین صاحب لوا
جاده مه گرفته
دخترانی بـرتر از فــرشته
دلـتنگـ هشـیگـــــــــی
تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
مستانه
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
ناز آهو
گیسو کمند
جــــــــــــــــوک نـــــــت
عکس سرا- فقط عکس
عکس های عاشقانه
حقوق دانشگاه پیام نور ایلام
تیشه های اشک
فقط خدا رو عشقه
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
آزاد
ارمغان تنهایی
فقط عشقو لانه ها وارید شوند(منامن)
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
علی پیشتاز
تنهاترم
محمدمبین احسانی نیا
یادداشتهای فانوس
دوست یابی و ویژگی های دوست
کد تقلب و ترینر بازی ها
ستاره سهیل
داستان های جذاب و خواندنی
عاشقانه
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
یادداشتهای من
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
سرافرازان
*bad boy*
سرزمین رویا
برای اولین بار ...
خاطرات و دل نوشته های دو عاشق
چون میگذرد غمی نیست
بازگشت نیما
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
سایه سیاه
رازهای موفقیت زندگی
دوره گرد...طبیب دوار بطبه...
* ^ــ^ * تسنیم * ^ــ^ *
بچه های خدایی
مرام و معرفت
خوش آمدید
The best of the best
بوستان گل و دوستان
صفیر چشم انداز ایران
من.تو.خدا
۞ آموزش برنامه نویسی ۞
شبستان
دل شکســــته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
یامهدی
تنها هنر
دل نوشته
صوفی نامه
har an che az del barayad
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
شجره طیّبه

دانلود هر چی بخوایی...
نور
Dark Future
مجله مدیران
S&N 0511
**عاشقانه ها**
پنجره چهارمی ها
AminA
نسیم یاران
تبیان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
اندکی صبر سحر نزدیک است....
ابهر شهر خانه های سفید
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
توشه آخرت
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
جزتو
ترخون
عشق پنهان
@@@باران@@@
شروق
Manna
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پرسش مهر 8
دریایی از غم
طره آشفتگی
...ترنم...
Deltangi
زیبا ترین وبلاگ
ارواحنا فداک یا زینب
علمدار بصیر
کرمان

عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
قمه‏زنی سنت یا بدعت؟
سلام
عطش
حضرت فاطمه(س)
♀ ㋡ JusT fOr fuN ㋡ ♀
اواز قطره
محمد قدرتی Mohammad Ghodrati
آرشیو یادداشت‌ها
دینی
گلچینی از جغرافیای طبیعی و تاریخی افغانستان
آثارتأریخی افغانستان
گلچینی از تاریخ جهان و افغانستان
میراث گرانبهای گذ شتگان چراغی است برآیند گان
کابل و ولایات افغاانستان عزیز
زبان شرین پارسی
وازه نامهء هم زبانان
ادبیات و هنر
پرواز خیال
شعر و ادب
اى الهه عشق مادر!
عاشقانه ها
موزیک و اشعار آهنگهای بهترین اوازخوان افغان احمد ظاهر و دیگران
سیاسی
جامعه شناسی -مردم شناسی
دانستنیهای جالب
طب ورزش صحت وسلامتی
مسائل جنسی خانه و خانواده
آموزش زیبایی
روانشناسی
طب سنتی و نسخه های پزشکی با گیاهان دارویی
غذا موادغذائی و اشامیدنیها
خواص میوه ها و سبزیجات
اخبار
زندگینا مه
داستانهای کوتاه و آموزنده
نجوم فضا وفضانورد ی
کمپیوتر انترنیت و وب نویسی
لطیفه ها اندرز ها و پیامهای کوتاه خواندنی و عالی
طنز
تقویم هجری شمسی اوج درایت فرهنگی ما
سرگرمی ها
معرفی کتاب
تصویر عکس ویدئو فلم
بهترین های خط
جالبترین کارتونها
طالع بیی
یادداشتها
قوانین خواب و رویا وتعبیرخواب
تبریکی و تسلیت
داغ غربت
علمی
تاریخی و اجتماعی
خانهء مشترک ما زمین
اشعار میهنی رزمی و سیاسی
هوا و هوانوردی
آموزش و پرورش
معانی اصطلاحات و تعاریف
دنیای عجاء‏بات